تاریخ انتشار
يکشنبه ۱ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۱۸
کد مطلب : ۴۹۰۹۱۴
مصائب سقط جنین در ایران؛ از سقط در خانه با 30 میلیون تا خطر مرگ
زیر پوست آمارهای «سقط جنین» در ایران
۰
کبنا ؛ فاطمه محمدبیگی، رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی، اخیرا گفته است: "اگر بخواهیم ماجرای سقط جنین را با جنگ غزه مقایسه کنیم باید بدانیم هر یک ماه یکبار معادل تعداد شهدای جنگ غزه، سقط جنین در کشور رخ میدهد." وی در بخش دیگری از سخنان خود اشاره کرده که ۸۰ درصد سقطها توسط خود خانوادهها یا در منزل و به وسیله داروهای شیمیایی انجام میشود و ۲۰ درصد آن در حوزه سلامت رخ میدهد.
به گزارش کبنا، این سخنان محمدبیگی که البته با ارائه آمار رسمی و در دسترس، از سوی وی همراه نبود، در شرایطی مطرح میشود که مدتهاست مسئله نرخ رشد منفی جمعیت کشور و پایین بودن تمایل خانوادهها به فرزندآوری نیز در کانون توجه قرار دارد. مسئله پیری جمعیت ایران و تبعات اقتصادی و اجتماعی این موضوع نیز از دیگر مسائلی است که گرچه بارها در سخنان مسئولان مطرح شده، اما عملا تغییر بزرگی رخ نداده است.
با استناد به سخنان رئیس فراکسیون زنان مجلس، پرسش اول این است که چرا این اطلاعات به لحاظ آمار و ارقام و به شکل رسمی در دسترس عموم پژوهشگران و علاقهمندان به حوزه مطالعات زنان و خانواده قرار نمیگیرد و چرا در کشور ما نرخ سقط جنین بالا است؟
بدون اطلاعات و آمار دقیق نمیشود طرح مسئله مطرح کرد
سعید معیدفر، جامعهشناس و عضو انجمن جامعهشناسی ایران در گفتوگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است و میگوید: «وقتی چنین مسئلهای طرح میشود و گفته میشود که این تعداد سقط جنین رخ میدهد، خود، محل اشکال است، چرا که نه اطلاعاتی در دست داریم، نه آمارهای دقیقی داریم. با این شیوه که اصلا نمیشود درباره هیچ موضوعی صحبت کرد. نمیشود که عدهای به دادههای کشور دسترسی نداشته باشند و نامحرم باشند و برای عدهای، بهترین دادهها در دسترس باشد. برخی افراد نیز از چنین وضعیتی سوءاستفاده میکنند و بر اساس اولویتها و سلایق خود طرح مسئله میکنند. آیا واقعا مسئله کشور ما هم اکنون سقط جنین است؟ این نماینده مجلس اصلا با چه رویکردی این موضوع را مهم میداند؟ بنابراین موضوع اول، اهمیت این موضوع است. آیا سقط جنین واقعا مسئله مهمی است یا خیر. ضمن این که در حوزه مسائل زنان نیز نمیتوان به راحتی اظهارنظر کرد و باید با رویکردهای مختلفی به مسائل زنان، جنین، زنانگی، سقط جنین و امثالهم پرداخت.»
وی افزود: «نکته مهمی که این نماینده نادیده میگیرد این است که اصلا چرا شرایط به سمتی است، که افراد علاقه خود به فرزندآوری را به طور کامل از دست دادهاند؟ یا پرسش دیگر این که آیا جامعه و زیرساختهای آن برای تولد کودک آماده است؟ والدین این روزها نه فقط به شادی لحظهای فرزندآوری، بلکه به آینده فرزند خود هم فکر میکنند و نگرانیهای مرتبط با آینده فرزندان، بیش از سالهای گذشته پررنگ شده است. به همین دلیل است که برخی تصمیم به ختم بارداری میگیرند. اما در برابر این طرز تفکری که برای سقط جنین تصمیم میگیرد، مسئله حق جنین نیز مطرح است. درواقع این جنین هم حق حیات دارد و با سقط جنین، حق حیات جنین سلب میشود. در این مرحله است که یک مسئله بسیار مهم بار دیگر پررنگ میشود، آن هم حق رفاه و آسایش جنین است. به هر حال جنینی که قرار است به دنیا بیاید نیاز به شرایط پایدار و آرامش دارد. این پارادوکسها باید به دقت بررسی و در جامعه ایرانی پاسخ داده شوند.»
