تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۳۶
کد مطلب : ۴۹۳۹۴۰
سلسله‌یادداشت‌هایی از احسان خانمحمدی؛

بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی (بخش نخست) / نقشه راه آینده؛ آینده‌نگری همراه با واقع‌بینی / مسئولین کهگیلویه و بویراحمد پاسخ دهند تاکنون چه نقشی در ترویج این بیانیه داشته‌اند؟

۱
بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی (بخش نخست) / نقشه راه آینده؛ آینده‌نگری همراه با واقع‌بینی / مسئولین کهگیلویه و بویراحمد پاسخ دهند تاکنون چه نقشی در ترویج این بیانیه داشته‌اند؟
کبنا ؛
احسان خانمحمدی (دانش‌آموخته دکتری جامعه‌شناسی)| با وجود این‌که شش سال از انتشار بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از سوی رهبر انقلاب می‌گذرد، اما به‌جز همان یکی‌دو سال نخستِ انتشار بیانیه، دیگر توجه زیادی به آن به‌ویژه از سوی رسانه‌ها نشده است؛ این در حالی است که بیانیه مذکور، نقشه راه این کشور برای دهه‌های آینده است. ازاین‌رو ما قصد داریم در سلسله‌یادداشت‌هایی به بازخوانی آن بپردازیم. در نخستین بخش از این سلسله‌یادداشت‌ها به مروری کلی بر بیانیه خواهیم پرداخت و در روزهای آینده، بخش‌های مختلف بیانیه به صورت مبسوط بازخوانی و تحلیل می‌شوند.
این بیانیه تبیینی متفاوت، خلاق، و با بهره‌مندی از رویکردی تاریخی از انقلاب اسلامی ارائه داده است که در آن، چالش‌ها، بحران‌ها، عبرت‌ها، دستاوردها و ظرفیت‌های انقلاب و همچنین نقشه راهی برای آینده بیان شده است. محور این بیانیه جوانان هستند که همواره به آنها تأکید شده با امیدی واقع‌بینانه در مسائل کشور احساس مسئولیت کنند.
جالب این‌جاست که این بیانیه خیلی مختصر و مفید نوشته شده است؛ تک‌تک واژه‌هایی که در آن استفاده شده حاوی معنای خاصی هستند. گویی بیانیه گام دوم نقشه معماری عظیم و دقیقی از یک انقلاب است. در برخی از فرمت‌ها هشت صفحه و در برخی دیگر در 10 صفحه منتشر شده است. بنابراین با حجم کمی که دارد، به راحتی برای عموم مردم قابل خواندن است. اما نمی‌توان به همین نوع خواندن اکتفا کرد. چرا که تمام بخش‌های این بیانیه دقایق و ظرایفی دارد که با نگاه سرسری قابل درک نیستند. ما در این سلسله نوشتارها قصد داریم تا سر حد وسع، به برخی از این ظرایف اشاره کنیم.
بیانیه از نظر ساختار به این صورت است که سه گروه در آن مورد خطاب قرار گرفته‌اند؛ جوانان، مسئولین کشوری و دشمنان. مهمترین نقش در این میان بر گردن جوانان است. چهار بخش  مختلف در بیانیه از هم متمایز شده است؛ آرمان‌های انقلاب، مسیر طی شده، شرایط کنونی و در نهایت نقشه راه آینده. در قالب آن، هفت دستاورد کلان، هفت ثمره راهبردی و هفت توصیه مأموریتی بیان شده است.
در تمام این بیانیه هم ساختار (در این‌جا یعنی حکومت، روح جمعی، قوانین و مقررات، فرهنگ و ...) مورد نظر بوده و هم کارگزار (نقش رهبران، جوانان و تک تک مردم). بنابراین راه را یک‌سویه نرفته و نوعی دیالکتیک ساختار_کارگزار را مد نظر قرار داده است؛ تقریباً همسو با نگاهی است که جامعه‌شناسانی همچون آنتونی گیدنز، پی‌یر بوردیو، مارگارت آرچر و یورگن هابرماس اختیار کرده‌اند.
البته فهم بیانیه تنها با نگاه جامعه‌شناختی ممکن نیست؛ چرا که در آن از رویکردهای فقاهتی و الهی، تاریخی و تمدنی، جامعه‌شناختی، تربیتی و عاطفی، ظرفیت‌شناختی، آسیب‌شناختی و آینده‌نگرانه در کنار هم استفاده شده است.
