فرهنگ «استعفا» یا «برکناری» در ایران تعریف نشده است
محاکمه پیشکش، استعفا هم بلد نیستید؟
21 خرداد 1401 ساعت 8:40
سه حادثه سخت، کمتر از دو هفته، داغ بزرگی بر دل میلیونها ایرانی نهاد. فروریختن ساختمان متروپل با کشته شدن حداقل 43 شهروند آبادانی، خالی کردن بیش از 160 صندوق امانات در بانک ملی، که اتفاقی نادر در کشور بود و تصادف قطار مشهد- یزد با ۲۲ کشته و بیش از ۸۵ مجروح. اگر در هر کجای دنیا این نوع اتفاقات رخ میداد، تا کنون چند مسئول و مدیر مرتبط استعفا داده بودند اما در کشور ما با هر داغی که بر دل مردم مینشیند، فقط مسئولان در پی مقصران درجه چندم هستند و فرهنگ «استعفا» یا «برکناری» در کشور ما تعریف نشده است.
سه حادثه سخت، کمتر از دو هفته، داغ بزرگی بر دل میلیونها ایرانی نهاد. فروریختن ساختمان متروپل با کشته شدن حداقل 43 شهروند آبادانی، خالی کردن بیش از 160 صندوق امانات در بانک ملی، که اتفاقی نادر در کشور بود و تصادف قطار مشهد- یزد با ۲۲ کشته و بیش از ۸۵ مجروح. اگر در هر کجای دنیا این نوع اتفاقات رخ میداد، تا کنون چند مسئول و مدیر مرتبط استعفا داده بودند اما در کشور ما با هر داغی که بر دل مردم مینشیند، فقط مسئولان در پی مقصران درجه چندم هستند و فرهنگ «استعفا» یا «برکناری» در کشور ما تعریف نشده است.
به گزارش کبنا، مثلا در حادثـــــه بيسابقه سرقت از بانک ملي و با وجود اينکه سارقان دستگير شدند، اما شوک بزرگي به مردم و اعتماد به بانکداري ايران وارد گرديد و فقط اين اتفاق منجر به برکناري رئيس شعبه شد، آنهم به دليل ناديده گرفتن پيامک سرقت! اما اگر اين اتفاق در يکي از کشورهاي ديگر رخ ميداد، حداقل چندين مدير بلند مرتبه استعفا يا برکنار ميشدند. در ماجراي ريختن ساختمان متروپل نيز با وجود دستگيري شهردار و 13 نفر ديگر، اما پرونده کشته شدن مالک متروپل (به عنوان فردي که از رانت و فساد استفاده کرده) همچنان با سئوالاتي روبهرو است. مرگ 22 هموطن در قطار مشهد- يزد نيز ميتواند نمونه بارزي از اين اتفاق باشد. هر چند که اين حادثه تلخ، با يک سنت شکني از سوي وزير راه و شهرسازي همراه بود و براي اولين بار، يک وزير از مردم بابت اين اتفاق عذرخواهي کرد، رستم قاسمي در توئيتي نوشت: «شرمنده همه مردم عزيز ايران بهخصوص داغديدگان هستم. همکاران بدانند مسئوليت اين حادثه (فارغ از دلايل ارادي يا غير ارادي) برعهده اين وزارتخانه است اما وظيفه انساني ما از اين مسئوليت هم بالاتر بوده و بايد با تلاش مضاعف تسلي خاطر بازماندگان باشيم.» هر چند که اين توئيت تنها کاري بود که يک وزير ميتوانست انجام دهد، اما اگر اين اتفاق در کشورهاي ديگر رخ ميداد، وزير استعفا ميداد، اما روند روبهرشد فرهنگ عذرخواهي در اين وزارتخانه، ميتواند خبري خوب باشد. هنوز از ياد نبردهايم در آذر سال 95، زمانيکه برخورد دو قطار در محور سمنان– دامغان، منجر به کشته شدن 47 نفر شد، آخوندي، وزير وقت راه و شهرسازي اعلام کرد: «در رابطه با اين اتفاق نگران نيستيم و مسافران همگي بيمه بودند!» در زمان تصدي سعيد نمکي، بر صندلي وزارت بهداشت و درمان، او که مقصر اصلي سهلانگاري در ماجراي افزايش مرگ و مير کرونا با نخريدن واکسن بود و حالا پرونده قضائي برايش در تشکيل شده، در روز پاياني کار خود که همزمان با مرگ 450 هموطن بود، قضاوت در مورد عملکرد خود را به آينده سپرده و حتي يک عذرخواهي از مردم نکرد، اما همه شاهد بوديم که با سيل واکسن و واکسيناسيون عمومي در زمان بهرام عين اللهي، آمار مرگ و مير کرونا به صفر رسيد. در شرايطي که نمکي فقط از مردم داغديده ايران درخواست حلاليت نمود که وزير جديد بهداشت او را «شهيد زنده» ناميد که در دوران کرونا مانند الماس درخشيد! اما با وجود اينکه، نمکي بارها مورد انتقاد نمايندگان مجلس بود، نه استعفا داد و نه استيضاح يا سوالي از او از سوي مجلس پرسيده شد!
