تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۱۲
کد مطلب : ۵۰۲۵۷۵
کبنا بررسی کرد؛
بازی پنهان بر سر صندلی استانداری؛ چه کسانی کمین کردهاند؟ / شایعه؛ ابزاری برای سهمخواهی و رقابتهای زودهنگام برای تصاحب یک جایگاه / آیا استاندار میرود؟
۰
کبنا ؛در حالی که کهگیلویه و بویراحمد بهتازگی به نقطهای از آرامش و انسجام اجرایی رسیده، شایعههایی درباره رفتن یدالله رحمانی، فضای سیاسی استان را ملتهب کرده است؛ به نظر میرسد این شایعههایی بیشتر از دل رقابتهای محفلی و سهمخواهیهای زودهنگام بیرون آمدهاند.
به گزارش کبنا، یدالله رحمانی، نخستین استاندار انتصابی دولت چهاردهم، حالا پس از حدود 10 ماه حضور در رأس مدیریت اجرایی کهگیلویه و بویراحمد، به نقطهای رسیده که عملکرد او هم محل تحلیل و هم هدف حاشیهسازیها است. پس از انتخابات ریاستجمهوری و پیروزی مسعود پزشکیان، گمانهزنیهای مختلفی در سطح استان درباره گزینههای ممکن برای استانداری مطرح شد. اما نهایتاً دولت به گزینهای رسید که سابقهاش در حوزه برنامهریزی و بودجه، در کنار نگاه توسعهگرایانهاش، او را برای استانی مثل کهگیلویه و بویراحمد، که از نظر اقتصادی و زیرساختی نیازمند یک مدیریت علمی و هدفمند است، به گزینهای قابل تأمل تبدیل کرد.
یدالله رحمانی با کارنامهای که بیشتر با بودجه و برنامه گره خورده، دقیقاً در نقطهای ایستاده که این استان سالهاست با فقدان آن دستوپنجه نرم میکند. مشکل کهگیلویه و بویراحمد نه فقط نبود بودجه، بلکه ناتوانی در طراحی پروژههای قابل دفاع، جذب اعتبارات ملی و بستن پروندههای معوقه توسعهای است. استان، سالهاست بین منابع بالقوه و محرومیت بالفعل در رفتوآمد است، و در این میان، مدیرانی که شناخت عمیق از تخصیص منابع و نحوه دفاع از پروژهها در سطح ملی دارند، اندکاند. رحمانی اما، با همان نگاهی که در 10 ماه گذشته از خود نشان داده، توانسته تا حدودی این معادله را به نفع استان تغییر دهد.
رحمانی در همین مدت کوتاه، نشان داده که سرمایهگذاری و تولید را بهعنوان یک اولویت اجرایی در دستور کار خود قرار داده است. از جذب سرمایهگذاران بخش خصوصی تا پیگیری طرحهای نیمهتمام و احیای پروژههایی که سالها خاک خورده بودند، اقداماتش قابل ردیابی و مستند است.
علاوه بر این، او بهخوبی درک کرده که در استان کهگیلویه و بویراحمد، توسعه بدون وفاق سیاسی ممکن نیست. جامعه سیاسی این استان اگرچه پرنشاط است، اما دچار پراکندگی و گاه تعارض منافع نیز هست. در چنین فضایی، کسی که در رأس استانداری قرار میگیرد، اگر فاقد درک سیاسی باشد یا در دام جناحبندیهای مقطعی بیفتد، عملاً به عنصری بیاثر بدل میشود. اما رحمانی، همانگونه که ریاستجمهوری پزشکیان بر همدلی و وفاق تأکید دارد، در طول ده ماه گذشته با جریانهای مختلف گفتوگو کرده و تلاش کرده فضای سیاسی استان را به سمت آرامش و عقلانیت سوق دهد.
با همه این اوصاف، حالا که رحمانی کمکم به نخستین سالگرد حضور خود در این جایگاه نزدیک میشود، شایعههایی درباره احتمال کنارهگیری او در فضای رسانهای و سیاسی استان منتشر شده است. وقتی دقیقتر به این شایعه مینگریم، درمییابیم که این قبیل شایعات معمولاً از بطن رقابتهایی بیرون میآید که هدف اصلی آن سهمخواهی از قدرت است.
میگویند رحمانی در آستانه بازنشستگی است و همین مسئله باعث شده برخی معاونان استانداری، بیآنکه صبر کنند روند طبیعی مدیریت ادامه پیدا کند، به تکاپوی جانشینی بیفتند. این رقابتها نشاندهنده مسألهای است که از آن تحت عنوان تبدیل قدرت به ابزار نام میبرند.