بیانیه گام دوم پس از تشریح آرمان‌ها، دستاوردها و راهبردها، با امیدی که مبتنی بر واقع‌نگری است، نقشه راهی را ترسیم می‌کند که شامل هفت جنبه «علم و پژوهش»، «معنویت و اخلاق»، «اقتصاد مقاومتی»، «استقلال و آزادی»، «عدالت و مبارزه با فساد»، «عزت ملی، روابط خارجی و مرز بندی با دشمن»، و «سبک زندگی» است. البته همه این نقشه‌های آینده، همواره با نگاهی مبتنی بر گذشته مطرح شده‌اند؛ اختصاصاً در بخشی از بیانیه به «شناخت گذشته» پرداخته شده است. ازاین‌رو در کنار رویکرد مبتنی بر ساختار_کارگزار، آینده‌نگریِ مبتنی بر شناخت حال و گذشته نیز مد نظر قرار گرفته است. چیزی که در این بیانیه بسیار خودنمایی می‌کند وجه ادبی و زیبایی‌شناختی آن است. نویسنده در متنی بدون تکلف، از ترکیب‌های بدیع و استعاره‌های مناسب استفاده می‌کند که در نهایت متنی پدید آمده که در عین فشردگی، متین، عمیق، روان و دلنشین است. خواندن آن برای همه ایرانیان لازم است. اما بیش از همه به مسئولین توصیه می‌شود آن را مطالعه کنند. شاید در نگاه نخست، متنی ساده به نظر آید که نکات آن پیش از این گفته شده‌‎اند، اما زمانی که با دقت و یا برای بار دوم مطالعه شود، به تدریح ظرایف آن مشخص می‌شوند. از سوی دیگر، این متن نقشه راهی برای آینده کشور است. مسئولین کشوری و جوانان نیز به طور مداوم در این بیانیه مورد خطاب قرار گرفته‌اند. بنابراین چنانچه این متن به فراموشی سپرده شود، برنامه‌هایی که برای آینده نوشته شده‌اند، به درستی اجرا نمی‌شوند. نکته مهم بیانیه اینجاست که تقریباً همه تفکرات و رویکردها می‌توانند آن را بفهمند و مهمتر از همه این‌که با آن همدل باشند. در این بیانیه تنها یک گروه مورد خطاب قرار نگرفته و تنها به عده‌ خاصی اختصاص داده نشده است؛ بنابراین با نگاه‌های دموکراتیک و مشارکت‌جویانه نیز همسویی دارد. هر چند در روزهای به طور مبسوط بیانیه را بازخوانی می‌کنیم اما در ادامه به عنوان نمونه تنها به یک بخش کوتاه از آن اشاره می‌کنیم.
بیانیه گام دوم انقلاب با تیتر «ورود انقلاب اسلامی به دومین مرحله خودسازی، جامعه‌پردازی و گفتمان‌سازی» شروع می‌شود. در این بخش به درستی تأکید می‌شود که انقلاب پدیده‌ای نادر است. اغلب نظریه‌پردازان حوزه انقلاب نیز قائل به همین پدیده هستند. البته این موضوع صرفا محدود به تئوری‌ها نیست؛ در عالم واقعیت نیز می‌توان این موضوع را مشاهده کرد؛ اگر شورش‌های پیش از تاریخ را در نظر نگیریم، در هزاره نخست میلادی در بین تمام کشورهای دنیا تنها 57 انقلاب رخ داده است (تازه اگر شورش‌ها و قیام‌های بدون نتیجه را نیز محاسبه کنیم). در 500 سال بعدی تنها شاهد چهار انقلاب هستیم. سپس 500 سال بعدی تا سال 1999 تنها 26 شورش، قیام و جنبش رخ می‌دهد. اما از سال 2000 به این سو تعداد انقلاب‌ها، قیام‌ها و جنبش‌ها کمی افزایش می‌یابد. در 24 سال گذشته، 29 پدیده رخ داده که شامل انقلاب، اعتراض، قیام و شورش است. البته اغلب این رخدادها به نتیجه یعنی تغییر نظام سیاسی نرسیده‌اند. رهبر انقلاب نیز به درستی بیان می‌کند «در میان همه ملت‌های تحت ستم، کمتر ملتی به انقلاب همت می‌گذارد. در میان ملت‌هایی که به پا خواسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به انتها رسانده و به جز تغییر حکومت‌ها، آرمان‌های انقلابی را حفظ کرده‌ باشند.»
نیاز نیست به گذشته چندان دور برویم؛ نگاهی به اتفاقات خاورمیانه همین موضوع را به درستی نشان می‌دهد. سال 2011 بود که حوادثی خاورمیانه را فراگرفت که هنوز نیز ادامه دارد، مصر، لیبی، تونس، سوریه و ... وارد چرخه‌ای از خشونت و تغییر حکومت شدند. از بین همه آن اتفاقات گفته می‌شد تنها تونس به یک نظام دموکراتیک دست پیدا کرده که آن نیز در سال‌های اخیر شکست خورد و حکومتی که برآمده از یک انقلاب بود، دست به محدود کردن مشارکت مردمی و افزایش قدرت خود زد. همین چند روز گذشته نیز سوریه‌ای که 13 سال دوام آورده بود، در نهایت به جمع کشورهایی وارد شد که تغییر حکومت داده‌اند؛ گروه تحریرالشام که دست کمی از