در حالی که در سطح کشور سه دولت تغییر کرده و در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز چهار استاندار آمدند و رفتند، ابوالحسن صداقت‌کیش همچنان در جایگاه مدیرکلی شرکت غله و خدمات بازرگانی کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد؛ او تعبیر وارونه «مردی برای تمام فصول» است.
به گزارش کبنا، از روزی که ابوالحسن صداقت‌کیش به مدیرکلی شرکت غله و خدمات بازرگانی کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد حدود شش سال می‌گذرد؛ در دی‌ماه 1397 بود که در خبرها آمد یکی از اعضای ستاد انتخاباتی حسن روحانی مدیرکل غله استان شده است. دولت دوم روحانی به پایان رسید؛ احمدی استاندار وقت کهگیلویه و بویراحمد رفت و کلانتری جای او را گرفت. دولت دوم روحانی به پایان رسید؛ مرحوم ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس دولت سیزدهم رئیس جمهور شد، کلانتری رفت و سیدعلی احمدزاده به جای او سکان استانداری کهگیلویه و بویراحمد را به دست گرفت. دولت سیزدهم قبل از اتمام دوره چهارساله به پایان رسید؛ مسعود پزشکیان رئیس جمهور شد و احمدزاده جای خود را به یدالله رحمانی در استانداری کهگیلویه و بویراحمد داد؛ همه اینها آمدند و رفتند، اما صداقت‌کیش همچنان هست.
روشن نیست با چه استدلال و نقطه قوتی، یک مدیر باید با تغییر سه رئیس جمهور و چهار استاندار همچنان بماند و آب از آب نیز تکان نخورد. هر چند بررسی‌ها نشان می‌دهد در این دوره شش‌ساله شرکت غله کهگیلویه و بویراحمد با برخی نارضایتی‌ها در عملکردش روبه‌رو بوده، اما حتی اگر صداقت‌کیش به‌درستی و بدون هیچگونه ناکارآمدی، وظایفش را انجام می‌داد، بر اساس منطق چرخش نخبگان، باید تا حالا حداقل سه یا چهار نفر پس از او می‌آمدند و می‌رفتند.
حتی دوره ریاست جمهوری نیز چهارساله است؛ استانداران معمولاً کمتر از چهار سال تغییر می‌کنند؛ حتی دوره حضور رئیس قوه قضائیه نیز با آن سطح از اهمیت، پنج‌ساله است، اما شرکت غله و خدمات بازرگانی کهگیلویه و بویراحمد، تافته جدا بافته است و مدیرکل آن در بی‌خبری و در پستوهای این شرکت، شش‌سال در این جایگاه حضور دارد. او آنقدر ماند که راز ماندگای‌اش می‌تواند به عنوان یکی از سرفصل‌های علم مدیریت در دانشگاه‌ها تدریس شود.
اغلب نظریه‌پردازان حوزه مدیریت معتقدند مدیریت امری چرخشی است و یک مدیر نمی‌تواند برای دوره‌ای طولانی مدیریت یک مجموعه را بر عهده بگیرد. البته برای مجموعه‌های خصوصی شاید بتوان استثنائاتی قائل شد، اما در مجموعه‌های دولتی، عدم چرخش نخبگان، در نهایت به روزمرگی می‌رسد؛ پدیده‎‌ای که نمود آن را چند سالی است که می‌توان در شرکت غله و خدمات بازرگانی کهگیلویه و بویراحمد مشاهده نمود.
از سوی دیگر، او هر چند در دولت دوازدهم از حسن روحانی حمایت می‌کرد، اما گفته می‌شود در انتخابات ریاست جهموری چهاردهم، از حامیان سعید جلیلی بوده و عرصه را بر حامیان مسعود پزشکیان تنگ کرده است. البته واضح است که داشتن گرایش سیاسی، به هیچ وجه امری مذموم نیست. اما استفاده نادرست و کتمان کردن آن به دلیل منافع شخصی مورد پسند هیچ گرایش سیاسی‌ای نیست.
از سوی دیگر، منطق جوان‌گرایی حکم می‌کند روزی مدیریت چندین‌ساله و بدون چشم‌انداز برخی افراد پایان یابد تا دیگران نیز شانس و توانایی خود را امتحان کنند. ابقای قدرت در دستان یک نفر، در نهایت منجر به سوءاستفاده از قدرت می‌شود؛ روشن است که این ادعا به معنای آن نیست که مدیرکل شرکت غله استان دست به سوءاستفاده از قدرت خود زده است؛ اما این هشداری است که اگر همچنان قدرت در یک جا بماند باید منتظر عوارض آن ماند.
گفته می‌شود مدیرکل آنچنان ماندن در این جایگاه به مذاقش خوش آمده که از ابزارهای ارتباطی برای ابقای خودش در دولت جدید نیز استفاده می‌کند تا شاید بتواند سرفصلی دیگر در علم مدیریت به نام خود باز کند.
به نظر می‌رسد مدیرکلی در کهگیلویه و بویراحمد برای برخی از افراد، آورده‌هایی دارد که حتی علیرغم ناکارآمدی قصد دارند بمانند و از آن مواهب استفاده کنند. اما تیم مدیریتی جدید استان باید هوشیار باشند تجربه شرکت غله در دیگر دستگاه‌های استان تکرار نشود.
این مطلب نافی خدمات شرکت غله و خدمات بازرگانی کهگیلویه و بویراحمد نیست و صرفاً در راستای اصلاح رویه‌ها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. پایگاه خبری کبنانیوز آمادگی درج جوابیه مسئولین آن شرکت را دارد.

کبنانیوز