جامعه ناامید و غیر همبسته
این جامعه شناس در ادامه گفت: «وقتی حتی پدر و مادر هم یک جنین را پس میزنند و نمیخواهند، در اغلب موارد، آینده روشنی در انتظار جنین نیست. خانم نماینده مجلس طرفدار موضوع حق جنین و افزایش جمعیت هستند، اما باید در کنار این ایده، با صراحت روشن کنند که برای آینده جنینها چه تمهیداتی اندیشیده شده است. هم اکنون بسیاری از خانوادهها در شرایط سخت زندگی میکنند و فرزندان آنها نیز در سختترین وضعیت بزرگ میشوند. این نکته هم مهم است که اغلب خانوارهایی که در شرایط سخت معیشتی زندگی میکنند، در مناطقی هستند که سرشار از آسیبهای اجتماعی و مشکلات بزه است. افزون بر اینها مشکلات زیست محیطی، فرونشست زمین، بحرانهای اجتماعی از اعتیاد تا فساد و سرقت و کودکان کار نیز جامعه را در مقیاس بزرگ تهدید میکند. با این شرایط، باید این پرسش توسط مسئولان پاسخ داده شود که برای حفظ حیات جنین و ایجاد آیندهای روشن برای فرزندان کشور، دقیقا چه برنامهای دارند؟»
وی افزود: «متاسفانه برخی از افرادی که در مسند تصمیم گیری قرار دارند، هیچ تعریف دقیقی از وضعیت کشور ندارند و صرفا یک آرمان را مطرح و از آن دفاع میکنند، ان هم بدون فراهم کردن لوازم تحقق این آرمان. چه بخواهیم و چه نخواهیم هم اکنون آمار سقط جنین به گفته همین نماینده در کشور ما بالاست، درست است که این اقدام در کشورما قانونی نیست، اما به شکل غیرقانونی انجام میشود و والدینی که در کشور ما خواه مشروع و خواه نامشروع، فرزنددار میشوند، این کودک را نمیخواهند و با هر ترتیب ممکن اجازه نمیدهند فرزندشان حیات پیدا کند. چرا این والدین از آینده کودک چشم انداز مثبتی ندارند؟ اگر قرار است آرمان فرزندآوری و حفظ حیات جنین محقق شود، اول باید رضایت اجتماعی، امید و انگیزه افراد افزایش پیدا کند. واقعیتها و آمار و ارقام موجود به شکلی است که گویی میزان رضایت اجتماعی و انگیزه و امید افراد هر روز به سقوط نزدیک است. مردم به شدت از زندگی روزمره خود ناراضی هستند. رفع این نارضایتیها در کدام بخش از آرمانهای این نماینده قرار دارد؟ ما مردم را به شکل پراکنده و تکه تکه میخواهیم نه افراد منسجم و همبسته. امیل دورکایم در بحث خودکشی میگوید اگر میخواهید ببینید چرا در یک جامعه خودکشی زیاد است، ابتدا بررسی کنید میزان همبستگی اجتماعی در آن جا چطور است و میزان خودکشی ارتباط با ضعف همبستگی اجتماعی دارد و اتفاقا همین را میتوان درباره فرزندآوری مطرح کرد. وقتی خود فرد نه همبستگی و نه امید دارد، چرا باید فرزندآوری کند؟ اگر قرار است میزان سقط جنین کاهش پیدا کند با اقدامات قانونی و امنیتی نمیشود کاری کرد. باید امید و رضایت را ارتقا داد. نق زدن و بیان کردن آرمانها بدون نقشه علمی هیچ سودی نخواهد داشت، حتی اگر این نق زدنها و آرمانها درست باشد. ریشه عدم فرزنداوری یا سقط جنین به همان نابهنجاریهایی بر میگردد که همین افراد باید اصلاح و درست کنند. شاید این نمایندهها نق میزنند و شعار میدهند تا رانت و تشویق دریافت کنند، در غیر این صورت صحبتهای اینچنینی هیچ سودی برای کشور ندارد.»
