تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۵ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۴۵
کد مطلب : ۵۰۱۹۱۴
یادداشت تحلیلی؛
روایت یک شکست سیاسی نمادین؛ محمد بهرامی و چالش نمایندگی بیتراز
۰
کبنا ؛حذف محمد بهرامی از هیئترئیسه کمیسیون انرژی مجلس، پرسشهای تازهای درباره آینده سیاسی او ایجاد کرده است. عملکرد بهرامی در سطح ملی، استان و حوزه انتخابیه چه چیزی را روایت میکند؟
به گزارش کبنا، محمد بهرامی، نماینده بویراحمد، دنا و مارگون در مجلس دوازدهم، در طول مدت کوتاه حضور خود در بهارستان، همواره تلاش کرده خود را در قامت یک نماینده در تراز ملی معرفی کند. این تعبیر به تدریج به واژهای پرتکرار در گفتار هواداران او تبدیل شد. اما این روزها، با کنار گذاشته شدن بهرامی از سمت نایبرئیسی دوم کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، به نظر میرسد ستون اصلی این تصویرسازی سیاسی ترک برداشته است.
بخش عمدهای از استدلالهای هواداران بهرامی برای اثبات تراز ملی او، معطوف به جایگاهش در کمیسیون انرژی مجلس بود. این کمیسیون، یکی از مهمترین کمیسیونهای تخصصی مجلس به شمار میرود و نمایندگی در آن، خصوصاً در سمتهای هیئترئیسه، نشانهای از وزن سیاسی و توان چانهزنی یک نماینده تلقی میشود.
بهرامی در نخستین سال حضور خود در مجلس دوازدهم، بهعنوان نایبرئیس دوم کمیسیون انرژی برگزیده شد و این موقعیت، به موتور اصلی تبلیغات و مشروعیتسازی رسانهای او تبدیل شد. برخی از حامیانش، حضورش در جلسات افتتاحیه چند پروژه عمرانی و نیز مصاحبههای پراکنده در برخی رسانههای عمومی را نشانهای از فعالیت ملی قلمداد کردند و از او چهرهای ساختند که فراتر از مرزهای حوزه انتخابیه، در سطوح بالای تصمیمسازی کشور نقشآفرین است.
در یکی از موارد جالب توجه، انتشار تصویر و خبری درباره حضور بهرامی در دفتر یک روزنامه اقتصادی در تهران، دستاویزی برای تأکید مجدد بر تراز ملی بودن او شد. این در حالی بود که محتوای این نشست، از منظر تخصص و عمق تحلیل، تفاوت معناداری با گفتوگوهای عمومی دیگر نداشت و بخش عمدهای از آن به اظهاراتی عامیانه و فاقد نکات کارشناسی اختصاص داشت. با این حال، این اتفاق، همچون سایر موارد مشابه، از سوی هواداران بهرامی بزرگنمایی شد تا تصویر یک نماینده فراتر از استان و منطقه تقویت شود.
در میانه همین موج تبلیغاتی، خبر یک سفر نیز به قصه تبلیغاتی تراز ملی بودن بهرامی اضافه شد. گفته شد که او قرار است به سفارت کره شمالی برود و از این طریق، تعاملات بینالمللی نیز به کارنامهاش افزوده شود. برخی حتی پا را فراتر گذاشتند و از تراز فراملی سخن گفتند. اما آن سفر نیز در نهایت انجام نشد. نه کرهای در میان بود، نه تراز فراملی.
اوج این فروپاشی نمادین، به تازگی رقم خورد. در انتخابات هیئترئیسه کمیسیون انرژی در اجلاسیه دوم مجلس دوازدهم محمد بهرامی از جایگاه نایبرئیس دوم کنار گذاشته شد. جای او را نمایندهای دیگر گرفت و با این تغییر، مهمترین جایگاه ملی بهرامی در ساختار رسمی مجلس از بین رفت.
برای نمایندهای که بخش زیادی از تبلیغات حول همین جایگاه چیده شده بود، این اتفاق تنها یک تغییر پست نبود، بلکه شاید فروپاشی نماد تراز ملی محسوب شود. به بیان دیگر، بهرامی که تمام تخممرغهای خود را در سبد کمیسیون انرژی چیده بود، حالا دیگر آن سبد را هم در اختیار ندارد.
