تاریخ انتشار
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۱۴
کد مطلب : ۴۹۴۱۶۵
سلسلهیادداشتهایی از احسان خانمحمدی؛
بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی (بخش دوم) / چهارچوبها را در هم شکست و کهنگی کلیشهها را به رخ دنیا کشید / نه بیرحم و خونریز؛ نه منفعل و مردد / رهبر انقلاب چه کسانی را کارگزاران طی مسیر از «واقعیتها» به «بایدها» قرار داده است؟
۰
کبنا ؛احسان خانمحمدی (دانشآموخته دکتری جامعهشناسی)؛ با وجود اینکه شش سال از انتشار بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از سوی رهبر انقلاب میگذرد، اما بهجز همان یکیدو سال نخست پس از انتشار بیانیه، دیگر توجه زیادی به آن بهویژه از سوی رسانهها نشده است؛ این در حالی است که بیانیه مذکور، نقشه راه این کشور برای دهههای آینده است. ازاینرو ما قصد داریم در سلسلهیادداشتهایی به بازخوانی آن بپردازیم. بخش دوم بازخوانی این بیانیه را در ادامه میتوانید بخوانید.
رهبر انقلاب پس از بیان نکاتی درباره ورود انقلاب اسلامی به مرحله دوم، در تیتری با عنوان «پیروزی انقلاب اسلامی؛ آغازگر عصر جدید عالم» به جایگاه انقلاب اسلامی در میدان قدرت جهانی در سالهای پیش و پس از انقلاب میپردازد. در دورانی که جهان بین دو بلوک شرق و غرب تقسیم شده بود و همه مراکز جهانی حول این دو محور تعریف میشدند، انقلاب اسلامی راهی جدید و افقی نو گشود. افقی که تاکنون نظیر و نمونهای نداشت. در حالی که اغلب، رخدادهای جهان را بر اساس مؤلفههای مادی تبیین میکردند، انقلاب اسلامی، راهی جدید به معنا گشود؛ راهی که میتوان آن را راه سوم نام نهاد. در واقع، معنویت و معناگرایی انقلاب اسلامی که همراه با همبستگی و روح جمعی بود، تمام معادلات آن روزها را به هم ریخت؛ تا جایی که متفکران پست مدرن که از وضعیت موجود مدرنیته به ستوه آمده بودند نیز با آن همدلی کردند. هنوز بسیاری از افراد به نوشتههای میشل فوکو در آن دوران استناد میکنند.
رهبر انقلاب را با این عبارات توصیف میکند؛ «چهارچوبها را در هم شکست» و «کهنگی کلیشهها را به رخ دنیا کشید». رهبر انقلاب به درستی با این عبارات وجه تمایز انقلاب اسلامی را با فضای آنموقع جهان مشخص میکند. در آن دوران که دو قطب سوسیالیسم و لیبرالیسم جهان را در چنبره خود قرار داده بودند، انقلاب اسلامی، خود را به عنوان یک شق سوم نشان داد که جهان را از دوقطبی تبدیل به سهضلعی کرد. از آن دو قطب، یکی از بین رفت و دیگری هنوز مانده است. به گفته رهبر انقلاب، قطب دوم، با مشکلاتی که خبر از نزدیکی اختضار میدهند، دسته و پنجه نرم میکند.
اما چرا انقلاب اسلامی توانست یگانه جلوه کند و هنوز نیز یگانه مانده است؟ پاسخ این سؤال را در بخش دیگر این بیانیه میتوان یافت. به گفته رهبر انقلاب، شعارهای انقلاب اسلامی، جهانی و فطری هستند؛ به همین دلیل همیشه زنده خواهند ماند. اگر بتوان برای اغلب پدیدهها تاریخ مصرف تعیین نمود، برای ارزشهایی همچون آزادی، معنویت، اخلاق، عدالت، استقلال و ... هیچگونه تاریخ مصرفی نمیتوان متصور شد. هرگز نمیتوان مردمی را تصور کرد که از این شعارها دلزده شوند.
