شهیدان حماسه ساز پدخندق در وصیت نامههای خود از ایرانیان چه خواستند؟
پد خندق؛ قصه مجنون و حماسه فرزندان کهگیلویه و بویراحمد
4 تير 1402 ساعت 10:43
حماسه پد خندق که در چهارم تیرماه سال ۶۷در جزیره مجنون توسط رزمندگان کهگیلویه و بویراحمد خلق شد مملو از خاطرات تلخی است که روایت آنها نشان میدهد در واپسین روزهای جنگ تحمیلی بر رزمندگان این دیار چه گذشته است.
حماسه پد خندق که در چهارم تیرماه سال ۶۷در جزیره مجنون توسط رزمندگان کهگیلویه و بویراحمد خلق شد مملو از خاطرات تلخی است که روایت آنها نشان میدهد در واپسین روزهای جنگ تحمیلی بر رزمندگان این دیار چه گذشته است.
به گزارش کبنا، آزادگان حماسه پد خندق در سالروز آن در ستاد کنگره شهدای استان گرد هم آمدند تا خاطرات تلخ و شرین این حماسه تاریخی را با هم مرور نموده و برای مردم بازگو کنند.
۷۸ نفر از رزمندگان کهگیلویه و بویراحمد که سال ۶۷ در تیپ ۴۸فتح خدمت میکردند در حماسه پد خندق پس از آنکه دیگر گلولهای برای شلیک نداشتند و توسط دشمن بعثی بطور کامل در محاصره قرار گرفته بودند بدست نیروهای عراقی اسیر شدند.
چهرههای تکیده و رنج کشیده آزادگان حماسه پد خندق که اکنون دوران میانسالی را میگذرانند نشان میدهد در دوران اسارت مرارتهای زیادی متحمل شدند اما از آرمانهای امام و شهدا دست نکشیدند.
وقتی قرار شد آزادگان این حماسه یک به یک خاطرات تلخ و شیرین خود را از از زمان اسارت تا دوران برگشت به وطن روایت کنند در کلامشان معلوم بود بیشتر دوست دارند از حماسه فرزندان استان در پد خندق بگویند تا هموطنان بفهمند بر فرزندان مظلوم این دیار در جزیره مجنون چه گذشت و چرا رزمندگان تیپ ۴۸ فتح حاضر شدند اسیر، مجروح و شهید بشوند اما قدمی عقب نشینی نکنند.
پد یا دژ خندق کجاست؟
در تیرماه سال ۶۷، اطلاعات موجود از تحرکات وسیع ارتش بعث در جبهه جنوبی خبر میدهد، براساس اسناد و اطلاعات، ارتش بعث تصمیم میگیرد اکنون که ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفته است و جنگ رو به پایان میرود در عملیاتی برقآسا برای فشار بیشتر بر ایران بخشی از مناطق و استان جنوبی ایران یعنی خوزستان را اشغال کند.
دهها تیپ و لشکر ارتش بعث در جزیره مجنون اقدام به پیشروی میکنند و موفق میشوند بخشی از این منطقه را به اشغال خود دربیاورند اما در بخشی از جزیره مجنون در منطقه معروف به پد خندق با مقاومت یگانی از سپاه پاسداران با نام تیپ ۴۸ فتح روبرو میشود که امکان پیشروی را از آنها میگیرد و نقشه آنان برای تصرف بخشی از خوزستان را نقش برآب میکند.
عملیات ارتش بعث در بیشتر محورها با موفقیت روبرو میشود و تنها محوری که مقاومت میکند منطقهای است که رزمندگان تیپ ۴۸فتح در آن مستقر هستند. دلاوران استان بیش از ۱۶ ساعت تا زمانی که مهمات در اختیار دارند با دشمن تا دندان مسلح که از زمین و هوا مورد پشتیبانی قرار میگیرد نبرد میکنند و نمیگذارند دژ به دست آنها بیفتد.
