قیاس مصطفی تقوی با علی مطهری قیاس مع الفارق است

کبنا ؛ 

مخاطب کبنا نیوز

قیاس مع الفارق یا مقایسه نادرست یا مغالطه تمثیل از طریق اهمال در شرایط استدلال استقرایی (دلیل خواستن) پدید می آید که موضوع آن سرایت حکم یک امر به امر دیگر باشد بدون آن که شباهت کاملی میان آن ها وحود داشته باشد.

و برای نمونه شاید بتوان از تلاش برخی افراد در عرصه رسانه ای استان برای قیاس آقای مصطفی تقوی با علی مطهری نام برد . در جوابیه ای که به مقاله اینجانب تحت عنوان « مصطفی تقوی با پرچم قومی می آید یا سیاسی » داده شده است اولا تا آنجا که ممکن بوده است با ادبیات توهین آمیز سعی در کوچک جلوه دادن نویسنده شده است و در حالی که بر نام مستعار بنده خرده گرفته اند خود باز از یک نام مستعار استفاده کرده اند . اینجانب همین جا اعلام می کنم نام بنده مستعار است اما بنده  یک کهگیلویه و بویراحمدی هستم   و ادعا نمایندگی از سوی هیچ طیفی را ندارم و تنها تحلیل خود را ارایه می نمایم . ولی شما که   از طرف همه سخن می گویید چرا نام خود را به صورت واقعی نمی نویسید . نکته تاسف برانگیز تر آنکه انتخاب همین نام هم بیانگر نگرش های قومی نزدیکان آقای تقوی می باشد و گر نه چه ضرورتی داشت که برای یک نام مستعار از عنوان یکی از ایلات استان استفاده شود. در طول مقاله نیز نگرش های قومی کاملا نمود دارند و در حالی که از دانشگاه و سواد اقای تقوی مایه گذاشته می شود ولی باز در نهایت باید از نام ایلات و طوایف مایه گذاشت.

اما در مورد قیاس آقای مصطفی تقوی با علی مطهری با همه احترامی که برای جناب اقای تقوی قائلم  باید گفت که این قیاس از جهات زیادی نادرست است:

۱- شجاعت و صراحت لهجه مطهری سوای از ارزشگذاری و یا تایید و رد آن زبانزد عام و خاص است. در حالی که ما تاکنون هیچ اظهار نظر صریحی در هیچ موضوعی از آقای تقوی ندیده ایم

۲- آقای تقوی علی رغم گذشت این همه سال تا کنون موضع سیاسی  خود را مشخص نکرده اند و در حالی که در نشست های به اصطلاح اصولگرایان حاضر می شود اما سعی دارد خود را     اصلاح طلب   معرفی نماید . در حالی که تقوی  هیچ گاه رفتار اصلاح طلبی نداشته است و حتی در نوع نگاه به تاریخ نیز نگرش محافظه کارانه ای  داشته  و قلم ایشان تاییدی بوده است  بر محافظه کاری و افراد محافظه کار .

۳- دقیقا روشن نیست دلیل این قیاس کدام می باشد  ولی اگر صرف حرف بلد بودن و حرف زدن کسی را شبیه مطهری می کند پس آقای بزرگواری هم زیاد حرف می زند و ایشان می تواند یک مطهری باشد . در حالی که حرف زدن مطهری خود بزرگترین کنش و عمل می باشد .

۴- آقای مطهری نماینده شهر تهران است و مردم این شهر  در کنار مطهری   ۲۹ نماینده دیگر در مجلس شورای اسلامی دارند پس اقای مطهری فرصت کار سیاسی و اظهار نظر زیاد دارد مضافا تهران مرکز کشور می باشد و مورد توجه همه ی نمانیدگان و دستگاه ها می باشد  و ضرورت زیادی نیست  که نمایندگان آن همه اجرایی باشند  و نه تنها مطهری که سایرین نیز سیاسی هستند. در حالی که کهگیلویه شهرستانی محروم اتست و نتیاز دارد که نماینده در کنار سیاسی بودن و حرف زدن  در کنار مردم و آشنا با درد آنها باشد.

من نمی دانم آخرین باری که آقای تقوی به بی صیدون و یا سیلاب کلوار رفته اند چه زمان  بوده است اما ای کاش جلسات به قولا اصولگرایی آقایان به جای تهران و یا شیراز در یکی از مناطق محروم برگزار می شد تا آقایان بیشتر پی به درد و رنج مردم می بردند.

 نویسنده محترم که من حاضرم اگر نام واقعی کسی باشد در همین سایت به خاطر همه گفته هایم از مردم عذرخواهی کنم در طول جوابیه اش برای مچ گیری و نشان دادن تبحر خود در جدل، مدام مدعی است که اینجانب مصطفی تقوی را نمی‌شناسم و نشان به آن نشان نویسنده نمی داند رشته تحصیلی تقوی  چیست. ولی سوال آن است که چه فرقی دارد رشته تحصیلی آقای تقوی ریاضی باشد یا علوم سیاسی به هر حال ایشان کتاب تاریخ نوشته اند و قطعا مطالعات تاریخی داشته اند که چنین کنتابی را به رشته تحریر در اورده اند حال بیان این نکته چه ایرادی دارد بر ما معلوم نیست.

اتفاقا نویسنده آقای تقوی را خوب می‌شناسد و سابقه ایشان چه در شهر دهدشت و در اوایل انقلاب و چه بعد از آن در استانداری استان را خوب بررسی کرده است  و بر عکس  حدس بنده آن است که شما شناخت دقیقی از تقوی  ندارید و تنها در بند حمایت از ایشان  به هر قیمتی هستید.

حق طبیعی آقای تقوی است که در انتخابات شرکت کند ولی باید این حق را هم برای همه شهروندان قائل بود که از ایشان و یا هر مدعی دیگری انتقاد نمایند. پس بهتر آن است در یک فضای منطقی و همراه با استدلال با هم دیالوگ داشته باشیم.