کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

تحلیلی بر انتخابات کهگیلویه بزرگ؛

سه دلیل عمده برای انفجار سیاسی در کهگیلویه بزرگ

11 آبان 1402 ساعت 13:32

ملت ایران بر اساس اصول ۱۹ تا ۴۳ فصل سوم قانون اساسی، با شرکت در انتخابات، و برگزیدن نمایندگان مجلس شورای اسلامی، رئیس جمهور، نمایندگان خبرگان رهبری و شورا‌های اسلامی شهر و روستا، حقوق خود را استیفا می‌کنند. بر همین اساس، بهتر آن بود که احزاب سیاسی فعال می‌بودند و به جای گروه‌ها و جریان‌هایی که بیشتر منفعت گروهی و تشکیلاتی خود را ملحوظ دارند، منفعت، رفاه و شکوفایی نخبگان را در نظر می‌گرفتند. در آن صورت هم انتخاب‌کنندگان(مردم) متعهد و مشتاق به انتخاب برترین‌ها بودند و هم بر اساس دستور خداوند که می‌فرماید«الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» اجازه حضور در این جایگاه‌های مهم و ارزشمند متعلق به کسی بود که هنر و تخصصی در توسعه داشته باشد. ضمن اینکه، انتخاب شوندگان(نمایندگان) هم در شأن مردم و مملکت می‌بودند.


