یادداشتی از احسان خانمحمدی
حلقهی مفقودهی وحدت؛ از کهگیلویه و بویراحمد تا خاورمیانه / چرا این استان تاکنون رنگ توسعه را به خود ندیده است؟
8 مهر 1403 ساعت 12:14
وحدت و همدلی نهتنها حلقه مفقوده کهگیلویه و بویراحمد برای توسعه و رفاه است بلکه از ضروریات کل جامعه و حتی خاورمیانه است.
یادداشتی از احسان خانمحمدی| تاریخ جوامع مختلف نشان داده تنها در وحدت و همدلی است که میتوان به توسعه رسید. البته شاید بتوان با خودکامگی برای مدت کوتاهی، رشد کرد، اما این رشد پایدار نیست و به توسعه نمیرسد. نمونه عالی آن شوروری است که هر چند در برخی از شاخصها به رشد چشمگیری رسید، اما آن رشد پایدار نبود و به دلیل شکنندگیای که داشت، به سرعت دود شد و به هوا رفت. از طرف دیگر در جامعه ایران، هر زمان وحدت گسترده شکل گرفته ما شاهد حماسههای متعددی بودهایم. در جریان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ اگر امام خمینی (ره) وحدت ایجاد نمیکرد، انقلاب یا اتفاق نمیافتاد و یا مسیر آن با آنچه که امروز میبینیم متفاوت میشد. امام خمینی (ره) در آن سالها توانست همه را زیر یک چتر واحد و فراگیر جمع کند و با وحدت کلمه مانع از ریزشهای انقلابی علیه نظام پهلوی شود.
در نهایت میتوان گفت یکی از عوامل اساسی در پیروزی انقلاب اسلامی، وحدت بود. وحدتی که شکل گرفته بود در سالهای بعد ادامه داشت و در ایام جنگ نیز خود را نشان داد. در هشت سال جنگ تحمیلی، گروهها و اقشار مختلف با رویکردهای متفاوت، زیر یک پرچم واحد جمع شده و علیه یک متجاوز خارجی با یکدیگر متحد بودند. تمام آن حماسهها بدون اتحاد و همدلی امکانپذیر نبود. هر چند به دلیل تغییراتی که در طول سالهای گذشته در جامعه بهوجود آمده، دیگر همچون گذشته اتحاد و یکپارچگی مشاهده نمیشود، اما باز هم برای رسیدن به حماسه در ابعاد مختلف، نیازمند وحدت و یکپارچگی هستیم. نکته مهم اینجاست که چنین وحدتی باید از سطح خرد شروع شود و به سطح کلان برسد. در استانها چنانچه مدیران بتوانند وحدت ایجاد کنند سرجمع در کل کشور نیز شاهد وحدت اجتماعی فراگیر خواهیم بود.
در کهگیلویه و بویراحمد هر چند برخی از شاخصها نشان از وجود وحدت در سطح استان میدهند که نمونه عالی آن شرکت گسترده مردم عزیز در انتخابات است، اما در سالهای اخیر بهدلیل برخی از رفتارهای ناصواب شاهد کاهش وحدت بهویژه در نظام اداری استان هستیم. کهگیلویه و بویراحمد از نظر توسعه یکی از کمبرخوردارترین استانهای کشور است. از نظر راههای ارتباطی که یکی از اصلیترین شاخصهای توسعه است، وضعیت استان نامطلوب است. جادهها اغلب استاندارد نیستند و ما روزانه شاهد سوانح رانندگی و مرگ و میر ناشی از تصادفات هستیم. از یک طرف راه و شهرسازی دخیل است که قصورش را گردن راهداری میاندازد و از طرف دیگر راهداری مدعی است تا راه و شهرسازی شرایط اولیه را فراهم نسازد کار چندانی نمیتواند انجام دهد. برای آنهایی که با ترس و لرز این جادهها را میپیمایند و هر لحظه ممکن است خود یا عزیزانشان در مسیر رفت و آمد پرپر شوند مهم نیست مقصر کیست، آنها تنها میخواهند با سلامت از این مسیرها عبور کنند. چنانچه وحدت و همدلی بین این دستگاهها وجود داشته باشد، از شدت این حوادث حتما کاسته خواهد شد.
