تاریخ انتشار
چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۲۱
کد مطلب : ۴۹۹۷۹۲
نگاهی به عملکرد معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار کهگیلویه و بویراحمد در حوزه آسیبهای اجتماعی؛
بخش هشتم) وقتی آسیبهای اجتماعی بیصدا گسترش مییابند / عملکرد معاونت سیاسیامنیتی استانداری زیر ذرهبین / آیا این معاونت، جعبه ابزار مشخصی برای مداخله در بحرانها دارد؟ / مواجهه با آسیبهای اجتماعی، نباید آلوده به تعارفات سیاسی و ملاحظات جناحی شود
۱
کبنا ؛مقابله با آسیبهای اجتماعی یکی از وظایف اصلی معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری است. اما بااینوجود رصد اقدامات چند سال اخیر و رشد نرخ آسیبها نشان میدهد، نتایج جلسات و اقدامات این معاونت، نمود چندان ملموسی در سطح استان ندارند؛ چرا تصمیمات بدون پیوست اجرایی و ارزیابی نتیجهمحور، عمدتاً بر روی کاغذ میمانند؟
به گزارش کبنا، معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری در سطح ملی و استانی، نقشی اساسی در شناسایی، پیشگیری و کاهش آسیبهای اجتماعی ایفا میکند. بر اساس شرح وظایف رسمی این معاونت، مسئولیتهایی چون بررسی و مطالعه پدیدههای فرهنگی و اجتماعی و آسیبپذیریهای جامعه، گردآوری و تجزیه و تحلیل رویدادهای خبری و گزارشات سیاسی و اجتماعی استان و انعکاس آن به وزارت کشور از جمله وظایف اصلی این نهاد است.
در حوزه آسیبهای اجتماعی، این معاونت باید با استفاده از ظرفیتهای مردمی، سازمانهای مردمنهاد و نهادهای مدنی، برنامهریزی و اقداماتی را برای پیشگیری و کاهش آسیبها انجام دهد. از سوی دیگر، کاهش آسیبهای اجتماعی از چنان اهمیت و فوریتی برخوردار است که مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۶ دستور تشکیل سازمان امور اجتماعی را برای مقابله جدی با آسیبها صادر کردند. رهبر معظم انقلاب همچنین بارها بر لزوم مقابله بیتعارف با آسیبهای اجتماعی تأکید کردهاند.
در سالهای اخیر، معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری کهگیلویه و بویراحمد اقداماتی در زمینه مقابله با آسیبهای اجتماعی انجام داده است. این اقدامات شامل شناسایی معضلات اصلی، تشکیل قرارگاههای تخصصی، بهرهگیری از ظرفیتهای دانشگاهی و سازمانهای مردمنهاد، و برنامهریزی برای پیشگیری و کاهش آسیبها بوده است. اما بااینحال، چالشهای زیادی در زمینه آسیبهای اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد.
با توجه به اینکه کهگیلویه و بویراحمد با نرخ بالای بیکاری (بالاتر از میانگین کشوری)، خودکشی (در رتبههای اول و دوم کشوری)، اعتیاد (بیش از دو درصد)، طلاق (دو هزار و 27 طلاق در سال 1403) و حاشیهنشینی (10 درصد از کل جمعیت استان) دستوپنجه نرم میکند، نقش معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری باید فراتر از برگزاری جلسات یا تهیه گزارشهای فرمال باشد. این معاونت، بهعنوان محور هماهنگکننده دستگاههای اجرایی در حوزه مسائل اجتماعی، وظیفه دارد سیاستگذاری، راهبری، و پیگیری اجرای برنامههایی را بر عهده بگیرد.
اما با وجود تشکیل قرارگاه آسیبهای اجتماعی و انتشار برخی آمارها، عملاً شاهد تحولی در میدان نیستیم. جلسات برگزار میشوند، ولی اثر ملموس آنها در زندگی مردم کوچه و خیابان دیده نمیشود. چرا که به نظر میرسد تصمیمات بدون پیوست اجرایی و ارزیابی نتیجهمحور، عمدتاً بر کاغذ میمانند.