حماسه پدخندق برگ زرینی در تاریخ سراسر حماسه کهگیلویه و بویراحمد است که در جزیره مجنون رخ داد و رزمندگان استان، ۸۷ نفر از یاران خود را از دست دادند و ۷۸ نفر نیز که بیشتر مجروح بودند توسط دشمن اسیر شدند.
حماسه پد خندق سند گمنامی رزمندگان دوران دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد
هشت سال دفاع مقدس مملو از دلاوری و از جان گذشتگی رزمندگان استانهای مختلف ایران است که تلاش شده با عکس، فیلم، کتاب، خاطرات، تاریخ شفاهی و به روشهای مختلف ضبط و جمعآوری شود تا در اختیار نسل جوان قرار گیرد اما تنها استانی که در هر عملیات و یا گوشهای از دفاع مقدس ردی از دلاوری فرزندان آن دیده میشود، اما چیزی از آنان جمعآوری نشده کهگیلویه و بویراحمد است.
دلاورمردان کهگیلویه و بویراحمد نقش پررنگی در هشت سال دفاع مقدس داشتند اما در بسیاری از اسناد جنگ و دفاع مقدس آن چنان که باید نامی از این سربازان بیادعا وجود ندارد و یا اگر وجود دارد کم رنگ است. موردی که هم از سوی فرماندهان میدانی حماسه پد خندق و هم توسط رزمندگان و آزادگان این حماسه مورد تأکید قرار میگیرد.
حماسه پد خندق را باید یکی از نمونههای بارز حکایت بینام و نشانی رزمندگان این استان در هشت سال دفاع مقدس دانست که در اسناد جنگی نامی از سربازان بیادعای کهگیلویه و بویراحمد نیست. اکنون وظیفه سنگینی بر عهده مسئولان و متولیان ثبت آثار دفاع مقدس قرار دارد تا با گردآوری خاطرات رزمندگان و حماسه سازان پد خندق، وظیفه خود را در مقابل این حماسه ادا کنند.
خاطرات آزادگان حماسه پد خندق
در این برنامه که «خاطره گویی آزادگان حماسه پد خندق» معرفی شد، آزادگان هریک درباره بخش از سالهای سخت اسارت سخن گفتند. «محمود صادقی فرد» یکی از این آزادگان بود که حماسه پد خندق را یک عاشورای دیگر برای رزمندگان استان توصیف کرد.
وی اسارت را مملو از خاطرات تلخ ذکر کرد و افزود: تلخترین خاطره اسارت رحلت حضرت امام (ره) بود که با شادی نیروهای عراقی مواجه شد و ما هم به هر راه ممکن تلاش داشتیم در سوگ امام عزاداری کنیم.
«خداخواست پزشک» از حماسه پد خندق گفت که پس از ساعتها مقاومت در محاصره کامل دشمن قرار گرفتیم و از زمین و هوا و هور مورد حمله دشمن واقع بودیم. در حال مقابله با دشمن مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفتم و سپس توسط دشمن به اسارت درآمده و به بغداد منتقل شدم.
«سید نادر سادات» خاطره تلخ خود را رحلت حضرت امام ذکر کرد که توسط یک سرباز عراقی با شادی اعلام شد. اردوگاه توسط نیروهای عراقی محاصره شد تا اسرا نتوانند در این موقع کاری انجام دهند ولی با این وجود در سوگ امام عزاداری کردیم.
«جلال کناری» که در زمان اسارت سرباز بود و روزهای اخر خدمت خود را میگذراند هم گفت: شب در سنگر نگهبانی بودم که دهها منور برای روشنایی منطقه توسط نیروهای عراقی شلیک شد. موضوع را به فرماندهی اطلاع دادم که دشمن در حال آمادگی برای حمله است.
به گفته وی ناگهان زمین و آسمان بااتش دشمن روشن شد. وی که تیربارچی بود اظهار کرد تا فشنگ داشتم مقابل دشمن مقاومت کردم و کم کم توسط دشمن محاصره شدیم برای اسیر نشدن به نیزارها پناه بردم و مخفی شدم اما توسط نیروهای عراقی اسیر شدم.
