تاریخ انتشار
چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۴۹
کد مطلب : ۴۵۳۷۴۳
عماد افروغ استاد دانشگاه؛
اعتراضات اخیر شورش طردشدگان است
۰
کبنا ؛یک جامعه شناس با بیان اینکه طردشدگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آمادگی اولیه را برای اعتراض خیابانی فراهم کرده است، گفت: راه برون رفت از این شرایط این است که اصلاحات ساختاری انجام شده و طردشدگی پایان یابد.
عماد افروغ درباره ریشه اعتراضات اخیر در کشور اظهار کرد: هم واقعیات جامعه ایران و هم تاریخچه رخدادهای مشابه کشور و هم برخی رویکردهای انتقادی در جامعه شناسی به ما میفهماند که این اتفاقات تکرار خواهد شد. درگذشت مرحوم مهسا امینی جرقهای بود که موجب شکل گیری اعتراضات اخیر با یک عقبه ساخناری شد.
البته اگر موضوع مشابه درگذشت مرحوم اميني در هر کشوري رخ ميداد، خشمي را به همراه خود در برداشت. شما ميتوانيد به کتاب «خشم شهري، شورش طردشدگان» رجوع کنيد که حوادث مشابه در آمريکا، انگلستان، فرانسه، سوئد، يونان و ترکيه را به تصوير کشيده است. البته در اين کشورها نيز بروز اعتراضات داراي عقبه بوده است که آن عقبه به نظام سرمايه داري و نابرابراي اجتماعي و طردشدگيهاي اين نظام بر ميگردد.
شاهد طردشدگي اقتصادي، سياسي و فرهنگي هستيم
به گزارش ايسنا، وي ادامه داد: ما هم در نظام خود شاهد نابرابري اقتصادي هستيم و سياستهاي اقتصادي ما شبه سرمايه داري و نوليبراليستي بوده است و سياستهاي عدالت خواهانه موجهي را دنبال نکرده ايم.
البته اعتراضات در ايران عقبههاي سياسي و فرهنگي نيز دارد و فقط شاهد طردشدگي اقتصادي نيستيم. سال هاست که يک قطبي شدن کاذب و تصنعي توسط گروههاي سياسي، آن هم در جامعه طيفي ايران کليد زده شده است و منشأ طرد شدگيهاي سه گانه مزبور نيز همين قطبي شدگي تصنعي و کاذب است. سياست و قدرت اجازه نميدهد که تکثر به جامعه ما بازگردد.
اين جامعه شناس در تعريف خود از طردشدگي اقتصادي، فرهنگي و سياسي، تصريح کرد: جامعه ما، چون يک جامعه طيفي است، متکثر هم هست و اين تکثر نبايد ناديده گرفته شود.
در شرايط بحران يا انقلاب، تکثر فرهنگي ميل به وحدت دارد، اما بعد از سپري شدن اين دوران، فرهنگ متکثر ميخواهد به تکثر خود بازگردد، اما اگر سياست اين اجازه را ندهد يا تکثر فرهنگي را به بازي نگيرد، طردشدگي فرهنگي ايجاد ميشود.
در توزيع مواهب اقتصادي نابرابري، انحصارطلبي و رانت خواري داريم
وي در ادامه با بيان اينکه به لحاظ اقتصادي علاوه بر بي عدالتي، در توزيع مواهب اقتصادي، نابرابري، انحصارطلبي و رانت خواري داريم، گفت: امتيازات به افراد خاص داده شده و اکثريت از اين امتيازات طرد شده اند.
براساس نظرسنجي سال 98، فقط 26 درصد جامعه گرايش سياسي به دو جناح اصلاح طلبي و اصولگرايي دارد و 74 درصد به اين دو جناح گرايش ندارند. اين آمارفقط نشان دهنده طردشدگي سياسي نيست بلکه نشانه طردشدگي اقتصادي و فرهنگي هم هست.
اعتراضات ميتواند بستري براي فراهم شدن جنبش دانشجويي شود
افروغ با استقبال از کشيده شدن اتفاقات اخير به صحن دانشگاههاي کشور، بيان کرد: اگر دانشگاه بداند چه رسالتي بر دوش دارد، شاهد تغيير رويههاي جاري کشور خواهيم بود و به جاي آنکه سياست و اقتصاد به علم خط بدهد، اين علم و فرهنگ است که به سياست و اقتصاد خط خواهد داد. اين اعتراضات ميتواند بستري براي فراهم شدن جنبش دانشجويي نوظهور و مستقل شود.
