تحلیل وقایع انتخاباتی کهگیلویه و بویراحمد

کبنا ؛بهنام عکاشهمنطقیان: اگر نظر جمع اصلاح‌طلبان لاهوتی باشد، می‌پذیرم.
دکتر ستار هدایتخواه؛ گزینه نهائی اصولگرایان بویراحمد.
با صدور یک بیانیه انتخاباتی مهم؛ قوام فروزان انصراف داد.
این سه خبر را می توان مهم ترین اخبار استان کهگیلویه و بویراحمد در هفته گذشته دانست که به طرز عجیبی صدوشصت روز مانده به انتخابات صفحه شطرنج سیاسی استان را تا حدودی دستخوش تغییر جدی کرد.
در واقع اتفاقات اخیر اولین پیچ انتخاباتی بود که سیاست استان با آن روبرو و از آن گذشت.
منطقیان با اظهارنظری مهم که حاوی سیگنال مهمی برای رقیب درون حزبی اش بود تا حدودی توانست فضای درون جریانی اصلاحات را در حوزه کهگیلویه تلطیف نماید.
واقعیات سیاسی البته در این حوزه نشان می دهد حتی در صورت ردشدن از فیلتر شورای نگهبان، امکان کمی وجود دارد که هواداران لاهوتی به منطقیان رای دهند و بالعکس.
برخی بیان این حرف ها از سوی منطقیان را صرفا گرفتن ژست پیشقدمی برای وحدت می دانند و آن را با عینیات موجود در آن حوزه در تناقض می بینند.
عدل هاشمی تاکنون توانسته خود را به عنوان یکی از مهم ترین رقبای بزرگواری تثبیت نماید، ولی حضور سید مصطفی تقوی به عنوان فردی دارای پشتوانه اجتماعی به سختی آزار یاران قدیمی موحد را موجب شده است.
تقوی فقط به پشتوانه پدر می آید و البته آمیراحمد تقوی که روزی یک تنه موحد را به اریکه قدرت رسانده بود ظاهرا حالا در غیاب او نمی خواهد از محبوبیت اجتماعی و مذهبی خود برای دیگران استفاده نماید.
عدل هاشمی به وضوح کاندیدای مورد عنایت موحد به شمار می رود که هنوز نتوانسته روی موج اجتماع سوار شود و در جلب رضایت دوستان مدعی اش نیز همچنان ناموفق نشان می دهد و این همان چیزی است که با استقبال بزرگواری که حالا توانسته خود را به عنوان یک جریان سیاسی و فردی قدرتمند تثبیت کند، شده است.
در بویراحمد ولی اوضاع همچنان مشوش است و زارع که نفوذ نسبتا خوبی در حوزه های دارای رای فراوان کسب کرده است احتمالا با انتخاباتی سخت تر از آنچه هواداران خوش بینش فکر می کنند روبروست.
در این بین حضور دوباره هدایتخواه گرچه با اماواگرهای همیشگی هدایتخواه روبرو شده ولی آگاهان سیاسی بر این باورند اصولگرایان بویراحمد چاره ای جز این، برای شکست زارع یا سیدباقر موسوی نخواهند داشت.
قوت گرفتن زمزمه تایید سیدباقر از سوئی و امکان حمایت اصلاح طلبان بویراحمد از زارع گزینه هائی است که حضور هدایتخواه را ناگزیر می نماید.
هدایتخواه که به خوبی از فقر رقیب در درون جریان اصولگرائی آگاه است حالا برای بازگشت توپ را به زمین گروه حکمیت انداخته است تا نتوانند او را برای اخذ امتیازات سیاسی تحت فشار قرار دهند.
او نشان داده فرد زیرکی است و اختمالا همچون دور گذشته، تا روز ثبت نام کسی از تصمیم نهائی اش آگاه نخواهد شد.
حضور سیدباقر در انتخابات با هر رقیبی، احتمالا با نتیجه دلخواه اصلاح طلبان به پایان برسد ولی او نباید از احتمالات مختلف در این حوزه غافل شود.
احتمالاتی که در این استان فقط و فقط در یاسوج اتفاق می اقتد.
البته سیدباقر که حضور خود را حتمی دانسته نیم نگاهی هم به حوزه گچساران خواهد داشت. شایعات درباره تاثیر او بر حضور قوام فروزان این نگاه را تقویت می کند.
فروزان که فردی گمنام در جامعه و خوشنام در بزرگان بوده است گرچه حضورش توانست تکانی شدید به هواداران تاجگردون دهد ولی گذشت زمان به اصولگرایان این حوزه نشان داد تغییر در فضای سیاسی گچساران با گزینه ای چون فروزان امکان پذیر نمی باشد.
برخی عدم اقبال اجتماعی به او را عامل مهمی در انصراف از انتخابات دانسته و دیگرانی نیز پاسخ علی خواجوی را تاثیرگذار در تصمیم نهائی او می دانند.
فروزان آمد و رفت، ولی چرائی و چگونگی حضور و انصرافش برای کسی معلوم نشد. پاسخ به سوالات پیرامون پشت صحنه حضور او احتمالا آن چیزی باشد که نتیجه انتخابات امسال گچساران و باشت را مشخص می کند.
انتخاباتی سخت که فعلا دو رقیب مهم دارد.
در بین اصلاح طلبان راضی و ناراضی فعلا فقط تاجگردون به میدان آمده و احتمال حضور دکتر افشین پور نیز هنوز به قوت خود باقی است هرچند نشانه ای دال بر فعالیت او احساس نمی شود.
اصوگرایان ولی حالا فعال تر شده و فعلا در حوزه باشت برای تاجگردون شاخ و شانه می کشند.
خاستگاه تاجگردون که این روزها مخالفینش درهای خانه هاشان را به روی مرد قشقائی باز کرده اند احتمالا روزهای پر سروصدائی را تجربه خواهد کرد.
فولادی که توانسته نظر گروه هوادار جعفری در باشت و گچساران را جلب کند هنوز در جذب حلقه اول لیدرهای سیدقدرت در گچساران موفق نبوده و این تا حدودی به دل نگرانی های این جریان از آینده قدرت با توجه به تبارشناسی حلقه اطراف فولادی بازمی گردد.
تاجگردون ولی با سرمایه گذاری روی راس لیدرهای دوره قبل فولادی و حضور تدریجی در جامعه ترک زبان، به تحرکات فولادی در باشت پاسخ داده است.
هم فولادی و هم تاجگردون ولی می دانند نفوذ در راس قدرت سیاسی آسان بوده ولی آنچه سرنوشت ساز خواهد بود قانع کردن لایه های زیرین اجتماعی برای نوشتن نام کسی غیر از همزبان خود در برگ رای می باشد.
این پروژه ای است که این دو و دوستان غیرهمزبان شان تلاش زیادی برای به انجام رساندن آن دارند و شمارش صندوق های باشت، آبشیرین، سربیشه و بیدزرد و باباکلان به این سوال پاسخ می دهد که کدام توانسته اند در این راه موفق باشند.