کبنا بررسی کرد؛
ماجرای استوری تاجگردون خطاب به استاندار / آقای نماینده لطفاً یک استوری هم خطاب به خود بنویس که چرا پس از 11 سال هنوز تلچگاه و لار آب ندارند / گویی دو تلچگاه داریم؛ یکی که ما میشناسیم و یکی که در ذهن تاجگردون است / یک دهه ژست توخالی دفاع از کمآبی مردم!
17 تير 1404 ساعت 17:07
حالا که پس از 11 سال، تاجگردون، طی یک استوری به کمبود آب روستاهای تلچگاه و لار انتقاد میکند، یاد آن جمله معروف میافتیم که تاریخ دو بار تکرار میشود؛ بار اول تراژدی و بار دوم به صورت کمدی. اما ماجرای استوری تاجگردون چیست؟
حالا که پس از 11 سال، تاجگردون، طی یک استوری به کمبود آب روستاهای تلچگاه و لار انتقاد میکند، یاد آن جمله معروف میافتیم که تاریخ دو بار تکرار میشود؛ بار اول تراژدی و بار دوم به صورت کمدی. اما ماجرای استوری تاجگردون چیست؟
به گزارش کبنا، نماینده گچساران و باشت طی یک استوری در صفحه شخصی خود در اینستاگرام، مطالبی را عنوان کرد که بسیار حائز اهمیت هستند. پیش از بحث درباره چند و چون بحث تاجگردون، ابتدا صحبتهای تاجگردون را در اینجا عیناً نقل میکنیم. وی در یک استوری نوشته بود «به نام خدا، جناب دکتر رحمانی استاندار محترم کهگیلویه و بویراحمد؛ اگر چه توفیق دیدار مردم روستاهای منطقه مله باشت را نداشتید، برای اینکه متوجه شوید ظهر عاشورای بدون آب یعنی چه. امروز سری بزنید به روستاهای تلچگاه، لار و ...»
اما چرا صحبتهای تاجگردون در اینجا مهم هستند! برای فهم این ماجرا، لازم است 11 سال به عقب برویم. اما قبل از آن هم ذکر نکاتی لازم است. تاجگردون در این استوری، استاندار را مورد خطاب قرار میدهد؛ آنهم استانداری که حتی یک سال هم از حضورش در کهگیلویه و بویراحمد نمیگذرد. گویی قطعی آب آن روستاها ناشی از کمکاری استاندار است؛ البته در اینکه استاندار مسئول هماهنگی بین تمام دستگاههای استانی است که تردیدی نیست، ولی اگر متوجه شویم، 11 سال پیش نیز تاجگردون طی یک مراسم پرآب و تاب، کلنگ پروژهای را در همین روستاها زده بود، ماجرا تغییر میکند.
تاجگردون درست در 11 سال پیش، در سال 1393، باز هم ژست دفاع از ساکنین این روستاها را به خود گرفت و آنچنان با آب و تاب از پروژه آبرسانی به 17 روستای باشت گفت که کمتر کسی فکر میکند بیش از یک دهه بعد دوباره شاهد تکرار تاریخ باشیم. تاجگردون در آن سال به گونه ای سخن میگفت که گویی قرار است به یک تراژدی پایان دهد. او تراژدی غمانگیز دختران و زنان تلچگاه را اینگونه بیان کرد: «زنان و دختران تلچگاه برای آوردن آب خود مشقتهای زیادی را تحمل میکنند.» سپس اشک در چشمانش حلقه زد و ادامه داد: «مشکهایی که بر دوش دختران است آزارم میدهند و از اینکه آنها در جلوی چشمان مردان و رانندگان این کار را میکنند به شدت ناراحت هستم.» او حتی گفت: «تلچگاه زمانی پایتخت باوی قدیم بود و امروز به دلیل نبود امکانات از جمله آب خالی از سکنه شده است.»
سپس در آئین افتتاح پروژه آبرسانی به ۱۷ روستای مله باشت، تاجگردون گفت: «بالاترین خدمت به مردم در مناطق محروم این است که مشک آب را از دوش این مردم برداریم تا برای تأمین آب خود مشقتهای زیادی را تحمل نکنند.»
این پروژه که قرار بود به 17 روستای باشت از جمله همین تلچگاه آب برساند و اتفاقاً منبع آن در روستای تلچگاه واقع شده، در اسفند ماه 1393 با حضور حمیدرضا جانباز مدیرعامل آب و فاضلاب کشور، غلامرضا تاجگردون، عدل هاشمی مسئول بنیاد توسعه امور عمرانی اوقاف کشور، حزنی فرمانده قرب سازندگی کوثر و مشاور فرماندهی سپاه پاسداران، محبتی معاون پارلمانی وزیر بهداشت، خادمی استاندار کهگیلویه و بویراحمد، مدیران عامل آب و فاضلاب شهری و روستایی افتتاح شد. گفتنی است این پروژه با اعتبار 18 میلیارد ریال و 352 خانوار و جمعیت یکهزار و 426 نفر به بهره برداری رسید.
عکس مربوط به پروژه آبرسانی سال 1393 است
حالا تاریخ تکرار شده است؛ اگر بار نخست، مصداق تراژدی بود، حالا چیزی بیش از کمدی از این سخنان برداشت نمیشود.
حالا باز هم تاجگردون میگوید تلچگاه آب ندارد و به استاندار نامه مینویسد. این در حالی است که اتفاقاً خود را بانی افتتاح پروژه آبرسانی به 17 روستا میدانست؛ حتی برای دختران آن روستا گریه میکرد. خود او که از 11 سال پیش تاکنون جایگاه داشته است، اتفاقاً باید مورد خطاب قرار گیرد؛ کاش تاجگردون این استوری را خطاب به خود مینوشت و میگفت: «ای نماینده محترم گچساران و باشت، مردم روستاهای تلچگاه، لار و ... در روز عاشورا آب ندارند، چرا بعد از 11 سال هنوز پروژه آبرسانی به نتیجه نرسیده است؟» سپس روز بعد یک پست اینستاگرامی منتشر میکرد و از خود جواب میخواست.
البته ممکن است واقعاً منظور تاجگردون از روستاهای تلچگاه و لار، روستاهای دیگری باشند که ما آنها را نشناسیم؛ شاید دو تلچگاه و دو لار وجود داشته باشد؛ تلچگاه و لاری که ما میشناسیم و تلچگاه و لاری که در ذهن تاجگردون است.
شاید هم او حافظه جمعی مردم را دست کم گرفته و با خود گفته حتماً فراموش کردهاند؛ آخر مگر میشود یک پروژهای را که 11 سال پیش قرار بوده افتتاح شود و نشده را مردم امروز هم به یاد داشته باشند. گویی او نمیداند درد و رنج چیست؛ کمبود آب رنجی است که هیچگاه فراموش نمیشود؛ چرا که این مردم مدام با آن دست به گریبان هستند. البته شاید برای نماینده محترم، خط اتوی کت و شلوارش مهمتر از رنجی باشد که یک دهه مردم این روستا میکشند. هر چند این مردم خوشحال هستند که نمایندهشان با تیپ تهرانی در شهرستان حاضر میشود، اما اینها برای این مردم «آب» نمیشود!
کد مطلب: 501626