کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

فشار جدید اعراب؛ آیا واشنگتن به مهار اسرائیل رضایت می‌دهد؟

تغییر پارادایم امنیتی خلیج فارس

13 تير 1404 ساعت 11:31

در شرایطی که حملات نظامی اسرائیل به غزه، کرانه باختری، لبنان، سوریه و اکنون ایران ادامه دارد، نگرش امنیتی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به تهدید اسرائیل در منطقه دستخوش تحولی جدی شده است.


با پایان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل و آغاز آتش‌بس بدون پیش‌شرط، تردید و بی‌اعتمادی میان تهران و واشنگتن عمیق‌تر شده است. ایران بازگشت به مذاکره را مشروط به تضمین امنیت خود می‌داند و سیاست منطقه‌ای نیز با چرخش نگرش اعراب از «ایران‌هراسی» به «اسرائیل‌هراسی» مواجه است. تداوم آتش‌بس و حل بحران، به نقش‌آفرینی آمریکا و فشار کشورهای خلیج فارس بر اسرائیل وابسته خواهد بود.
به گزارش کبنانیوز به نقل از العربی الجدید،  در ۲۴ ژوئن، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی «تروث سوشال» اعلام کرد که اسرائیل و ایران بر سر آتش‌بس کامل و بدون هیچ پیش‌شرطی به توافق رسیده‌اند و بدین ترتیب، نقطه پایانی بر جنگ ۱۲ روزه میان دو کشور گذاشته شد. این خبر تنها چند روز پس از آن منتشر شد که ایالات متحده مستقیماً به صحنه نبرد وارد شد و مراکز حساس هسته‌ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان را هدف حملات خود قرار داد. حمله ناگهانی اسرائیل به زیرساخت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی و بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران توسط آمریکا، در حالی رخ داد که تهران به طور همزمان مشغول مذاکره هسته‌ای با واشنگتن بود.
با اجرای آتش‌بس، دونالد ترامپ اعلام کرد که دور تازه‌ای از مذاکرات هسته‌ای به زودی می‌تواند آغاز شود؛ اما همزمان به‌صراحت هشدار داد چنانچه شواهدی از آغاز مجدد غنی‌سازی سطح بالا از سوی ایران به دست آید، آمریکا «بی‌درنگ» اقدام به حمله نظامی تازه علیه تهران خواهد کرد. در پاسخ، عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران تصریح کرد که جمهوری اسلامی تنها در صورتی به میز مذاکره با واشنگتن بازخواهد گشت که آمریکا تضمین دهد در جریان گفت‌وگوها بار دیگر هدف حمله قرار نخواهد گرفت. اکنون، در حالی که هم ایران و هم اسرائیل نسبت به موفقیت احتمالی مذاکرات بدبین‌اند، دو پرسش بنیادین پیش روی سیاست‌گذاران قرار دارد: مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا به کجا خواهد انجامید و آتش‌بس شکننده میان تهران و تل‌آویو تا چه زمانی پایدار خواهد ماند؟
گرداب بی‌اعتمادی؛ چگونه ایران و آمریکا به این نقطه رسیدند؟
حمایت تمام‌قد واشنگتن از جنگ اسرائیل علیه ایران و ورود مستقیم نیروهای آمریکایی به صحنه نبرد در ۲۲ ژوئن، بی‌اعتمادی عمیق تهران به مذاکره با آمریکا را دوچندان کرده است. تریتا پارسی، معاون اندیشکده کوئینسی، در گفت‌وگو با العربی الجدید می‌گوید: «افکار عمومی در ایران امروز نسبت به دیپلماسی نگاه بدبینانه‌ای دارد؛ بسیاری معتقدند نه فقط عملکرد ترامپ در آستانه جنگ، بلکه اساساً تمام رویکرد دیپلماتیک او نوعی تاکتیک فریب بوده است.» او تأکید می‌کند: «با این حال، همگان بر این باورند که راه مذاکره نباید به طور کامل مسدود شود، اما بی‌اعتمادی به ترامپ به اندازه‌ای است که بازگشت به گفت‌وگو را به شدت پیچیده و دشوار ساخته است.»
این رویکرد محتاطانه نسبت به مذاکرات، در تصمیم اخیر ایران برای تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که در دوم ژوئیه اتخاذ شد، نیز منعکس شده است؛ اقدامی که تهران با استناد به «همدستی» آژانس در حملات اسرائیل و آمریکا به سایت‌های هسته‌ای کشور توجیه کرده است. هرچند قانون مجلس ایران خواهان توقف کامل و فوری تمام همکاری‌ها با آژانس است، اما جمهوری اسلامی هنوز بازرسان این سازمان را اخراج نکرده و همچنان عضو پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (ان‌پی‌تی) باقی مانده است.
