چهرههای سیاسی در باره انتخابات ریاست جمهوری 1400 چه میگویند
اتوبوس كانديداها و راه دراز اجماع اصولگرايان / رئیسی؛ کاندیدای محبوب اصولگرایان / لاریجانی؛ کاندیدای همه یا هیچ
17 فروردين 1400 ساعت 12:28
داریوش قنبری، عضو شورای مرکزی حزب مردمسالاری چنین گفته و لاریجانی را از جمله گزینههای احتمالی اصلاحات معرفی کرده اما همزمان محمد مهاجری، روزنامهنگار اصولگرایی که از جمله چهرههای رسانهای نزدیک به لاریجانی به حساب میآید، گفته که او و البته محمدجواد ظریف کاندیدا نخواهند شد.
اصولگرایان درصدند موفقیت پیشین در انتخابات 98 را تکرار کنند و از اینرو از همه نیروهای خود بهره میبرند که پس از فتح بهارستان این بار پاستور را فتح کنند. از اینرو است که هرازچندی شاهدیم یکی از چهرههای اصولگرا از اعلام کاندیداتوری خود برای حضور در انتخابات خبر میدهد. با این حال به نظر میرسد انتخابات خرداد برای اصولگرایان با چهرههای از پیش مشخصی رقم بخورد. آیت الله سیدابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف، سعید محمد و شاید عزتاالله ضرغامی، که بسیاری او را گزینه نیابتی احمدینژاد میخوانند. این در حالی است که سخنگوی شورای وحدت اصولگرایان از آغاز گفتوگو با نامزدهای ریاستجمهوری خبر داده است. متکی گفته: «کماکان حجتالاسلاموالمسلمین آقای رئیسی اولویت اول ما در گزینههای این شوراست.»
انتظار برای اجماع
عملکردهای ناموفق دولت، نارضایتیهای موجود در جامعه از عملکردها و روندها و شرایط حاکم بر جامعه که مجموعاً باعث عدماقبال مردم به حضور در انتخابات مجلس در اسفند 98 شده باعث شده است اصولگرایان با همه قوا به سمت انتخابات 1400 بیایند. چنانکه اگر هماکنون نیز به کاندیداهای موجود و اعلام حضور کرده برای انتخابات ریاستجمهوری نگاهی بیندازیم کسر قابلتوجهی از آنها را اصولگرایانی تشکیل میدهند که هر روز به تعدادشان افزوده میشود. هر چند شاید این حضور اتوبوسی اصولگرایان در انتخابات نیز مرهون عملکرد قابلانتقاد حسن روحانی و مردانش در حوزههای مختلف به ویژه حوزه اقتصاد و معیشت مردم باشد. البته اصولگرایان نیز در میان خود با برخی چالشها مواجه هستند که نگاه به انتخابات پیشرو را برای آنها سخت میکند. اصولگرایان که در انتخاباتهای پیشین به اذعان خودشان از نبود اجماع و وحدت ضربه خوردند امروز درصدند به هر نحوی که شده در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم روی یک یا نهایتاً دو کاندیدا به وحدت برسند؛ امری که در عمل چندان ساده به نظر نمیرسد. چرا که اگر به چهرههای احساس تکلیف کرده برای حضور در انتخابات نظری بیفکنیم خواهیم دید هیچ یک از این افراد تحتشرایط کنار نخواهند رفت. چهرههایی مثل محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی، سعید محمد، عزتالله ضرغامی و.... اما آنچه مسلم است اینکه اصولگرایان با خود عهد کردهاند که در یک ائتلاف و وحدت باقی بمانند و قرار را بر اجماع روی یک نفر بگذارند. قدر مسلم تا اینجای کار اجماع و وحدت کلیت اصولگرایان با آیتال رئیسی، رئیس فعلی قوه قضائیه است اما برخی از مطلعین میگویند وی به دلایلی در انتخابات پیشرو حاضر نخواهد شد. با این حال عدهای نیز بر این باورند که رئیسی یکی از ارکان حاضر در انتخابات خواهد بود. چنانکه محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا میگوید: «برداشت من از رفتارهای آقای رئیسی این است که او در صحنه انتخابات حضور پیدا خواهد کرد؛ چون جامعه سیاسی کشور از سفرهای استانی او برداشت انتخاباتی دارد. معتقدم حضور آقای رئیسی بیتردید جناح اصولگرا را به انصراف بعضی کاندیداهایش سوق میدهد و آقای قالیباف و آقای جلیلی قطعاً با آمدن آقای رئیسی نامزد انتخابات ریاستجمهوری نمیشوند. این در حالی است که نباید تأثیر حضور دقیقه نودی دیگر چهرههایی مثل محسن رضایی، سعید محمد یا احمدینژاد را بر کنشگری اصولگرایان نادیده گرفت.