ملت ایران بر اساس اصول ۱۹ تا ۴۳ فصل سوم قانون اساسی، با شرکت در انتخابات، و برگزیدن نمایندگان مجلس شورای اسلامی، رئیس جمهور، نمایندگان خبرگان رهبری و شورا‌های اسلامی شهر و روستا، حقوق خود را استیفا می‌کنند. بر همین اساس، بهتر آن بود که احزاب سیاسی فعال می‌بودند و به جای گروه‌ها و جریان‌هایی که بیشتر منفعت گروهی و تشکیلاتی خود را ملحوظ دارند، منفعت، رفاه و شکوفایی نخبگان را در نظر می‌گرفتند. در آن صورت هم انتخاب‌کنندگان(مردم) متعهد و مشتاق به انتخاب برترین‌ها بودند و هم بر اساس دستور خداوند که می‌فرماید«الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» اجازه حضور در این جایگاه‌های مهم و ارزشمند متعلق به کسی بود که هنر و تخصصی در توسعه داشته باشد. ضمن اینکه، انتخاب شوندگان(نمایندگان) هم در شأن مردم و مملکت می‌بودند.
یکی از مهمترین دلایل تفاوت ساختاری بین استان‌های برخودار با مناطق کم برخودار مثل استان کهگیلویه وبویراحمد، همین انتخاب‌های تعصبی، قومیتی و احساسی است که فاصله زمانی توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد را با میزان متوسط کشور، بیشتر می‌کند. هنوز پس از ۴۴ سال خدمات شبانه روزی برخی از دولت‌ها و صدالبته نهاد‌های همسو با سند چشم انداز توسعه کشور، اکثریت بخش‌ها و شهرستا‌های استان، در بن بست ارتباطی، تولیدی، خدماتی و مدیریتی گرفتار هستند.
دلیل دیگر آن است که اکثریت تصمیم گیرندگان، عرف خودساخته را مقدم بر قانون کرده‌اند. کسانی که خود باید حراستِ قانون و دین باشند و به عنوان افراد صاحب منسبی که در دانشگاه‌ها، حوزه‌های علمیه، مدیریت‌های اجرایی و کلان استان، مسئولیت دارند، قانون گریزی می‌کنند. این‌ها در عین بی‌لیاقتی که از خود سراغ دارند، فرصت خدمت را از اهل خرد و تدبیر می‌گیرند و به پشتوانه همان تعصبات قومیتی، موتور توسعه و پیشرفت را از حرکت باز می‌دارند.
با این تفاصیل، باید بپرسیم که ملاک انتخاب باید چی باشد؟ به تعبیری باید انفجارِ انتخابِ سیاسی بکنیم.
اگر نگاه ژرف‌اندیشانه‌ای بر ۴۴ سال گذشته داشته باشیم، با حضور چهره‌های مطرح این دوره از انتخاباتِ مجلس شورای اسلامی و فارغ از جوی سیاسی که به سمت چه کسی نشانه رفته است، باید ۳ عامل را ملاک عمل قرار دهیم. به منظور تسریع در نتیجه‌گیری و اطاله نشدن کلام، سه چهره برتر انتخابات اسفند ۱۴۰۲ یعنی حاج آقای موحد، حاج آقای بزرگواری و سردار هاشمی پور را تحلیل می‌کنم؛
۱- بررسی سابقه اجرایی؛
الف) آقا موحد با سابقه ۲۴ سال نمایندگی در شهرستان‌های کهگیلویه بزرگ و بهبهان، جدای از سوابق قضایی‌اش، اثر ماندگار را در حوزۀ اجرایی منطقه ندارند. اگر ۲۰ سال نمایندگی‌اش در کهگیلویه بزرگ را مرور کنیم، می‌بینیم که بخشی از خدمات رفاهی مثل آب و برق و گاز، اکثراً در دوره‌ای بود که جهاد سازندگی و امور عشایری ملزم بودند که مناطق روستایی و محروم منطقه را خدمت بدهند. در احداث و پیگیری مراکز مهم تولیدی و اقتصادی کمترین نشانه‌ای از خدمت‌ایشان را شاهدیم.
ب) حاج آقای بزرگواری با ۸ سال نمایندگی را می‌توان آغاز جهش به سمت توسعه بدانیم. ‌ایشان که بیشترین سابقۀ ثبت نام در انتخابات را دارند، زمانی وارد مجلس شدند که کوشاترین دولت را برای خدمت به مردم داشتیم. یعنی دولتی که هر سال به تمامی استان‌ها سرکشی می‌نمود، از کمترین خدمت هم غافل نبود و به نوعی خدمت به مردم را قداست بخشیده بود.
