تاریخ انتشار
شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۱۵
کد مطلب : ۴۹۷۱۵۱
کبنا بررسی کرد؛
قصههای عجیب رئیس پیشین در دانشگاه یاسوج؛ بزرگنمایی در مدیریت و خوداستنادی در پژوهش / از دادههای منتشر شده سامانه علمسنجی دانشگاه یاسوج چه درمییابیم؟ / آقای نوریپور «لطفاً دیگران نباشید»!
۳
کبنا ؛هر چند سنت معمول این است که به رئیس جدید گفته شود چه کارهایی انجام دهد، اما برخی تجربههای تلخی که با رئیس پیشین در دانشگاه یاسوج رقم خورد، ما را به اینجا رساند که بگوئیم لازم است به نوریپور برخی اقدامات را انجام ندهد و به عبارت دیگر، سعی کند دیگران نباشد.
به گزارش کبنا، بالاخره پس از سه سال، حضور در ریاست دانشگاه یاسوج، با حکم وزیر علوم، تحقیقات و فناوری،رئیس پیشین دانشگاه یاسوج برکنار و مهدی نوریپور به جای او منصوب شد.
رئیس پیشین که در طول یک دهه گذشته به هر نحوی به دنبال صندلی ریاست دانشگاه یاسوج بود، در سال 1400 توانست موفق شود و به صندلی ریاست برسد. در طول این یک دهه، سه دولت عوض شد و همراه با تغییر دولت، گرایش سیاسی رئیس پیشین نیز تغییر کرد. وی در دولتهای حسن روحانی در قامت یک اعتدالگرا و اصلاحطلب ظاهر میشد، اما با روی کار آمدن دولت رئیسی، چند گام نیز از اصولگراها جلوتر گذاشت. با توجه به اینکه گمان میکرد دولت سیزدهم تا سال 1404 باقی میماند، در حمایت از گفتمان این دولت راه افراط پیمود. اما به ناگاه دولت عوض شد. رئیس پیشین نیز همراه با تغییر دولت، تغییر جهت داد. البته در ایام انتخابات، در ستاد رقیب رئیس جمهور حاضر شد و حتی گفته میشود با استفاده از سیاست هویج و چماق برخی از اعضای هیأت علمی دانشگاه را مورد فشار قرار میداد که به نامزد مطبوع او رأی دهند. اما همینکه دولت عوض شد، او به تدریج برخی معاونتهای دانشگاه را تغییر داد تا بتواند چندصباحی بیشتر در اتاق ریاست دانشگاه بماند. با همه اینها از هفته گذشته که روند تغییر رؤسای دانشگاه شدت گرفت، گمانهزنی شد که او هم پیش از پایان سال جاری برکنار میشود؛ بالاخره گمانهزنیها به واقعیت پیوست و مهدی نوریپور با حکم وزیر علوم، جای او را گرفت.
در طول سه سال گذشته انتقادات زیادی به عملکرد رئیس پیشین از سوی همین رسانه منتشر شد. اما رئیس پیشین اغلب اوقات به جای پاسخگویی، دست به شکایت میبرد و فرار به جلو میکرد. گفته میشد این رئیس از هر اقدامی استفاده میکرد تا همچنان ابقاء شود. حتی گفته میشود وی دلخوش به حمایت نمایندگان استان بود ولی بههرحال اقداماتش جواب نداد و برکنار شد.
مسائل گفتنی در مورد شیوه مدیریت آقای رئیس در دانشگاه یاسوج بسیار است که در روزهای آینده به تفصیل گفته میشوند. واضح است که مخاطبان میتوانند به آرشیو کبنا نیوز مراجعه کرده و انتقادات به عملکرد رئیس دانشگاه یاسوج را که در طول سالهای گذشته در این پایگاه خبری منتشر شده را مطالعه کنند.
اخیراً در سایت دانشگاه یاسوج جدولی با عنوان سامانه علمسنجی اعضای هیأت علمی منتشر شده است. با مطالعه همین جدول میتوان به شیوه مدیریت آقای رئیس پی برد. در این جدول که نام شش نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه آمده، رئیس پیشین در رتبه ششم و مهراورنگ قائدی در رتبه نخست قرار دارد. بر اساس اطلاعات جدول مذکور، قائدی با 37259 استناد تنها 14 درصد خوداستنادی دارد، اما رئیس پیشین 3135 استناد دارای 26 درصد خوداستنادی است. منظور از خوداستنادی آن است که نویسنده مقاله در مقالهای که نوشته است به مقالات پیشین خود استناد دهد. اصولاً فلسفه استناد استفاده از یافتههای دیگران است. اما خوداستنادی اغلب در راستای افزایش استناد به خود است. مثلا فردی در مقالهای موضوعی را مطرح میکند و در همانجا مینویسد که در مقالات دیگر هم من چنین موضوعاتی را نگاشتهام. آمارهایی که در سایت دانشگاه یاسوج منتشر شده نشان میدهد که بیش از یک چهارم استنادات به رئیس پیشین، توسط خود او صورت گرفته است؛ در واقع در این مقالات، بهجای اینکه به دیگران استناد دهد به خودش استناد داده است. [مستندات موجود است.]