مصائب سقط جنین در ایران؛ از سقط در خانه با 30 میلیون تا خطر مرگ
این درحالیاست که رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت اعلام کرد که روزانه 1000 نفر در کشور سقط جنین میکنند. اما آیا این آمار واقعیت دارد؟ زنان برای خاتمهدادن به بارداری چه هزینههایی را پرداخت میکنند؟
اوایل سال گذشته بود که سقط جنین غیرقانونی شد و پدرام پاکآیین، سخنگوی وزارت بهداشت، اعلام کرد که سقط جنین جرمانگاری شده است. چندی بعد هم مشخص شد که اگر آزمایش بارداری فردی مثبت شود، نام او در سامانه ثبت و تا وضع حمل رصد میشود. در این صورت اگر سقط جنین، چه به صورت عمدی یا چه به صورت غیرعمدی اتفاق بیفتد وزارت بهداشت پیگیری میکند.
ممنوعیت سقط جنین در کشور با این هدف اعمال شد که آمار سقط جنین در کشور کاهش و به تبع آن جمعیت افزایش یابد. تیرماه سال 1401، صالح قاسمی، دبیر شورای راهبردی جمعیت استان تهران درباره آمار سقط جنین کشور به «ایسنا» گفته بود که سالانه 370 هزار سقط در کشور داریم که اغلب آنها غیرقانونی است.
صابر جابری، رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت نیز به تازگی در یک برنامه تلوزیونی گفت که روزانه 1000 سقط جنین در کشور انجام میشود. به عبارتی سالانه حدود 360 هزار سقط جنین در کشور صورت میگیرد. اگر مبنا را همین آمارهای مقامات رسمی قرار دهیم، میتوان گفت که ممنوعیت و جرمانگاری به کاهش آمار کمکی نکرده است.
دلایل اصلی سقط جنین در کشور
با توجه به غیرقانونی بودن سقط جنین در کشور، وزارت بهداشت چگونه به چنین آماری دست پیدا کرده است؟
صابر جابری، رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با «اکوایران» توضیح داد: «این آمار بر اساس برآوردها و مطالعاتی که به صورت میدانی جمعآوری شده است، منتشر شد و آمار دقیق و مستندی برای این مسأله وجود ندارد. برای مثال، به صورت پرسشنامهای از افراد سوال میشود که آیا سقط عمدی انجام دادهاید؟ آیا از نزدیکان خود فردی را میشناسید که سقط جنین عمدی انجام داده باشد؟ به عبارتی دیگر، این اطلاعات با روشهای مختلف آماری به دست ما رسیده است.»
رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت با تاکید براینکه این آمار تنها شامل سقط عمدی جنین است، گفت: «براساس مطالعات، سقط عمدی جنین سه علت اصلی و پرتکرار دارد؛ نخستین دلیل نخواستن فرزند بیشتر تحت تاثیر شعارهای تنظیم خانواده، دومین علت مسائل اقتصادی و سومین علت هم بدموقع بودن بارداری شناسایی شده است.»
او با اشاره به آثار سوء سقط جنین بر سلامت زنان باردار گفت: «آثار مخرب سقط جنین از آثار روانی آغاز میشود و حتی در مواردی به مرگ مادر منجر میشود. اما این آثار مخرب سقط غیرقانونی باعث نمیشود که فرآیند سقط قانونی شود و مراکزی برای آن به مردم معرفی شود؛ چراکه سقط جنین غیرقانونی، غیراخلاقی و متضاد با اصول دینی است.»
