تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۳۴
کد مطلب : ۱۴۵۸۳۴
جوابیه‌ای به مدیر فرهنگی دانشگاه آزاد یاسوج
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛فرزانه میرفردی
یکی از دانشجویان دانشگاه آزاد یاسوج با انتشار متنی به اظهارات رئیس دفتر فرهنگ این دانشگاه [کلیک کنید] واکنش نشان داد.
۱۷ آذر ۹۳ در دانشگاه یاسوج انتقاداتی را نسبت به جناب آقای غفاری مسئول دفتر فرهنگ دانشگاه آزاد یاسوج مطرح کردم این انتقادات آنقدر برای ایشان سنگین بود که من را متهم کردند که آلت دست دیگران شده ام و سخنان آنروزم از آن خودم نبوده بلکه دیگران مرا وادار به گفتن این سخنان کرده اند.
از آذر ماه تا اسفند ماه بر این کدورتها افزوده شد و اینبار بهانه های مختلفی را برای چند دانشجو که قصد شرکت در انتخابات انجمن اسلامی را داشتند مطرح ساختند،رد صلاحیت عده ای از این افراد به بهانه های واهی.
از اسفند به اردیبهشت رسیدیم از آن زمان تا کنون درخواست یک نشریه چند صفحه ایه دانشجویی منتظر استعلام از مراجع دانشگاهی است.
نه اینکه استعلام ها مشکلی داشته باشند نه این تشخیص جناب آقای غفاری ست که صلاحیت افراد را تعیین میکند نه قوانین دانشگاهی.
به دلایلی اعضای ائتلاف جوانه درخواست تاسیس یک تشکل را به هیئت نظارت دانشگاه تقدیم کردند،بدون وجود هر گونه مانع قانونی منتظر دریافت مجوز بودیم که باز هم نظر شخصی آقایان مقدم بر قانون شد و یکی یکی اعضای هیئت موسس را از دایره بیرون راندند.
از اردیبهشت به آبان رسیدیم
چند تن دیگر از اعضا درخواست مجوز تاسیس تشکل را پیگیری کردند تا دریافت موافقتنامه اصولی از هیئت نظارت را دریافت کردند.
و با برگزاری انتخابات تشکل جدید فرهنگ و سیاست مجوز رسمی فعالیت را دریافت نمود.
هشت آذر روز افتتاحیه تشکل با حضور سرکار خانم آذر منصوری مقرر شد. با پیگیری دبیر تشکل و دریافت مجوزهای قانونی و لازم خانم منصوری به یاسوج دعوت شدند.
اکنون صبح روز یکشنبه هشت آذر است.
دانشجویان برای اولین بار با کارت دانشجویی به سالن آمفی تئاتر وارد میشوند جز عده زیاد بسیجیان دانشجو از دانشگاههای دیگر و و غیر داشجو.
خانم منصوری وارد سالن میشوند شعار ها ادامه دارند تا اینکه ضرب و شتم ها شروع میشوند. آقای غفاری در این بین تنها به بیان چند جمله کوتاه و مختصر اکتفا میکند عده ی کمی از دانشجویان میزبان عضو تشکل های دانشگاه که اجازه ورود به سالن را پیدا کرده اند اطراف خانم منصوری حلقه میزنند و همان عده اندک بدون آنکه آقای غفاری یا کسی از اعضای حراست کوچکترین دخالتی داشته باشند خانم منصوری را زیر آوار مشت و لگد ها به بیرون دانشکده منتقل میکنند.
اکنون سوال اینجاست ادعای آقای غفاری مبنی بر غیر قانونی بودن تشکل فرهنگ و سیاست بر چه اساس است؟
و ادعای دیگر ایشان که دو تشکل دیگر مخالف شکل گیری این تشکل بوده اند از کجا نشات میگیرد؟
تعریف ایشان از فضای باز چیست؟
ایشان چگونه به دانشجویان کمک کردند تا خانم منصوری از سالن خارج شوند؟
اگر خانم منصوری مرتکب جرمی شده اند آیا مجازات جرم را شما باید تعیین کنید؟
آیا کسانی که خانم منصوری را دعوت کردند شهروند این شهر نیستند؟
آیا زخم دست آقای علوی ساختگی خودزنی بوده است؟
آیا سالن آمفی تئاتر یک دانشگاه موروثی بوده و ارث به شما رسیده است ؟
آیا نمایندگان فعلی و سابق برای اظهار نظر باید از شما اجازه بگیرند؟
شما چکاره ی هیئت نظارت دانشگاه هستید که نظر مخالف صادر میکنید و اعضا را ملزم به اجرای فرامین جنابتان میکنید؟
شما طراح اطلس سیاسی کشور هستید یا مدیر امور فرهنگی؟
این عریضه ی شما نشان داد که پشت پرده اتفاقات یکشنبه سیاه از کدام اتاق مدیریت می شده است.