در حالی که معاونت سیاسیامنیتی استانداری باید با بهرهگیری از ظرفیت تشکلهای مردمنهاد، رسانهها، دانشگاهها و نخبگان، به سمت طراحی مداخلاتی دقیق حرکت کند، تاکنون برنامه جامع مشارکتمحور در سطح استان رونمایی نشده است.
کهگیلویه و بویراحمد با نرخ بالای خودکشی باید سامانه رصد و تحلیل اجتماعی کارآمد داشته باشد. اما این معاونت، بهجای تحلیل عمیق دادهها و تهیه اطلسهای بومی برای سیاستگذاری، بیشتر به ارائه آمار پراکنده اکتفا کرده است.
از سوی دیگر، سرمایه اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد، همواره بر پایه اعتماد سنتی و پیوندهای قومی-خویشاوندی استوار بوده، اما در مواجهه با آسیبهای نوپدید شهری، این شبکههای سنتی دیگر پاسخگو نیستند. در این میان، آنچه بیش از همه غایب است، حضور مدیریتی با افق دید اجتماعی و رویکرد معنادار به تحول است.
در گفتمان امنیتی دهههای اخیر، مفهوم امنیت انسانی جای امنیت کلاسیک را گرفته است. امنیت، نه صرفاً حفاظت فیزیکی، که ایجاد شرایط زیستی پایدار، عادلانه و معنادار است. با این تعریف، وجود آمار بالای خودکشی یا ترک تحصیل، خود نوعی تهدید امنیتی است.
با وجود اینکه مسأله اصلی در روستاهاست نه شهرها، به نظر میرسد عمدتاً این مناطق از دایره مدیریت معاونت سیاسی امنیتی خارج شدهاند. این در حالی است که در بسیاری از روستاهای کهگیلویه و بویراحمد، روند مهاجرت به دلیل نبود فرصتهای شغلی، تخلیه منابع طبیعی، و بیتوجهی به زیرساختهای اجتماعی، شتاب گرفته است. این روند، نه فقط روستا بلکه پیوستهای هویتی آن را از بین میبرد. معاونت سیاسیامنیتی استان باید پاسخ دهد کدام طرح توانمندسازی اقتصادی و فرهنگی برای ماندگاری نسل جوان در روستاها ارائه کرده است؟
عشایر استان، که زمانی تولیدکنندگان اصلی گوشت، لبنیات و صنایعدستی بودند، امروز با فقدان خدمات آموزشی، بهداشتی، و حتی امنیت جادهای روبهرو هستند. در برخی مناطق، دختران عشایری به دلیل نبود راه، معلم زن یا مدرسه شبانهروزی از تحصیل باز میمانند. کمبود آب آشامیدنی، نبود برق پایدار و کمبود کلینیک سیار نیز این جمعیت را به حاشیه میراند. باابنحال معلوم نیست کدام برنامه اضطراری برای کاهش آسیبهای اجتماعی در بین عشایر از سوی استانداری اجرایی شده است.
مناطق محروم استان مانند چاروسا، دیشموک، زیلایی و لوداب، در حال تبدیلشدن به کانونهای آسیبپذیری پنهان هستند. خودکشیهای سریالی، خشونت خانگی، ترک تحصیل دختران، و عدم دسترسی به مشاوره روانشناسی، چهرهای واقعی اما نادیدهانگاشته از این مناطق است. روشن است که افزایش آمار خودکشی بهویژه در میان نوجوانان و جوانان، نه یک پدیده صرفاً فردی، بلکه بازتاب شکست ساختارهای حمایتی، نهادهای فرهنگی، و سیاستگذاری اجتماعی است. مناطق حاشیهنشین یاسوج، دهدشت و دوگنبدان، بهویژه محلاتی چون بنسنجان و اکبرآباد در یاسوج به همراه 15 محله دیگر، به سکونتگاه آسیبپذیرترین اقشار بدل شدهاند. کمبود زیرساختهای بهداشتی، آموزشی و فرهنگی، کودکان این محلات را در معرض چرخهای از فقر، ترک تحصیل، اعتیاد و بزهکاری قرار داده است. بخش زیادی از جوانان تحصیلکرده استان یا بیکارند یا در مشاغل نامتناسب با تحصیلات خود مشغولاند. این مسئله تنها دغدغه معیشتی نیست، بلکه تهدیدی برای احساس کرامت، هویت اجتماعی و اعتماد به آینده در میان نسل جوان است.