مصائب سقط غیرقانونی
همانطور که پیش از این به آن اشاره شد، سقط غیرقانونی جرمانگاری شده و حالا زنان باردار به دلایل مختلف به صورت غیرقانونی اقدام به سقط جنین میکنند که این میتواند خطراتی برای آنها داشته باشد. اما این پرسش هم مطرح است که فرآیند سقط غیرقانونی جنین در کشور چگونه است؟
با گشتی در فضای مجازی میتوان افرادی را پیدا کرد که کار سقط جنین به صورت غیرقانونی انجام میدهند؛ البته پزشک بودن یا نبودن آنها جای ابهام دارد. این افراد برای سقط جنینهای کمسن قرصهای سقط تجویز و برای جنینهای بزرگتر عمل سقط و حتی زایمان زودرس در خانه را پیشنهاد میکنند.
برخی از کسانی که به صورت غیرقانونی فعالیت دارند، میگویند که هزینه سقط باتوجه به سن جنین و محل زندگی زنان متفاوت است. یک اکانت تلگرامی که به عنوان دکتر زنان فعالیت میکند، میگوید که برای سقط جنینهای بالای پنج ماه 30 میلیون تومان دریافت میکند و در هنگام زمان سقط مامای دارای مدرک نظام پزشکی به خانه زنان باردار میفرستد تا فرآیند سقط انجام شود. برخی هم با قیمتهای کمتر کار را انجام میدهند؛ از 10 میلیون گرفته تا 20 میلیون.
یک متخصص زنان و زایمان در گفتوگو با اکوایران میگوید کار غیرقانونی هیچ محدودیتی ندارد؛ ممکن است افراد در یک زیرزمین غیربهداشتی عمل سقط را انجام دهند یا به خانه زنان باردار مراجعه کنند. البته در این میان دلالانی هستند که قرصهای سقط جنین را به زنان میفروشند. مشکل اصلی سقطهای غیرقانونی، غیراصولی بودن آن است. در واقع هیچ پروتکل درمانی یا استریل شدن محیطی و تجهیزاتی رعایت نمیشود.
او میگوید بارها دیدهام که همین سقطهای غیرقانونی به صورت اصولی انجام نشدهاند و حتی جنین به صورت کامل از بدن مادر خارج نشده و بقایای بارداری مشاهده میشود. در این شرایط بیمار با خونریزی شدید به بیمارستان مراجعه میکند. خارج از بحث مشکلات روانی و عفونتی که برای مادر پیش میآید، احتمال مرگ و عوارض جبران ناپذیر، مانند هیسترکتومی (برداشتن رحم با جراحی) وجود دارد.
این متخصص زنان میگوید افرادی که عمل سقط را انجام میدهند، به دلیل غیرقانونی بودن آن هیچ تعهدی به بیمار ندارند و حتی گاهی هنگام تشدید خونریزی بیمار را در همان محیط رها میکنند. باید به این نکته توجه کرد که زنان در برخی اوقات نیاز به تزریق خون دارند و تزریق خون و فراوردههای خونی هم تنها در بیمارستانها و با اصول علمی صورت میگیرد و در برخی شرایط هم کاهش شدید فشار خون و کم خونی شدید ناشی از سقط به اختلال عملکرد مغزی، قلبی و گاهی ایست قلبی منجر میشود.
او تاکید میکند که افرادی که این عملها را انجام میدهند متخصص نیستند؛ یا ماماهایی هستند که پیشتر در بیمارستانها کار میکردند یا بهیار یا حتی کمکبهیار بیمارستانهای قدیمیاند. هر دو گروه هم به صورت تجربی و محدود با مشاهده این عملها را یادگرفتند و توانایی کنترل عوارض این فرآیند خطرناک را ندارند. اگر سازوکار قانونی در کشور وجود داشته باشد، این اتفاقات رخ نمیدهد و افراد باردار تن به این اتفاقات تلخ نمیدهند و با نظارت پزشکان متخصص زنان و زایمان قطعا عوارض بسیار کاهش مییابد.