محمد بهرامی پس از سه شکست متوالی در انتخابات مجلس طی ۱۲ سال، در نهایت توانست در انتخابات ۱۴۰۲ (دوره دوازدهم) به مجلس راه یابد. بخش زیادی از عامل این پیروزی نیز تغییرات سیاسی و اجتماعی در حوزه انتخابیه، و نیز ریزش آرای رقبای سنتی بود. با این حال، بهرامی بهجای تمرکز بر مطالبات زیرساختی و توسعهای در بویراحمد، دنا و مارگون بر محورهایی متمرکز شد که چندان ارتباطی با نیازهای ملموس مردم نداشتند.
بهرامی در کارزار انتخاباتی خود با شعارهایی نظیر عبور از طایفهگرایی، تخصصگرایی، علمگرایی و عملگرایی وارد میدان شد. او خود را منتقد رفتارهای سنتی در انتخابات معرفی میکرد و وعده داده بود که با رویکردی متفاوت، در مسیر توسعه حرکت خواهد کرد.
اما رصد کنشهای سیاسی و رسانهای او در طول ماههای اخیر، چندان با این شعارها همخوانی نداشت. بهجای عبور از جغرافیامحوری، در مواردی شاهد بازتولید همان الگوهای قدیمی بودیم. از علمگرایی و عملگرایی نیز نشانی برجسته دیده نشد. بیشتر اقدامات بهرامی در قالب سخنرانیهای تبلیغاتی، حضور در برنامههای عمومی و انتشار پیامهای کلیشهای در رسانهها خلاصه شد.
اکنون که بهرامی جایگاهش را در کمیسیون انرژی از دست داده و دو سال و نیم تا انتخابات بعدی باقی مانده، تحلیلگران سیاسی در استان کهگیلویه و بویراحمد، زمزمههایی از احتمال تکدورهای بودن نمایندگی او به گوش میرسانند. از این زاویه، شباهتهایی بین مسیر او و نماینده پیشین مشاهده میشود.
با این حال، یک امید برای بهرامی باقی مانده و آن هم افزایش کرسیهای مجلس در این حوزه انتخابیه است. برخی معتقدند ممکن است بهرامی بهدنبال آن باشد که حتی اگر جایگاه اول را از دست دهد، بتواند در رقابت برای کرسی دوم باقی بماند. اما این سناریو، فقط مختص بهرامی نیست. بسیاری از فعالان سیاسی حوزه انتخابیه، چنین امیدی دارند و همین موضوع، رقابت ۱۴۰۶ را به کارزاری چندقطبی تبدیل خواهد کرد.
به هر حال دو سال و نیم آینده، شاید آخرین فرصت او باشد. او اگر همین مسیر فعلی را ادامه دهد، بعید نیست که نامش به فهرست نمایندگان تکدورهای بپیوندد.
به گزارش کبنا، محمد بهرامی، نماینده بویراحمد، دنا و مارگون در مجلس دوازدهم، در طول مدت کوتاه حضور خود در بهارستان، همواره تلاش کرده خود را در قامت یک نماینده در تراز ملی معرفی کند. این تعبیر به تدریج به واژهای پرتکرار در گفتار هواداران او تبدیل شد. اما این روزها، با کنار گذاشته شدن بهرامی از سمت نایبرئیسی دوم کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، به نظر میرسد ستون اصلی این تصویرسازی سیاسی ترک برداشته است.
بخش عمدهای از استدلالهای هواداران بهرامی برای اثبات تراز ملی او، معطوف به جایگاهش در کمیسیون انرژی مجلس بود. این کمیسیون، یکی از مهمترین کمیسیونهای تخصصی مجلس به شمار میرود و نمایندگی در آن، خصوصاً در سمتهای هیئترئیسه، نشانهای از وزن سیاسی و توان چانهزنی یک نماینده تلقی میشود.
بهرامی در نخستین سال حضور خود در مجلس دوازدهم، بهعنوان نایبرئیس دوم کمیسیون انرژی برگزیده شد و این موقعیت، به موتور اصلی تبلیغات و مشروعیتسازی رسانهای او تبدیل شد. برخی از حامیانش، حضورش در جلسات افتتاحیه چند پروژه عمرانی و نیز مصاحبههای پراکنده در برخی رسانههای عمومی را نشانهای از فعالیت ملی قلمداد کردند و از او چهرهای ساختند که فراتر از مرزهای حوزه انتخابیه، در سطوح بالای تصمیمسازی کشور نقشآفرین است.