آغاز گفتوگو با نامزدها
سخنگوی شورای وحدت اصولگرایان از آغاز گفتوگوهای این شورا با نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری خبر داد. منوچهر متکی در پایان نوزدهمین نشست هیات عالی شورای وحدت با اعلام این خبر که گفتوگوهای ما با کاندیداهای محتمل و بالقوه انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ آغاز شده است، گفت: ما گفتوگوها را با نامزدهای مطرح در جریان ارزشی و انقلابی با این هدف که از پیشبرنامهها و افراد محوری در ترکیب دولت مورد نظر آنها و مباحثی از این دست بیشتر آگاه شویم، آغاز کردهایم. وی ضمن تاکید بر اینکه کماکان حجتالاسلاموالمسلمین آقای رئیسی اولویت اول ما در گزینههای این شورا است، بیان کرد: در این گفتوگوها ارزیابی اولویتهای بعدی و پیشبینیهای لازم در شرایط ویژه مورد نظر است و ما به زودی چارچوب این گفتوگوها و نحوه دعوت از نامزدها را تدوین و برای دستیابی به یک قالب و الگوی مشخص جهت برگزاری نشستهای جدیتر با کاندیداها در هیات عالی شورای وحدت این امر را بررسی خواهیم کرد.
شورای ائتلاف حرف نهایی را میزند
یک فعال سیاسی اصولگرا درباره تعدد نامزدها در جریان اصولگرا اظهار داشت: هماکنون در جریان اصولگرایی دو مرجع در حال کار هستند و هر کدام شیخوخیت خودشان را اعمال میکنند. اینکه کدام مجموعه قادر خواهد بود حرف نهایی را بزند، به نظر من شورای ائتلاف نسبت به شورای وحدت در موقعیت بهتری قرار دارد. فردا نوشت، عباس سلیمینمین گفت: شورای ائتلاف بهرغم همه مشکلات در انتخابات مجلس توانست وحدتی را در جریان اصولگرایی رقم بزند. معتقدم این شورا در انتخابات ریاستجمهوری نیز قادر خواهد بود وحدتی را به وجود آورد. وی افزود: اگر ما نسبت به شرایط جامعه وحدتنظر داشته باشیم، فکر نمیکنم با تعداد قابلتوجهی کاندیدای اصولگرا در انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 مواجه شویم. البته کسانی که دارای نفعی هستند شاید نتوانند به راحتی تن به این واقعیت دهند اما آنها که به مصالح جامعه پایبندند، فارغ از سلایق و گروهبازیها و جریانات سهمخواه حرکت میکنند. این تحلیلگر مسائل سیاسی عنوان کرد: الان برخی جریانات سهمخواه در جریان اصولگرا حضور دارند که دنبال منافع خود هستند و خیلی برای آنها اهمیت ندارد گزینهای انتخاب شود که به خوبی پاسخگوی شرایط موجود باشد؛ یعنی قادر باشد و بتواند به نیازهای روز جامعه جواب مثبت دهد. این جریانات اگر به اهداف سهمخواهانه خود دست نیابند، اعتراض میکنند و دست به مقابله میزنند.