جامعهشناسان بر این باورند تا زمانیکه نیاز و تقاضا برای سقط جنین وجود داشته باشد، راههای غیرقانونی و زیرزمینی هم برای آن ساخته میشود. در این میان زنانی که وضعیت مالی بهتری دارند در شرایط امن و بهداشتی به بارداری خود خاتمه میدهند، ولی زنان کمبرخوردار از نظر مالی ممکن است به راههایی متوسل شوند که سلامت آنها به خطر بیفتد. در نتیجه باید به فکر راهکارهای موثر بود؛ هم برای کاهش آمار فزاینده سقط جنین و هم برای امنیت سلامت زنان بارداری که قصد خاتمه دادن به بارداریشان دارند.
به گزارش کبنا، این سخنان محمدبیگی که البته با ارائه آمار رسمی و در دسترس، از سوی وی همراه نبود، در شرایطی مطرح میشود که مدتهاست مسئله نرخ رشد منفی جمعیت کشور و پایین بودن تمایل خانوادهها به فرزندآوری نیز در کانون توجه قرار دارد. مسئله پیری جمعیت ایران و تبعات اقتصادی و اجتماعی این موضوع نیز از دیگر مسائلی است که گرچه بارها در سخنان مسئولان مطرح شده، اما عملا تغییر بزرگی رخ نداده است.
با استناد به سخنان رئیس فراکسیون زنان مجلس، پرسش اول این است که چرا این اطلاعات به لحاظ آمار و ارقام و به شکل رسمی در دسترس عموم پژوهشگران و علاقهمندان به حوزه مطالعات زنان و خانواده قرار نمیگیرد و چرا در کشور ما نرخ سقط جنین بالا است؟
بدون اطلاعات و آمار دقیق نمیشود طرح مسئله مطرح کرد
سعید معیدفر، جامعهشناس و عضو انجمن جامعهشناسی ایران در گفتوگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است و میگوید: «وقتی چنین مسئلهای طرح میشود و گفته میشود که این تعداد سقط جنین رخ میدهد، خود، محل اشکال است، چرا که نه اطلاعاتی در دست داریم، نه آمارهای دقیقی داریم. با این شیوه که اصلا نمیشود درباره هیچ موضوعی صحبت کرد. نمیشود که عدهای به دادههای کشور دسترسی نداشته باشند و نامحرم باشند و برای عدهای، بهترین دادهها در دسترس باشد. برخی افراد نیز از چنین وضعیتی سوءاستفاده میکنند و بر اساس اولویتها و سلایق خود طرح مسئله میکنند. آیا واقعا مسئله کشور ما هم اکنون سقط جنین است؟ این نماینده مجلس اصلا با چه رویکردی این موضوع را مهم میداند؟ بنابراین موضوع اول، اهمیت این موضوع است. آیا سقط جنین واقعا مسئله مهمی است یا خیر. ضمن این که در حوزه مسائل زنان نیز نمیتوان به راحتی اظهارنظر کرد و باید با رویکردهای مختلفی به مسائل زنان، جنین، زنانگی، سقط جنین و امثالهم پرداخت.»
وی افزود: «نکته مهمی که این نماینده نادیده میگیرد این است که اصلا چرا شرایط به سمتی است، که افراد علاقه خود به فرزندآوری را به طور کامل از دست دادهاند؟ یا پرسش دیگر این که آیا جامعه و زیرساختهای آن برای تولد کودک آماده است؟ والدین این روزها نه فقط به شادی لحظهای فرزندآوری، بلکه به آینده فرزند خود هم فکر میکنند و نگرانیهای مرتبط با آینده فرزندان، بیش از سالهای گذشته پررنگ شده است. به همین دلیل است که برخی تصمیم به ختم بارداری میگیرند. اما در برابر این طرز تفکری که برای سقط جنین تصمیم میگیرد، مسئله حق جنین نیز مطرح است. درواقع این جنین هم حق حیات دارد و با سقط جنین، حق حیات جنین سلب میشود. در این مرحله است که یک مسئله بسیار مهم بار دیگر پررنگ میشود، آن هم حق رفاه و آسایش جنین است. به هر حال جنینی که قرار است به دنیا بیاید نیاز به شرایط پایدار و آرامش دارد. این پارادوکسها باید به دقت بررسی و در جامعه ایرانی پاسخ داده شوند.»
