تحلیل کبنانیوز از فضای سیاسی در حوزه انتخابیه کهگیلویه بزرگ؛
۱۴۰۲؛ سال انتخابات ( قسمت دوم؛ کهگیلویه، بهمئی، لنده و چرام )
26 فروردين 1402 ساعت 21:27
تاریخ انتخابات در کهگیلویه در قبل از انقلاب با نام سلطانعلی سلطانی و بعد از انقلاب با نام سید محمد موحد گره خورده است. جزء دو دوره اول و سوم این حوزه انتخابیه است که موحد در صحنه انتخابات حاضر نبود و در سایر دورهها حضور و حتی عدم حضور موحد در صحنه انتخابات کهگیلویه همچون یک شبح تأثیرگذار بود. میتوان با الصاق پیشوند و یا پسوندی بر نام موحد از آن به جای انتخابات در کهگیلویه استفاده کرد.
تاریخ انتخابات در کهگیلویه در قبل از انقلاب با نام سلطانعلی سلطانی و بعد از انقلاب با نام سید محمد موحد گره خورده است. جزء دو دوره اول و سوم این حوزه انتخابیه است که موحد در صحنه انتخابات حاضر نبود و در سایر دورهها حضور و حتی عدم حضور موحد در صحنه انتخابات کهگیلویه همچون یک شبح تأثیرگذار بود. میتوان با الصاق پیشوند و یا پسوندی بر نام موحد از آن به جای انتخابات در کهگیلویه استفاده کرد.
طرفداران موحد برای معرفی وی از لفظ «سناتور» استفاده میکنند اما این لفظ برای موحد تنها یک بار زمانی و سابقهای دارد و هرگز نتوانسته است بر اثرگذاری وی در سطح ملی تأثیر ایجابی داشته باشد. همین لفظ هم تنها در کهگیلویه و استان قابلیت فهمی دارد و در سایر نقاط کشور موحد چهره شناخته شدهای نیست. او از کانال این تجربه نه راه محمدرضا باهنر را رفت که به یک چهره سیاسی و ذی نفوذ ملی تبدیل شد و نه هم همچون علاء الدین بروجردی توانست از قبل سابقه به ریاست یک کمیسیون برسد. و یا هم هیچ وقت نتوانست نقشی مشابه تاجگردون با سابقه بسیار کمتر نمایندگی در دو حوزه عمرانی و بودجهای بازی کند.
موحد با وجود این همه سال حضور در مجلس این دوره برای پیدا کردن و پذیرش در کمیسیونهای مجلس با مشکل مواجه شد و با وجودی که به همان کمیسیون همیشگی اصل نود مجلس راضی بود در نهایت به کمیسیون کم عضو قضایی مجلس رفت. این در حالی است که اندکی بعد از پیروزی موحد طرفداران وی در شبکههای اجتماعی از موحد و قالیباف به عنوان گزینههای ریاست مجلس یاد میکردند اما او سنش نیز یاری نکرد که لحظاتی ریاست سنی مجلس یازدهم را عهده دار شود.
حالا نیز این سابقه زیاد نمایندگی ممکن است برای موحد مانعی برای رکوردشکنیاش شود. کمیسیون داخلی و شوراهای مجلس مصوب کرده است که کسانی که سه دوره سابقه نمایندگی داشتهاند اجازه ثبت نام مجدد را ندارند. معلوم نیست مبنای چنین مصوبهای چیست و مهمتر اینکه کمی سخت مینماید چنین چیزی در صحن علنی مجلس رای بیاورد و بعیدتر آن که با توجه به تجربههای قبلی و طرحهای مشابه که توسط شورای نگهبان رد شده بودند این یکی نیز شانس کمی برای نهایی شدن و اجرایی شدن دارد که اگر غیر از این باشد این طرح پایان سید محمد موحد در عرصه نمایندگی خواهد بود و اینطور هم نباشد این دور آخرین دورهای است که او میتواند قانوناً در صحنه انتخابات شرکت کند.