اگر مدیری سالها در جایگاه معاونت بوده، اما در این مدت نتوانسته پروژهای قابل توجه تعریف یا اجرا کند و اگر نتوانسته از ظرفیت اعتبارات ملی و استانی بهدرستی بهره ببرد، اساساً نمیتواند مدعی تصدی پست بالاتری مانند استانداری باشد.
جالب آنجاست که برخی از این افراد، صرفاً با تغییر دولتها، رنگ عوض میکنند. در دولت اصولگرا، اصولگرا میشوند، و در دولت اصلاحطلب، ادعای اصلاحطلبی دارند. برخی از این افراد، اگر هم قدرتی دارند، نه از جنس اعتبار اجرایی و تخصصی، بلکه محصول روابط شخصی و ارتباطات جناحی است. کهگیلویه و بویراحمد اما به مدیرانی نیاز دارد که پشتوانهشان اعتبار واقعی باشد، نه پز سیاسی یا نفوذ محفلی و جناحی و گروهی.
امیدواریم شایعه رفتن استاندار جدی نباشد. اما اگر روزی این شایعه به واقعیت بپیوندد، ضروری است از تجربههای گذشته درس گرفته شود. نباید گذاشت کسانی که پیشینه روشنی ندارند و بیشتر درگیر رقابتهای درونسازمانی و منافع شخصی هستند، بر صندلیای بنشینند که باید محل اتخاذ تصمیمات بزرگ و سرنوشتساز برای مردم استان باشد.
اگر روزی این شایعه به واقعیت بپیوندد، شخصی باید به استانداری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شود که قدرت چانهزنی در سطح ملی داشته باشد، وزارتخانهها او را بهعنوان یک مدیر قابل اعتماد بشناسند، بتواند فضای سیاسی استان را به سوی همدلی و اجماع سوق دهد، در حوزه توسعه اقتصادی و تولید، طرح و برنامه داشته باشد، اهل کار باشد، نه اهل صحنهسازی و بازیهای سیاسی. و مهمتر از همه، ریشه در دغدغههای مردم داشته باشد، نه در محافل قدرت و لابیهای پشتپرده.
اما متأسفانه حالا دیده میشود افرادی برای استانداری کمین کردهاند که نه سابقه روشنی دارند، نه از قدرت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی چندان گستردهای برخوردار هستند و نه پله پله و گام به گام رشد کردهاند. برخی از آنها رشد پفکی داشتهاند آنهم به واسطه نزدیکی به یک یا چند نماینده. کهگیلویه و بویراحمد دیگر فرصتی برای آزمون و خطا ندارد.
به گزارش کبنا، یدالله رحمانی، نخستین استاندار انتصابی دولت چهاردهم، حالا پس از حدود 10 ماه حضور در رأس مدیریت اجرایی کهگیلویه و بویراحمد، به نقطهای رسیده که عملکرد او هم محل تحلیل و هم هدف حاشیهسازیها است. پس از انتخابات ریاستجمهوری و پیروزی مسعود پزشکیان، گمانهزنیهای مختلفی در سطح استان درباره گزینههای ممکن برای استانداری مطرح شد. اما نهایتاً دولت به گزینهای رسید که سابقهاش در حوزه برنامهریزی و بودجه، در کنار نگاه توسعهگرایانهاش، او را برای استانی مثل کهگیلویه و بویراحمد، که از نظر اقتصادی و زیرساختی نیازمند یک مدیریت علمی و هدفمند است، به گزینهای قابل تأمل تبدیل کرد.
یدالله رحمانی با کارنامهای که بیشتر با بودجه و برنامه گره خورده، دقیقاً در نقطهای ایستاده که این استان سالهاست با فقدان آن دستوپنجه نرم میکند. مشکل کهگیلویه و بویراحمد نه فقط نبود بودجه، بلکه ناتوانی در طراحی پروژههای قابل دفاع، جذب اعتبارات ملی و بستن پروندههای معوقه توسعهای است. استان، سالهاست بین منابع بالقوه و محرومیت بالفعل در رفتوآمد است، و در این میان، مدیرانی که شناخت عمیق از تخصیص منابع و نحوه دفاع از پروژهها در سطح ملی دارند، اندکاند. رحمانی اما، با همان نگاهی که در 10 ماه گذشته از خود نشان داده، توانسته تا حدودی این معادله را به نفع استان تغییر دهد.