البته در گذشته هم تا حدودي اين جنبش را داشته ايم، اما به گروههاي سياسي وابسته شد و مستقل نماند و به جاي اينکه نقش روشنفکري و سوژه نقد را ايفا کند، به ابژه نقد و ابزار استيلاي صاحبان قدرت تبديل شدند و همين مبناي سقوطشان شد. اما اگر دانشجويان متوجه شوند چه رسالتي به عنوان جنبش اجتماعي و دانشجويي بر دوش دارند، ميتوانند خلأ روشنفکري ما را از طريق گفتگو پر کنند. اهل علم که نبايد فحاشي و ناسزاگويي کنند بلکه بايد وارد گفتگو شوند. گفتگو هم براي خود ابزار و آدابي دارد.
طردشدگي، آمادگي اوليه را براي اعتراض خياباني فراهم کرده است
وي تاکيد کرد: جنبش دانشجويي بايد احيا شود تا بتواند مطالبات بر حق تودهها را دنبال کند. اکنون توده نميداند در خيابان چه ميخواهد. يک جرقه موجب شده است که به خيابان بيابد و خواستههاي متراکم خود را نميشناسد، اما جنبش دانشجويي مستقل ميتواند خواستههاي متراکم اقتصادي، فرهنگي و سياسي توده رامطالبه کند.
فوت مهسا امنيني جرقه اعتراضات اخير بود، اما اعتراضات عقبه دارد و طردشدگي، آمادگي اوليه را براي اعتراض خياباني فراهم کرده است. راه برون رفت از اين شرايط هم اين است که اصلاحات ساختاري انجام شود و طردشدگي پايانيابد.
افروغ در پايان گفت: اعتراضات اخير جنبش اجتماعي نيست بلکه خشم شهري و شورش طردشدگان است. اين اعتراضات اگر ميخواهد به حنبش تبديل شود بايد داراي رهبري، سازماندهي، انسجام ايدئولوژيک شود، عقبه داشته و درون زا باشد. اين اتفاقات تا به درون گره نخورند، به جنبش عظيم اجتماعي تبديل نميشوند.
عماد افروغ درباره ریشه اعتراضات اخیر در کشور اظهار کرد: هم واقعیات جامعه ایران و هم تاریخچه رخدادهای مشابه کشور و هم برخی رویکردهای انتقادی در جامعه شناسی به ما میفهماند که این اتفاقات تکرار خواهد شد. درگذشت مرحوم مهسا امینی جرقهای بود که موجب شکل گیری اعتراضات اخیر با یک عقبه ساخناری شد.
البته اگر موضوع مشابه درگذشت مرحوم اميني در هر کشوري رخ ميداد، خشمي را به همراه خود در برداشت. شما ميتوانيد به کتاب «خشم شهري، شورش طردشدگان» رجوع کنيد که حوادث مشابه در آمريکا، انگلستان، فرانسه، سوئد، يونان و ترکيه را به تصوير کشيده است. البته در اين کشورها نيز بروز اعتراضات داراي عقبه بوده است که آن عقبه به نظام سرمايه داري و نابرابراي اجتماعي و طردشدگيهاي اين نظام بر ميگردد.
شاهد طردشدگي اقتصادي، سياسي و فرهنگي هستيم
به گزارش ايسنا، وي ادامه داد: ما هم در نظام خود شاهد نابرابري اقتصادي هستيم و سياستهاي اقتصادي ما شبه سرمايه داري و نوليبراليستي بوده است و سياستهاي عدالت خواهانه موجهي را دنبال نکرده ايم.
البته اعتراضات در ايران عقبههاي سياسي و فرهنگي نيز دارد و فقط شاهد طردشدگي اقتصادي نيستيم. سال هاست که يک قطبي شدن کاذب و تصنعي توسط گروههاي سياسي، آن هم در جامعه طيفي ايران کليد زده شده است و منشأ طرد شدگيهاي سه گانه مزبور نيز همين قطبي شدگي تصنعي و کاذب است. سياست و قدرت اجازه نميدهد که تکثر به جامعه ما بازگردد.