بیشتر بخوانید؛
بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی (بخش نخست) / نقشه راه آینده؛ آیندهنگری همراه با واقعبینی / مسئولین کهگیلویه و بویراحمد پاسخ دهند تاکنون چه نقشی در ترویج این بیانیه داشتهاند؟
بخش بعدی بیانیه با عنوان «دفاع ابدی از نظریه نظام انقلابی»، به تفاوت انقلابیگری و نظامسازی اشاره دارد. در این بخش تأکید میشود انقلاب اسلامی با وجود آنکه به ارزشها و اصول خود پایبند است، اما انتقادات را میشنود و اهل انفعال نیست. در حالی که برخی از اندیشمندان، انقلابیگری را صرفاً یک مرحله از انقلاب، یعنی همان مرحله نخست میدانند، رهبر انقلاب از نظریه نظام انقلابی دفاع میکند. او در این بخش مینویسد: «انقلاب اسلامی پس از نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم اجتماعی و سیاسی تضاد و ناسازگاری نمیبیند». این همان چیزی است که رهبر انقلاب از آن با عنوان «نظریه نظام انقلابی تا ابد» دفاع میکند.
انقلابها دارای چشماندازی برای تغییر وضعیت موجود هستند؛ این چشمانداز همان تابلوی بایدهاست؛ وضعیت موجود نیز نماد هستها و واقعیتها محسوب میشود. انقلاب رخ میدهد که هستها را به بایدها برساند. روشن است که این فاصله گاهی بسیار عمیق است و به راحتی پر نمیشود. رهبر انقلاب در بخشی از بیانیه به تبیین این موضوع میپردازد و این فاصله را طیشدنی عنوان میکند. او در ادامه، با امید به نسل جوان، بیان میکند این فاصله با حضور نسل جوان، مؤمن و دانا با قدرت بیشتر طی خواهد شد. در همین جمله نکات بسیار مهمی وجود دارد؛ رهبر انقلاب کارگزاران این میدان را جوانان میداند. روشن است که جوانان نسبت به متولدین دهههای پیشین با قدرت بیشتری میتوانند در این مسیر گام بردارند. آنها در فضایی متولد شدهاند که دسترسی به رسانهها و به طور کلی جهان، برایشان فراهم بوده و دید و نگرشی بسیار وسیعتر دارند. از سوی دیگر، این جوانان باید به دو صفت دیگر نیز مجهز باشند؛ از یک طرف مؤمن و از طرف دیگر دانا. رهبر انقلاب صرفاً بر یکی از این ابعاد تأکید نمیکند که دیگری را فراموش کند؛ او هر دو را در کنار هم قرار میدهد؛ علم و اعتقاد. این دو جلوههای دیگری از همان دو مفهوم تعهد و تخصص هستند. گاهی برخی از تندروها تنها بر بعد اعتقادی تأکید میکنند و علم و دانایی را رها میکنند و گاهی برخی دیگر از علمپرستان تنها بعد دوم را مد نظر قرار میدهند. روشن است که هر یک از این دو بدون دیگری، نمیتواند ثمر دهد. ازاینروست که رهبر انقلاب از «جوانان مؤمن و دانا» به عنوان کارگزاران آینده این نظام یاد میکند.
در بخش دیگری از بیانیه انقلاب اسلامی مایه سربلندی ایران و ایرانی عنوان شده است. رهبر انقلاب در این بخش، بیان میکند انقلاب اسلامی هیچگاه مرتکب چپروی و انحراف نشده و حتی در معرکهها نیز هیچگاه گلوله اول را شلیک نکرده است. او به درستی میگوید: «انقلاب اسلامی از آغاز تا امروز نه بیرحم و خونریز بوده، نه منفعل و مردد».