داعش ندارند، رهبری برکناری بشار اسد را به دست گرفتند و کسی که به خاطر عضویت در گروه‌های القاعده و داعش برایش جایزه تعیین شده بود، حالا تغییر چهره داده و همچون گرگی در پوستین میش عمل می‌کند و برخی قائلند که او پروژه زلنسکی‌سازی خود را کلید زده است؛ البته یکی از رسانه‌ها با کمی شیطنت رسانه‌ای از او با عنوان «زلنسکی مناطق محروم» یاد کرده بود. به هر حال هیچکدام از این جنبش‌ها به نتیجه نرسیدند. همان‌طور که در بیانیه آمده، تنها تعداد اندکی توانسته‌اند علاوه بر تغییر حکومت‌ها، به آرمان‌های خود رسیده باشند.
در ادامه همین بخش بیان می‌شود که انقلاب اسلامی، بزرگترین و مردمی‌ترین انقلاب نسل جدید است. این موضوعی نیست که تنها در این بیانیه گفته شده باشد؛ بسیاری از نظریه‌پردازان انقلاب، که در جریان انقلاب اسلامی بودند، آن را انقلابی خاص و با ویژگی‌های مردمی تحلیل کردند. در سال 1357 می‌توان گفت تقریباً همه گروه‌های مردمی در آن مشارکت داشتند؛ یعنی این‌گونه نبود که صرفاً عده‌ای خاص مثلاً روشنفکران یا تکنوکرات‌ها رهبری آن را بر عهده گرفته باشند. اتفاقاً این انقلاب، رهبری را از روشنفکران گرفت و به توده مردم داد. در حالی که در دوره‌ای، مرجعیت فکری با روشنفکران به‌عنوان گروهی محدود و عزلت‌نشین بود، حالا همه شهروندان در رهبری فکری جامعه مشارکت دارند.  
در این بخش از سلسله‌یادداشت‌ها درباره بازخوانی بیانیه گام دوم، تنها یک اشاره کلی به ساختار بیانیه و تحلیل بخش نخست آن یعنی پنج خط نخستش داشتیم. در روزهای آینده، به تفصیل بخش‌های مختلفش را بازخوانی و تحلیل می‌کنیم. تا این‌جا باید مشخص شده باشد که اهمیت بیانیه در چه سطحی است. بیانیه یک نقشه راه استراتژیک است که هم می‌تواند شناختی از گذشته و حال به ما بدهد و هم ما را با اهدافی که باید در آینده مد نظر داشته باشیم آشنا می‌کند. اما متأسفانه در سطح کشور کمتر به آن پرداخته شده است. در استانی همچون کهگیلویه و بویراحمد نیز به ندرت به جلسات و یا برنامه‌هایی پیرامون آن روبه‌رو شده‌ایم. اگر نشست‌هایی نیز در این خصوص برگزار شده اغلب مربوط به همان سال‌های نخست انتشار بیانیه بوده است. صدا و سیمای مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد که باید نقشی اساسی در بازخوانی آن داشته باشد کمترین پرداختی نسبت به آن نداشته است. از سوی دیگر، دستگاه‌های فرهنگی به موضوعاتی پرداخته‌اند که فرع بر این بیانیه دارند؛ گویی اصل را ول کرده و به فرع چسپیده‌اند. دانشگاه یاسوج نیز که دانشگاه مادر استان است تاکنون کمترین نقشی در این زمینه نداشته است. پیشنهاد می‌شود این دستگاه‌ها با برگزاری همایشی در خصوص بیانیه گام دوم، یادداشت‌ها و مقاله‌های صاحب‌نظران این حوزه را دریافت کرده و سپس در مرحله دوم، به ترویج آن بپردازند.
در روزهای آینده، در ادامه این سلسله‌یادداشت‌ها، بخش‌های مختلف بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی تحلیل و بازخوانی می‌شود.
نام شما

آدرس ايميل شما

توقف ابلاغ قانون عفاف و حجاب با تصمیم «شورای‌عالی امنیت ملی»

توقف ابلاغ قانون عفاف و حجاب با تصمیم «شورای‌عالی امنیت ملی»

ابلاغ قانون عفاف و حجاب متوقف شد؟ زمزمه ها و برخی خبرها حکایت از آن دارد که پاسخ به این ...
نگاهی متفاوت به حضور وزیرخارجه در سوریه؛ چرا عراقچی در دمشق به رستوران رفت؟

نگاهی متفاوت به حضور وزیرخارجه در سوریه؛ چرا عراقچی در دمشق به رستوران رفت؟

وزیر خارجه ایران از کاخ حاکمیت در سوریه به بستر جامعه رفت و در کنار مردم نشست. یعنی انتخاب ...
تصميم با مردم است

تصميم با مردم است

صبح روز يكشنبه در شرايطي براي ايران آغاز شد كه خبر سقوط دمشق و خروج بشار‌اسد از پايتخت ...
1