یکی از دانشجویان دانشگاه آزاد یاسوج با انتشار متنی به اظهارات رئیس دفتر فرهنگ این دانشگاه [کلیک کنید] واکنش نشان داد.
۱۷ آذر ۹۳ در دانشگاه یاسوج انتقاداتی را نسبت به جناب آقای غفاری مسئول دفتر فرهنگ دانشگاه آزاد یاسوج مطرح کردم این انتقادات آنقدر برای ایشان سنگین بود که من را متهم کردند که آلت دست دیگران شده ام و سخنان آنروزم از آن خودم نبوده بلکه دیگران مرا وادار به گفتن این سخنان کرده اند.
از آذر ماه تا اسفند ماه بر این کدورتها افزوده شد و اینبار بهانه های مختلفی را برای چند دانشجو که قصد شرکت در انتخابات انجمن اسلامی را داشتند مطرح ساختند،رد صلاحیت عده ای از این افراد به بهانه های واهی.
از اسفند به اردیبهشت رسیدیم از آن زمان تا کنون درخواست یک نشریه چند صفحه ایه دانشجویی منتظر استعلام از مراجع دانشگاهی است.
نه اینکه استعلام ها مشکلی داشته باشند نه این تشخیص جناب آقای غفاری ست که صلاحیت افراد را تعیین میکند نه قوانین دانشگاهی.
به دلایلی اعضای ائتلاف جوانه درخواست تاسیس یک تشکل را به هیئت نظارت دانشگاه تقدیم کردند،بدون وجود هر گونه مانع قانونی منتظر دریافت مجوز بودیم که باز هم نظر شخصی آقایان مقدم بر قانون شد و یکی یکی اعضای هیئت موسس را از دایره بیرون راندند.
از اردیبهشت به آبان رسیدیم
چند تن دیگر از اعضا درخواست مجوز تاسیس تشکل را پیگیری کردند تا دریافت موافقتنامه اصولی از هیئت نظارت را دریافت کردند.
و با برگزاری انتخابات تشکل جدید فرهنگ و سیاست مجوز رسمی فعالیت را دریافت نمود.
هشت آذر روز افتتاحیه تشکل با حضور سرکار خانم آذر منصوری مقرر شد. با پیگیری دبیر تشکل و دریافت مجوزهای قانونی و لازم خانم منصوری به یاسوج دعوت شدند.
اکنون صبح روز یکشنبه هشت آذر است.
دانشجویان برای اولین بار با کارت دانشجویی به سالن آمفی تئاتر وارد میشوند جز عده زیاد بسیجیان دانشجو از دانشگاههای دیگر و و غیر داشجو.
خانم منصوری وارد سالن میشوند شعار ها ادامه دارند تا اینکه ضرب و شتم ها شروع میشوند. آقای غفاری در این بین تنها به بیان چند جمله کوتاه و مختصر اکتفا میکند عده ی کمی از دانشجویان میزبان عضو تشکل های دانشگاه که اجازه ورود به سالن را پیدا کرده اند اطراف خانم منصوری حلقه میزنند و همان عده اندک بدون آنکه آقای غفاری یا کسی از اعضای حراست کوچکترین دخالتی داشته باشند خانم منصوری را زیر آوار مشت و لگد ها به بیرون دانشکده منتقل میکنند.
اکنون سوال اینجاست ادعای آقای غفاری مبنی بر غیر قانونی بودن تشکل فرهنگ و سیاست بر چه اساس است؟
و ادعای دیگر ایشان که دو تشکل دیگر مخالف شکل گیری این تشکل بوده اند از کجا نشات میگیرد؟
تعریف ایشان از فضای باز چیست؟
ایشان چگونه به دانشجویان کمک کردند تا خانم منصوری از سالن خارج شوند؟
اگر خانم منصوری مرتکب جرمی شده اند آیا مجازات جرم را شما باید تعیین کنید؟
آیا کسانی که خانم منصوری را دعوت کردند شهروند این شهر نیستند؟
آیا زخم دست آقای علوی ساختگی خودزنی بوده است؟
آیا سالن آمفی تئاتر یک دانشگاه موروثی بوده و ارث به شما رسیده است ؟
آیا نمایندگان فعلی و سابق برای اظهار نظر باید از شما اجازه بگیرند؟
شما چکاره ی هیئت نظارت دانشگاه هستید که نظر مخالف صادر میکنید و اعضا را ملزم به اجرای فرامین جنابتان میکنید؟
شما طراح اطلس سیاسی کشور هستید یا مدیر امور فرهنگی؟
این عریضه ی شما نشان داد که پشت پرده اتفاقات یکشنبه سیاه از کدام اتاق مدیریت می شده است.
