تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۴۵
کد مطلب : ۱۴۴۰۸۹
مدرسه توگبری چرام؛ هر چه سنگه مال پای لنگه
۰
کبنا ؛
سیدمصیب افتخاری
امروز خبری را از سایت کبنا نیوز خواندم در خصوص روستای توگبری از توابع چرام. در نگاه اول ساده گذشتم مثل خیلی ها ولی کمی که تأمل کردم دیدم عمق فاجعه بیش از آن است که چیزی نگویم و سکوت را به هر دلیل اختیار کنم.
یادم آمد زمانی که وزیر آموزش و پرورش را عده ای می خواستند استیضاح کنند و جناب تاجگردون هم جزء مدافعین ایشان بودند و یادداشتی را تحت عنوان هر چی سنگه مال پای لنگه در سایت کبنا نیوز با افتخار منتشر کردند و گفتند: چند ماهی بود ورق استیضاح خورده شده بود. در این مدت با تعدادی از استیضاح کنندگان صحبت داشتم. دوست دارم برخی از اینا را تو این یادداشتم بگم تا عزیزان فرهنگی برخی دلسوزانشون رو بشناسن. اینا رو نوشتم تا پاسخی به برخی یادداشتهای سطحی که نمیدونن کی به کیه و با یادداشتشون موضوع رو منحرف میکنند داده باشم.
… اینکه معلم و فرهنگیان مشکل دارند در آن شکی نیست ولی راهش چیه؟
واقعاً آقای فانی مظلوم بود. هیچ قرابتی با ایشان نداشتم و کسی حاضر نبود در این فضای سنگین در مقابل این جو سنگینی که ساخته بودند صحبت کند.
به برخی دوستان سیاسی که تحلیلی از محیط پیرامون ندارند، اینگونه به عرض برسانم که این استیضاح قبایی برای شما نداشت. کاسبانی داشته و دارد که اگر من صحبت نمیکردم و وزیر میافتاد تحلیلها برعکس میشد. من از وزارت فانی توانستم در این شرایط بیپولی ۳۵ میلیارد تومان اعتبار بگیرم و مطالبات مناطق محروم این استان رو که سالها مانده بود پرداخت کنیم. این پول ۷۵ درصد کل اعتبارات کشور بود. ما از این وزارت تونستیم حقوحقوق مناطق محروم رو حداقل بشناسانیم که کهگیلویه و بویراحمد محرومه و در صورت آمادگی استان، تمام مدارس روستاهای استان رو گازرسانی کنند و در این دو سال امکانات خوبی برای استان بگیریم. من حداقل در این دو سال ریا و دورویی از وزیر ندیدم. به ما دروغ نگفت.
شما معلمین بدانید ما وظیفه داریم از حقوحقوق شما دفاع کرده و البته اجازه نخواهیم داد از اینهمه احساسات پاک فرهنگیان سوءاستفاده شود. نمیگذاریم یک سنگ دیگر بر پای لنگ آموزشوپرورش زده شود و در مقابل هر جریان انحرافی هم ایستادگی خواهیم کرد، چرا که به تعهد و قسممان پایبندیم.
این گوشه ای از یادداشت مدافع وزیر بود. حالا من ماندم و چند سوال هرچند دانستن جواب هم کار سختی نیست اما برخی مواقع تکرار سوال، فهم سوال و رسیدن به جواب بهتر را در بر دارد.
دوست دارم دلسوزان آموزش و پرورش را بشناسم و بهشون بگم دلتون برای این چندتا بچه نمی سوزه، دلتون برای کی سوخته که می گید دلسوزیم؟ شاید دلتون برای آینده خودتون سوخته که دلسوزید؟!
دوست دارم بدونم کی یا بودن که نمی دونستن کی به کیه؟ شما که می دونستید کی به کیه حداقل به وزیر بگید اینجا هشکی به هیشکیه.