متأسفانه فراموش ميکنيم
مجيد ابهري آسیب شناس اجتماعی در گفتوگو با آرمان ملی معتقد است: «تنها اتفاقي که ميتواند از داغ مردم بکاهد، برکناري مسئولان يا استعفايشان است. اما ظاهرا آنها با اين موضوع بيگانه هستند.» وي در ادامه ميافزايد: «متأسفانه غم ناشي از اين حوادث ، علاوه بر خوزستان کشور را فرا گرفت. اگر عوامل اين سانحه که نمايش گويايي از زنجيره رانتخواري است، به مجازات نرسند، بايد در آينده بهدنبال جايي براي اختفا باشيم. مثلا ناگهان قطاري از ريل خارج ميشود و بر اندوه و داغ آبادان ميافزايد. متاسفانه ضعف برخي از مراکز تصميمساز و فقدان مديريت منسجم و توانمند در برخي از نهادهاي اجرايي به مراکز سوژهسازي براي معاندان و دشمنان تبديل شدهاند. در اين ميان شفاف سازي، عدم تاخير در بيان برخي از وقايع، صداقت رسانهاي ميتواند تسکيني بر دل پردرد مردم باشد.»
عذرخواهي کارساز نيست
وي در مورد افزايش شايعات در رابطه با اين حوادث يا فرار مقصران ميگويد: «تا نباشد چيزکي مردم نگويند چيزها. مثلا در ماجراي برخورد قطار در وسط کوير آنهم با يک بيل مکانيکي، ضعف مديريت سيستم ريلي، قدمت تجهيزات و کمبود قطعات علل و عوامل اين حادثه است که بايد شخص وزير و مديرعامل راهآهن در قبال اين اتفاق پاسخگو باشند. در اين ميان، از يک حقيقت آشکار نبايد بهراحتي عبور کرد و آن مجموعههاي مختلفي از صاحبان سليقههاي مختلف سياسي و مديران رده دوم تا چهارم است که از دولت قبلي در بدنه اجرايي و سازماني کشور باقي ماندهاند و شايد تمايلي به توفيقات اقتصادي، فرهنگي داخلي و خارجي دولت سيزدهم ندارند. عدم تلاشهاي جدي از سوي لايههاي يادشده براي حل مشکلات مختلف و همسو با اين کاستيها، انتصابات کمتر مرتبط با مسئوليتها گاه برخي از مديران، سوابق تجربي و حرفهاي آنها کوچکترين شباهت و ارتباط با حوزه مسئوليت خود ندارند. معضلات زنجيرهاي حوصله و اوقات رياستجمهور و معاونين ايشان را معطوف بهخود کرده است. هر چند وزير مربوطه در ماجراي قطار مشهد- يزد عذرخواهي کرده ولي تا بيان علل اصلي و تنبيه عوامل مرتبط و در راس آن، مديرعامل راهآهن، بروز احساسات متلاطم مصيبت ديدگان و مردم التيام نخواهد يافت، دريغ از يک استعفا از سوي مسئولان سطوح عالي و اجرايي.»
مجازات خاطيان، انتظار مردم از دولت
وي در ادامه صحبتهايش ميافزايد: «جامعه در شوک و اندوه اين دو حادثه بود، که ناگهان يک واقعه که بيشتر به فيلمهاي هاليودي و بازيهاي رايانهاي شباهت داشت، رخ داد. سرقت از محکمترين و عاليترين مرکز اعتماد در تهران با مقدماتي بسيار آزاردهندهتر از خود حادثه، يعني تعطيلي چند روزه کشورمان، همان عذر بدتر از گناه بود. هنوز کسي نميداند عوامل مختل کننده فرودگاه و سرقت از بانک که در يک روز اتفاق افتاد، به يکديگر ارتباط داشتند يا خير؟درد آنجا به اوج خود رسيد که بعضي از مسئولان اعلام کردند که خسارات مردم را پرداخت خواهند کرد. عجيب است که اين حوادث چقدر مينياتوري و هنرمندانه رخ ميدهند. ساده انديشي است اگر تصور کنيم که اين وقايع ارتباطي با مقابله و مشکل آفريني براي دولت ندارند. اين آسيب شناس، در پايان صحبتهايش باور دارد که با توجه به واکنشهاي معمول در اينگونه رويدادها؛ عذرخواهي کمترين کار در اين حوادث تلخ است، هرچند که جبران و عودت اتفاقات روي داده با هيچ عذرخواهي قابل جبران نيست. اما باز مرهمي بر زخمهاي ايجاد شده خواهد بود. همچنين استعفا يا برکناري مسئولان ارشد نيز منطقيترين حرکت براي پاسخگويي به دردها و زخمهاي بازماندگان و زيان ديدگان است. در کشور ما نه تنها هيچکدام از واکنشهاي ياد شده در وقايع مشابه در جهان رخ نداد، بلکه برخي از دست اندرکاران حتي زحمت يک عذرخواهي ساده را نيز به خود ندادهاند. ديديم که به فاصله کوتاهي از سانحه آبادان، واقعه تلخ و مشابهي در ابعاد کوچکتر در کرمانشاه اتفاق افتاد و چند هموطن بر اثر ريزش ساختمان کشته شدند. خيلي ساده از کنار اينگونه اتفاقات ميگذريم و خدا ميداند هنوز بايد منتظر چند رويداد تلخ مشابه در کشور عزيزمان باشيم. مردم از دولت فسادستيز سيزدهم توقع دارند، قاطعانه وارد عمل شده و بهعنوان يک درس عملي و آموزنده و در راستاي همدردي و احساس مشترک با مردم اقدامات لازم را انجام دهند.
کد مطلب: 448970