اگر موحد نیاید شانس موفقیت عدل هاشمی پور بسیار بالاست اویی که عنوان شکست دهنده موحد در یک دوره خاص را یدک میکشد در دومین زورآزماییاش با موحد هیچ حرفی برای گفتن نداشت. کنار رفتن هاشمی پور یا به تعبیر غریب طرفدارانش« سردار سازندگی» و بازگشت موحد و یا به تعبیر طرفدارانش «آقای سناتور» اتفاقی بوده است که حالا حداقل از لحاظ عمرانی مورد انتقاد کارشناسان میباشد. آنها معتقدند در دوره هاشمی پور توفیقات عمرانی بیشتری برای شهرستان در حال وقوع بود ولی با آمدن موحد هیچ توفیق و حرکت عمرانی در کار نبوده است و اساساً او این کاره نیست. منتقدین موحد میگویند نه تنها در دور دهم که در دو دور هشتم و نهم که موحد نماینده کهگیلویه نبود و بزرگواری و هاشمی پور نماینده بودند اتفاقات بزرگتری بویژه در حوزه گازرسانی، جاده، پتروشیمی و طرحهای مطالعاتی سد برای حوزه انتخابیه رخ داد و با آمدن موحد اکثر آن پروژهها به تعطیلی رفتند.
اگر زمانی طرفداران موحد سرنوشت پتروشیمی کلاچو را محکی برای توانمندی نمایندگان بعد از موحد میعنوان میکردند و مدعی بودند وقتی در سال ۱۳۸۶ این پروژه در دوره نمایندگی موحد و با حضور محمدرضا باهنر نایب رئیس وقت مجلس و یکی از معاونین وزیر نفت افتتاح شد قرار بر به بهرهبرداری رسیدن آن پروژه در بازه زمانی هزار روزه بوده است و با وجود گذشت بیش از هزار روز از عمر نمایندگی بزرگواری و هاشمی پور چنین اتفاقی نیفتاد. بعدها موحد که برگشت و هزار روز را تکمیل کرد نه تنها پتروشیمی کلاچو به نتیجه و یا حتی پیشرفتی قابل قبول نرسید که یک کلنگ از اول معلق دیگر در دشت مازه برای یک پتروشیمی جدید به زمینزده شد. طرحی که همان زمان و حالا بیشتر به یک « جُک» شباهت داشته است. طرح ضد محیط زیستی که فرماندار پر مدعای محیط زیستی کهگیلویه یعنی دارا کریمی نژاد که هم اینک نیز صحبت از احتمال کاندیداتوری وی نیز میرود از آن با آب و تاب دفاع میکرد و احتمالاً رویای یک سایت پتروشیمی بزرگ در خاورمیانه را در اطراف دهدشت در سر میپروراند.
طرفداران هاشمی اما در عوض در سه سال گذشته سد آبریز را محک نمایندگی موحد قرار دادند و موحد و تیم رسانهایاش نیز در ظاهر خود را طرفدار و پیگیر طرح نشان دادند که اوج این طرفداری در فریادها و التماسهای موحد در سفر احمد وحیدی وزیر نامربوط به حوزه سدسازی در تابستان گذشته به استان بود که دل هر شنونده و بینندهای را باید به رحم میآورد ولی حالا منتقدان و پیگیران کارزار احداث سد آبریز در شبکههای اجتماعی مدعی شدهاند چنین پروژهای در ردیفهای بودجه ۱۴۰۲ استان و شهرستان نیامده است و این یعنی آن التماس دل هیچ کس را به رحم نیاورد و یا راه لابی واقعی را موحد نمیدانست و یا هم نمیخواست و یا او زروش در این حد و اندازه نبوده است.
