دریافت لینک صفحه با کد QR
از هر دری سخنی؛
از مدیریت جزیرهای و مقطعی تا استخدامهای فلهای ادامهدار و جادههایی که مرتب قربانی میگیرند
20 فروردين 1401 ساعت 21:13
در حالی که رهبر انقلاب، سال جدید را سال تولید؛ دانشبنیان و اشتغالآفرین نام نهاده است. اما گویا مسئولین و مدیران ارشد اقتصادی استان، گوش خود را بر این تأکیدات بستهاند. چرا که کوچکترین تلاشی در راستای بازگشایی و راهاندازی واحدهای تولیدی در استان دیده نمیشود. حتی در برخی موارد با برخی از اقدامات غیراصولی، در مقابل واحدهای تولیدی فعال مانعتراشی میکنند
کهگیلویه و بویراحمد بهعنوان یکی از استانهای کمبرخوردار کشور از مسائل و مشکلات بسیاری رنج میبرد. در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بحرانهایی در کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد که در صورت انباشت و رفع نشدن، ممکن است موجب همافزایی یکدیگر شوند؛ پدیدهای که میتوان از آن بهعنوان همایندی بحرانها در کهگیلویه و بویراحمد نام برد. در این نوشتار بهصورت گذرا به برخی از مسائل روز در استان اشاره میشود. در ادامه این نوشتار، دیگر مسائل و بحرانهای استان نیز مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
یکی از مهمترین مسائلی که این روزها تبدیل به یکی از آسیبهای جدی در استان شده است، بحث استخدامهای فلهای است. با استقرار دولت جدید و استانداری احمدزاده در کهگیلویه و بویراحمد، یک بار دیگر بحث این نوع از استخدامها در رسانهها مطرح شد. حتی احمدزاده استاندار کهگیلویه و بویراحمد نیز در یکی از نشستها در استان خواستار پایان دادن به این نوع از استخدامها و پیگیری متخلفان شد. اما بااینوجود هنوز شاهد استخدامهای بیضابطه و فلهای در استان هستیم. در پتروشیمی گچساران، شرکت نفت، دانشگاه علوم پزشکی در دوران ریاست پرویز یزدانپناه، شهرداریهای استان و بهویژه شهرداری یاسوج، و حتی در خود استانداری کهگیلویه و بویراحمد بهوفور از این نوع از استخدامها دیده میشود؛ اما گویا هنوز عزمی جدی برای مبارزه با این تخلفات وجود ندارد. اخیر نیز شنیده شده است که یک مادربزرگ 57 ساله در ثبت احوال کهگیلویه و بویراحمد استخدامشده است. این نوع از استخدامها علاوه بر اینکه اعتماد اجتماعی شهروندان کهگیلویه و بویراحمدی آسیب میزند و سرمایه اجتماعی را به مرز نابودی میبرد، احساس نارضایتی و تبعیض را نیز در بین جوانان دامن میزند. این نارضایتی در صورت عدم پاسخدهی، میتواند در آینده موجب بحران عدم اعتماد اجتماعی شود. افزونبراینها، همین نوع از استخدامها در نهایت موجبات درجا زدن و عدم پیشرفت استان را پدید میآورد. چرا که پیامد آن نادیده گرفتن جوانان و افراد شایسته و در مقابل بها دادن به افرادی است که از شایستگی چندانی برای احراز این پستها برخوردار نیستند و تنها مزیت آنها نزدیکی به منابع قدرت و ثروت است.