یکی از نکات بسیار ارزنده در این بیانیه، تأکیدی است که بر تاریخ شده است. رهبر انقلاب به درستی بیان میکند برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت. شناخت گذشته را نیز باید از منابع درست آن پیگیری نمود. روشن است که دشمنان این نظام نمیتوانند شناخت درستی از گذشته این کشور به دست دهند. اتفاقاً رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم، تأکید بسیاری بر این موضوع نموده و بیان کرده، اگر گذشته را به درستی نشناسیم، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت.
بخش بعدی بیانیه با عنوان «آغاز انقلاب و نظام اسلامی از نقطه صفر» به وضعیت کشور پیش و پس از انقلاب اشاره دارد. در این بخش دو عامل بسیار مهم مورد توجه بوده است؛ از یک طرف، سلطنت پهلوی در اموری همچون تولید، سیاست و فناوری وضعیتی عقبمانده داشت و از طرف دیگر، هیچ الگوی پیشین و تجربهای پیش روی انقلاب اسلامی قرار نداشت. بنابراین این انقلاب هم از نظر مبنای مادی و هم الگوی معنوی از صفر آغاز کرده است. این انقلاب از جایی برمیخیزد که مبانی مادی و اقتصادی چندانی ندارد و به جایی نیز میرود که تا آن لحظه هیچ نظامی نرفته بود. از این نظر است که رهبر انقلاب عنوان این بخش را آغاز از نقطه صفر نام نهاده است.
دو بخش دیگر قسمت نخست بیانیه به «تقابل اسلام و استکبار» و «عزت و پیشرفت ایران» پرداخته است. در بخش نخست، بیان میشود که حالا دیگر جهان همچون گذشته سهقطبی نیست. وجه ممیزه جهان از نظر رهبر انقلاب، تقابلی است که میان دو قطب وجود دارد؛ در یک سمت اسلام است و در سمت دیگر استکبار. او در بخش بعدی به عامل عزت کشور اشاره میکند. عزت و پیشرفت در نظر رهبر انقلاب زمانی در همه عرصهها زمانی امکانپذیر است که دو اصل مهم پیاده شود؛ اصل نخست مدیریت جهادی و دوم اعتقاد به اصل ما میتوانیم است.
پس از هفت فرازی که در بالا مورد اشاره قرار گرفت، رهبر انقلاب در ادامه هفت فراز دیگر را که نشانگر دستاوردهای انقلاب اسلامی است توضیح میدهد. بازخوانی این دستاوردها و سایر بخشهای بیانیه گام دوم، روزهای آینده در همین پایگاه خبری منتشر خواهد شد.
رهبر انقلاب پس از بیان نکاتی درباره ورود انقلاب اسلامی به مرحله دوم، در تیتری با عنوان «پیروزی انقلاب اسلامی؛ آغازگر عصر جدید عالم» به جایگاه انقلاب اسلامی در میدان قدرت جهانی در سالهای پیش و پس از انقلاب میپردازد. در دورانی که جهان بین دو بلوک شرق و غرب تقسیم شده بود و همه مراکز جهانی حول این دو محور تعریف میشدند، انقلاب اسلامی راهی جدید و افقی نو گشود. افقی که تاکنون نظیر و نمونهای نداشت. در حالی که اغلب، رخدادهای جهان را بر اساس مؤلفههای مادی تبیین میکردند، انقلاب اسلامی، راهی جدید به معنا گشود؛ راهی که میتوان آن را راه سوم نام نهاد. در واقع، معنویت و معناگرایی انقلاب اسلامی که همراه با همبستگی و روح جمعی بود، تمام معادلات آن روزها را به هم ریخت؛ تا جایی که متفکران پست مدرن که از وضعیت موجود مدرنیته به ستوه آمده بودند نیز با آن همدلی کردند. هنوز بسیاری از افراد به نوشتههای میشل فوکو در آن دوران استناد میکنند.