ج) سردار عدل هاشمی پور، با ۴ سال سابقه نمایندگی، نمادِ واقعی تحولگرایی شد. شاید اگر در یکی از استان‌های برخوردار کشور نماینده می‌شد، مردم از این فرصت گران سنگ، به راحتی نمی‌گذشتند. در این ۴ سال انقلابی صورت گرفت که دیگر قابل تکرار نیست. تسلط و اشراف علمی و اجرایی سردار هاشمی پور برای این همه خدمت در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دلیلی بر متفاوت بودنش می‌باشد. انتقال گاز طولیان به دورأفتاده‌ترین مناطق دیشموک و شکستن اقتدار کوه‌ها، دره‌ها و موانع طبیعی در مسیر این پروژه عظیم استانی، کافی بود تا از او قهرمان ملی برای کهگیلویه بزرگ بسازد. تسریع در ساخت بیمارستان‌های لنده، چرام و بهمئی، احداث چمنهای مصنوعی در بیش از ۱۳ روستای کهگیلویه برزگ، پیشرفت در پتروشیمی دهدشت، تقویت آب‌رسانی به شهرستان‌های چرام، دهدشت و لنده، آب‌رسانی به قلعه رئیسی و دیشموک و ده‌ها پروژه دیگری که مقدماتشان از دوره آقای بزرگواری بود و‌ایشان به اتمام رساندند، یا خود آغاز کرد و به بهره‌برداری رساند و یا با درصد بالایی از پیشرفت به آقای موحد تحویل داد و متأسفانه راکد گذاشته شدند، یعنی مهمترین ملاک انتخاب مردم برای اسفند ۱۴۰۲.
۲- توانمندی خدمت‌گزاری با دولت‌های مخالف و موافق
الف) در بیست سال نمایندگی آقای موحد، ۱۲ سال آن با دولت‌های مرحوم هاشمی و آیت الله رئیسی، یعنی همسویی مرید با مراد بود. کسی که جانثار هر دو آیت الله رئیس جمهور بود، همواره در صورت حضور در صحن علنی مجلس بدون لحظه‌ای فکر کردن و یا ضرورتی برای بررسی و اثبات دلیل، دستشون در تأیید وزرای این دول، بالا بود. به گونه‌ای که می‌توان ادعا کرد که برگه‌های تأیید و همراهی‌ایشان با وزرا، در کشوی میز این دولت بود. پس اگر آن دولت‌ها برای مردم کهگیلویه بزرگ خدمتی انجام ندادند، نه از عدم نیاز مردم بود بلکه از ناآگاهی محض نماینده ما با رؤسای این دولت‌ها بود که ضروری نمی‌دانست. اما در ۸ سال دولت آقای خاتمی، به لحاظ همخویی حاج آقای موحد با رئیسِ دولت گفتگوی تمدن‌ها، به ظاهر عدم همگرایی فکریشان با آقای خاتمی، توجیهی برای ممانعت و عدم همراهی دولت برای خدمت در کهگیلویه بزرگ شد. اما با پذیرایی حاج آقای موحد از رئیس جمهور اصلاحات در منزلشان، دُم خروس بیرون آمد و چهرۀ فریب برملا شد.
ب) یکی از بهترین فرصت‌های خدمت‌رسانی در کهگیلویه بزرگ، بدون شک در دوره ۸ سالۀ نمایندگی آقای بزرگواری بود. دولت آقای احمدی‌نژاد با شعار محرومیت ستیزی، تمام درآمد‌های خالص را به سوی استان‌های محروم گسیل دادند. یعنی اگر‌ یک فرد بی‌اطلاع و بیسوادی هم در مجلس داشتیم، بخش زیادی از این خدمات قابل پیش‌بینی بود. آقای احمدی نژاد آنچنان وقت و توان دولت را برای محرومیت زدایی برنامه‌ریزی کرده بود، که هر لحظه وزرا در چالش خدمت قرار داشتند. گرچه هر هفته آقای بزرگواری را همراه وزرا در کنار طرح‌های مختلف شاهد بودیم، اما عطش دولت برای خدمت به محرومان وصف ناپذیر بود. مصدق این ادعا را در دو سال اول دولت حسن روحانی با دو سال آخر نمایندگی آقای بزرگواری باید جستجو کرد. یعنی جایی که عملاً آقای بزرگورای با رویکرد سیاسی دولت، بایکوت شد. که همین موضوع هم بیشترین تأثیر را در اعلام انصراف از نمایندگی‌ایشان داشت.
ج) در ۴ سال نمایندگی آقای سردار هاشمی پور، بدترین دولت را از نگاه خدمت و توجه به مردم داشتیم. نامگذاری شعار‌های اقتصادی در ۷ سال دولت آقای روحانی و ناتوانی دولت‌شان در تحقق شعار‌های اقتصادی، ۶ سال قفل کردن تمام فعالیت‌ها به‌امید نتیجه گرفتن برجام، تحریم‌هایی که برای برخی از افراد و شرکت‌های مهم وابسته به نظام صورت می‌گرفت، پیری و کهنسالی وزرایی که در آخرین مرحلۀ مصلحت‌اندیشی و رفاه زدگی بودند و از همه مهمتر نگاه حذفی و سلبی که تفکر مدیریتی حاکم بر دولت و مجلس نسبت به نیرو‌های ارزشی، خدمت‌رسان و پاسداران وجود داشت، از دلایل اضمحلال و ناکارآمدی دولت شیخ حسن روحانی بود. اگر ناکارآمدی علمی و بی‌اطلاعی حاج آقای موحد در دولت آقای خاتمی و آقای بزرگواری در دو سال اول دولت آقای روحانی را از همه زویا بویژه تحولگرایی اقتصادی و زیرساختی بررسی کنیم، عیار توانمندی و سیاست دانی آقای سردار هاشمی پور را می‌فهمیم. تحولات کم نظیرشان در حوزه‌های راهسازی، آب و گاز و برق، درمانی و ورزشی، آموزشی و فرهنگی، پتروشمی و معادن، کشاورزی و خدمات، زیارتگاه‌ها و کتابخانه‌های علمی و کلاً استفاده از تمام توانمندی‌های غیر دولتی و خیرین، یعنی انقلاب توسعه با تدبیر و ذکاوت سردار هاشمی‌پور بود.