«شهبازی» از لحظات تلخ جنگ تن به تن با نیروهای عراقی و شهادت فرماندهان و همرزمانش گفت. بدلیل تمام شدن مهمات و در محاصره دشمن قرار گرفتن مجبور شدیم با سنگ به مقابله با دشمن بپردازیم.
«صولت دار» از رزمندگانی است که یک روز پس از حماسه پد خندق در منطقه توسط نیروهای عراقی اسیر شد. وی از گفت و گویش با یک فرمانده بلند پایه عراقی صحبت میکند که پس از اسیرشدن انجام داده است.
وی ادامه داد: پس از محاصره شدن پد خندق و تسلط دشمن بر منطقه برای نجات خود به نیزارها رفتم که شب بتوانم فرار کنم اما روز بعد توسط عراقی اسیر شده و به نزدیک فرمانده عراقی برده شدم.
وی افزود: فرمانده عراقی به صراحت گفت قصد داشتیم استان خوزستان را دوباره اشغال کنیم و جنگ را تمام کنیم ولی یک یگان در پد خندق با مقاومت خود جلوی این کار را گرفت و نگذاشت کار را تمام کنیم.
صولت دار تأکید کرد حماسه پد خندق باید به عنوان نماد مقاومت دلیرانه فرزندان استان به اشکال مختلف برای نسل امروزی بازگو شود تا بفهمند برادران و فرزندان آنها در جنگ چه مرارتها کشیدند و چه دلاوریها انجام دادند.
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران کهگیلویه و بویراحمد در پایان این برنامه خطاب به آزادگان گفت: مجاهدت شما رزمندگان و آزادگان پایان نیافته است و باید با جهاد تبیین نقش و دلاوری رزمندگان استان را بازگو کنید.
رضا پارسیان نژاد حماسه پد خندق را نماد اقتدار و حماسهسازی فرزندان استان دانست که بطور شایسته معرفی نشده و با مظلومیت روبرو شده است. اگر این حماسه توسط رزمندگان استان دیگری صورت گرفته بود اکنون بخوبی برای همگان معرفی شده بود.
وی خواستار ایجاد یک اتاق فکر توسط مسئولان، رزمندگان و فرماندهان میدانی حماسه پد خندق برای پرداختن صحیح به این حماسه و ثبت در تاریخ شد.
سه تن از شهیدان حماسه ساز عملیات پدخندق در وصیت نامه های خود درخواست های تامل برانگیزی از هموطنان ایرانی داشتند که توجه به آنان می تواند چراغ راه نسل امروز باشد.
مطالعه وصیت نامه شهیدان همه عملیات ها به ویژه حماسه پدخندق افزون بر استفاده برای بکار بستن در زندگی برای هموطنان در روزگار حاضر می شود نمایانگر روحیه شجاعت، معنویت و ایثارگری رزمندگان ایران اسلامی در دوران هشت سال دفاع مقدس است.
به راستی حضور جوانان کم و سن سال در خط مقدم جبهه های جنگ و اقدام به نوشتن وصیت نامه آن هم برای رزمندگانی حتی کمتر از ۲۰ سال چیزی شبیه معجزه اعتقادات دینی و غیرت ملی است.
تعداد شهدای حماسه پدخندق که شمار زیادی از آنان کهگیلویه و بویراحمد بودند بیشتر از آن است که بتوان در یک گزارش به آن پرداخت اما در این مطلب به وصیت نامه سه تن از جوانان شهید زیر ۲۰ سال این عملیات پرداخته می شود.
شهید سید عیدی رام نژاد
شهید سید عیدی رام نژاد یکی از شهدای حماسه پدخندق است که اگرچه تنها ۱۸ سال سن داشت که شربت شهادت نوشید اما آنچه در وصیت نامه اش می بینیم نگاهی ژرف به جامعه و وظایف اقشار مختلف مردم است.
این شهید گرانقدر با اشاره به اهمیت علم آموزی در توسعه آینده کشور به فرهنگیان توصیه می کند که در سنگر تعلیم و تربیت همه تلاش خود را بکار گیرند تا نسل فردا افرادی لایق و دانا باشند.
