تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۳ تير ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۱۳
کد مطلب : ۴۶۴۳۳۵
یادداشت؛
میراث انتخابات در کهگیلویه و بویراحمد
علی خرم
۵
کبنا ؛علی خرم - کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دموکراسی حکومتی مبتنی بر آراء و افکار عمومی است. «انتخابات در دموکراسیهای امروز در حقیقت مهمترین وسیلهٔ افکار عمومی و خواستها و ترجیحات مردم است». متداولترین شکل مشارکت سیاسی شهروندان، رأی دادن است. پروفسور بشیریه معتقد است: «انتخابات در دموکراسیها شیوه یِ معمولیِ تغییر در هیأت حاکمه و دست به دست شدن قدرت میان احزاب سیاسی است».
بنابراین انتخابات به عنوان فیلتری در نظامهای دموکراتیک و مردم سالار است که به شیوهای مسالمتآمیز باعث گردش نخبگان سیاسی و مانع استبداد و تمرکز قدرت برای مدت طولانی در دست جناح و اشخاص خاص میگردد.
انتخابات پروسهای است که باید از طریق آن افراد متخصص، متفکر، کاردان، متعهد و متعمِّل با تکیه بر آرای عمومی راهی مناصب معیَّن شوند.
با این مقدمات، تجربهی نزدیک به نیم قرن برگزاری انتخابات در کهگیلویه و بویراحمد، پُرترهای مخدوش در فرهنگ سیاسی بر جای گذاشته است. تأثیری که باعث کج روی اجتماعی در فرایند جامعهپذیری سیاسی شده است.
موارد زیر از مهمترین میراث انتخابات در این خطّه میباشد.
۱_فروکاهی اخلاقی: «اخلاق متعالی مردم از عوامل جدایی ناپذیر موفقیت دموکراسی است». کاندیدها به جای رقابت سالم و صحیح با تکیه بر ارائهی برنامهها و راهکارها جهت جذب آراء، مبارزات پر تزویر و بهتانآمیزی در جریان انتخابات به راه میاندازند که به باور اجتماعی مردم لطمات قابل ملموسی وارد میکند و جامعه و ذهنیت اجتماعی را دچار فروکاهی و فروریختگی اخلاقی میکند.
۲_تعصّبات قومی و قبیلهای: انتخابات فرصت مغتنمی است که مردم فارغ از سنّتهای غلط و کهنه، بااندیشهای آزاد بتوانند نمایندگان خود را راهی مجلس کنند و با انتخاب خود پشت پا به تعصبات قومی و عشیرهای ریشه دارِ بومی بزنند. روی کار آمدن نمایندگان و کاندیدهای این دیار، نه تنها باعث فراموشی این سنّتهای غلط و خطرناک نشد بلکه با شیوهای جدید تئوریزه، تقویت، بازسازی و به عنوان یک سنت سیاسی پیریزی شده است.
۳_مطبوعات و رسانههای وابسته:
والتر لیپمن، پدر روزنامهنگاری مدرن: «مطبوعات آزاد را کتابِ مقدس دموکراسی»* میدانست. تأمین مالی مطبوعات، رسانهها و سایتهای خبری توسط کاندیدها و لیدرهایشان، که قارچ گونه رشد کرده و دائم در حال افزایشاند، نه تنها رسالت رسانه و خبر را زیر سؤال میبرد بلکه با تخمیر افکار عمومی به طور مداوم به اشباع اطلاعات و شعارهای کاذب در ذهن مخاطب میپردازند. ارتزاق مالی رسانهها از جانب محافل مشخص سیاسی و عدم نهاد نظارتکننده یِ مصمّم بر عملکرد آنها، باعث عدم دسترسی شهروندان به اطلاعات آزاد و موثّق کاندیدها در ایام انتخابات میشود.
۴_خرید و فروش رأی: فقر در تمامی ابعادش، باعث شده که رأی به کالایی قابل فروش تبدیل شود. ایام منتهی به انتخابات فرصتی است که هر کس بهایِ نسیه یا نقدِ انگشت سبّابه را بگیرد. اقلیت، دلخوش به پُستها و مناصب جدیدِ رفیع شدهاند. جوانان به قیمت فرصت شغلی و عوام به نان شبی دلخوشاند.
۵_مراسمات خاکسپاری: اگر چه شرکت در مراسمات تشییع و تدفین باعث تسلی خاطر بازماندگان میگردد، ولی مادامی که این حضورها مختص زمانهای نزدیک به انتخابات باشد وجههی سیاسی و با اهداف پلید انتخاباتی صورت میگیرد.
۶_رواج اشرافیگری: زندگی در خانههای مجلّل، داشتن خودروهای لوکس، البسهٔ فاخر، ریخت و پاشهای خارج از تصوّر در ایام انتخابات، کاروانهای طویل متنفّذینِ همراه و... همگی نشان زندگیِ اشرافیگری برای نمایندگی مردمی ساده زیست و محروم است. پارادوکسی که خروجی آن سرخوردگی اجتماعی و نزولِ خطِ فقرِ فقرا و صعودِ خطِ فخرِ فخرا است.