پس از حملات آمریکا به سایت‌های هسته‌ای فردو، اصفهان و نطنز، دونالد ترامپ از یک سو آمادگی خود را برای بازگشت به مذاکرات با تهران ابراز داشته و از سوی دیگر مدعی است که تخریب زیرساخت‌های هسته‌ای ایران، دیگر نیازی به دستیابی به توافق جدید باقی نگذاشته است. فرانچسکو سالزیو شیاوی، تحلیلگر ژئوپلیتیک، در گفت‌وگو با العربی الجدید می‌گوید: «وجود توافق باعث ایجاد محدودیت‌ها و بازگرداندن سازوکارهای نظارتی می‌شود؛ اما در نبود توافق، هر دو طرف در فضایی حرکت می‌کنند که بدبینانه‌ترین سناریوها بر تصمیمات آن‌ها سایه می‌اندازد.» او هشدار می‌دهد: «تا زمانی که هیچ چارچوب سیاسی یا سازوکار راستی‌آزمایی وجود نداشته باشد، خطر اوج‌گیری ناخواسته یا حتی عمدی تنش‌ها بسیار بالا خواهد بود. در چنین شرایطی، دیگر بحث بر سر «آیا»ی وقوع جنگ نیست، بلکه تنها موضوع، زمان آغاز آن است.»
چرا آتش‌بس ایران و اسرائیل به واشنگتن گره خورده است؟
معادلات شخصی و سیاسی میان دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو، تأثیر مستقیمی بر دوام آتش‌بس شکننده ایران و اسرائیل گذاشته است. در دومین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ، ایالات متحده تا حدی موفق شد اسرائیل را در برخی بحران‌های منطقه‌ای کنترل کند؛ نمونه بارز آن، مدیریت آتش‌بس در غزه در ژانویه و همچنین نقش میانجی‌گری در توقف جنگ ایران و اسرائیل در ۲۴ ژوئن بود. با این حال، ازسرگیری حملات اسرائیل به غزه و نقض مکرر آتش‌بس نوامبر ۲۰۲۴ در لبنان، این پرسش را پررنگ‌تر کرده که آیا ترامپ اساساً قدرت مهار تل‌آویو را دارد یا ترجیح می‌دهد عملاً در برابر اقدامات اسرائیل سکوت کند.
جورجیو کافیرو، تحلیلگر ارشد در موسسه خاورمیانه، در این زمینه تأکید می‌کند: «آینده آتش‌بس ایران و اسرائیل کاملاً به نقش واشنگتن وابسته است. اگر آمریکا فشار خود را از روی اسرائیل بردارد، دلایل زیادی برای نگرانی نسبت به فروپاشی این آتش‌بس وجود دارد.» او اضافه می‌کند: «در مجموع، اگرچه نمی‌توان احتمال صدور مجوز دوباره از سوی واشنگتن برای حمله نظامی اسرائیل به ایران را کاملاً منتفی دانست، اما در شرایط کنونی، چنین سناریویی چندان محتمل به نظر نمی‌رسد.»
تغییر پارادایم امنیتی خلیج فارس؛ از ایران هراسی به اسرائیل هراسی
در این میان، دیپلماسی فعال میان تهران و واشنگتن به گزینه‌ای تبدیل شده که مورد حمایت بسیاری از کشورهای منطقه است. پایتخت‌های عربی تلاش می‌کنند با بهره‌گیری از روابط خود با ایران، آمریکا، اروپا و حتی اسرائیل، راه‌حلی دیپلماتیک برای عبور از بحران بیابند. حتی پیش از حمله ایران به پایگاه آمریکایی العدید در قطر، پیامدهای اقتصادی سنگین ناشی از بسته شدن فضای هوایی و افزایش ناامنی در منطقه، رهبران عرب حوزه خلیج فارس را وادار کرد تا بر ضرورت حل‌وفصل سیاسی بحران و مذاکره تأکید ورزند.
در شرایطی که حملات نظامی اسرائیل به غزه، کرانه باختری، لبنان، سوریه و اکنون ایران ادامه دارد، نگرش امنیتی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به تهدید اسرائیل در منطقه دستخوش تحولی جدی شده است. جواد حیران‌نیا، مدیر گروه مطالعات خلیج فارس دانشگاه شهید بهشتی، در گفت‌وگو با العربی الجدید تصریح می‌کند: «دوام آتش‌بس به شدت وابسته به میزان فشار کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بر آمریکاست تا اسرائیل را مهار کنند. این دولت‌ها عمیقاً نسبت به اهداف توسعه‌طلبانه اسرائیل در منطقه احساس نگرانی دارند.» او تأکید می‌کند: «در حالی که برای سال‌ها کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، ایران را بزرگ‌ترین تهدید امنیتی خود می‌دانستند، حالا با اسرائیلی مواجه‌اند که با گسترش جنگ در غزه، لبنان، سوریه و ایران، موجی از بی‌ثباتی و ناامنی در منطقه به راه انداخته و به دنبال تحکیم جایگاه هژمونیک خود است.»
جواد حیران‌نیا یادآور می‌شود: «نباید از یاد برد که زمانی نتانیاهو از عربستان سعودی خواست برای ایجاد دولت فلسطینی، بخشی از خاک خود را واگذار کند؛ این اقدام صرفاً یک تاکتیک دیپلماتیک نبود، بلکه بازتاب‌دهنده اهداف راهبردی وسیع‌تری از سوی اسرائیل در قبال جهان عرب است.»
در حالی که حملات بدون توجیه اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران همچنان سایه سنگینی بر فضای سیاسی کشور انداخته است، تهران درباره بازگشت به میز مذاکره با واشنگتن همچنان تردید دارد. با این حال، همان‌طور که عباس عراقچی نیز تاکید کرده، «درِ دیپلماسی هیچ‌گاه به طور کامل بسته نمی‌شود» و اکنون این واقعیت در محافل تصمیم‌گیری ایران پذیرفته شده که راهکار سیاسی و دیپلماتیک، همچنان محتمل‌ترین گزینه برای خروج جمهوری اسلامی از بحران فعلی است.


کد مطلب: 501470

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/report/501470/تغییر-پارادایم-امنیتی-خلیج-فارس

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1