اين جامعه شناس در تعريف خود از طردشدگي اقتصادي، فرهنگي و سياسي، تصريح کرد: جامعه ما، چون يک جامعه طيفي است، متکثر هم هست و اين تکثر نبايد ناديده گرفته شود.
در شرايط بحران يا انقلاب، تکثر فرهنگي ميل به وحدت دارد، اما بعد از سپري شدن اين دوران، فرهنگ متکثر ميخواهد به تکثر خود بازگردد، اما اگر سياست اين اجازه را ندهد يا تکثر فرهنگي را به بازي نگيرد، طردشدگي فرهنگي ايجاد ميشود.
در توزيع مواهب اقتصادي نابرابري، انحصارطلبي و رانت خواري داريم
وي در ادامه با بيان اينکه به لحاظ اقتصادي علاوه بر بي عدالتي، در توزيع مواهب اقتصادي، نابرابري، انحصارطلبي و رانت خواري داريم، گفت: امتيازات به افراد خاص داده شده و اکثريت از اين امتيازات طرد شده اند.
براساس نظرسنجي سال 98، فقط 26 درصد جامعه گرايش سياسي به دو جناح اصلاح طلبي و اصولگرايي دارد و 74 درصد به اين دو جناح گرايش ندارند. اين آمارفقط نشان دهنده طردشدگي سياسي نيست بلکه نشانه طردشدگي اقتصادي و فرهنگي هم هست.
اعتراضات ميتواند بستري براي فراهم شدن جنبش دانشجويي شود
افروغ با استقبال از کشيده شدن اتفاقات اخير به صحن دانشگاههاي کشور، بيان کرد: اگر دانشگاه بداند چه رسالتي بر دوش دارد، شاهد تغيير رويههاي جاري کشور خواهيم بود و به جاي آنکه سياست و اقتصاد به علم خط بدهد، اين علم و فرهنگ است که به سياست و اقتصاد خط خواهد داد. اين اعتراضات ميتواند بستري براي فراهم شدن جنبش دانشجويي نوظهور و مستقل شود.
البته در گذشته هم تا حدودي اين جنبش را داشته ايم، اما به گروههاي سياسي وابسته شد و مستقل نماند و به جاي اينکه نقش روشنفکري و سوژه نقد را ايفا کند، به ابژه نقد و ابزار استيلاي صاحبان قدرت تبديل شدند و همين مبناي سقوطشان شد. اما اگر دانشجويان متوجه شوند چه رسالتي به عنوان جنبش اجتماعي و دانشجويي بر دوش دارند، ميتوانند خلأ روشنفکري ما را از طريق گفتگو پر کنند. اهل علم که نبايد فحاشي و ناسزاگويي کنند بلکه بايد وارد گفتگو شوند. گفتگو هم براي خود ابزار و آدابي دارد.
طردشدگي، آمادگي اوليه را براي اعتراض خياباني فراهم کرده است
وي تاکيد کرد: جنبش دانشجويي بايد احيا شود تا بتواند مطالبات بر حق تودهها را دنبال کند. اکنون توده نميداند در خيابان چه ميخواهد. يک جرقه موجب شده است که به خيابان بيابد و خواستههاي متراکم خود را نميشناسد، اما جنبش دانشجويي مستقل ميتواند خواستههاي متراکم اقتصادي، فرهنگي و سياسي توده رامطالبه کند.
فوت مهسا امنيني جرقه اعتراضات اخير بود، اما اعتراضات عقبه دارد و طردشدگي، آمادگي اوليه را براي اعتراض خياباني فراهم کرده است. راه برون رفت از اين شرايط هم اين است که اصلاحات ساختاري انجام شود و طردشدگي پايانيابد.
افروغ در پايان گفت: اعتراضات اخير جنبش اجتماعي نيست بلکه خشم شهري و شورش طردشدگان است. اين اعتراضات اگر ميخواهد به حنبش تبديل شود بايد داراي رهبري، سازماندهي، انسجام ايدئولوژيک شود، عقبه داشته و درون زا باشد. اين اتفاقات تا به درون گره نخورند، به جنبش عظيم اجتماعي تبديل نميشوند.