گفتنی است هر جا آسیب اجتماعی هست، ضعف حکمرانی هم دیده میشود. اما آیا این معاونت، جعبه ابزار مشخصی برای مداخله در بحرانها دارد؟ مثلا، چه سازوکار قانونی، مالی یا اجتماعی برای ورود به ماجرای افزایش ترک تحصیل دختران در مناطق محروم تدوین کرده است؟ اگر وجود ندارد، پس چرا سالهاست صرفاً از پشت تریبونها نسبت به آن ابراز نگرانی میشود؟ متأسفانه در بسیاری موارد، مواجهه مدیران استانی با آسیبها، آلوده به تعارفات سیاسی و ملاحظات جناحی است. هر چند زمان چندانی از حضور معاون کنونی نمیگذرد، اما وی پیش از این نیز در همین جایگاه بوده و از سابقه اجرایی برخوردار است و نمیتوان به بهانه تازهکار بودن، از او مطالبهگری نکرد. وی دقیقاً از آن زمان که نامش به عنوان یکی از گزینههای استانداری کهگیلویه و بویراحمد مطرح شد، حتماً باید برنامه ارائه میکرد و حالا که در جایگاه معاونت سیاسی استانداری قرار دارد، باید پاسخ دهد چه برنامهای برای کاهش این آسیبهای اجتماعی دارد؛ بهویژه حالا که در آستانه فصل تابستان قرار داریم و معمولاً در این فصل نرخ آسیبهای اجتماعی افزایش مییابند.
این گزارش نافی خدمات معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری کهگیلیویه و بویراحمد نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. این پایگاه خبری آمادگی درج جوابیه آن معاونت را دارد.
بیشتر بخوانید؛
بخش هفتم) حوزه هنری کهگیلویه و بویراحمد در مواجه با آسیبهای اجتماعی کجا ایستاده است / پروژههای این حوزه بعضاً کوتاهمدت و مقطعیاند؛ شور و شوقِ آغاز هست اما عمق و استمرار در اجرا نه! / چرا اقدامات حوزه هنری در کنترل آسیبهای اجتماعی «کافی نیست»؟
بخش ششم) فرصتی برای بازنگری در نقش اجتماعی وقف / آیا اوقاف صدای آسیبدیدگان اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد را میشنود؟
بخش پنجم) سکوت سازمان تبلیغات اسلامی در برابر آسیبهای اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد / چرا نهادی که باید محور فرهنگی مقابله با آسیبها باشد، در میدان عمل غایب است؟
بخش چهارم) فرهنگ در حاشیه؛ خشونت و آسیب در متن! / چند پرسش از مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد در حوزه کنترل آسیبهای اجتماعی / آیا ارشاد فقط به اجرای نمایشهای محدود یا همایشهای کماثر بسنده کرده است؟ / آمادهایم پاسخهای این ادارهکل را منتشر کنیم
بخش سوم) ستادی برای ترویج کدام معروف و نهی کدام منکر؟ / مطالبهگری از عملکرد ستاد امر به معروف و نهی از منکر در حوزه آسیبهای اجتماعی استان / آقای پیشقدم اقدامات گذشته و برنامههای آیندهتان را اعلام کنید
بخش دوم) حوزههای علمیه کهگیلویه و بویراحمد در برابر آسیبهای اجتماعی؛ پاسخگو یا بیتفاوت؟ / وقتی بحرانها از مدرسه و خانه عبور میکنند، نوبت حوزه علمیه است
بخش اول) مدیران نامرتبط و برنامههای ناکارآمد؛ نگاهی به ناکامیهای کنترل آسیبهای اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد از منظری جامعهشناختی / مسئولین استانی چه برنامهای برای مزاحمتهای خیابانی و شبگردیهای برخی از جوانان دارند؟
به گزارش کبنا، معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری در سطح ملی و استانی، نقشی اساسی در شناسایی، پیشگیری و کاهش آسیبهای اجتماعی ایفا میکند. بر اساس شرح وظایف رسمی این معاونت، مسئولیتهایی چون بررسی و مطالعه پدیدههای فرهنگی و اجتماعی و آسیبپذیریهای جامعه، گردآوری و تجزیه و تحلیل رویدادهای خبری و گزارشات سیاسی و اجتماعی استان و انعکاس آن به وزارت کشور از جمله وظایف اصلی این نهاد است.