یکی دیگر از مواردی که در کهگیلویه و بویراحمد میتواند موجب عدم پیشرفت اقتصادی استان شود، تعطیلی واحدهای تولیدی است. این در حالی است که رهبر انقلاب، سال جدید را سال تولید؛ دانشبنیان و اشتغالآفرین نام نهاده است. اما گویا مسئولین و مدیران ارشد اقتصادی استان، گوش خود را بر این تأکیدات بستهاند. چرا که کوچکترین تلاشی در راستای بازگشایی و راهاندازی این واحدهای تولیدی دیده نمیشود. حتی در برخی موارد با برخی از اقدامات غیراصولی باعث مانعتراشی در مقابل واحدهای تولیدی فعال در استان میشوند. اخیراً نیز راه و شهرسازی کهگیلویه و بویراحمد در اقدامی تعجببرانگیز، تصمیم به ساخت واحدهای مسکن ملی در جوار واحدهای صنعتی شهرک صنعتی بلکه یاسوج گرفته است. اگر از این اقدام جلوگیری نشود، در آینده شاهد تعطیلی همین چند واحد صنعتی فعال نیز خواهیم بود. هنوز معلوم نیست برنامه مدیران استانی و معاونین آنها برای تحقق شعار رهبر انقلاب در استان کهگیلویه و بویراحمد چیست. چرا که هنوز نه اقدام و نه حتی اظهار نظری از آنها دراینباره دیده و شنیده نشده است.
از سوی دیگرَ، یکی از مشکلاتی که عدم برنامهریزی و نداشتن برنامه را میتوان پیامد آن دانست، این است که مدیریت یکپارچه و هماهنگ در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود ندارد. گویی ادارات و سازمانها هر کدام جزیرهای مجزا از یکدیگر هستند و نباید هیچگونه ارتباطی با یکدیگر داشته باشند. این نوع از جزیرهای عمل کردن را در بسیاری از مسائل و بحرانهای استان میتوان دید. بهعنوانمثال در زلزله سی سخت، با سرازیر شدن انواع کمکهای مردمی و دولتی به این شهر، به دلیل نبود مدیریت یکپارچه شاهد انواع حیفومیلها بودیم. حتی بعضاً دیده شده بود که یکی از خبرنگاران همراه با خانواده که اتفاقاً ساکن شهر یاسوج نیز بوده، در صف دریافت خدمات در سی سخت حضور پیدا کرده بود. حتی یکی دیگر از خبرنگاران با ادعای کذب کمک به خانوادههای آسیبدیده، چندین چادر دریافت کرده بود. مصادیق این نوع از رفتارها بهوفور در آن دوره زمانی دیده شد. درحالیکه اگر یک مدیریت یکپارچه وجود داشت، چنین تخلفاتی نیز به وقوع نمیپیوست. البته در دیگر اتفاقات در استان نیز نبود این نوع از مدیریت بهشدت احساس میشود؛ از شکلگیری انواع آسیبهای اجتماعی در استان تا مدیریت ایام نوروز و دیگر مسائل نیز فقدان این نوع از مدیریت احساس میشود. یا حتی در دیشموک که همگی بر محرومیت آن در استان مهر تأیید میزنند، اگر مدیریت یکپارچه وجود داشت، تا حال باید بخش زیادی از مشکلات آن حل میشد. اما همین جزیرهای عمل کردن، باعث اختلال دستگاهها و سازمانها در کار یکدیگر میشود و نهتنها به برونرفت این منطقه کمکی نمیکند بلکه حتی گاهی موجب افزایش سطح محرومیت این منطقه شده است.
از دیگر سو، با تغییر دولت، بهتدریج زمزمه تغییر مدیران در استان شنیده شد. برخی از مدیران نیز تغییر کردند. البته برخی از این مدیران با سیاستهای دولت جدید همسو نیستند. اما هنوز برخی از دستگاهها مهم در استان تغییر مدیریت در آنها رخ نداده است. در همین استانداری، معاون عمرانی و معاون پشتیبانی از نیروهای دولت پیشین هستند که هنوز حضور دارند. این افراد نمیتوانند با سیاستهای دولت جدید هماهنگی داشته باشند و لزوم تغییر آنها احساس میشود. سازمان صنعت، معدن و تجارت در استان نیز نیاز به تغییر مدیر دارد. سالار حسینپور هر آنچه در توان داشت را در این مدت نشان داده است و بیش از این نیز توان تغییرات اساسی را ندارد. دانشگاه علمی کاربردی نیز نیاز به تغییر مدیر دارد. البته روشن است که مدیران و رؤسا باید بر اساس شایستگی و نه رانت و نزدیکی به قدرت و ثروت انتخاب شوند. چرا که کهگیلویه و بویراحمد بارها از این نوع از انتصابات و تغییر مدیریتها آسیبدیده است.
