تاریخ انتشار
يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۵۱
کد مطلب : ۵۰۴۲۹۵
یادداشت ویژه کبنانیوز؛
مسعود پزشکیان به کهگیلویه و بویراحمد میآید / هشدار به مسئولین استانی که فرصت این سفر مانند سفر دولتهای پیشین به استان از دست نرود! / ضرورت برنامهریزی دقیق پیش از وقوع سفر / آیا مردم استان میتواند از این سفر نصیبی ببرند؟
۰
کبنا ؛سفر قریبالوقوع رئیس جمهور به کهگیلویه و بویراحمد، فرصتی برای جبران عقبماندگیهای چندساله است؛ اما تجربه سفرهای گذشته نشان میدهد برخی وعدهها و مصوبات بدون پیگیری و تخصیص واقعی منابع، به سرعت فراموش میشوند. از احمدینژاد و روحانی گرفته تا مرحوم رئیسی، سفرهای استانی به این استان اغلب با مصوبات بزرگ اما تحقق ناقص همراه بوده است.
به گزارش کبنا، سفرهای ریاست جمهوری به استانها در ایران از دهه ۱۳۶۰ به بعد توسعه یافت. این سفرها با هدف نزدیک کردن دولت به مردم، بررسی میدانی مشکلات محلی، افتتاح پروژهها و نشان دادن توجه دولت به مناطق کمتر توسعهیافته رایج شده است. در دوره ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی و بخصوص دولتهای بعدی، این سفرها شکل رسمیتر گرفتند. دولتهای محمود احمدینژاد، حسن روحانی و مرحوم سید ابراهیم رئیسی هم سالها از طریق سفرهای استانی، برنامه و وعدههای خود را در استانهای مختلف دنبال کردند.
14 سال پیش احمدینژاد رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت در ۲۰ آذر ۱۳۹۰ به استان کهگیلویه و بویراحمد سفر کردند. این یکی از دورهای سفرهای استانی دولت احمدینژاد بود. در سفر دوم استانی دولت احمدینژاد به کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۸۰ مصوبه برای آبادانی و پیشرفت استان تصویب شد که بسیاری از آنها به سرانجام نرسیدند.
پنج سال بعد، حسن روحانی رئیسجمهور بعدی در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ همراه با اعضای هیئت دولت به استان کهگیلویه و بویراحمد سفر کرد. یکی از معضلات پس از سفر، بلاتکلیفی برخی مصوبات بود. در همان سالها استاندار و مسئولان وقت به دفعات اعلام کردند بعضی طرحها و پروژههایی که در سفر مصوب شده بودند تعیین تکلیف یا اجرایی نشدند.
بالاخره با گذشت پنج سال از سفر روحانی، نخستین سفر استانی مرحوم سید ابراهیم رئیسی به کهگیلویه و بویراحمد در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۰ صورت گرفت. در این سفر حدود ۲۱۷ پروژه کلان و زیرساختی توسعهمحور برای استان مصوب شد؛ از این تعداد ۱۷۲ پروژه در حوزه عمرانی بودهاند. اما سفر دوم او به کهگیلویه و بویراحمد تیر ۱۴۰۲ (۲۶ و ۲۷ تیر) بود. در این سفر بیش از ۱۲ هزار میلیارد تومان مصوبه برای استان تصویب شد. از این مبلغ، وزارت نفت موظف به هزینهکرد تحت عنوان مسئولیت اجتماعی برای استان ۲۶۰۰ میلیارد تومان بوده است. اما بخش بسیار زیادی از مصوبات این سفرها هم به نتیجه نرسیدند.
تا اینکه حالا نوبت به سفر رئیس جمهور دولت چهاردهم یعنی مسعود پزشکیان رسیده است؛ این روزها خبرهایی از این سفر به گوش میرسد. به دلیل اجرایی نشدن برخی از مصوبات سفرهای پیشین دولت به کهگیلویه و بویراحمد انتظار میرود در این دوره نلاشهای بیشتری نسبت به دفعات قبل صورت گیرد تا آن معضلات باز هم تکرار نشوند و سفر کنونی با حدکثر دستاورد ممکن انجام شود.