موارد معدود بالا، میراث و سنّت نزدیک به پنج دهه انتخابات در این منطقه است. میراثی که فرهنگ سیاسی منطقه و داوطلبان کاندیداتوری آینده را تحت تأثیر منفی قرار داده است. این موارد باعث دورماندن چهرههای علمی، فکری، متخصص و کاردان از عرصهٔ مدیریت کلان سیاسی میشود و در بلندمدت، عقب مانده نگهداشتن جامعه از توسعه در تمامی ابعادش میشود.
بنابراین انتخابات به عنوان فیلتری در نظامهای دموکراتیک و مردم سالار است که به شیوهای مسالمتآمیز باعث گردش نخبگان سیاسی و مانع استبداد و تمرکز قدرت برای مدت طولانی در دست جناح و اشخاص خاص میگردد.
انتخابات پروسهای است که باید از طریق آن افراد متخصص، متفکر، کاردان، متعهد و متعمِّل با تکیه بر آرای عمومی راهی مناصب معیَّن شوند.
با این مقدمات، تجربهی نزدیک به نیم قرن برگزاری انتخابات در کهگیلویه و بویراحمد، پُرترهای مخدوش در فرهنگ سیاسی بر جای گذاشته است. تأثیری که باعث کج روی اجتماعی در فرایند جامعهپذیری سیاسی شده است.
موارد زیر از مهمترین میراث انتخابات در این خطّه میباشد.
۱_فروکاهی اخلاقی: «اخلاق متعالی مردم از عوامل جدایی ناپذیر موفقیت دموکراسی است». کاندیدها به جای رقابت سالم و صحیح با تکیه بر ارائهی برنامهها و راهکارها جهت جذب آراء، مبارزات پر تزویر و بهتانآمیزی در جریان انتخابات به راه میاندازند که به باور اجتماعی مردم لطمات قابل ملموسی وارد میکند و جامعه و ذهنیت اجتماعی را دچار فروکاهی و فروریختگی اخلاقی میکند.
۲_تعصّبات قومی و قبیلهای: انتخابات فرصت مغتنمی است که مردم فارغ از سنّتهای غلط و کهنه، بااندیشهای آزاد بتوانند نمایندگان خود را راهی مجلس کنند و با انتخاب خود پشت پا به تعصبات قومی و عشیرهای ریشه دارِ بومی بزنند. روی کار آمدن نمایندگان و کاندیدهای این دیار، نه تنها باعث فراموشی این سنّتهای غلط و خطرناک نشد بلکه با شیوهای جدید تئوریزه، تقویت، بازسازی و به عنوان یک سنت سیاسی پیریزی شده است.
۳_مطبوعات و رسانههای وابسته:
والتر لیپمن، پدر روزنامهنگاری مدرن: «مطبوعات آزاد را کتابِ مقدس دموکراسی»* میدانست. تأمین مالی مطبوعات، رسانهها و سایتهای خبری توسط کاندیدها و لیدرهایشان، که قارچ گونه رشد کرده و دائم در حال افزایشاند، نه تنها رسالت رسانه و خبر را زیر سؤال میبرد بلکه با تخمیر افکار عمومی به طور مداوم به اشباع اطلاعات و شعارهای کاذب در ذهن مخاطب میپردازند. ارتزاق مالی رسانهها از جانب محافل مشخص سیاسی و عدم نهاد نظارتکننده یِ مصمّم بر عملکرد آنها، باعث عدم دسترسی شهروندان به اطلاعات آزاد و موثّق کاندیدها در ایام انتخابات میشود.
۴_خرید و فروش رأی: فقر در تمامی ابعادش، باعث شده که رأی به کالایی قابل فروش تبدیل شود. ایام منتهی به انتخابات فرصتی است که هر کس بهایِ نسیه یا نقدِ انگشت سبّابه را بگیرد. اقلیت، دلخوش به پُستها و مناصب جدیدِ رفیع شدهاند. جوانان به قیمت فرصت شغلی و عوام به نان شبی دلخوشاند.
۵_مراسمات خاکسپاری: اگر چه شرکت در مراسمات تشییع و تدفین باعث تسلی خاطر بازماندگان میگردد، ولی مادامی که این حضورها مختص زمانهای نزدیک به انتخابات باشد وجههی سیاسی و با اهداف پلید انتخاباتی صورت میگیرد.
۶_رواج اشرافیگری: زندگی در خانههای مجلّل، داشتن خودروهای لوکس، البسهٔ فاخر، ریخت و پاشهای خارج از تصوّر در ایام انتخابات، کاروانهای طویل متنفّذینِ همراه و... همگی نشان زندگیِ اشرافیگری برای نمایندگی مردمی ساده زیست و محروم است. پارادوکسی که خروجی آن سرخوردگی اجتماعی و نزولِ خطِ فقرِ فقرا و صعودِ خطِ فخرِ فخرا است.
موارد معدود بالا، میراث و سنّت نزدیک به پنج دهه انتخابات در این منطقه است. میراثی که فرهنگ سیاسی منطقه و داوطلبان کاندیداتوری آینده را تحت تأثیر منفی قرار داده است. این موارد باعث دورماندن چهرههای علمی، فکری، متخصص و کاردان از عرصهٔ مدیریت کلان سیاسی میشود و در بلندمدت، عقب مانده نگهداشتن جامعه از توسعه در تمامی ابعادش میشود.
موفق باشید . خوب نوشتید .