جامعه ناامید و غیر همبسته
این جامعه شناس در ادامه گفت: «وقتی حتی پدر و مادر هم یک جنین را پس میزنند و نمیخواهند، در اغلب موارد، آینده روشنی در انتظار جنین نیست. خانم نماینده مجلس طرفدار موضوع حق جنین و افزایش جمعیت هستند، اما باید در کنار این ایده، با صراحت روشن کنند که برای آینده جنینها چه تمهیداتی اندیشیده شده است. هم اکنون بسیاری از خانوادهها در شرایط سخت زندگی میکنند و فرزندان آنها نیز در سختترین وضعیت بزرگ میشوند. این نکته هم مهم است که اغلب خانوارهایی که در شرایط سخت معیشتی زندگی میکنند، در مناطقی هستند که سرشار از آسیبهای اجتماعی و مشکلات بزه است. افزون بر اینها مشکلات زیست محیطی، فرونشست زمین، بحرانهای اجتماعی از اعتیاد تا فساد و سرقت و کودکان کار نیز جامعه را در مقیاس بزرگ تهدید میکند. با این شرایط، باید این پرسش توسط مسئولان پاسخ داده شود که برای حفظ حیات جنین و ایجاد آیندهای روشن برای فرزندان کشور، دقیقا چه برنامهای دارند؟»
وی افزود: «متاسفانه برخی از افرادی که در مسند تصمیم گیری قرار دارند، هیچ تعریف دقیقی از وضعیت کشور ندارند و صرفا یک آرمان را مطرح و از آن دفاع میکنند، ان هم بدون فراهم کردن لوازم تحقق این آرمان. چه بخواهیم و چه نخواهیم هم اکنون آمار سقط جنین به گفته همین نماینده در کشور ما بالاست، درست است که این اقدام در کشورما قانونی نیست، اما به شکل غیرقانونی انجام میشود و والدینی که در کشور ما خواه مشروع و خواه نامشروع، فرزنددار میشوند، این کودک را نمیخواهند و با هر ترتیب ممکن اجازه نمیدهند فرزندشان حیات پیدا کند. چرا این والدین از آینده کودک چشم انداز مثبتی ندارند؟ اگر قرار است آرمان فرزندآوری و حفظ حیات جنین محقق شود، اول باید رضایت اجتماعی، امید و انگیزه افراد افزایش پیدا کند. واقعیتها و آمار و ارقام موجود به شکلی است که گویی میزان رضایت اجتماعی و انگیزه و امید افراد هر روز به سقوط نزدیک است. مردم به شدت از زندگی روزمره خود ناراضی هستند. رفع این نارضایتیها در کدام بخش از آرمانهای این نماینده قرار دارد؟ ما مردم را به شکل پراکنده و تکه تکه میخواهیم نه افراد منسجم و همبسته. امیل دورکایم در بحث خودکشی میگوید اگر میخواهید ببینید چرا در یک جامعه خودکشی زیاد است، ابتدا بررسی کنید میزان همبستگی اجتماعی در آن جا چطور است و میزان خودکشی ارتباط با ضعف همبستگی اجتماعی دارد و اتفاقا همین را میتوان درباره فرزندآوری مطرح کرد. وقتی خود فرد نه همبستگی و نه امید دارد، چرا باید فرزندآوری کند؟ اگر قرار است میزان سقط جنین کاهش پیدا کند با اقدامات قانونی و امنیتی نمیشود کاری کرد. باید امید و رضایت را ارتقا داد. نق زدن و بیان کردن آرمانها بدون نقشه علمی هیچ سودی نخواهد داشت، حتی اگر این نق زدنها و آرمانها درست باشد. ریشه عدم فرزنداوری یا سقط جنین به همان نابهنجاریهایی بر میگردد که همین افراد باید اصلاح و درست کنند. شاید این نمایندهها نق میزنند و شعار میدهند تا رانت و تشویق دریافت کنند، در غیر این صورت صحبتهای اینچنینی هیچ سودی برای کشور ندارد.»