برای آنکه این سفر اثربخش و دارای دستاورد واقعی باشد چند نکته مقدماتی اهمیت دارد. نخست لازم است مشکلات استان در پایتخت قبل از سفر دقیق و مستند ارائه شوند؛ باید مسئولان و نمایندگان استان، با تهیه گزارشها و مستندات دقیق، مشکلات کلان و خرد استان را قبل از سفر در تهران ارائه دهند. این گزارشها باید شامل وضعیت راهها، زیرساختها، بهداشت و درمان، صنعت، کشاورزی، گردشگری، فرهنگ، نظام اداری و اشتغال باشد. دولت نیز باید آمادگی در تخصیص منابع و نهادها جهت حل مشکلات داشته باشد. وقتی رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت وارد استان میشوند، باید بدانند که برای رفع مشکلات موجود چه تعهداتی داده شده و چه دستگاههایی مسئولاند، و منابع مورد نیاز برای تحقق اقدامات حاضر باشند یا برنامه روشن داشته باشند.
استان کهگیلویه و بویراحمد با مشکلات متعددی در حوزههای مختلف روبرو است؛ پروژههای راهسازی در استان با تاخیر در بهرهبرداری روبرو هستند. کمبود اعتبارات یکی از دلایل اصلی این تأخیرات است. در استان به دلیل وضعیت کوهستانی و ناهموار بودن مسیرها، هزینه راهسازی و نگهداری راهها بسیار بالاست.
در خصوص طرح نهضت ملی مسکن، زمین در شهرستانها و به ویژه یاسوج با مشکلات زیادی از قبیل کمبود زمین مواجه هستند.
در خصوص مسائل بهداشت و درمان، این استان از کمبود فضای بیمارستانی رنج میبرد و برخی بیمارستانها بیش از ظرفیتشان بیمار پذیرش میکنند. اتاق عمل ویژه قلب، بیماران سرطانی ویژه در استان وجود ندارد. فرسودگی ناوگان حمل بیمار (آمبولانس و غیره) و تجهیزات مخصوص جراحی دندانپزشکی هم نیاز به توجه دارد.
در خصوص صنعت، شهرکها و کارخانهها مشکلات از این هم بیشتر است؛ تعداد واحدهای صنعتی در شهرکهای صنعتی استان زیاد است، ولی ۹۱ واحد از این تعداد زیر ۵۰ درصد ظرفیت فعالیت دارند و اکثر واحدها هم خرد هستند و توانایی اشتغالزایی چندانی ندارند. در کل شهرکهای صنعتی استان، تعداد شهرک مصوب زیاد است، اما بسیاری از آنها یا زمین کافی ندارند، یا زیرساختها کامل نیستند. اشتغال واحدهای صنعتی نسبتاً پایین است. سرمایهگذاری انجام شده در صنایع کوچک، نیمه کوچک هست، اما صنعت بزرگ غیرنفتی قدرتمندی در استان کم است. کارخانه قند یاسوج، کارخانه سیمان دشتروم و مارگون از معدود واحدهای بزرگاند.
استان دارای حدود ۲۷۰ هزار هکتار زمین کشاورزی است که ۱۶۰ هزار هکتار آن زراعی است. تولید محصولات کشاورزی سالانه حدود ۹۱۰ هزار تن است. ظرفیت سردخانهای استان افزایش یافته است؛ از حدود ۱۸ هزار تن به ۵۴ هزار تن در برنامه بوده است. استان رتبه سوم شیلات کشور را دارد و تولید آبزیان نیز قابل توجه است. گیاهان دارویی یکی از ظرفیتهای برجستهاند؛ اما سطح بهرهبرداری از آنها کمتر از ظرفیت بالقوه است. اما با این وجود باز هم کهگیلویه و بویراحمد سهم چندانی در حوزه کشاورزی در کل کشور ندارد.
از سوی دیگر، استان کهگیلویه و بویراحمد دارای مناظر طبیعی زیبا، آب و هوای متفاوت، پوشش گیاهی و جانوری متنوع است؛ ظرفیت گردشگری به ویژه طبیعتگردی، کلبههای جنگلی، مناطق باستانی و فرهنگی بالاست. اما ضعف در زیرساختهای گردشگری مثل راه دسترسی، اقامتگاه مناسب، تبلیغات، خدمات رفاهی (هتل، مهمانپذیری، سرویس بهداشتی و ایمنی) محدودیت ایجاد کرده است.