رهبر انقلاب را با این عبارات توصیف میکند؛ «چهارچوبها را در هم شکست» و «کهنگی کلیشهها را به رخ دنیا کشید». رهبر انقلاب به درستی با این عبارات وجه تمایز انقلاب اسلامی را با فضای آنموقع جهان مشخص میکند. در آن دوران که دو قطب سوسیالیسم و لیبرالیسم جهان را در چنبره خود قرار داده بودند، انقلاب اسلامی، خود را به عنوان یک شق سوم نشان داد که جهان را از دوقطبی تبدیل به سهضلعی کرد. از آن دو قطب، یکی از بین رفت و دیگری هنوز مانده است. به گفته رهبر انقلاب، قطب دوم، با مشکلاتی که خبر از نزدیکی اختضار میدهند، دسته و پنجه نرم میکند.
اما چرا انقلاب اسلامی توانست یگانه جلوه کند و هنوز نیز یگانه مانده است؟ پاسخ این سؤال را در بخش دیگر این بیانیه میتوان یافت. به گفته رهبر انقلاب، شعارهای انقلاب اسلامی، جهانی و فطری هستند؛ به همین دلیل همیشه زنده خواهند ماند. اگر بتوان برای اغلب پدیدهها تاریخ مصرف تعیین نمود، برای ارزشهایی همچون آزادی، معنویت، اخلاق، عدالت، استقلال و ... هیچگونه تاریخ مصرفی نمیتوان متصور شد. هرگز نمیتوان مردمی را تصور کرد که از این شعارها دلزده شوند.
بیشتر بخوانید؛
بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی (بخش نخست) / نقشه راه آینده؛ آیندهنگری همراه با واقعبینی / مسئولین کهگیلویه و بویراحمد پاسخ دهند تاکنون چه نقشی در ترویج این بیانیه داشتهاند؟
بخش بعدی بیانیه با عنوان «دفاع ابدی از نظریه نظام انقلابی»، به تفاوت انقلابیگری و نظامسازی اشاره دارد. در این بخش تأکید میشود انقلاب اسلامی با وجود آنکه به ارزشها و اصول خود پایبند است، اما انتقادات را میشنود و اهل انفعال نیست. در حالی که برخی از اندیشمندان، انقلابیگری را صرفاً یک مرحله از انقلاب، یعنی همان مرحله نخست میدانند، رهبر انقلاب از نظریه نظام انقلابی دفاع میکند. او در این بخش مینویسد: «انقلاب اسلامی پس از نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم اجتماعی و سیاسی تضاد و ناسازگاری نمیبیند». این همان چیزی است که رهبر انقلاب از آن با عنوان «نظریه نظام انقلابی تا ابد» دفاع میکند.
انقلابها دارای چشماندازی برای تغییر وضعیت موجود هستند؛ این چشمانداز همان تابلوی بایدهاست؛ وضعیت موجود نیز نماد هستها و واقعیتها محسوب میشود. انقلاب رخ میدهد که هستها را به بایدها برساند. روشن است که این فاصله گاهی بسیار عمیق است و به راحتی پر نمیشود. رهبر انقلاب در بخشی از بیانیه به تبیین این موضوع میپردازد و این فاصله را طیشدنی عنوان میکند. او در ادامه، با امید به نسل جوان، بیان میکند این فاصله با حضور نسل جوان، مؤمن و دانا با قدرت بیشتر طی خواهد شد. در همین جمله نکات بسیار مهمی وجود دارد؛ رهبر انقلاب کارگزاران این میدان را جوانان میداند. روشن است که جوانان نسبت به متولدین دهههای پیشین با قدرت بیشتری میتوانند در این مسیر گام بردارند. آنها در فضایی متولد شدهاند که دسترسی به رسانهها و به طور کلی جهان، برایشان فراهم بوده و دید و نگرشی بسیار وسیعتر دارند. از سوی دیگر، این جوانان باید به دو صفت دیگر نیز مجهز باشند؛ از یک طرف مؤمن و از طرف دیگر دانا. رهبر انقلاب صرفاً بر یکی از این ابعاد تأکید نمیکند که دیگری را فراموش کند؛ او هر دو را در کنار هم قرار میدهد؛ علم و اعتقاد. این دو جلوههای دیگری از همان دو مفهوم تعهد و تخصص هستند. گاهی برخی از تندروها تنها بر بعد اعتقادی تأکید میکنند و علم و دانایی را رها میکنند و گاهی برخی دیگر از علمپرستان تنها بعد دوم را مد نظر قرار میدهند. روشن است که هر یک از این دو بدون دیگری، نمیتواند ثمر دهد. ازاینروست که رهبر انقلاب از «جوانان مؤمن و دانا» به عنوان کارگزاران آینده این نظام یاد میکند.
