تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۸:۴۴
کد مطلب : ۴۹۳۴۰۸
کبنا بررسی کرد
صرف فعل «بقا» به سبک و سیاق رئیس / بازی باخت - باخت آقای رئیس
۵
کبنا ؛گویا دانشگاه با مرکز مبادلات تجاری و معاملات سیاسی اشتباه گرفته شده و تکستنویسی جای خود را به قراردادنویسی و کمیسیونگیری املاکیها داده است.
به گزارش کبنا، یکی از مشکلات دولتها در ایران، استفاده از نیروهای ناهمسو و ناهمراه است که اعتقادی به هیچکدام از شعارها و برنامههای دولت مستقر ندارند و تنها نشستن و ماندن بر صندلی مدیریت به هر قیمتی برای شان مهم است. افرادی که نه این هستند و نه آن؛ در این دولت هستند و در آن دولت هم.
این معجونهای عجیب و غریب که دولتها را دچار تشویش و عدم رسیدن به اهداف خود میکنند، نیروهای آویزان و بدون گفتمانی هستند که در هر دولتی حضور دارند. افراد مذبذبی که خطر آنها برای دولتها، از مخالفین فکری آنها به مراتب بیشتر است.
چرخشها، گردشها و پرشهای رئیس دانشگاه، آنهم تنها برای یک صندلی گردان و چرخان ریاست میتواند مصداقی برای سبک این نوع مدیریتی باشد.
چگونه میشود یک روز جمعی از اصولگرایان، معاونتهای فرهنگی، آموزشی، دانشجویی و پژوهشی دانشگاه را در مدت سه سال دولت شهید رئیسی به دست بگیرند و رئیس دانشگاه، نسبت به آنها مواضع شدیدتر اصولگرایانهتری داشته باشد و در صف اول ستاد جلیلی بنشیند و بدتر از آن در یک حرکت عجیب که حتی مخالف نظر بسیاری از اصولگرایان هم بود، به رئیس کمیسیون بودجه کشور، غلامرضا تاجگردون سالن مناسب جلسه اختصاص ندهد و بعد به یک باره تغییر صد درصدی در مواضع خود بدهد و با لحنی التماسگونه با سران اصلاحطلب دانشگاه رایزنی نماید تا چند ماهی بیشتر بر این صندلی بنشیند؟
باید پرسید در این مسئولیتها چه منافع و مناسبتهایی وجود دارد که برخی افراد جایگاه علمی و شخصیتی خود را اینگونه به نادیده میگیرند؟
جالب این است وقتی نیروهای درجه یک اصلاحطلب به تقاضاهای ملتمسانهی رئیس جواب رد میدهند به سراغ نیروهای درجه دو و سه آنان میرود.
برای نمونه یکی از مسئولین دانشگاه را که قبلا توسط خود آقای رئیس عزل شده بود به دلیل نزدیکی با استاندار برمیگرداند، یا دو تن دیگر را به امید توجه نماینده بویراحمد، منصوب میکند و شخصی دیگر را هم که از دوستان آقای... دولت پزشکیان میباشد را به امید ابقا انتصاب میکند. در ادامه نیز شنیده شده فرزند یکی از سران اصلاحطلب استان و یکی از افراد منتقد رئیس دانشگاه در دانشگاه تحت هر عنوانی مشغول شدهاند تا چه شود بر کسی روشن نیست.
گویا دانشگاه با مرکز مبادلات تجاری و معاملات سیاسی اشتباه گرفته شده و تکستنویسی جای خود را به قراردادنویسی و کمیسیونگیری املاکیها داده است.
شاید بهتر آن نبود که آقای رئیس به عنوان نماد «دانشگاهی مدیر» با عزت و احترام کنار میرفت و یا حداقل این اندازه خود را مشغول ابقاء و ماندن نمینمود.
آیا متوسل شدن به نماینده مجلس همشهری خود و همچنین یکی از اعضای هیات علمی که در خارج از دانشگاه مسئولیت دارد و شائبه آن همهجا به گوش میرسد برای تحت فشار قرار دادن تاجگردون برای مهلت چندماهه برای عدم تغییر ارزش آن را دارد؟
اصلاحطلبان به رئیس اعتماد ندارند و نمیشود هم اعتماد داشت، اصولگرایان هم از وی رانده شدهاند، تا آقای رئیس خود را در یک بازی باخت-باخت قرار داده باشد و پایان علمی و دانشگاهی خود را با دست خود امضا کرده باشد.