این شهید والا مقام خطاب به دانش آموزان هم می گوید: از هر فرصتی برای کسب علم و دانش استفاده کنید.
او با یادآوری اینکه خودروهای اداری امانت هستند و بیت المال مسلمانان از رانندگان دستگاه های اجرایی می خواهد همه توان خود را برای حفظ امانتی که به آنان سپرده می شود را بکار گیرند.
شهید سید عیدی رام نژاد در ادامه وصیت نامه خود خطاب به خواهران هموطن می گوید که با حجاب خودشان و با کمک های پشت جبهه به ایجاد زمینه نبرد رزمندگان اسلام کمک کنند.
این شهید گرانقدر در ادامه وصیت نامه خود با اشاره به اهمیت صله رحم در اسلام از مردمان زادگاهش در روستای دوراک می خواهد با یکدیگر به ویژه خانواده شهدا ارتباط گرم و صمیمی داشته باشند.
او خطاب به خانواده اش نیز می نویسد که در شهادت من گریه نکنید و اگر گریستید در غم مظلومیت امام حسین (ع) و یارانش در واقعه کربلا گریه کنید.
شهید محمدعلی مصلحی
شهید محمدعلی مصلحی یکی دیگر از حماسه سازان عملیات پدخندق در وصیت نامه خود نوشته که حفظ اسلام و ولایت از اوجب واجبات است بخاطر آرزوهای دنیوی آخرت خود را نفروشید که این دنیای گذرا به هیچ شخصی وفا نخواهد کرد.
او خطاب به خواهران و بانوان تاکید کرد: ارزش شما آنقدر زیاد است که خداوند بهشت را زیر پای شما قرار داده که الحق لایق آن هستید در مساله عفاف الگویتان حضرت زهرا (س)باشد و بدانید که شهدا ناظر رفتار و اعمال شما هستند.
وی در ادامه گفت که از برادرانم حلایت می طلبم و از آنان می خواهم که هدفشان اسلام و خطشان قرآن باشد و نگاهشان به دهان ولی فقیه باشد.
شهید رحمت الله اشکوه
شهید رحمت الله اشکوه یکی دیگر از شهدای حماسه پدخندق در وصیت نامه خود خطاب به بازماندگان خود با اشاره به اینکه من این راه را با شناخت کامل انتخاب کردم نوشت: از شنیدن خبر شهادت من ناراحت نشوید.
او در ادامه تاکید می کند که من فدای اسلام،امام و انقلاب شده ام و نباید برای کسی که فدائی این اهداف ارزشمند شده گریست.
نگاهی به وقایع عملیات پدخندق
رزمندگان استان کهگیلویه و بویراحمد روز چهارم تیرماه سال ۱۳۶۷ برای جلوگیری از پیشروی دشمنان بعثی و دسترسی به شهرهای بزرگ استان خوزستان دلیرانه از خاک میهن خود دفاع کردند به طوری که حوالی ساعت چهار بامداد روز چهارم تیرماه سال ۱۳۶۷ در منطقه هورالعظیم از جبهه های جنوب ، دشمن بعثی در جزیره مجنون دست به حمله ای سنگین زد و مقاومت شماری از غیور مردان دیار سردار آریوبرزن مقابل دشمن حماسه ای از پیروزی خون برشمشیر را به یادگار گذاشت.
در حماسه پدخندق که از آن به عنوان تابلوی ایستادگی و شجاعت کهگیلویه و بویراحمدی ها یاد می شود، رزمندگان این استان به مدت ۱۶ ساعت نه تنها تا آخرین گلوله خود در مقابل دشمن مقاومت کردند بلکه پس از تمام شدن مهمات با سنگ و نارنجک از خاک وطن خود دفاع کردند.
البته رزمندگان کهگیلویه و بویراحمد یک ماه پیش از روز واقعه به منطقه ای موسوم به پد خندق اعزام شدند تا از این منطقه در مقابل تحرکات جبهه دشمن پدافند کنند.