یکی دیگر از آسیبهای استان کهگیلویه و بویراحمد که موجبات دامن زدن به ناامیدی جوانان هماستانی شده است، نادیده گرفتن و کمتوجهی به ورزش در استان است. کهگیلویه و بویراحمد در بسیاری از ورزشها بهویژه هندبال و فوتبال در سطح کشوری سرآمد است. این در حالی است که نهتنها امکانات دولتی در اختیار این تیمها قرار نگرفته است، بلکه حتی تیمهای فوتبال برای تمرینهای خود مجبورند زمینهای فوتبال را از بخش خصوصی اجاره کنند. حتی در برخی از موارد زمین برای اجاره نیز پیدا نمیشود که این تیمها آن را اجاره کنند. به همین خاطر برخی اوقات بازیکنان مجبورند که بر روی زمین آسفالت و یا بتن تمرین کنند. استاندار کهگیلویه و بویراحمد نیز از این تیمها و مسابقات آنها بازدیدهایی داشته است. اما همچنان مشکل ورزش در استان حلنشده باقیمانده است. با تغییر مدیرکل ورزش و جوانان امید میرود که بخشی از این مشکلات حل شوند. چرا که اصولاً تغییر مدیران نباید هدفی جز این داشته باشد. بااینحال باید دید مدیرکل جدید چه تدابیر و تمهیداتی برای برونرفت ورزش استان از این مشکلات در نظر گرفته است.
اما یکی دیگر از مهمترین مشکلات در کهگیلویه و بویراحمد که مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری از آن بهعنوان یکی از مهمترین بحرانهای استان یاد کرده است، سوانح رانندگی و تلفات جانی ناشی از آن است. جادهها و راههای مواصلاتی استان آنقدر از وضعیت وخیمی برخوردار هستند که در ایام نوروز اغلب شاهد تلفات جانی ناشی از تصادفات رانندگی بودیم. تونلهای استان نیز وضعیت مشخصی دارند؛ در برخی از آنها نشانی از ذرهای از نور نیست و در تاریکی مطلق به سر میبرند. بااینحال، نه مدیرکل راه و شهرسازی پاسخگوی این مشکلات بود و نه مدیرکل راهداری استان. این ادارات کل یا مشکل را به گردن یکدیگر میانداختند و یا آن را ثمره مدیران قبلی میدانستند. مشکل ناشی از هر چه باشد، وظیفه این مدیران رسیدگی به آنها و رفعشان است.
بهطورکلی شیوه مدیریت در کهگیلویه و بویراحمد اقدام مقطی، زودگذر و فراموش کارانه است؛ زمانی که اتفاقی رخ میدهد، سریعاً به آن واکنش نشان میدهند. اما دیگر مراحل بعدی، یعنی چارهاندیشی و اجرای برنامههای بلندمدت برای رفع آنها انجام نمیشود. فقط در همان لحظه واکنش صورت میگیرد و پس از مدتی کاملاً به فراموشی سپرده میشود. تا اینکه بار دیگر مشکل به شکلی دیگر نمود پیدا کند و باز هم همان داستان یک بار دیگر تکرار میشود. این موارد در کنار مدیریت جزیرهای در کنار هم موجب وضعیتی شده است که میتوان آن را همایندی بحرانها در کهگیلویه و بویراحمد نام نهاد.
کد مطلب: 446750
کبنانیوز
https://www.kebnanews.ir