در داخل شهر نیز ترافیک داد شهروندان را درآورده است. جلساتی در راستای حل مسأله ترافیک برگزار میشود، اما دستگاههای دخیل یکدیگر را مقصر جلوه میدهند، بدون آنکه خود وظیفهشان را به درستی انجام دهند. بهعنوان مثال اگر آموزش و پرورش در مسأله مدارس غیرانتفاعی بهدرستی عمل کند، این مدارس در مکانهای مسکونی احداث نمیشوند که به ترافیک منجر شوند. یا اگر شورای ترافیک بر مکان درمانگاهها نظارت داشته باشد و نظام مهندسی و شهرداری در مسأله حذف پارکینگ مجموعههای مسکونی نظارت بیشتری کنند، اینچنین شاهد ترافیک نخواهیم بود. در مسألهای همچون ترافیک اگر وحدت بین دستگاهی وجود داشته باشد و دستگاههای مختلف جزیرهای عمل نکنند میتوان امیدوار به کاهش ترافیک در سالهای آینده بود.
نبود وحدت بهویژه خود را در عزلونصبها و استخدامیها نشان میدهد. بارها دیده شده افرادی بهعنوان مدیرکل، رئیس و معاون منصوب شدهاند که شایستگی پست مورد نظر را نداشتهاند. حتی این افراد با گفتمان دولت حاکم نیز همسو نبودهاند. وحدت زمانی خود را نشان میدهد که از همه سلایق سیاسی فقط بر اساس شایستگی، تعهد و تخصص منصوب شوند. همین پدیده را میتوان در استخدامیها نیز مشاهده کرد. گاهی افرادی استخدام میشوند که تنها وجه ممیزهشان نزدیکی به دالانهای قدرت است.
ازاینرو، بیکاری افراد شایسته موجب ایجاد احساس تبعیض و عدم اعتماد به نظام اداری و در نتیجه کاهش وحدت اجتماعی در سطح استان میشود. افرادی که به حقشان نرسیدهاند اینگونه استدلال میکنند که تنها افراد متنفذ و طایفههای خاصی میتوانند شاغل شوند. این احساس سرمایه اجتماعی را نیز بر باد میدهد.
اخیرا حواشی متعددی در مورد آزمون استخدامی طرح شهید زینالدین در کهگیلویه و بویراحمد شنیده میشود. حتی گفته میشود شکوشبهاتی در مورد انتقال سؤالات این آزمون از شیراز به یاسوج وجود دارد. این حرفوحدیثها و این داستانها در صورت صحت، تیشه به ریشه سرمایهای است که در طول دهههای گذشته در استان انباشته است.
دولت سیزدهم در زمینه مشاغل خانگی و پرداخت وامها طرح مطلوبی ریخت. اما در کهگیلویه و بویراحمد، بعضاً وامها و تسهیلات مشاغل خانگی به انحراف رفتند و تقریبا اغلب این وامها صرف اهداف مورد نظر نشدند. از طرفی برخی افراد شاغل نیز اقدام به دریافت این وام کردند که همین عامل احساس نارضایتی گستردهای به دنبال داشت.
اما یکی از مهمترین نمودهای عدم وحدت، گزارشهای تخریبیای است که علیه سرمایههای انسانی کهگیلویه و بویراحمد نوشته میشوند. کافیست کسی پستی بگیرد تا سیل بیانیه، گزارش و تخریب علیه او سرازیر شود. گویا گزارشنویسان اندک تأملی روی این مسأله نمیکنند اگر یک هماستانی پست گرفت میتواند برای کل استان مفید باشد.
از طرف دیگر، بسیاری از سرمایهگذارانی که وارد استان میشوند در کمترین زمان منصرف شده و سرمایهشان را به استانهای دیگر منتقل میکنند. آنهایی هم که میمانند آنقدر اذیت میشوند تا اینکه آن ماندن تبدیل به آخرین حضورشان در استان شود. معدود افرادی هم که میمانند استثنا هستند.
این تخریبها، گزارشها و مانعتراشیها خود را در موضوعات مختلف نشان میدهد. حتی زمانی که سدی میخواهد احداث شود، یا جادهای کشیده شود نیز چنددستگی را میتوان دید.
گفتنی است که وحدت از اجتماعهای کوچک شکل گرفته و در ادامه کل جامعه را فرامیگیرد. در زمانهای که از عدم وحدت، بوی جنگ خاورمیانه را فراگرفته است، نیاز به وحدت و همدلی فراگیر بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
کد مطلب: 491165