پیش بینی می شد با توجه به شرایط به وجود آمده در جبهه های نبرد که از ابتدای سال ۱۳۶۷ ارتش عراق با حمایت همه جانبه شرق و غرب بخشی از مناطق از دست رفته خود را از حمله فاو، شلمچه، و مناطقی کردنشین در شمال را بازپس گیری کرده بود، این بار تنها مناطق باقی مانده جزایر مجنون را با حملات دیگری به جبهه های استقراری رزمندگان ایرانی داشته باشد.
جاده خندق حدود ۲۰ کیلومتر با عرض ۶ تا ۹ متر (به اندازه عبور ۲ خودرو کنار یکدیگر) در میان آب های هورالعظیم وهورالهویزه ( با ۲.۵ متر عمق آب) قرار داشت و این جاده از نقطه خشکی در منطقه هویزه شروع و تا نقطه خط خشکی عراق ادامه داشت.
جاده خندق و پدخندق و انتهایی ترین نقطه آن دژ خندق که از طرفین در محاصره آب های جزایر مجنون، شطعلی و هورالعظیم قرار داشت، به عنوان قلب این منطقه نبرد و به لحاظ نظامی یکی از حساس ترین نقاط جبهه محسوب می شد و همچنین دژ خندق در فاصله کمتر از ۱۰۰متری با خط خشکی عراق قرار داشت.
جاده خندق تنها راه خشکی در آن منطقه بود که هم برای دشمن از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود و هم برای کشورمان بسیار مهم بود.
این ماموریت از طرف فرماندهی قرارگاه مستقر در منطقه هور و تیپ ۴۸ فتح به گردان تخریب محول شد که هدف از آن انهدام بخشی از جاده موسوم به پد خندق، پیشگیری از ورود و نفوذ لشکر زرهی ارتش عراق به خاک کشورمان بود.
از شب های آغازین ماموریت، هر شب از ساعت ۱۱ شب تا چهار بامداد رزمندگان گردان تخریب کهگیلویه و بویراحمد با مواد منفجره بخشی از جاده خندق را منفجر می کردند به طوری که خاک این جاده تا کیلومترها به آسمان و اطراف پراکنده می شد و با هر انفجاری تا مسافتی دور، منطقه به لرزه درمی آمد.
حتی تصورش هم سخت است که رزمندگانی که به دلیل محدودیت های امنیتی و مشاهده دشمن در روشنایی روز، ناچار به انجام عملیات در شب آن هم به مدت یک ماه بودند، چگونه در هوای شرجی و گرمای شدید روزهای خوزستان بدون هیچ امکانات سرمایشی نظیر کولر استراحت می کردند.
در طول آن یک ماه گذشته تا شروع واقعه خندق، ابتدا گردان امام حسین (ع) و سپس گردان حضرت رسول (ص) در خط پدافندی خندق و دژ خندق مستقر بودند.
از روزهای پایانی خرداد و ابتدایی تیرماه دشمن هر روز به تحرکاتش در منطقه می افزود و نیروهای نظامی دشمن که قریب به ۲۰۰ هزار نفر بودند، در اطراف بصره استقرار داشتند تا از نیروهای هجوم برنده در مواقع ضرورت پشتیبانی کنند، ولی به اطمینان ۱۰۰ در صد زمان دقیق عملیات ارتش عراق مشخص نبود اگرچه از تحرکات دشمن متوجه نزدیک بودن حمله آنها شدیم.
با توجه به اینکه از دژ خندق محل استقرار بخشی از گردان یارسول تا خط مقدم دومین پد رزمندگان ما، جاده خندق به طول ۴۰۰ متر تخریب شده بود، نیروهای کهگیلویه و بویراحمدی گردان یارسول در شب حمله عراق در دژی جزیره مانند که اطرافش را آب فرا گرفته بود استقرار داشتند، بنابراین چون احتمال محاصره قطعی آنان از سوی دشمن وجود داشت، لازم بود که با آغاز آتش دشمن، رزمندگان با چند قایق به عقب برمی گشتند.