دوست دارم بدونم آقای فانی مظلومه یا اون سه تا دختر تکیده و پسرای سوء تغذیه ای؟
دوست دارم بدونم توی اون شرایط بی پولی چقدر از اون پول ۳۵ میلیارد تومنی، خرج میز و نیمکت شکسته این مدرسه سنگی( کره بردی) شده؟
دوست دارم بدونم اون ۷۵ درصدی که کل اعتبارات کشور بوده حالا کجاست که بچه ها اینجور مضطرب به دوربین نگاه نکنن؟
دوست دارم بدونم کدوم حق و حقوق مناطق محروم رو شما به پایتخت نشین ها شناسوندید؟
دوست دارم بدونم گاز رسانی مدارس رو چکار کردید که این بچه ها هنوز هیزم می سوزونن و می لرزن؟
دوست دارم بدونم وسایل و امکاناتی که برای استان گرفتید کجا هستن چرا به این بچه ها ندادن؟
دوست داشتم وزیر و وزیرها، وکیل و وکیل ها به ما دروغ نگن، مثل آقای فانی که به شما دروغ نگفت.
دوست دارم همه با هم یک رو و بدون ریا بودیم مثل جناب وزیر که با شما یک روست.
دوست دارم این دانش آموزها هم لذت یک رویی بقیه آدم هارو احساس می کردن.
دوستدارم بدونم چطور از حق و حقوق فرهنگیان دفاع شده و وظیفه چی بوده؟
دوست دارم اون قسمی که نمایندگان بهش پایبندند رو فریاد بزنند و بدونم چیه؟
بعضی وقت ها باید به خودمون نگاه کنیم، به کارهامون نگاه کنیم، با خودمون خلوت کنیم، خدارو دعوت کنیم و بگیم خدا ما هم اشتباه کردیم.
حالا جناب تاجگردون بعنوان یک برادر به شما عرض می کنم عکس این مدرسه رو ببر برای آقای وزیر و به اون بگو هرچه سنگ مال پای لنگه، به ایشون بگو تو که دروغ نمی گی ریا هم نداری همه پول هارو توی شرایط بی پولی من بردم برای استانم که از محرومیت دربیاد ولی یادمون رفت توگبری چرام از قلم افتاد. بچه هاش چند روز دیگه سوز و سرمای زمستون استخون هاشون رو به درد می یاره و همایش هامو و وزیر کشون ها رو تعطیل کردم، که به وظیفه م عمل کنم ، چون قسم خوردم مظلومیت مردم رو فریاد بزنم. من نماینده ایرانم.
ای خدا این خدمت بی منت، چقدر شیرینه
سیدمصیب افتخاری
امروز خبری را از سایت کبنا نیوز خواندم در خصوص روستای توگبری از توابع چرام. در نگاه اول ساده گذشتم مثل خیلی ها ولی کمی که تأمل کردم دیدم عمق فاجعه بیش از آن است که چیزی نگویم و سکوت را به هر دلیل اختیار کنم.
یادم آمد زمانی که وزیر آموزش و پرورش را عده ای می خواستند استیضاح کنند و جناب تاجگردون هم جزء مدافعین ایشان بودند و یادداشتی را تحت عنوان هر چی سنگه مال پای لنگه در سایت کبنا نیوز با افتخار منتشر کردند و گفتند: چند ماهی بود ورق استیضاح خورده شده بود. در این مدت با تعدادی از استیضاح کنندگان صحبت داشتم. دوست دارم برخی از اینا را تو این یادداشتم بگم تا عزیزان فرهنگی برخی دلسوزانشون رو بشناسن. اینا رو نوشتم تا پاسخی به برخی یادداشتهای سطحی که نمیدونن کی به کیه و با یادداشتشون موضوع رو منحرف میکنند داده باشم.
… اینکه معلم و فرهنگیان مشکل دارند در آن شکی نیست ولی راهش چیه؟
واقعاً آقای فانی مظلوم بود. هیچ قرابتی با ایشان نداشتم و کسی حاضر نبود در این فضای سنگین در مقابل این جو سنگینی که ساخته بودند صحبت کند.
به برخی دوستان سیاسی که تحلیلی از محیط پیرامون ندارند، اینگونه به عرض برسانم که این استیضاح قبایی برای شما نداشت. کاسبانی داشته و دارد که اگر من صحبت نمیکردم و وزیر میافتاد تحلیلها برعکس میشد. من از وزارت فانی توانستم در این شرایط بیپولی ۳۵ میلیارد تومان اعتبار بگیرم و مطالبات مناطق محروم این استان رو که سالها مانده بود پرداخت کنیم. این پول ۷۵ درصد کل اعتبارات کشور بود. ما از این وزارت تونستیم حقوحقوق مناطق محروم رو حداقل بشناسانیم که کهگیلویه و بویراحمد محرومه و در صورت آمادگی استان، تمام مدارس روستاهای استان رو گازرسانی کنند و در این دو سال امکانات خوبی برای استان بگیریم. من حداقل در این دو سال ریا و دورویی از وزیر ندیدم. به ما دروغ نگفت.