اما مهمتر از همه که شاید ریشه تمام مشکلات بالا باشد، نظام اداری استان است. ساختار بروکراسی رسمی، قدمتی نیم قرن ندارد یا به عبارتی ساختارهای اداری جدید و منسجم در استان خیلی دیر شکل گرفتهاند؛ بنابراین، تجربه و زیرساخت اداری کامل در همه زمینهها هنوز رسیده به حد مطلوب نیست.
متأسفانه برخی افراد بدون شایستگی لازم و صرفاً با روابط، رانت یا نفوذ نمایندگان وارد دستگاههای اداری شدهاند. این باعث شده کارایی پایین باشد یا پروژهها دیر اجرا شوند یا پاسخگویی ضعیف باشد. در برخی موارد، افرادی به سرپرستی ادارات منصوب شدهاند که دارای احکام قضایی هستند یا مسائل حقوقی برای آنها وجود دارد، که این موضوع ممکن است بر مشروعیت و کارکرد درست ادارات تأثیر منفی میگذارد.
در برخی ادارات نیروهایی بدون فرآیند دقیق انتخاب، آزمون، صلاحیت مورد نیاز و ارزیابی جذب شدهاند. این امر هم از نظر کیفیت خدمات و هم عدالت حس منابع انسانی را دچار مشکل کرده است.
بنابراین با توجه به ظرفیتهای استان و مشکلاتی که در سفرهای رؤسای جمهور قبلی به استان وجود داشته، برای اینکه سفر ریاست جمهوری بدون دستاورد نباشد، باید پیش از سفر، گزارش جامع و مستند مشکلات استان از سوی دانشگاهها، کارشناسان، نمایندگان مجلس و استانداری تهیه شود. جلساتی در تهران میان نمایندگان استان و وزرا و مدیران کل برگزار شود تا اولویتها مشخص شوند و پروژهها آماده اجرا باشند.
در جریان سفر، بازدید میدانی از پروژههای نیمهتمام و تعیین زمانبندی دقیق برای تکمیل آنها صورت گیرد. نشست و دیدار با اقشار مختلف مردم مثل کشاورزان، بیماران، مردم روستاها، صنعتگران، بیکاران و ... ترتیب داده شود و مشکلاتشان شنیده شود. در نهایت حداقل چند پروژه زیرساختی ملموس (راه، آب، برق، بهداشت) که بتواند احساس پیشرفت را در مردم ایجاد کند، افتتاح شود.
اما پس از سفر هم باید پیگیریها ادامه داشته باشد؛ مصوبات تا زمان رسیدن به نتیجه پیگیری شوند و مردم نیز باید از روند پیشرفت پروژهها مطلع شوند. مهمتر از این، براساس مصوبات، تخصیص اعتبارات واقعی و نه فقط وعدهای انجام شود.
به گزارش کبنا، سفرهای ریاست جمهوری به استانها در ایران از دهه ۱۳۶۰ به بعد توسعه یافت. این سفرها با هدف نزدیک کردن دولت به مردم، بررسی میدانی مشکلات محلی، افتتاح پروژهها و نشان دادن توجه دولت به مناطق کمتر توسعهیافته رایج شده است. در دوره ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی و بخصوص دولتهای بعدی، این سفرها شکل رسمیتر گرفتند. دولتهای محمود احمدینژاد، حسن روحانی و مرحوم سید ابراهیم رئیسی هم سالها از طریق سفرهای استانی، برنامه و وعدههای خود را در استانهای مختلف دنبال کردند.
14 سال پیش احمدینژاد رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت در ۲۰ آذر ۱۳۹۰ به استان کهگیلویه و بویراحمد سفر کردند. این یکی از دورهای سفرهای استانی دولت احمدینژاد بود. در سفر دوم استانی دولت احمدینژاد به کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۸۰ مصوبه برای آبادانی و پیشرفت استان تصویب شد که بسیاری از آنها به سرانجام نرسیدند.
پنج سال بعد، حسن روحانی رئیسجمهور بعدی در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ همراه با اعضای هیئت دولت به استان کهگیلویه و بویراحمد سفر کرد. یکی از معضلات پس از سفر، بلاتکلیفی برخی مصوبات بود. در همان سالها استاندار و مسئولان وقت به دفعات اعلام کردند بعضی طرحها و پروژههایی که در سفر مصوب شده بودند تعیین تکلیف یا اجرایی نشدند.