رییسی؛ کاندیدای محبوب اصولگرایان
اعضای ارشد اردوگاه انتخاباتی اصولگرایان ماههاست که در حال تلاش و مجاهدتند. نامزدهای این جریان از مدتها پیش فعالیتهای تبلیغاتی- انتخاباتیشان را کلید زدهاند اما رفتهرفته رقابتهای درونی این جریان سیاسی جدیتر شده و حالا بیراه نیست اگر بگوییم به تعبیری به تقابل علیه یکدیگر رسیدهاند. تاکنون مشخص شده که نه تنها هیچکدام از چهرههای اصلی اصولگرا تمایل به عقبنشینی و کنارهگیری به نفع دیگری ندارد، بلکه اغلب کاندیداهای اصلی محافظهکاران در پی رسیدن به راهیاند تا بتوانند همقطاران خود را از میدان به در کنند. اما در این میان حضور برخی میتواند سرنوشت را برای آنان مشخص کند. ازجمله سید ابراهیم رییسی، رییس قوه قضاییه که منابع مختلف از جدی شدن تحرکات انتخاباتیاش گزارش دادهاند و حال باید گفت اگر طی هفتههای آتی، ناگهان خبری متفاوت از آنچه تا پیش از این درباره کاندیداتوری رییسی مخابره شد، نباید تعجب کنیم. هر چند همچنان آنچه به نسبت از او میشنویم، ماندن در سمت کنونی و تمرکز بر دستگاه قضایی است. در این میان جمع کثیری از اصولگرایان تاکید دارند که با آمدن رییسی رقابت و کشمکش درونگفتمانی این جناح سیاسی به پایان میرسد و بسیاری از کاندیداهای شاخص این جریان خواهناخواه به نفع رییس قوه قضاییه کنار مینشینند. بماند که این کنارهگیری لزوماً با رضای قلبی نخواهد بود و احتمالاً بسیاری از کاندیداها با دلخوری و بهناچار از رقابت خارج خواهند شد. به تازگی منصور حقیقتپور نماینده اسبق مجلس و از چهرههای نزدیک به علی لاریجانی در گفتوگویی با خبرگزاری برنا اعلام کرده: «شواهد و قرائنی داریم که حس میکنیم آقای رییسی میآیند و کاندیدا خواهند شد.» پیش از این گروههای مختلف سیاسی با ارسال دعوتنامههای جداگانه از رییسی درخواست کرده بودند که در انتخابات ریاستجمهوری 1400 نامنویسی کند. چنانکه حتی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز در اقدامی کمنظیر و انتقادبرانگیز دست به کار جمعآوری امضا برای این مهم شدند؛ آنهم در حالی که قالیباف هم یکی از همان کاندیداهای احتمالی شاخص جناح راست است. به هر حال اما رییسی هنوز کلامی در تأیید کاندیداتوری خود نگفته و یک نوبت هم سخنگوی قوه قضاییه در یک نشست خبری رسمی گفت که رییس قوه قضاییه «فعلاً» برای شرکت در انتخابات برنامهای ندارد! اظهارنظری که حالا چند ماهی از آن گذشته است.
به هر تفسیر حقیقتپور در تشریح آنچه به عنوان «شواهد و قرائن» کاندیداتوری رییسی مطرح کرده بود، گفته است: «آقای رییسی سفرهای مختلف به مناطق زلزلهزده و... میروند که در این مناطق بحث قضایی مربوط به دستگاه قضا نیست و اینها علایمی از حضور در جمع مردم است که نشان میدهد، او میخواهد بیاید و آمدن او، تکلیف اصولگرایان را روشن میکند. رییسی میتواند نماینده قاطع اصولگرایان باشد و تاحدودی تکلیف انتخابات روشن میشود.» اشاره حقیقتپور به همان سفرهای استانی است که بهطور منظم در دستورکار رییسی بوده؛ چنانکه حتی در ایام نوروز هم ترک نشد و او از همان ابتدای سال جدید به مناطق محروم سفر و درباره مسائل مختلف کشور اظهارنظر کرده است. بر همین اساس نیز برخی ناظران معتقدند این تحرکات رییسی جنبه تبلیغاتی- انتخاباتی دارد. بهخصوص که این روزها هر از گاه نقدی به عملکرد دولت مستقر میکند و همین دیروز هم بهطور صریح علیه دولت اظهارنظر کرد.