بنابراین در همان ساعت چهار بامداد در زیر آتش شدید دشمن، با هماهنگی مسئول عملیات تیپ( شخصی مشهور به شهابی فر) نزد مسئول وقت یگان دریایی تیپ ۴۸ فتح که شخصی به نام صفرعلی الگامه بود، رفتیم و از او درخواست کردیم تا با چهار فروند از قایق نیروهای مستقر در دژ را به عقب برگردانیم،الگامه نیز پاسخ داد در قایق منتظر بمانید الان با سکانداران قایق ها می آییم.
در همان لحظه که نزدیک به سپیده دم صبح بود، به سمت قایق ها که در فاصله ۱۰ متری سنگر یگان دریایی قرار داشت رفتیم، در همان لحظه ای که به قایق رسیدیم، یک گلوله توپ به سنگر الگامه اصابت کرد و او را شهید و ۳ نفر دیگر از سکانداران یگان دریایی زخمی شدند و این باعث شد که یگان دریایی زمین گیر شود و ماموریت انتقال نیروهای دژ ناکام بماند.
رزمندگان استان کهگیلویه و بویراحمد همچنان در محور خندق مستقر بودند و تا این ساعت، تنها محور خندق سقوط نکرده بود و دشمن با همه تلاشی که کرده بود، به سد آهنین و مقاومت این رزمندگان برخورد کرد و نتوانسته بود هیچگونه پیشروی در این محور داشته باشد.
تمام امید دشمن به این بود که هر چه زودتر نیروهایش در محور خندق عبور کنند تا بتواند آنان را در آن ۲محور و محورهای دیگر کوشک و طلائیه پشتیبانی کند و به سمت اهواز پیشروی نماید، که اگر این اتفاق می افتاد اهواز ساعت ۱۰ سقوط می کرد، ولی آنچه باعث کند شدن حرکت دشمن شد، مقاومت رزمندگان کشورمان و انهدام جاده خندق بود.
جنگ و گریز و مقاومت رزمندگان ایران در برابر دشمن تا قبل از ظهر آن روز ادامه داشت تا اینکه نیروهای ما مستقر در جاده خندق از سه طرف در محاصره دشمن قرار گرفت و نیروهای مستقر در دژ به طور کامل از تمام جناحین در محاصره دشمن واقع شدند و در بعضی قسمت های جاده دشمن به روی جاده نفوذ کرد.
هر لحظه بر تعداد نفرات و حملات دشمن افزوده می شد اما مقاومت ادامه داشت تا اینکه دشمن برای عبور از این محور، سه تیپ کماندویی ۱ ، ۲ و ۳ از سپاه ششم را وارد نبرد کرد.
اگرچه پیش از ظهر علاوه بر گردان حضرت رسول و نیروهای کشورمان که در حال نبرد بودند، گردان های امام علی (ع) و گردان ویژه شهدا ۲ گردان دیگر تیپ ۴۸ فتح کهگیلویه و بویراحمد وارد عمل شدند،اما با تهاجم دشمن آنها هم محاصره شدند ولی مقاومت می کردند.
تا قبل از ظهر دشمن که نتوانسته بود از نیروهای همرزم عبور کند، ناچار شد از جناحین دور بزند و نزدیک به ظهر جنگ تن به تن روی جاده خندق به همراه آتش بی امان پشتیبانی دشمن ادامه داشت، علاوه بر آن، هواپیماها و هلی کوپترهای دشمن از آسمان و قایق های توپدار از روی آب بدون وقفه مواضع رزمندگان کشورمان را بمباران و گلوله باران می کردند.
خاطرات بازماندگان حماسه پدخندق
یکی از رزمندگان حاضر در پد خندق می گوید:در گرما گرم نبرد و در ظهر داغ خوزستان گرما و شرجی هور، تشنگی توان همه را گرفته بود و رزمندگان یکی پس از دیگری شهید و مجروح می شدند.
برزو ویسی پور تصریح کرد: در حالی که رزمندگان از مشاهده صحنه های شهادت همرزمان خود بسیار متاثر بودند و دود، آتش، انفجار و گلوله همه جا را فرا گرفته بود، کمبود آب و مهمات فشار دوچندانی بر آنان وارد کرده بود.