بالاخره با گذشت پنج سال از سفر روحانی، نخستین سفر استانی مرحوم سید ابراهیم رئیسی به کهگیلویه و بویراحمد در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۰ صورت گرفت. در این سفر حدود ۲۱۷ پروژه کلان و زیرساختی توسعهمحور برای استان مصوب شد؛ از این تعداد ۱۷۲ پروژه در حوزه عمرانی بودهاند. اما سفر دوم او به کهگیلویه و بویراحمد تیر ۱۴۰۲ (۲۶ و ۲۷ تیر) بود. در این سفر بیش از ۱۲ هزار میلیارد تومان مصوبه برای استان تصویب شد. از این مبلغ، وزارت نفت موظف به هزینهکرد تحت عنوان مسئولیت اجتماعی برای استان ۲۶۰۰ میلیارد تومان بوده است. اما بخش بسیار زیادی از مصوبات این سفرها هم به نتیجه نرسیدند.
تا اینکه حالا نوبت به سفر رئیس جمهور دولت چهاردهم یعنی مسعود پزشکیان رسیده است؛ این روزها خبرهایی از این سفر به گوش میرسد. به دلیل اجرایی نشدن برخی از مصوبات سفرهای پیشین دولت به کهگیلویه و بویراحمد انتظار میرود در این دوره نلاشهای بیشتری نسبت به دفعات قبل صورت گیرد تا آن معضلات باز هم تکرار نشوند و سفر کنونی با حدکثر دستاورد ممکن انجام شود.
برای آنکه این سفر اثربخش و دارای دستاورد واقعی باشد چند نکته مقدماتی اهمیت دارد. نخست لازم است مشکلات استان در پایتخت قبل از سفر دقیق و مستند ارائه شوند؛ باید مسئولان و نمایندگان استان، با تهیه گزارشها و مستندات دقیق، مشکلات کلان و خرد استان را قبل از سفر در تهران ارائه دهند. این گزارشها باید شامل وضعیت راهها، زیرساختها، بهداشت و درمان، صنعت، کشاورزی، گردشگری، فرهنگ، نظام اداری و اشتغال باشد. دولت نیز باید آمادگی در تخصیص منابع و نهادها جهت حل مشکلات داشته باشد. وقتی رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت وارد استان میشوند، باید بدانند که برای رفع مشکلات موجود چه تعهداتی داده شده و چه دستگاههایی مسئولاند، و منابع مورد نیاز برای تحقق اقدامات حاضر باشند یا برنامه روشن داشته باشند.
استان کهگیلویه و بویراحمد با مشکلات متعددی در حوزههای مختلف روبرو است؛ پروژههای راهسازی در استان با تاخیر در بهرهبرداری روبرو هستند. کمبود اعتبارات یکی از دلایل اصلی این تأخیرات است. در استان به دلیل وضعیت کوهستانی و ناهموار بودن مسیرها، هزینه راهسازی و نگهداری راهها بسیار بالاست.
در خصوص طرح نهضت ملی مسکن، زمین در شهرستانها و به ویژه یاسوج با مشکلات زیادی از قبیل کمبود زمین مواجه هستند.
در خصوص مسائل بهداشت و درمان، این استان از کمبود فضای بیمارستانی رنج میبرد و برخی بیمارستانها بیش از ظرفیتشان بیمار پذیرش میکنند. اتاق عمل ویژه قلب، بیماران سرطانی ویژه در استان وجود ندارد. فرسودگی ناوگان حمل بیمار (آمبولانس و غیره) و تجهیزات مخصوص جراحی دندانپزشکی هم نیاز به توجه دارد.
در خصوص صنعت، شهرکها و کارخانهها مشکلات از این هم بیشتر است؛ تعداد واحدهای صنعتی در شهرکهای صنعتی استان زیاد است، ولی ۹۱ واحد از این تعداد زیر ۵۰ درصد ظرفیت فعالیت دارند و اکثر واحدها هم خرد هستند و توانایی اشتغالزایی چندانی ندارند. در کل شهرکهای صنعتی استان، تعداد شهرک مصوب زیاد است، اما بسیاری از آنها یا زمین کافی ندارند، یا زیرساختها کامل نیستند. اشتغال واحدهای صنعتی نسبتاً پایین است. سرمایهگذاری انجام شده در صنایع کوچک، نیمه کوچک هست، اما صنعت بزرگ غیرنفتی قدرتمندی در استان کم است. کارخانه قند یاسوج، کارخانه سیمان دشتروم و مارگون از معدود واحدهای بزرگاند.