در یکی از موارد جالب توجه، انتشار تصویر و خبری درباره حضور بهرامی در دفتر یک روزنامه اقتصادی در تهران، دستاویزی برای تأکید مجدد بر تراز ملی بودن او شد. این در حالی بود که محتوای این نشست، از منظر تخصص و عمق تحلیل، تفاوت معناداری با گفتوگوهای عمومی دیگر نداشت و بخش عمدهای از آن به اظهاراتی عامیانه و فاقد نکات کارشناسی اختصاص داشت. با این حال، این اتفاق، همچون سایر موارد مشابه، از سوی هواداران بهرامی بزرگنمایی شد تا تصویر یک نماینده فراتر از استان و منطقه تقویت شود.
در میانه همین موج تبلیغاتی، خبر یک سفر نیز به قصه تبلیغاتی تراز ملی بودن بهرامی اضافه شد. گفته شد که او قرار است به سفارت کره شمالی برود و از این طریق، تعاملات بینالمللی نیز به کارنامهاش افزوده شود. برخی حتی پا را فراتر گذاشتند و از تراز فراملی سخن گفتند. اما آن سفر نیز در نهایت انجام نشد. نه کرهای در میان بود، نه تراز فراملی.
اوج این فروپاشی نمادین، به تازگی رقم خورد. در انتخابات هیئترئیسه کمیسیون انرژی در اجلاسیه دوم مجلس دوازدهم محمد بهرامی از جایگاه نایبرئیس دوم کنار گذاشته شد. جای او را نمایندهای دیگر گرفت و با این تغییر، مهمترین جایگاه ملی بهرامی در ساختار رسمی مجلس از بین رفت.
برای نمایندهای که بخش زیادی از تبلیغات حول همین جایگاه چیده شده بود، این اتفاق تنها یک تغییر پست نبود، بلکه شاید فروپاشی نماد تراز ملی محسوب شود. به بیان دیگر، بهرامی که تمام تخممرغهای خود را در سبد کمیسیون انرژی چیده بود، حالا دیگر آن سبد را هم در اختیار ندارد.
محمد بهرامی پس از سه شکست متوالی در انتخابات مجلس طی ۱۲ سال، در نهایت توانست در انتخابات ۱۴۰۲ (دوره دوازدهم) به مجلس راه یابد. بخش زیادی از عامل این پیروزی نیز تغییرات سیاسی و اجتماعی در حوزه انتخابیه، و نیز ریزش آرای رقبای سنتی بود. با این حال، بهرامی بهجای تمرکز بر مطالبات زیرساختی و توسعهای در بویراحمد، دنا و مارگون بر محورهایی متمرکز شد که چندان ارتباطی با نیازهای ملموس مردم نداشتند.
بهرامی در کارزار انتخاباتی خود با شعارهایی نظیر عبور از طایفهگرایی، تخصصگرایی، علمگرایی و عملگرایی وارد میدان شد. او خود را منتقد رفتارهای سنتی در انتخابات معرفی میکرد و وعده داده بود که با رویکردی متفاوت، در مسیر توسعه حرکت خواهد کرد.
اما رصد کنشهای سیاسی و رسانهای او در طول ماههای اخیر، چندان با این شعارها همخوانی نداشت. بهجای عبور از جغرافیامحوری، در مواردی شاهد بازتولید همان الگوهای قدیمی بودیم. از علمگرایی و عملگرایی نیز نشانی برجسته دیده نشد. بیشتر اقدامات بهرامی در قالب سخنرانیهای تبلیغاتی، حضور در برنامههای عمومی و انتشار پیامهای کلیشهای در رسانهها خلاصه شد.
اکنون که بهرامی جایگاهش را در کمیسیون انرژی از دست داده و دو سال و نیم تا انتخابات بعدی باقی مانده، تحلیلگران سیاسی در استان کهگیلویه و بویراحمد، زمزمههایی از احتمال تکدورهای بودن نمایندگی او به گوش میرسانند. از این زاویه، شباهتهایی بین مسیر او و نماینده پیشین مشاهده میشود.
با این حال، یک امید برای بهرامی باقی مانده و آن هم افزایش کرسیهای مجلس در این حوزه انتخابیه است. برخی معتقدند ممکن است بهرامی بهدنبال آن باشد که حتی اگر جایگاه اول را از دست دهد، بتواند در رقابت برای کرسی دوم باقی بماند. اما این سناریو، فقط مختص بهرامی نیست. بسیاری از فعالان سیاسی حوزه انتخابیه، چنین امیدی دارند و همین موضوع، رقابت ۱۴۰۶ را به کارزاری چندقطبی تبدیل خواهد کرد.
به هر حال دو سال و نیم آینده، شاید آخرین فرصت او باشد. او اگر همین مسیر فعلی را ادامه دهد، بعید نیست که نامش به فهرست نمایندگان تکدورهای بپیوندد.