این رزمنده جسور که در زمان حماسه پد خندق تنها ۲۰سال سن داشته گفت: در فرصتی که به دست آمد تصمیم گرفتم یک کیلومتر عقب تر نزدیک به سنگر ستاد تیپ که انبار صحرایی مهمات سراغ داشتم بروم و از آنجا مهمات برای ادامه نبرد بیاورم و زیر آتش شدید دشمن فورا به محل دپوی مهمات رفتم.
او ادامه داد: آنجا در نزدیکی سنگر فرماندهی تیپ و مسئول ستاد شخصی به نام شهمیری رسیدم جریان کمبود مهمات را گفتم، فورا سه دستگاه ماشین تویوتا داد و با نیروهایی که آنجا بودند هر سه خودرو را پر از مهمات کردیم، من پشت فرمان یکی از خودروها و حمید نظری پشت ماشین واحد آموزش و برادر دیگری ماشین سومی را به سمت منطقه درگیری هدایت کردیم در حالی که من جلو حرکت می کردم و دو خودروی دیگر با فاصله پشت سر من می آمدند.
ویسی پور اظهار داشت:در همین لحظه هواپیماهای عراقی در آسمان با فاصله کمی از زمین ظاهر شدند و اقدام به بمباران جاده کردند، من بدون اعتنا به بمباران با سرعت به راه خودم ادامه دادم تا مهمات را به نیروهای درگیر برسانم که بین ماشین من و دو خودروی دیگر فاصله زیادی افتاد، یک لحظه از دور احساس کردم یکی از خودروهای مهمات منفجر شد، و ماشین پودر شد. از خاطرات بسیار غبار آن روز بود.
او تاکید کرد: من به محل درگیری رسیدم، نیروها مهمات را تخلیه کردند، درگیری ادامه داشت تا ساعتی بعد که با هجوم عراقی ها به جاده مجددا مجبور به عقب نشینی شدیم و تا سنگر ستاد عقب نشینی کردیم، آنجا سراغ حمید نظری را از همرزمان گرفتم، گفتند از ساعتی پیش تاکنون از او اطلاعی نداریم، زیر آتش دشمن به همراه دو نفر دیگر تمام آن منطقه را دنبال او گشتیم چون احتمال می دادیم با ماشین از جاده به آب هور چپ کرده باشد ولی هیچ اثری از او ندیدم و یقین پیدا کردیم که به شهادت رسیده است.
ویسی پور تصریح کرد: تا ساعت پنج عصر در آن منطقه بودیم و حدود ساعت پنج عصر از دور مشاهده می کردیم که هلی کوپترهای عراقی، دژ خندق محل استقرار نیروهای محاصره شده گردان یارسول را با موشک هدف قرار می دهد که تصور ما بر شهادت همه آنان بود.
او که تجربه ۸۰ماه حضور در جبهه ها در دوران هشت سال دفاع مقدس را دارد اعتقاد دارد که زمان عقب نشینی رزمندگان که با صحنه های باقی ماندن شماری از مجروحان و شهیدان همراه بود تلخ ترین خاطراتش از دوران جنگ معرفی میکند.
او میگوید هر چند در آن فرصت کم توانستیم پیکر تعداد ۱۲نفر از شهدا و مجروحان را با خودرو به عقب برگردانیم اما تعدادی از مجروحان و پیکر چند تن از شهدا در منطقه باقی ماند.
این رزمنده تاکید میکند در آخرین ساعت های حضورمان در پد خندق سنگرها و ماشین آلات را منهدم کردیم تا اسناد و تجهیزات رزمندگان به دست دشمن نیفتد.
در غروب روز عاشورایی چهارم تیرماه رزمندگان کهگیلویه و بویراحمد با وجود شهادت و اسارت عده ای از همرزمانشان، اما موفق شدند ارتش عراقی را در رسیدن به اهدافش ناکام کنند.
پیش بینی یادواره شهدای پدخندق
معاون فرهنگی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کهگیلویه و بویراحمد گفت: به منظور زنده نگه داشتن یاد و خاطره دلاور مردی های رزمندگان حماسه پدخندق یادواره شهدای این عملیات در یاسوج برگزار می شود.