تا چند وقت پیش علی محمد بزرگواری به عنوان نمادی از دل بریدن و عدم تعلق به قدرت در استان دانسته میشد ولی او حالا یک نشانه قوی از ادعایی است که دل کندن از قدرت اگر محال نباشد بسیار نزدیک به محال است. دیگر فرقی ندارد بزرگواری در انتخابات شرکت کند یا نکند مهم این است که او هم حرفش را نقض کرده است و هم میل شدیدی به آمدن دارد و هم دنبال آمدن است. تنها مانع وی در این مسیر نیز شرکت عدل هاشمی پور در انتخابات است که البته با وجود برخی ادعاها که هاشمی پور در بهبهان کاندیدا خواهد شد هیچ نشانهای نه تنها دیده نمیشود که هاشمی پور در کهگیلویه بسیار فعال و در حال رایزنی و یارگیری است. به مانند همیشه گمانههای محفلی حکایت از رد صلاحیت هاشمی پور و حتی موحد دارد. بزرگواری در انتخابات به احتمال زیاد نامنویسی خواهد کرد و امیدش به رد موحد خواهد بود اما یقیناً ۱۴۰۲ سال ۱۳۹۰ نخواهد بود و ضمن اینکه بزرگواری دیگر محبوب بزرگان و ذی نفوذان اصولگرا نیست. او نه تنها از رئیسی حمایت نکرد که در دو سال گذشته علیه مدیران رئیسی و حتی خود رئیسی مواضع بسیار تندی داشته است.
مواضع او علیه احمدزاده استاندار و این اواخر عبدالعزیز موسوی فرماندار کهگیلویه که زمانی از همراهان و ملازمان بزرگواری نیز بود حواشی رسانهای در پی داشته است. البته طبیعی بود ادعای عجیب موسوی در بخش چارؤسا که رویا و آرزوهایش را بیان کرد با واکنش بزرگواری روبرو شود ولی بزرگواری در مجموع سطح انتقاد و کنشگری یک نماینده سابق را بسیار بسیار پایین آورده است.
بزرگواری تنها امکان منطقهای برای کسانی است که معتقدند توسط تیم قوم گرای موحد در سه سال گذشته نادیده و له شدهاند. منتقدین موحد بر این عقیدهاند که اگر چه موحد در طول سالها به یک مرزگذاری ظاهری قومی و منطقهای در نحوه توجهاتش قائل بوده است اما همیشهی احوال سطحی از ظاهر را رعایت میکرده است ولی در این دوره وی همین رعایت ظاهر را رها کرده است و اکثر قریب به اتفاق نیروهای مورد حمایتش از معاون سیاسی تا فرماندار شهرستان و بخشدارانش از یک منطقه و طایفه خاص هستند و بر این موضوع مانور میدهند. طبیعی است که موحد و تیم رسانهایاش چنین موضوعی را رد کنند. تیم رسانهای موحد از سطح حرفهایگری پایینی برخوردار هستند اما بسیار فعال و برای حلقه و مدیران نزدیک به موحد مرجع و اسپانسر تبلیغی محسوب میشوند. موحد که در دورههای قبل زمانی محل نزدیکی پیمانکاران در مقطعی محل جذب نیروهای خاص ایلی و قومی و یا در مقاطعی صحبت از پیگیری و کمک وی به حل پروندههای قضایی برخی همشهریان داشت و همیشه از قِبَل این نوع رفتارها شرایط را به سود خود مدیریت میکرد در دور قبل علاوه بر مانور بر ضعفهای هاشمی پور و البته تأثیر واقعی خود ضعفهای واقعی هاشمی پور بویژه وعدههای در هوا و فراموشی و عدم مشورتپذیری وی بر روی کار رسانهای و نزدیکی به جوانان نیز زیاد کار کرد و هنوز هم بخشهایی از آن ظرفیت رسانهای و جوانان را حفظ کرده است.
علاوه بر این سه چهره شناخته شده و تکراری روزانه صحبت از گزینههای خرد و درشت و معروف و گمنام بیشتری برای عرصه انتخابات شهرستان میشود.