در بخش دیگری از بیانیه انقلاب اسلامی مایه سربلندی ایران و ایرانی عنوان شده است. رهبر انقلاب در این بخش، بیان میکند انقلاب اسلامی هیچگاه مرتکب چپروی و انحراف نشده و حتی در معرکهها نیز هیچگاه گلوله اول را شلیک نکرده است. او به درستی میگوید: «انقلاب اسلامی از آغاز تا امروز نه بیرحم و خونریز بوده، نه منفعل و مردد».
یکی از نکات بسیار ارزنده در این بیانیه، تأکیدی است که بر تاریخ شده است. رهبر انقلاب به درستی بیان میکند برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت. شناخت گذشته را نیز باید از منابع درست آن پیگیری نمود. روشن است که دشمنان این نظام نمیتوانند شناخت درستی از گذشته این کشور به دست دهند. اتفاقاً رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم، تأکید بسیاری بر این موضوع نموده و بیان کرده، اگر گذشته را به درستی نشناسیم، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت.
بخش بعدی بیانیه با عنوان «آغاز انقلاب و نظام اسلامی از نقطه صفر» به وضعیت کشور پیش و پس از انقلاب اشاره دارد. در این بخش دو عامل بسیار مهم مورد توجه بوده است؛ از یک طرف، سلطنت پهلوی در اموری همچون تولید، سیاست و فناوری وضعیتی عقبمانده داشت و از طرف دیگر، هیچ الگوی پیشین و تجربهای پیش روی انقلاب اسلامی قرار نداشت. بنابراین این انقلاب هم از نظر مبنای مادی و هم الگوی معنوی از صفر آغاز کرده است. این انقلاب از جایی برمیخیزد که مبانی مادی و اقتصادی چندانی ندارد و به جایی نیز میرود که تا آن لحظه هیچ نظامی نرفته بود. از این نظر است که رهبر انقلاب عنوان این بخش را آغاز از نقطه صفر نام نهاده است.
دو بخش دیگر قسمت نخست بیانیه به «تقابل اسلام و استکبار» و «عزت و پیشرفت ایران» پرداخته است. در بخش نخست، بیان میشود که حالا دیگر جهان همچون گذشته سهقطبی نیست. وجه ممیزه جهان از نظر رهبر انقلاب، تقابلی است که میان دو قطب وجود دارد؛ در یک سمت اسلام است و در سمت دیگر استکبار. او در بخش بعدی به عامل عزت کشور اشاره میکند. عزت و پیشرفت در نظر رهبر انقلاب زمانی در همه عرصهها زمانی امکانپذیر است که دو اصل مهم پیاده شود؛ اصل نخست مدیریت جهادی و دوم اعتقاد به اصل ما میتوانیم است.
پس از هفت فرازی که در بالا مورد اشاره قرار گرفت، رهبر انقلاب در ادامه هفت فراز دیگر را که نشانگر دستاوردهای انقلاب اسلامی است توضیح میدهد. بازخوانی این دستاوردها و سایر بخشهای بیانیه گام دوم، روزهای آینده در همین پایگاه خبری منتشر خواهد شد.