سید ابوذر دیماد افزود: یادواره شهدای حماسه پدخندق فردا یکشنبه چهارم تیرماه ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه صبح با همکاری سپاه فتح در گلزار شهدای مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار خواهد شد.
وی با اشاره به برپایی نمایشگاهی در حاشیه این یادواره عنوان کرد: جاده پدخندق در این نمایشگاه طراحی شده که این عملیات و شرایط آن برای نسل جوان و کسانی که در این عملیات حضور داشتند تداعی شود.
معاون فرهنگی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کهگیلویه و بویراحمد عنوان کرد: در چهارم تیرماه ۱۳۶۷ فرزندان این استان در تیپ ۴۸ فتح در جزیره مجنون و در جاده پد خندق حماسه ای ماندگار آفریدند که گواه این حماسه،سخنان مسئولان وقت آن زمان در سپاه پاسداران و دستگاههای اجرایی بود.
وی ادامه داد: در این عملیات ۱۱۹ نفر به شهادت رسید که ۸۷ شهید متعلق به استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است.
دیماد تاکید کرد: در حماسه پد خندق ۷۸ نفر از رزمندگان کشورمان به اسارت دشمن درآمدند و همچنین ده ها نفر جانباز شدند.
نگاهی به جمعیت ایثارگران در کهگیلویه و بویراحمد
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به مشارکت بسیار خوب مردم استان در فعالیت های دوران هشت ساله دفاع مقدس تاکید کرد: این استان ۷۲۶ هزار نفری ۸۲ هزار نفر جامعه هدف بنیاد شهید دارد.
رضا پارسیان نژاد افزود: کهگیلویه و بویراحمد در دوران هشت سال دفاع مقدس یکهزار و ۸۲۴ شهید تقدیم به ایران اسلامی کرده است.
وی تاکید کرد: وجود ۱۰ هزار و ۸۲۵ جانباز که ۵۸ نفر آنان بالای ۷۰درصد هستند نشان دهنده میزان مشارکت چشمگیر مردم استان در فعالیت های وطن دوستانه در دوران جنگ تحمیلی است.
کهگیلویه و بویراحمد با ۳۳ هزار رزمنده، ۱۳ هزار نفر جانباز، بیش از یک هزار و ۸۰۰ نفر شهید و ۳۱۰ نفر آزاده در طول هشت سال دفاع مقدس استان نقش فعالی داشت اما حماسه پدخندق تاریخیترین حضور آنان در جبههها بوده است.
۵۶ نفر شهدای کهگیلویه و بویراحمد زیر ۱۵ سال سن داشتند که از نظر شرعی حتی به سن تکلیف هم نرسیده بودند، از میان شهدای استان ۳۰۰ نفر سرباز، ۲۷۰ نفر پاسدار و یک هزار و ۲۳۰ شهید نیز بسیجی بودند.
کوچکترین شهید استان کهگیلویه و بویراحمد ۱۲ ساله و پیرترین آنان ۶۷ ساله بود. بیش از ۹۹ درصد شهدای کهگیلویه و بویراحمد در خط مقدم جبهه شهید شدند که ۶۰۰ نفر آنان دانشآموز و ۷۸ نفر دانشجو بودند.
دو خانواده در این استان سه تن از فرزندانشان و ۲۳ خانواده نیز دو تن از عزیزانشان را در این جنگ تقدیم انقلاب اسلامی و میهن کردند.
روستاهای قاسم آباد جلیل و ده برآفتاب در شهرستان بویراحمد بیشترین شهید را از میان روستاهای کهگیلویه و بویراحمد تقدیم انقلاب اسلامی کردند. روستای قاسم آباد جلیل در شهرستان بویراحمد تنها روستایی در ایران بوده که خود در زمان جنگ یک گردان رزمی داشت.
براساس این آمار، کهگیلویه و بویراحمد با توجه به جمعیت، بیشترین حضور رزمنده در جبهههای جنگ را به خود اختصاص داده است.
کد مطلب: 463968