شما معلمین بدانید ما وظیفه داریم از حقوحقوق شما دفاع کرده و البته اجازه نخواهیم داد از اینهمه احساسات پاک فرهنگیان سوءاستفاده شود. نمیگذاریم یک سنگ دیگر بر پای لنگ آموزشوپرورش زده شود و در مقابل هر جریان انحرافی هم ایستادگی خواهیم کرد، چرا که به تعهد و قسممان پایبندیم.
این گوشه ای از یادداشت مدافع وزیر بود. حالا من ماندم و چند سوال هرچند دانستن جواب هم کار سختی نیست اما برخی مواقع تکرار سوال، فهم سوال و رسیدن به جواب بهتر را در بر دارد.
دوست دارم دلسوزان آموزش و پرورش را بشناسم و بهشون بگم دلتون برای این چندتا بچه نمی سوزه، دلتون برای کی سوخته که می گید دلسوزیم؟ شاید دلتون برای آینده خودتون سوخته که دلسوزید؟!
دوست دارم بدونم کی یا بودن که نمی دونستن کی به کیه؟ شما که می دونستید کی به کیه حداقل به وزیر بگید اینجا هشکی به هیشکیه.
دوست دارم بدونم آقای فانی مظلومه یا اون سه تا دختر تکیده و پسرای سوء تغذیه ای؟
دوست دارم بدونم توی اون شرایط بی پولی چقدر از اون پول ۳۵ میلیارد تومنی، خرج میز و نیمکت شکسته این مدرسه سنگی( کره بردی) شده؟
دوست دارم بدونم اون ۷۵ درصدی که کل اعتبارات کشور بوده حالا کجاست که بچه ها اینجور مضطرب به دوربین نگاه نکنن؟
دوست دارم بدونم کدوم حق و حقوق مناطق محروم رو شما به پایتخت نشین ها شناسوندید؟
دوست دارم بدونم گاز رسانی مدارس رو چکار کردید که این بچه ها هنوز هیزم می سوزونن و می لرزن؟
دوست دارم بدونم وسایل و امکاناتی که برای استان گرفتید کجا هستن چرا به این بچه ها ندادن؟
دوست داشتم وزیر و وزیرها، وکیل و وکیل ها به ما دروغ نگن، مثل آقای فانی که به شما دروغ نگفت.
دوست دارم همه با هم یک رو و بدون ریا بودیم مثل جناب وزیر که با شما یک روست.
دوست دارم این دانش آموزها هم لذت یک رویی بقیه آدم هارو احساس می کردن.
دوستدارم بدونم چطور از حق و حقوق فرهنگیان دفاع شده و وظیفه چی بوده؟
دوست دارم اون قسمی که نمایندگان بهش پایبندند رو فریاد بزنند و بدونم چیه؟
بعضی وقت ها باید به خودمون نگاه کنیم، به کارهامون نگاه کنیم، با خودمون خلوت کنیم، خدارو دعوت کنیم و بگیم خدا ما هم اشتباه کردیم.
حالا جناب تاجگردون بعنوان یک برادر به شما عرض می کنم عکس این مدرسه رو ببر برای آقای وزیر و به اون بگو هرچه سنگ مال پای لنگه، به ایشون بگو تو که دروغ نمی گی ریا هم نداری همه پول هارو توی شرایط بی پولی من بردم برای استانم که از محرومیت دربیاد ولی یادمون رفت توگبری چرام از قلم افتاد. بچه هاش چند روز دیگه سوز و سرمای زمستون استخون هاشون رو به درد می یاره و همایش هامو و وزیر کشون ها رو تعطیل کردم، که به وظیفه م عمل کنم ، چون قسم خوردم مظلومیت مردم رو فریاد بزنم. من نماینده ایرانم.
ای خدا این خدمت بی منت، چقدر شیرینه