مصائب سقط جنین در ایران؛ از سقط در خانه با 30 میلیون تا خطر مرگ
این درحالیاست که رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت اعلام کرد که روزانه 1000 نفر در کشور سقط جنین میکنند. اما آیا این آمار واقعیت دارد؟ زنان برای خاتمهدادن به بارداری چه هزینههایی را پرداخت میکنند؟
اوایل سال گذشته بود که سقط جنین غیرقانونی شد و پدرام پاکآیین، سخنگوی وزارت بهداشت، اعلام کرد که سقط جنین جرمانگاری شده است. چندی بعد هم مشخص شد که اگر آزمایش بارداری فردی مثبت شود، نام او در سامانه ثبت و تا وضع حمل رصد میشود. در این صورت اگر سقط جنین، چه به صورت عمدی یا چه به صورت غیرعمدی اتفاق بیفتد وزارت بهداشت پیگیری میکند.
ممنوعیت سقط جنین در کشور با این هدف اعمال شد که آمار سقط جنین در کشور کاهش و به تبع آن جمعیت افزایش یابد. تیرماه سال 1401، صالح قاسمی، دبیر شورای راهبردی جمعیت استان تهران درباره آمار سقط جنین کشور به «ایسنا» گفته بود که سالانه 370 هزار سقط در کشور داریم که اغلب آنها غیرقانونی است.
صابر جابری، رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت نیز به تازگی در یک برنامه تلوزیونی گفت که روزانه 1000 سقط جنین در کشور انجام میشود. به عبارتی سالانه حدود 360 هزار سقط جنین در کشور صورت میگیرد. اگر مبنا را همین آمارهای مقامات رسمی قرار دهیم، میتوان گفت که ممنوعیت و جرمانگاری به کاهش آمار کمکی نکرده است.
دلایل اصلی سقط جنین در کشور
با توجه به غیرقانونی بودن سقط جنین در کشور، وزارت بهداشت چگونه به چنین آماری دست پیدا کرده است؟
صابر جابری، رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با «اکوایران» توضیح داد: «این آمار بر اساس برآوردها و مطالعاتی که به صورت میدانی جمعآوری شده است، منتشر شد و آمار دقیق و مستندی برای این مسأله وجود ندارد. برای مثال، به صورت پرسشنامهای از افراد سوال میشود که آیا سقط عمدی انجام دادهاید؟ آیا از نزدیکان خود فردی را میشناسید که سقط جنین عمدی انجام داده باشد؟ به عبارتی دیگر، این اطلاعات با روشهای مختلف آماری به دست ما رسیده است.»
رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت با تاکید براینکه این آمار تنها شامل سقط عمدی جنین است، گفت: «براساس مطالعات، سقط عمدی جنین سه علت اصلی و پرتکرار دارد؛ نخستین دلیل نخواستن فرزند بیشتر تحت تاثیر شعارهای تنظیم خانواده، دومین علت مسائل اقتصادی و سومین علت هم بدموقع بودن بارداری شناسایی شده است.»
او با اشاره به آثار سوء سقط جنین بر سلامت زنان باردار گفت: «آثار مخرب سقط جنین از آثار روانی آغاز میشود و حتی در مواردی به مرگ مادر منجر میشود. اما این آثار مخرب سقط غیرقانونی باعث نمیشود که فرآیند سقط قانونی شود و مراکزی برای آن به مردم معرفی شود؛ چراکه سقط جنین غیرقانونی، غیراخلاقی و متضاد با اصول دینی است.»
مصائب سقط غیرقانونی
همانطور که پیش از این به آن اشاره شد، سقط غیرقانونی جرمانگاری شده و حالا زنان باردار به دلایل مختلف به صورت غیرقانونی اقدام به سقط جنین میکنند که این میتواند خطراتی برای آنها داشته باشد. اما این پرسش هم مطرح است که فرآیند سقط غیرقانونی جنین در کشور چگونه است؟
با گشتی در فضای مجازی میتوان افرادی را پیدا کرد که کار سقط جنین به صورت غیرقانونی انجام میدهند؛ البته پزشک بودن یا نبودن آنها جای ابهام دارد. این افراد برای سقط جنینهای کمسن قرصهای سقط تجویز و برای جنینهای بزرگتر عمل سقط و حتی زایمان زودرس در خانه را پیشنهاد میکنند.