در حوزه آسیبهای اجتماعی، این معاونت باید با استفاده از ظرفیتهای مردمی، سازمانهای مردمنهاد و نهادهای مدنی، برنامهریزی و اقداماتی را برای پیشگیری و کاهش آسیبها انجام دهد. از سوی دیگر، کاهش آسیبهای اجتماعی از چنان اهمیت و فوریتی برخوردار است که مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۶ دستور تشکیل سازمان امور اجتماعی را برای مقابله جدی با آسیبها صادر کردند. رهبر معظم انقلاب همچنین بارها بر لزوم مقابله بیتعارف با آسیبهای اجتماعی تأکید کردهاند.
در سالهای اخیر، معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری کهگیلویه و بویراحمد اقداماتی در زمینه مقابله با آسیبهای اجتماعی انجام داده است. این اقدامات شامل شناسایی معضلات اصلی، تشکیل قرارگاههای تخصصی، بهرهگیری از ظرفیتهای دانشگاهی و سازمانهای مردمنهاد، و برنامهریزی برای پیشگیری و کاهش آسیبها بوده است. اما بااینحال، چالشهای زیادی در زمینه آسیبهای اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد.
با توجه به اینکه کهگیلویه و بویراحمد با نرخ بالای بیکاری (بالاتر از میانگین کشوری)، خودکشی (در رتبههای اول و دوم کشوری)، اعتیاد (بیش از دو درصد)، طلاق (دو هزار و 27 طلاق در سال 1403) و حاشیهنشینی (10 درصد از کل جمعیت استان) دستوپنجه نرم میکند، نقش معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری باید فراتر از برگزاری جلسات یا تهیه گزارشهای فرمال باشد. این معاونت، بهعنوان محور هماهنگکننده دستگاههای اجرایی در حوزه مسائل اجتماعی، وظیفه دارد سیاستگذاری، راهبری، و پیگیری اجرای برنامههایی را بر عهده بگیرد.
اما با وجود تشکیل قرارگاه آسیبهای اجتماعی و انتشار برخی آمارها، عملاً شاهد تحولی در میدان نیستیم. جلسات برگزار میشوند، ولی اثر ملموس آنها در زندگی مردم کوچه و خیابان دیده نمیشود. چرا که به نظر میرسد تصمیمات بدون پیوست اجرایی و ارزیابی نتیجهمحور، عمدتاً بر کاغذ میمانند.
در حالی که معاونت سیاسیامنیتی استانداری باید با بهرهگیری از ظرفیت تشکلهای مردمنهاد، رسانهها، دانشگاهها و نخبگان، به سمت طراحی مداخلاتی دقیق حرکت کند، تاکنون برنامه جامع مشارکتمحور در سطح استان رونمایی نشده است.