هر چند خوداستنادی پدیدهای معمول در تحقیقات دانشگاهی است، اما این حجم یعنی 26 درصد، غیرمعمول است. اغلب کسانی دست به این کار میزنند که قصد داشته باشند میزان استنادات به مقالاتشان را افزایش دهند تا در زمره دانشمندان پراستناد قرار گیرند. این کار از نظر قانونی امری غیرمعمول نیست، اما از نظر علمی کاملاً غیرمعمول است.
تجلی خوداستنادی آقای رئیس پیشین را در امور مدیریتی نیز میتوان دید. این آقای رئیس در شیوه مدیریتیاش نیز اینگونه عمل میکرد. البته ممکن است شیوه مدیریتیاش در مقالاتش پژوهشیاش ریزش کرده و او را به این سمت برده باشد. به هر حال اینکه کدام یک بر دیگری مقدم است، مهم نیست. مهم این است که رئیس پیشین دانشگاه یاسوج نه تنها در مقالات، بلکه در شیوه مدیریتیاش نیز به دنبال بزرگنمایی بود؛ در میدان پژوهش با استفاده از خودانتقادی و در میدان مدیریت نیز با توسل به قیل و قال، اقدامات کوچک را بزرگ جلوه میداد. مثلاً با وجود اینکه اطلاعات منتشر شده در سایت مرجع دانشگاههای ایران نشان از افت شدید مقالات بینالمللی دانشگاه دارد، اما رئیس پیشین با جذب چند دانشجوی عراقی، به کرات ادعا میکرد که دانشگاه یاسوج بینالمللی شده است.
این آقای رئیس اقدامات زیادی انجام داد که انجام ندادنش بیشتر به سود دانشگاه، اعضای هیأت علمی و به طور کلی استان کهگیلویه و بویراحمد بود. در روزهای دیگر این موارد به طور مفصل توضیح داده میشوند. اما نوریپور باید بداند که مهمترین اقدامی که باید انجام دهد این است که برخی از کارها را انجام ندهد. در ایام انتخاباتی، احمد میدری که هماکنون وزیر کار شده است، دلیل ارجحیت مسعود پزشکیان را این دانست که او برخی کارها را انجام نمیدهد. او گفت ما نمیگوئیم که رئیس جمهور باید چه کارهایی انجام دهد، صرفاً کافیست برخی کارها را انجام ندهد. حالا نیز نوریپور کافیست برخی کارها را انجام ندهد و به عبارتی دیگر، نوریپور سعی کند دیگران نباشد.
این گزارش به هیچوجه نافی خدمات مسئولان پیشین دانشگاه یاسوج نیست و بلکه صرفاً در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر شده و آمادگی درج پاسخ مسئولان مربوطه را دارد.
به گزارش کبنا، بالاخره پس از سه سال، حضور در ریاست دانشگاه یاسوج، با حکم وزیر علوم، تحقیقات و فناوری،رئیس پیشین دانشگاه یاسوج برکنار و مهدی نوریپور به جای او منصوب شد.
رئیس پیشین که در طول یک دهه گذشته به هر نحوی به دنبال صندلی ریاست دانشگاه یاسوج بود، در سال 1400 توانست موفق شود و به صندلی ریاست برسد. در طول این یک دهه، سه دولت عوض شد و همراه با تغییر دولت، گرایش سیاسی رئیس پیشین نیز تغییر کرد. وی در دولتهای حسن روحانی در قامت یک اعتدالگرا و اصلاحطلب ظاهر میشد، اما با روی کار آمدن دولت رئیسی، چند گام نیز از اصولگراها جلوتر گذاشت. با توجه به اینکه گمان میکرد دولت سیزدهم تا سال 1404 باقی میماند، در حمایت از گفتمان این دولت راه افراط پیمود. اما به ناگاه دولت عوض شد. رئیس پیشین نیز همراه با تغییر دولت، تغییر جهت داد. البته در ایام انتخابات، در ستاد رقیب رئیس جمهور حاضر شد و حتی گفته میشود با استفاده از سیاست هویج و چماق برخی از اعضای هیأت علمی دانشگاه را مورد فشار قرار میداد که به نامزد مطبوع او رأی دهند. اما همینکه دولت عوض شد، او به تدریج برخی معاونتهای دانشگاه را تغییر داد تا بتواند چندصباحی بیشتر در اتاق ریاست دانشگاه بماند. با همه اینها از هفته گذشته که روند تغییر رؤسای دانشگاه شدت گرفت، گمانهزنی شد که او هم پیش از پایان سال جاری برکنار میشود؛ بالاخره گمانهزنیها به واقعیت پیوست و مهدی نوریپور با حکم وزیر علوم، جای او را گرفت.