۳- قانون گرایی و انضباط مدیریتی
اصولی‌ترین نماد قانون‌گرایی نمایندگان مجلس، عمل به رسالت خود یعنی نظارت بر تفکیک و احترام به استقلال قوای سه‌گانه است.
الف) نه تنها در کهگیلویه بلکه در استان و حتی در استان‌های همجوار، غیر ممکن است که جنبنده‌ای باشد و حاج آقای موحد را سناتور حذف شایستگان، اصرار بر انتصاب بستگان و دخالت در مدیریت اجرایی نداند. اصلاً اگر اجازه بازنگری در قانون اساسی را به‌ایشان می‌دادند، بدون شک هم در فصل مربوط به وظیفه نمایندگان تغییر ایجاد می‌کرد و هم وظیفۀ نظارت و قانون‌گذاری را از وظایف مجلس بر می‌داشت. چون از غیبت‌های متعدد و رکوردشکنی‌شان در اکثریت جلسات رسمی مجلس و عدم عضویت‌شان درکمیسیون‌هایی که مؤثر در توسعه زیرساختی برای حوزه انتخابیه، و همچنین کم سوادی‌ایشان در امر قانون‌گذاری و نظارت که گزارشات تأسف باری مشاهده می‌شود. یعنی مردم کهگیلویه بزرگ به این نتیجه رسیده‌اند که عملاً کسی که به وضوع قانون شکنی می‌کند، نمی‌تواند قانون شکنان را مؤاخذه یا نظارت کند. بنابراین همواره بخش زیادی از وقت نمایندگی‌ایشان با وزرا و استانداران در زمینه انتصابات‌فامیلی و قبیله‌ای گذشته است.
ب) حاج آقای بزرگواری نیز در دورۀ ۸ سالۀ خود، برای بستگان و هم کیشان سیاسی‌اش سنگ تمام گذاشتند. حتی در دولت آقای روحانی نیز به واسطه حضور آقای مهندس موسی خادمی استاندار هم طایفه‌ای، برای بستگان اصلاح طلب، پیشقدم بود.
ج) شاید کسانی بر این باور باشند که سردار هاشمی‌پور به جهت عدم همراهی سیاسی با دولت روحانی، نتوانستند که از دوستان سیاسی خود در پست‌های مدیریتی استفاده کنند. اما آنچه حقیقت دارد این است که به واسطه حضور بیش از ۳۰ سال فرماندهی جنگ و سپس مدیریت قرارگاه خاتم و دیگر مسئولیت‌های مدیریتی، به یک رسالت اکتفا می‌کرد و آن هم تلاش و مجاهدت برای رسیدن به نتیجه مطلوب و صد البته با بهره‌گیری از توان جوانان و نخبگان جنگ و سپس سازندگی بود. در این راستا، جهت‌گیری‌های سیاسی، منطقه‌ای، قومیتی، دینی و نژادی هیچ اثری نداشت. بکارگیری بیش از هزاران جوان تحصیلکرده و متخصص در رشته‌های فنی و صنعتی و البته دیگر دانش آموختگان دانشگاهی، در مناصب مختلف فرماندهی جنگ و حوزه‌های سازندگی، رسیدن به نتیجه احسن را از سردار هاشمی پور انتظار می‌رود نه قانون گریزی را. بنابراین در دوران ۴ ساله نمایندگی مردم، هیچگاه فرصت خدمت را فدای معامله‌گیری با برخی سیاسیون نکردند و افسار طمع و ریاست طلبی را به گردن اهلش انداختند.
توجه به همین ۳ عامل، تمامی بدبختی‌ها و مظالم وارد شده بر کهگیلویه بزرگ را همچون فیلمی کوتاه در برابر دیدگانمان به حرکت در می‌آورد. پس از آنکه مردم کهگیلویه بزرگ، به هر دلیلی ترمز قطار توسعه و پیشرفت را در سال ۱۳۹۸ کشیدند و ۴ سال خانواده محوری و جهش خانوادگی را با تمام وجود خود لمس کردند، دیدگان را باید شست، آستین‌ها را بالا زد و گلو تازه کرد و راه نیمه تمام را دوباره رفت.
به هنر کار برآید به سخندانی نیست...
 


کد مطلب: 468791

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/report/468791/سه-دلیل-عمده-انفجار-سیاسی-کهگیلویه-بزرگ

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1