گفتنی است این مطلب نافی خدمات مسئولان دانشگاه یاسوج نیست و این پایگاه خبری آمادگی درج جوابیه مسئولین آن دانشگاه را دارد.
به گزارش کبنا، یکی از مشکلات دولتها در ایران، استفاده از نیروهای ناهمسو و ناهمراه است که اعتقادی به هیچکدام از شعارها و برنامههای دولت مستقر ندارند و تنها نشستن و ماندن بر صندلی مدیریت به هر قیمتی برای شان مهم است. افرادی که نه این هستند و نه آن؛ در این دولت هستند و در آن دولت هم.
این معجونهای عجیب و غریب که دولتها را دچار تشویش و عدم رسیدن به اهداف خود میکنند، نیروهای آویزان و بدون گفتمانی هستند که در هر دولتی حضور دارند. افراد مذبذبی که خطر آنها برای دولتها، از مخالفین فکری آنها به مراتب بیشتر است.
چرخشها، گردشها و پرشهای رئیس دانشگاه، آنهم تنها برای یک صندلی گردان و چرخان ریاست میتواند مصداقی برای سبک این نوع مدیریتی باشد.
چگونه میشود یک روز جمعی از اصولگرایان، معاونتهای فرهنگی، آموزشی، دانشجویی و پژوهشی دانشگاه را در مدت سه سال دولت شهید رئیسی به دست بگیرند و رئیس دانشگاه، نسبت به آنها مواضع شدیدتر اصولگرایانهتری داشته باشد و در صف اول ستاد جلیلی بنشیند و بدتر از آن در یک حرکت عجیب که حتی مخالف نظر بسیاری از اصولگرایان هم بود، به رئیس کمیسیون بودجه کشور، غلامرضا تاجگردون سالن مناسب جلسه اختصاص ندهد و بعد به یک باره تغییر صد درصدی در مواضع خود بدهد و با لحنی التماسگونه با سران اصلاحطلب دانشگاه رایزنی نماید تا چند ماهی بیشتر بر این صندلی بنشیند؟
باید پرسید در این مسئولیتها چه منافع و مناسبتهایی وجود دارد که برخی افراد جایگاه علمی و شخصیتی خود را اینگونه به نادیده میگیرند؟
جالب این است وقتی نیروهای درجه یک اصلاحطلب به تقاضاهای ملتمسانهی رئیس جواب رد میدهند به سراغ نیروهای درجه دو و سه آنان میرود.
برای نمونه یکی از مسئولین دانشگاه را که قبلا توسط خود آقای رئیس عزل شده بود به دلیل نزدیکی با استاندار برمیگرداند، یا دو تن دیگر را به امید توجه نماینده بویراحمد، منصوب میکند و شخصی دیگر را هم که از دوستان آقای... دولت پزشکیان میباشد را به امید ابقا انتصاب میکند. در ادامه نیز شنیده شده فرزند یکی از سران اصلاحطلب استان و یکی از افراد منتقد رئیس دانشگاه در دانشگاه تحت هر عنوانی مشغول شدهاند تا چه شود بر کسی روشن نیست.
گویا دانشگاه با مرکز مبادلات تجاری و معاملات سیاسی اشتباه گرفته شده و تکستنویسی جای خود را به قراردادنویسی و کمیسیونگیری املاکیها داده است.
شاید بهتر آن نبود که آقای رئیس به عنوان نماد «دانشگاهی مدیر» با عزت و احترام کنار میرفت و یا حداقل این اندازه خود را مشغول ابقاء و ماندن نمینمود.
آیا متوسل شدن به نماینده مجلس همشهری خود و همچنین یکی از اعضای هیات علمی که در خارج از دانشگاه مسئولیت دارد و شائبه آن همهجا به گوش میرسد برای تحت فشار قرار دادن تاجگردون برای مهلت چندماهه برای عدم تغییر ارزش آن را دارد؟
اصلاحطلبان به رئیس اعتماد ندارند و نمیشود هم اعتماد داشت، اصولگرایان هم از وی رانده شدهاند، تا آقای رئیس خود را در یک بازی باخت-باخت قرار داده باشد و پایان علمی و دانشگاهی خود را با دست خود امضا کرده باشد.
گفتنی است این مطلب نافی خدمات مسئولان دانشگاه یاسوج نیست و این پایگاه خبری آمادگی درج جوابیه مسئولین آن دانشگاه را دارد.