در طول سه سال گذشته انتقادات زیادی به عملکرد رئیس پیشین از سوی همین رسانه منتشر شد. اما رئیس پیشین اغلب اوقات به جای پاسخگویی، دست به شکایت میبرد و فرار به جلو میکرد. گفته میشد این رئیس از هر اقدامی استفاده میکرد تا همچنان ابقاء شود. حتی گفته میشود وی دلخوش به حمایت نمایندگان استان بود ولی بههرحال اقداماتش جواب نداد و برکنار شد.
مسائل گفتنی در مورد شیوه مدیریت آقای رئیس در دانشگاه یاسوج بسیار است که در روزهای آینده به تفصیل گفته میشوند. واضح است که مخاطبان میتوانند به آرشیو کبنا نیوز مراجعه کرده و انتقادات به عملکرد رئیس دانشگاه یاسوج را که در طول سالهای گذشته در این پایگاه خبری منتشر شده را مطالعه کنند.
اخیراً در سایت دانشگاه یاسوج جدولی با عنوان سامانه علمسنجی اعضای هیأت علمی منتشر شده است. با مطالعه همین جدول میتوان به شیوه مدیریت آقای رئیس پی برد. در این جدول که نام شش نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه آمده، رئیس پیشین در رتبه ششم و مهراورنگ قائدی در رتبه نخست قرار دارد. بر اساس اطلاعات جدول مذکور، قائدی با 37259 استناد تنها 14 درصد خوداستنادی دارد، اما رئیس پیشین 3135 استناد دارای 26 درصد خوداستنادی است. منظور از خوداستنادی آن است که نویسنده مقاله در مقالهای که نوشته است به مقالات پیشین خود استناد دهد. اصولاً فلسفه استناد استفاده از یافتههای دیگران است. اما خوداستنادی اغلب در راستای افزایش استناد به خود است. مثلا فردی در مقالهای موضوعی را مطرح میکند و در همانجا مینویسد که در مقالات دیگر هم من چنین موضوعاتی را نگاشتهام. آمارهایی که در سایت دانشگاه یاسوج منتشر شده نشان میدهد که بیش از یک چهارم استنادات به رئیس پیشین، توسط خود او صورت گرفته است؛ در واقع در این مقالات، بهجای اینکه به دیگران استناد دهد به خودش استناد داده است. [مستندات موجود است.]
هر چند خوداستنادی پدیدهای معمول در تحقیقات دانشگاهی است، اما این حجم یعنی 26 درصد، غیرمعمول است. اغلب کسانی دست به این کار میزنند که قصد داشته باشند میزان استنادات به مقالاتشان را افزایش دهند تا در زمره دانشمندان پراستناد قرار گیرند. این کار از نظر قانونی امری غیرمعمول نیست، اما از نظر علمی کاملاً غیرمعمول است.
تجلی خوداستنادی آقای رئیس پیشین را در امور مدیریتی نیز میتوان دید. این آقای رئیس در شیوه مدیریتیاش نیز اینگونه عمل میکرد. البته ممکن است شیوه مدیریتیاش در مقالاتش پژوهشیاش ریزش کرده و او را به این سمت برده باشد. به هر حال اینکه کدام یک بر دیگری مقدم است، مهم نیست. مهم این است که رئیس پیشین دانشگاه یاسوج نه تنها در مقالات، بلکه در شیوه مدیریتیاش نیز به دنبال بزرگنمایی بود؛ در میدان پژوهش با استفاده از خودانتقادی و در میدان مدیریت نیز با توسل به قیل و قال، اقدامات کوچک را بزرگ جلوه میداد. مثلاً با وجود اینکه اطلاعات منتشر شده در سایت مرجع دانشگاههای ایران نشان از افت شدید مقالات بینالمللی دانشگاه دارد، اما رئیس پیشین با جذب چند دانشجوی عراقی، به کرات ادعا میکرد که دانشگاه یاسوج بینالمللی شده است.
این آقای رئیس اقدامات زیادی انجام داد که انجام ندادنش بیشتر به سود دانشگاه، اعضای هیأت علمی و به طور کلی استان کهگیلویه و بویراحمد بود. در روزهای دیگر این موارد به طور مفصل توضیح داده میشوند. اما نوریپور باید بداند که مهمترین اقدامی که باید انجام دهد این است که برخی از کارها را انجام ندهد. در ایام انتخاباتی، احمد میدری که هماکنون وزیر کار شده است، دلیل ارجحیت مسعود پزشکیان را این دانست که او برخی کارها را انجام نمیدهد. او گفت ما نمیگوئیم که رئیس جمهور باید چه کارهایی انجام دهد، صرفاً کافیست برخی کارها را انجام ندهد. حالا نیز نوریپور کافیست برخی کارها را انجام ندهد و به عبارتی دیگر، نوریپور سعی کند دیگران نباشد.
این گزارش به هیچوجه نافی خدمات مسئولان پیشین دانشگاه یاسوج نیست و بلکه صرفاً در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر شده و آمادگی درج پاسخ مسئولان مربوطه را دارد.