استان دارای حدود ۲۷۰ هزار هکتار زمین کشاورزی است که ۱۶۰ هزار هکتار آن زراعی است. تولید محصولات کشاورزی سالانه حدود ۹۱۰ هزار تن است. ظرفیت سردخانهای استان افزایش یافته است؛ از حدود ۱۸ هزار تن به ۵۴ هزار تن در برنامه بوده است. استان رتبه سوم شیلات کشور را دارد و تولید آبزیان نیز قابل توجه است. گیاهان دارویی یکی از ظرفیتهای برجستهاند؛ اما سطح بهرهبرداری از آنها کمتر از ظرفیت بالقوه است. اما با این وجود باز هم کهگیلویه و بویراحمد سهم چندانی در حوزه کشاورزی در کل کشور ندارد.
از سوی دیگر، استان کهگیلویه و بویراحمد دارای مناظر طبیعی زیبا، آب و هوای متفاوت، پوشش گیاهی و جانوری متنوع است؛ ظرفیت گردشگری به ویژه طبیعتگردی، کلبههای جنگلی، مناطق باستانی و فرهنگی بالاست. اما ضعف در زیرساختهای گردشگری مثل راه دسترسی، اقامتگاه مناسب، تبلیغات، خدمات رفاهی (هتل، مهمانپذیری، سرویس بهداشتی و ایمنی) محدودیت ایجاد کرده است.
اما مهمتر از همه که شاید ریشه تمام مشکلات بالا باشد، نظام اداری استان است. ساختار بروکراسی رسمی، قدمتی نیم قرن ندارد یا به عبارتی ساختارهای اداری جدید و منسجم در استان خیلی دیر شکل گرفتهاند؛ بنابراین، تجربه و زیرساخت اداری کامل در همه زمینهها هنوز رسیده به حد مطلوب نیست.
متأسفانه برخی افراد بدون شایستگی لازم و صرفاً با روابط، رانت یا نفوذ نمایندگان وارد دستگاههای اداری شدهاند. این باعث شده کارایی پایین باشد یا پروژهها دیر اجرا شوند یا پاسخگویی ضعیف باشد. در برخی موارد، افرادی به سرپرستی ادارات منصوب شدهاند که دارای احکام قضایی هستند یا مسائل حقوقی برای آنها وجود دارد، که این موضوع ممکن است بر مشروعیت و کارکرد درست ادارات تأثیر منفی میگذارد.
در برخی ادارات نیروهایی بدون فرآیند دقیق انتخاب، آزمون، صلاحیت مورد نیاز و ارزیابی جذب شدهاند. این امر هم از نظر کیفیت خدمات و هم عدالت حس منابع انسانی را دچار مشکل کرده است.
بنابراین با توجه به ظرفیتهای استان و مشکلاتی که در سفرهای رؤسای جمهور قبلی به استان وجود داشته، برای اینکه سفر ریاست جمهوری بدون دستاورد نباشد، باید پیش از سفر، گزارش جامع و مستند مشکلات استان از سوی دانشگاهها، کارشناسان، نمایندگان مجلس و استانداری تهیه شود. جلساتی در تهران میان نمایندگان استان و وزرا و مدیران کل برگزار شود تا اولویتها مشخص شوند و پروژهها آماده اجرا باشند.
در جریان سفر، بازدید میدانی از پروژههای نیمهتمام و تعیین زمانبندی دقیق برای تکمیل آنها صورت گیرد. نشست و دیدار با اقشار مختلف مردم مثل کشاورزان، بیماران، مردم روستاها، صنعتگران، بیکاران و ... ترتیب داده شود و مشکلاتشان شنیده شود. در نهایت حداقل چند پروژه زیرساختی ملموس (راه، آب، برق، بهداشت) که بتواند احساس پیشرفت را در مردم ایجاد کند، افتتاح شود.
اما پس از سفر هم باید پیگیریها ادامه داشته باشد؛ مصوبات تا زمان رسیدن به نتیجه پیگیری شوند و مردم نیز باید از روند پیشرفت پروژهها مطلع شوند. مهمتر از این، براساس مصوبات، تخصیص اعتبارات واقعی و نه فقط وعدهای انجام شود.