کهگیلویه و بویراحمد با نرخ بالای خودکشی باید سامانه رصد و تحلیل اجتماعی کارآمد داشته باشد. اما این معاونت، بهجای تحلیل عمیق دادهها و تهیه اطلسهای بومی برای سیاستگذاری، بیشتر به ارائه آمار پراکنده اکتفا کرده است.
از سوی دیگر، سرمایه اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد، همواره بر پایه اعتماد سنتی و پیوندهای قومی-خویشاوندی استوار بوده، اما در مواجهه با آسیبهای نوپدید شهری، این شبکههای سنتی دیگر پاسخگو نیستند. در این میان، آنچه بیش از همه غایب است، حضور مدیریتی با افق دید اجتماعی و رویکرد معنادار به تحول است.
در گفتمان امنیتی دهههای اخیر، مفهوم امنیت انسانی جای امنیت کلاسیک را گرفته است. امنیت، نه صرفاً حفاظت فیزیکی، که ایجاد شرایط زیستی پایدار، عادلانه و معنادار است. با این تعریف، وجود آمار بالای خودکشی یا ترک تحصیل، خود نوعی تهدید امنیتی است.
با وجود اینکه مسأله اصلی در روستاهاست نه شهرها، به نظر میرسد عمدتاً این مناطق از دایره مدیریت معاونت سیاسی امنیتی خارج شدهاند. این در حالی است که در بسیاری از روستاهای کهگیلویه و بویراحمد، روند مهاجرت به دلیل نبود فرصتهای شغلی، تخلیه منابع طبیعی، و بیتوجهی به زیرساختهای اجتماعی، شتاب گرفته است. این روند، نه فقط روستا بلکه پیوستهای هویتی آن را از بین میبرد. معاونت سیاسیامنیتی استان باید پاسخ دهد کدام طرح توانمندسازی اقتصادی و فرهنگی برای ماندگاری نسل جوان در روستاها ارائه کرده است؟
عشایر استان، که زمانی تولیدکنندگان اصلی گوشت، لبنیات و صنایعدستی بودند، امروز با فقدان خدمات آموزشی، بهداشتی، و حتی امنیت جادهای روبهرو هستند. در برخی مناطق، دختران عشایری به دلیل نبود راه، معلم زن یا مدرسه شبانهروزی از تحصیل باز میمانند. کمبود آب آشامیدنی، نبود برق پایدار و کمبود کلینیک سیار نیز این جمعیت را به حاشیه میراند. باابنحال معلوم نیست کدام برنامه اضطراری برای کاهش آسیبهای اجتماعی در بین عشایر از سوی استانداری اجرایی شده است.
مناطق محروم استان مانند چاروسا، دیشموک، زیلایی و لوداب، در حال تبدیلشدن به کانونهای آسیبپذیری پنهان هستند. خودکشیهای سریالی، خشونت خانگی، ترک تحصیل دختران، و عدم دسترسی به مشاوره روانشناسی، چهرهای واقعی اما نادیدهانگاشته از این مناطق است. روشن است که افزایش آمار خودکشی بهویژه در میان نوجوانان و جوانان، نه یک پدیده صرفاً فردی، بلکه بازتاب شکست ساختارهای حمایتی، نهادهای فرهنگی، و سیاستگذاری اجتماعی است. مناطق حاشیهنشین یاسوج، دهدشت و دوگنبدان، بهویژه محلاتی چون بنسنجان و اکبرآباد در یاسوج به همراه 15 محله دیگر، به سکونتگاه آسیبپذیرترین اقشار بدل شدهاند. کمبود زیرساختهای بهداشتی، آموزشی و فرهنگی، کودکان این محلات را در معرض چرخهای از فقر، ترک تحصیل، اعتیاد و بزهکاری قرار داده است. بخش زیادی از جوانان تحصیلکرده استان یا بیکارند یا در مشاغل نامتناسب با تحصیلات خود مشغولاند. این مسئله تنها دغدغه معیشتی نیست، بلکه تهدیدی برای احساس کرامت، هویت اجتماعی و اعتماد به آینده در میان نسل جوان است.