رحمانی در همین مدت کوتاه، نشان داده که سرمایهگذاری و تولید را بهعنوان یک اولویت اجرایی در دستور کار خود قرار داده است. از جذب سرمایهگذاران بخش خصوصی تا پیگیری طرحهای نیمهتمام و احیای پروژههایی که سالها خاک خورده بودند، اقداماتش قابل ردیابی و مستند است.
علاوه بر این، او بهخوبی درک کرده که در استان کهگیلویه و بویراحمد، توسعه بدون وفاق سیاسی ممکن نیست. جامعه سیاسی این استان اگرچه پرنشاط است، اما دچار پراکندگی و گاه تعارض منافع نیز هست. در چنین فضایی، کسی که در رأس استانداری قرار میگیرد، اگر فاقد درک سیاسی باشد یا در دام جناحبندیهای مقطعی بیفتد، عملاً به عنصری بیاثر بدل میشود. اما رحمانی، همانگونه که ریاستجمهوری پزشکیان بر همدلی و وفاق تأکید دارد، در طول ده ماه گذشته با جریانهای مختلف گفتوگو کرده و تلاش کرده فضای سیاسی استان را به سمت آرامش و عقلانیت سوق دهد.
با همه این اوصاف، حالا که رحمانی کمکم به نخستین سالگرد حضور خود در این جایگاه نزدیک میشود، شایعههایی درباره احتمال کنارهگیری او در فضای رسانهای و سیاسی استان منتشر شده است. وقتی دقیقتر به این شایعه مینگریم، درمییابیم که این قبیل شایعات معمولاً از بطن رقابتهایی بیرون میآید که هدف اصلی آن سهمخواهی از قدرت است.
میگویند رحمانی در آستانه بازنشستگی است و همین مسئله باعث شده برخی معاونان استانداری، بیآنکه صبر کنند روند طبیعی مدیریت ادامه پیدا کند، به تکاپوی جانشینی بیفتند. این رقابتها نشاندهنده مسألهای است که از آن تحت عنوان تبدیل قدرت به ابزار نام میبرند.
اگر مدیری سالها در جایگاه معاونت بوده، اما در این مدت نتوانسته پروژهای قابل توجه تعریف یا اجرا کند و اگر نتوانسته از ظرفیت اعتبارات ملی و استانی بهدرستی بهره ببرد، اساساً نمیتواند مدعی تصدی پست بالاتری مانند استانداری باشد.
جالب آنجاست که برخی از این افراد، صرفاً با تغییر دولتها، رنگ عوض میکنند. در دولت اصولگرا، اصولگرا میشوند، و در دولت اصلاحطلب، ادعای اصلاحطلبی دارند. برخی از این افراد، اگر هم قدرتی دارند، نه از جنس اعتبار اجرایی و تخصصی، بلکه محصول روابط شخصی و ارتباطات جناحی است. کهگیلویه و بویراحمد اما به مدیرانی نیاز دارد که پشتوانهشان اعتبار واقعی باشد، نه پز سیاسی یا نفوذ محفلی و جناحی و گروهی.
امیدواریم شایعه رفتن استاندار جدی نباشد. اما اگر روزی این شایعه به واقعیت بپیوندد، ضروری است از تجربههای گذشته درس گرفته شود. نباید گذاشت کسانی که پیشینه روشنی ندارند و بیشتر درگیر رقابتهای درونسازمانی و منافع شخصی هستند، بر صندلیای بنشینند که باید محل اتخاذ تصمیمات بزرگ و سرنوشتساز برای مردم استان باشد.
اگر روزی این شایعه به واقعیت بپیوندد، شخصی باید به استانداری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شود که قدرت چانهزنی در سطح ملی داشته باشد، وزارتخانهها او را بهعنوان یک مدیر قابل اعتماد بشناسند، بتواند فضای سیاسی استان را به سوی همدلی و اجماع سوق دهد، در حوزه توسعه اقتصادی و تولید، طرح و برنامه داشته باشد، اهل کار باشد، نه اهل صحنهسازی و بازیهای سیاسی. و مهمتر از همه، ریشه در دغدغههای مردم داشته باشد، نه در محافل قدرت و لابیهای پشتپرده.
اما متأسفانه حالا دیده میشود افرادی برای استانداری کمین کردهاند که نه سابقه روشنی دارند، نه از قدرت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی چندان گستردهای برخوردار هستند و نه پله پله و گام به گام رشد کردهاند. برخی از آنها رشد پفکی داشتهاند آنهم به واسطه نزدیکی به یک یا چند نماینده. کهگیلویه و بویراحمد دیگر فرصتی برای آزمون و خطا ندارد.