با این وجود اما به اقتضای فضای سیاسی کشور در این عرصه یک جای خالی بزرگ دیده میشود جایی که بعید است پر شود و آن هم عدم حضور و فعالیت مربوط به جریان سیاسی اصلاح طلبان است جایی که مشخصاً در دور قبل نیز خالی بود و البته جایی کهگر چه در برخی دورهها پر شده است اما بعد از دور سوم و نمایندگی بهرام تاجگردون تاکنون هیچ موفقیتی در رسیدن به مجلس به دست نیاورده است. این عدم فعالیت جریان سیاسی اصلاح طلب به معنی عدم فعالیت چهرههای سیاسی با صبغه اصلاح طلبی نیست و هم از همان دور قبل و هم در طول سه سال گذشته و همین حالا برخی از این چهرهها در حال فعالیت و یا رصد فضا هستند.
رضا دهبانی پور عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه یاسوج یکی از این چهرههای اصلاح طلب است که در دور قبل البته در روزهای آخر توانست تأیید صلاحیت خود را از شورای نگهبان دریافت کند. اما زمان اندک و در عین حال تصمیم اصلاح طلبان برای عدم معرفی گزینه سبب شد وی از صحنه انتخابات کنارهگیری نماید. دهبانی پور در سه سال گذشته یکی از فعالترین چهرههای انتخاباتی در حوزه انتخابیه کهگیلویه بزرگ بوده است. در این میان مشخص است که علی کامرانی نیز همچنان دلش با انتخابات است وی که یک خاطره شیرین و اتفاقی از حضور در انتخابات دارد قطعن و اینک در غیاب لیدر اصلی جریانی که کامرانی عضوی از آن بود یعنی مرحوم سید قادر لاهوتی در حال ارزیابی وضعیت است. البته او در دور قبل توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد. این دو یعنی دهبانی پور و کامرانی متعلق به جغرافیای بزرگ بهمئی بعنوان بخش بزرگی از حوزه انتخابیه کهگیلویه بزرگ هستند که در دو دوره اخیر چندین چهره از این شهرستان در انتخابات نامنویسی کرده بودند و این دور هم قطعاً دهبانی پور و کامرانی تنها نخواهند بود و در میان نامهای بزرگ حتی صحبت از احتمال کاندیداتوری قادر آشنا به گوش میرسد. مدیر پر رزومهای که همین حالا نیز در یک مسئولیت سینمایی مهم حضور دارد.
صحبت از برنامه انتخاباتی دارا کریمی نژاد نیز در مقطعی به میان آمد. رسانهها همچنین در برخی گمانه زنیهای خود همچنان بر گزینه بودن کسانی همچون لطیف رستاد، علی اسماعیلی و رضا چمن اصرار دارند ولی این گزینهها آمدنشان در گرو تحولات سیاسی کشور است، تحولاتی که به قول اصلاح طلبان باید به سمت تلطیف شدن فضای انتخاباتی پیش رود و اینامیدواری وجود داشته باشد که شورای نگهبان فضای بیشتری در اختیار گزینههایی از این نوع برای حضور قرار دهد که البته چنین تحولات باب میل اصلاح طلبان بسیار بعید است رخ دهد و مهمتر از این مانع بزرگ نفس حضور محمد موحد در صحنه نیز نه تنها مانع اصلاح طلبان که مانع بسیاری دیگر از گزینهها است و اگر قرار باشد روزی موحد نباشد لیستی بزرگتر و کیفیتر در کهگیلویه بر روی کاغذ و در عرصه واقعی رقابت وجود خواهد داشت.
در همین طرف ماجرا نباید از نام موسی خادمی نیز به سادگی عبور کرد. نام او چند سالی است بخشی از تحلیلها و احتمالات انتخابات در کهگیلویه را به خود اختصاص داده است. ولی او و نزدیکانش معمولاً این گمانه زنیها را تکذیب میکنند. پاییز سال گذشته بود که یکی از رسانههای استان مدعی شد موسی خادمی در حال رایزنی و فعالیت انتخاباتی در حوزه انتخابیه است اما با تماسی که از سوی همین پایگاه خبری با وی برقرار شد خادمی آن فعالیتها را از اساس منکر شد ولی انکار فعالیتهای انتخاباتی به معنای آن که وی اساساً به انتخابات نگاهی ندارد نیست که اگر هم خودش چنین نیتی در سر نداشته باشد کسانی هستند که علاقهمند و پیگیر حضور موسی خادمی در صحنه انتخابات هستند. خادمی میتواند در دورهای که موحد و عدل هاشمی پور حضور دارند یک ضلع سوم تأثیرگذار باشد وامیدوار به آینده.