گفتنی است هر جا آسیب اجتماعی هست، ضعف حکمرانی هم دیده میشود. اما آیا این معاونت، جعبه ابزار مشخصی برای مداخله در بحرانها دارد؟ مثلا، چه سازوکار قانونی، مالی یا اجتماعی برای ورود به ماجرای افزایش ترک تحصیل دختران در مناطق محروم تدوین کرده است؟ اگر وجود ندارد، پس چرا سالهاست صرفاً از پشت تریبونها نسبت به آن ابراز نگرانی میشود؟ متأسفانه در بسیاری موارد، مواجهه مدیران استانی با آسیبها، آلوده به تعارفات سیاسی و ملاحظات جناحی است. هر چند زمان چندانی از حضور معاون کنونی نمیگذرد، اما وی پیش از این نیز در همین جایگاه بوده و از سابقه اجرایی برخوردار است و نمیتوان به بهانه تازهکار بودن، از او مطالبهگری نکرد. وی دقیقاً از آن زمان که نامش به عنوان یکی از گزینههای استانداری کهگیلویه و بویراحمد مطرح شد، حتماً باید برنامه ارائه میکرد و حالا که در جایگاه معاونت سیاسی استانداری قرار دارد، باید پاسخ دهد چه برنامهای برای کاهش این آسیبهای اجتماعی دارد؛ بهویژه حالا که در آستانه فصل تابستان قرار داریم و معمولاً در این فصل نرخ آسیبهای اجتماعی افزایش مییابند.
این گزارش نافی خدمات معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری کهگیلیویه و بویراحمد نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. این پایگاه خبری آمادگی درج جوابیه آن معاونت را دارد.
بیشتر بخوانید؛
بخش هفتم) حوزه هنری کهگیلویه و بویراحمد در مواجه با آسیبهای اجتماعی کجا ایستاده است / پروژههای این حوزه بعضاً کوتاهمدت و مقطعیاند؛ شور و شوقِ آغاز هست اما عمق و استمرار در اجرا نه! / چرا اقدامات حوزه هنری در کنترل آسیبهای اجتماعی «کافی نیست»؟
بخش ششم) فرصتی برای بازنگری در نقش اجتماعی وقف / آیا اوقاف صدای آسیبدیدگان اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد را میشنود؟
بخش پنجم) سکوت سازمان تبلیغات اسلامی در برابر آسیبهای اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد / چرا نهادی که باید محور فرهنگی مقابله با آسیبها باشد، در میدان عمل غایب است؟
بخش چهارم) فرهنگ در حاشیه؛ خشونت و آسیب در متن! / چند پرسش از مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد در حوزه کنترل آسیبهای اجتماعی / آیا ارشاد فقط به اجرای نمایشهای محدود یا همایشهای کماثر بسنده کرده است؟ / آمادهایم پاسخهای این ادارهکل را منتشر کنیم
بخش سوم) ستادی برای ترویج کدام معروف و نهی کدام منکر؟ / مطالبهگری از عملکرد ستاد امر به معروف و نهی از منکر در حوزه آسیبهای اجتماعی استان / آقای پیشقدم اقدامات گذشته و برنامههای آیندهتان را اعلام کنید
بخش دوم) حوزههای علمیه کهگیلویه و بویراحمد در برابر آسیبهای اجتماعی؛ پاسخگو یا بیتفاوت؟ / وقتی بحرانها از مدرسه و خانه عبور میکنند، نوبت حوزه علمیه است
بخش اول) مدیران نامرتبط و برنامههای ناکارآمد؛ نگاهی به ناکامیهای کنترل آسیبهای اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد از منظری جامعهشناختی / مسئولین استانی چه برنامهای برای مزاحمتهای خیابانی و شبگردیهای برخی از جوانان دارند؟