برخی از کسانی که به صورت غیرقانونی فعالیت دارند، میگویند که هزینه سقط باتوجه به سن جنین و محل زندگی زنان متفاوت است. یک اکانت تلگرامی که به عنوان دکتر زنان فعالیت میکند، میگوید که برای سقط جنینهای بالای پنج ماه 30 میلیون تومان دریافت میکند و در هنگام زمان سقط مامای دارای مدرک نظام پزشکی به خانه زنان باردار میفرستد تا فرآیند سقط انجام شود. برخی هم با قیمتهای کمتر کار را انجام میدهند؛ از 10 میلیون گرفته تا 20 میلیون.
یک متخصص زنان و زایمان در گفتوگو با اکوایران میگوید کار غیرقانونی هیچ محدودیتی ندارد؛ ممکن است افراد در یک زیرزمین غیربهداشتی عمل سقط را انجام دهند یا به خانه زنان باردار مراجعه کنند. البته در این میان دلالانی هستند که قرصهای سقط جنین را به زنان میفروشند. مشکل اصلی سقطهای غیرقانونی، غیراصولی بودن آن است. در واقع هیچ پروتکل درمانی یا استریل شدن محیطی و تجهیزاتی رعایت نمیشود.
او میگوید بارها دیدهام که همین سقطهای غیرقانونی به صورت اصولی انجام نشدهاند و حتی جنین به صورت کامل از بدن مادر خارج نشده و بقایای بارداری مشاهده میشود. در این شرایط بیمار با خونریزی شدید به بیمارستان مراجعه میکند. خارج از بحث مشکلات روانی و عفونتی که برای مادر پیش میآید، احتمال مرگ و عوارض جبران ناپذیر، مانند هیسترکتومی (برداشتن رحم با جراحی) وجود دارد.
این متخصص زنان میگوید افرادی که عمل سقط را انجام میدهند، به دلیل غیرقانونی بودن آن هیچ تعهدی به بیمار ندارند و حتی گاهی هنگام تشدید خونریزی بیمار را در همان محیط رها میکنند. باید به این نکته توجه کرد که زنان در برخی اوقات نیاز به تزریق خون دارند و تزریق خون و فراوردههای خونی هم تنها در بیمارستانها و با اصول علمی صورت میگیرد و در برخی شرایط هم کاهش شدید فشار خون و کم خونی شدید ناشی از سقط به اختلال عملکرد مغزی، قلبی و گاهی ایست قلبی منجر میشود.
او تاکید میکند که افرادی که این عملها را انجام میدهند متخصص نیستند؛ یا ماماهایی هستند که پیشتر در بیمارستانها کار میکردند یا بهیار یا حتی کمکبهیار بیمارستانهای قدیمیاند. هر دو گروه هم به صورت تجربی و محدود با مشاهده این عملها را یادگرفتند و توانایی کنترل عوارض این فرآیند خطرناک را ندارند. اگر سازوکار قانونی در کشور وجود داشته باشد، این اتفاقات رخ نمیدهد و افراد باردار تن به این اتفاقات تلخ نمیدهند و با نظارت پزشکان متخصص زنان و زایمان قطعا عوارض بسیار کاهش مییابد.
جامعهشناسان بر این باورند تا زمانیکه نیاز و تقاضا برای سقط جنین وجود داشته باشد، راههای غیرقانونی و زیرزمینی هم برای آن ساخته میشود. در این میان زنانی که وضعیت مالی بهتری دارند در شرایط امن و بهداشتی به بارداری خود خاتمه میدهند، ولی زنان کمبرخوردار از نظر مالی ممکن است به راههایی متوسل شوند که سلامت آنها به خطر بیفتد. در نتیجه باید به فکر راهکارهای موثر بود؛ هم برای کاهش آمار فزاینده سقط جنین و هم برای امنیت سلامت زنان بارداری که قصد خاتمه دادن به بارداریشان دارند.