در برخی تحلیلها و مطالب و یا برخی محافل قومی و دوستی نامهای بیشتری تاکنون مطرح شده است نامهایی همچون حبیب الله پیشوا، آزاد خردمند، ایرج کاظمی جو، قادر آشنا، مهدی مهدی طلب، ولایتی، آیت الله سعادتیان و...
که البته دو نام زمان و مهدوی طلب حداقل برای این دوره بسیار غیر محتمل است و صرفاً یک گمانهی بدون پشتوانهی رسانهای است.
پیشوا از حاذقترین و قدیمیترین وکلای دادگستری استان است که در چند نوبت چه در کهگیلویه و چه در بویراحمد قصد کاندیداتوری داشت اما هر بار به علتی شرایط برای ماندن و ادامه کار مهیا نشد. وی همچنین از قدیمیترین نیروهای سیاسی استان و اعضای اولی حزب جمهوری اسلامی بود. او ارتباط گستردهای با لایههای مختلف اجتماعی دارد و مناسبتها را میشناسد و ارتباطاتش سیستماتیک است و در برخی مراسمات با تیمی از وکلای جوان حاضر میشود وکلایی که بنظر میرسد چندان آشنا به مناسبات سیاسی و انتخاباتی نیستند.
برخی از افراد دیگر نامبرده در حال فعالیت هستند و برخی نیز مشخص نیست نامشان از چه جهت در گمانه زنیها میآید و البته یک نکته جالب که اگر بخواهیم از صرف نامهایی که در همین مطلب آمده است یک درصدگیری موردی داشته باشیم حداقل چهار مورد از این لیست سابقه مدیریت و یا مسئولیت در مجموعه فرهنگ و ارشاد اسلامی استان را دارند که این خود میتواند در موضوعات مربوط به توسعه از جنبه سلبی مورد توجه قرار گیرد. البته نه این سابقه که تحصیلات و سوابق دیگر گزینهها نه در کهگیلویه که در دو حوزه دیگر استان نیز تقریباً متمرکز بر فعالیتها و رشتههای غیر اقتصادی و حقوقی هستند و تنها میتوان غلام رضا تاجگردون را از این حیث استثناء دانست.
نکته جالب دیگر آن است که از همین تعداد که در این مطلب نامشان آمده است و ممکن است به ۱۵ مورد نرسد حداقل ۷ گزینه( پیشوا، رستاد، سعادتیان، ولایتی، کاظمی جو، زمان، کریمی نژاد) متعلق به بخش دشمن زیاری هستند که این تعداد بغیر از نام سید محمد موحد میباشد که وی نیز از نظر اقلیمی متعلق به همین بخش محسوب میشود و یا حتی سید علی اسماعیلی.
قطعاً تا موعد جدیتر شدن انتخابات هم احتمالات بیشتری شکل خواهد گرفت و هم چهرههای بیشتری فیلشان هوای هندوستان خواهد کرد. ولی اگر طرح محدودیت برای ثبت نام افرادی همچون موحد قطعی و قانونی شود آن وقت کهگیلویه و انتخابات در کهگیلویه حدیث و داستان جدید و مفصلتری خواهد داشت که کل تحلیل این روزها را زیر و رو خواهد کرد.
در دورههای اخیر و در آستانه انتخابات نامهای بزرگ و ملی مطرح میشود. نامهایی که در نهایت و در عمل نیز از دور جرات نگاه کردن به انتخابات کهگیلویه را ندارند شاید هم آنها اساساً علاقهای به این فضا و حوزه نداشته باشند و یا احتمال بیشتر امکانی چه از نظر تأیید صلاحیت و چه از نظر رقابت با چهرههای سنتی این حوزه نداشته باشند. نامهایی همچون محمدعلی افشانی و یا سید کامل تقوی نژاد.
کد مطلب: 461079