کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

واقعا چه کسی برنده است؟! خالق یا ما؟!

ماجرای حاضر شدن سربازی وسط جلسه استانداری کهگیلویه و بویراحمد

11 آذر 1401 ساعت 0:30

در کارگاه آموزشی‌ای که امروز در سالن شماره یک استانداری یاسوج برگزار شد در پایان مراسم از خانواده‌هایی که بالای 6 فرزند داشتند تجلیل شد. نام آقای قبادی چندین بار در سالن پیچید و یک مرد جوان که لباس سربازی به تن داشت با خجالت و کم‌رویی از وسط سالن بلند شد و جلوتر آمد. همه فکر می‌کردند او خود فرزند یک خانواده است و به جای پدرش در سالن حاضر شده است. اما یک دفعه سروصداها پیچید که او پدر 8 فرزند است.


خالق قبادی مرد37 ساله‌ای که در کارگاه آموزشی جوانی و جمعیت شرکت کرده بود توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرد.
به گزارش کبنا، در کارگاه آموزشی‌ طرح جوانی و افزایش جمعیت که روز (پنجشنبه 10 آذرماه 1401) در سالن شماره یک استانداری یاسوج با حضور پروفسور اکبری _مشاور وزیر کشور_ ، زینب اختری _مدیرکل امور زنان و خانواده وزارت کشور _ و جمعی از مسوولان استانی و شهرستانی برگزار شد در پایان مراسم از خانواده‌هایی که بالای 6 فرزند داشتند، تجلیل شد.
بنا بر این گزارش، در این جلسه آموزشی، نام آقای قبادی چندین بار در سالن پیچید و یک مرد جوان که لباس سربازی به تن داشت با خجالت و کم‌رویی از وسط سالن بلند شد و جلوتر آمد. همه فکر می‌کردند او خود فرزند یک خانواده است و به جای پدرش در سالن حاضر شده است. اما یک دفعه سر و صداها پیچید که او پدر 8 فرزند است. همه، حتی، مشوقان طرح افزایش جمعیت هم از تعجب دهان‌شان باز مانده بود.
ناباورانه جلوتر رفتم و از او پرسیدم. چند بچه دارید؟ خالق لبخندی زد و گفت 8 تا! در ادامه پرسش و پاسخ خبرنگار کبنا با او را می‌خوانید.
کبنا: لطفاً خودتان را بیشتر معرفی کنید و بگویید چند سال‌تان است؟
خالق سرش را پایین انداخت، خجالتی در سراپای وجودش بود. با صداقتی که یک مرد روستایی دارد، گفت: متولد سال 64 هستم. هشت فرزند دارم و بزرگ‌ترین بچه‌ام 16 ساله است. اهل منطقه زیلایی‌ام. هیچ شغلی ندارم. دام ندارم. قبلاً کشاورزی می‌کردم، اما حالا باران نمی‌زد، کشاورزی هم نیست. 
کبنا: لباس تن‌تان نشان می‌دهد سربازید؟
خالق: بله. سربازم و 6 ماه از خدمتم مانده است.
کبنا: چطور با این تعداد فرزند از سربازی معاف نشده‌اید؟
خالق: دیگر آمدم سربازی! دنبالش نرفتم آمدم سربازی تا خدمت کنم.
کبنا: دولت به شما کمکی هم کرده است؟
خالق: نه. نه کمکی، نه وامی، نه بسته‌ای هیچ چیز. خانه ندارم، کار ندارم اما بچه‌ها را دوست دارم.
کبنا: از وضعیت زندگی‌ات راضی هستی؟
خالق: بله. خدا راشکر. هنوز هم بچه می‌خواهم. تا ده تا هم می‌خواهم. بچه‌ها بزرگ می‌شوند کمک حال من خواهند بود.
دلم می‌خواست ساعت‌ها با خالق حرف بزنم؛ اما شرم و لبخندش مانعم می‌شد. احساس کردم خجالت می‌کشد. خالق هم دلش می‌خواست حرف بزند؛ اما نمی‌دانست چه بگوید.
اما واقعا چقدر تفاوت بین ما آدم‌ها وجود دارد. در حالی‌که هنوز جوانانی هم سن‌ و سال خالق وجود دارند؛ به دلیل مسائل مالی، بیکاری، خرج و مخارج بسیار فکر می‌کنند، آمادگی لازم برای ازدواج را ندارند و سال به سال ازدواج‌شان را به تأخیر می‌اندازند. بعضی‌ها کلاً برنامه ازدواج را از زندگی‌شان حذف کردند. از طرف دیگر جوانانی هستند، چون خالق! با دست خالی و بدون کارت معافیت، بدون پول و سرمایه، بدون خانه و ماشین ازدواج می‌کنند و هشت فرزند دارند و تازه هشت‌ها کم است.
هزار سوال در ذهن آدم می‌رقصد. واقعا چه کسی برنده است؟! خالق یا ما؟! 
هشت فرزند؛ یعنی هشت آدم. هشت عائله و نان‌خور! شوخی نیست. برای من شگفت‌انگیز است. اگر خودم صحبت نمی‌کردم، باور نمی‌کردم. اما لبخند و شرم خالق به من می‌گفت: اگر چه این ماجرا برای تو عجیب و غریب است؛ اما هنور آدم‌هایی هستند که به ضرب‌المثل‌ها اعتقاد دارند و مصداق ضرب‌المثل‌ها و باورها و سنت‌های گذاشتند را زندگی می‌کنند. خالق مصداق ضرب‌المثل «هر آن کس که دندان دهد نان دهد» بود. ضرب‌المثلی که همیشه بزرگ‌ترها در نصیحت به نسل جوان می‌گویند. وقتی می‌خواهند، تشویق‌شان کنند که بچه‌دار شوند: نیکی کم نیست و صدتا هم زیاد نیست» اما واقعا هشت فرزند و ده فرزند  زیاد است یا نیست؟!






کد مطلب: 455131

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/report/455131/ماجرای-حاضر-شدن-سربازی-وسط-جلسه-استانداری-کهگیلویه-بویراحمد

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1