روزنامه شهروند در گزارشی آورد: ١٠ نفس، ١٠ زندگی تسلیم مرگ شدند. دوباره برف و کولاک قربانی گرفت. ١٠ آرزو و امید به مرگ سلام دادند تا دوباره کولبری خبرساز شود.
عمدتا مناطق محروم یک دهلیز تودرتوی محرومیت هستند. وقتی می بینی جاده نیست، می بینی که آب هم نیست، بهداشت هم نیست، وضعیت اشتغال روستای محروم هم نابسامان است، گاز هم نیست، و در نهایت دانش آموزان عمدتا ترک تحصیل می کنند. هیچ برنامه منسجمی و هیچ طرح توسعه ای طراحی نمی شود، عمدتا گروه و تیمی سالی چند بار به این مناطق می روند،...
انتقاد اصلاحطلبان از روحانی یکی از موضوعاتی است که از چند منظر قابل بررسی است. اینکه اساساً این انتقادها برای عقب نماندن از قافله نارضیاتی اجتماعی است و یا اینکه با پایان یافتن کار این دولت اصلاح طلبان سعی می کنند خود را از نتایج عملکرد دولت جدا کنند از جمله این دیدگاه هاست.
عثمان پدر دو کولبر جان باخته و گرفتار در بهمن ارتفاعات "ته ته"، چشمان ضعیفی دارد و هیچ وقت کولبری نکرده؛ از طریق جمع آوری کارتنهای آبادی و فروختن آن ها امرار معاش کرده و فرزندانش را بزرگ کرده است، اما با سخت تر شدن شرایط، آزاد و فرهاد، دو پسرش، کولبری را برای ادامه زندگی انتخاب کردند.