کنایه رییسی به دولت روحانی
سیدابراهیم رییسی دیروز در نشست شورای عالی قوه قضاییه حاضر شد و با کنایه به تلاشهای دیپلماتیک دولت حسن روحانی طول مدت فعالیت دولت یازدهم و دوازدهم گفت: «اگر اینقدر که برخی آقایان جلسه گذاشتند برای اینکه چطور بتوانند از غربیها یک امکانی برای این کشور بگیرند، جلسه برای رونق تولید و رفع موانع تولید در کشور میگذاشتند، بسیار میتوانست در گرهگشایی در کشور مؤثر باشد. حساب کنند چقدر وقت کشور را برای مواردی گذاشتند که نتیجهای نداشت و اگر همین وقت را برای رفع موانع تولید میگذاشتند، امروز بسیاری از کارخانجات تعطیل و نیمهتعطیل در کشور فعال و بسیاری از گرهها باز شده بود.»
رییسی، اولویت نخست شورای وحدت
در همین حال بخشی از اصولگرایان هم بهطور سازمانیافته برای رسیدن رییسی به مرحله نامنویسی انتخابات ریاستجمهوری تلاش میکنند. شورای وحدت اصولگرایان به عنوان دستکم یکی از دو نهاد اجماعساز در این جریان سیاسی ازجمله این گروههای اصولگراست که بارها اعلام کرده حامی رییسی است. منوچهر متکی، سخنگوی این شورا همین دیروز و در پایان نوزدهمین نشست هیات عالی شورای وحدت با اعلام این خبر که گفتوگوهای اعضای این شورا با کاندیداهای محتمل و بالقوه انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ آغاز شده، گفت که هدفشان از آغاز این گفتوگوها با نامزدهای مطرح در جریان ارزشی و انقلابی، آن است که از پیش با برنامهها و افراد محوری در ترکیب دولت موردنظر آنها بیشتر آگاه شوند. متکی دیروز بار دیگر تاکید کرده که «کماکان سیدابراهیم رییسی، اولویت نخست ما در گزینههای این شورا است» اما نگفته که آیا با رییسی نیز گفتوگویی صورت گرفته یا خیر. او در عین حال گفته است: «در این گفتوگوها ارزیابی اولویتهای بعدی و پیشبینی لازم در شرایط ویژه موردنظر است و ما بهزودی چارچوب این گفتوگوها و نحوه دعوت از نامزدها را تدوین خواهیم کرد. برای دستیابی به یک قالب و الگوی مشخص، برگزاری نشستهای جدیتر با کاندیداها را در هیات عالی شورای وحدت پیگیری خواهیم کرد.» با این حساب به نظر میرسد شورای وحدت احتمال کاندیداتوری رییسی را جدی میداند، اما به منظور پیشبینی حوادث مختلف درنظر دارد کاندیداهای دیگری را هم در فهرست خود داشته باشد تا چنانچه به هر دلیل، رییسی نسبت به نامنویسی در انتخابات ریاستجمهوری پیشرو اقدام نکرد، آنان بتوانند گزینه دیگری را جایگزین کنند. تاکید مجدد متکی بر حمایت از رییسی، اظهاراتی مانند آنچه از حقیقتپور درباره کاندیداتوری رییسی خواندیم را تقویت میکند.
پایداری پایداری بر مسیر مستقل
اصولگرایان تا همینجای کار هم چند ده کاندیدا را در گمانهزنیهای انتخاباتی دارند اما همچنان به تعداد این کاندیداها افزوده میشود. چنانکه همین دیروز امیرحسین قاضیزاده هاشمی، نماینده عضو جبهه پایداری مشهد و البته نایبرییس این روزهای مجلس، صراحتاً از عزم خود برای نامنویسی در انتخابات پیشرو پرده برداشت. او اگرچه عضو رسمی جبهه پایداری است اما بعید است کاندیدای اصلی یا به تعبیر خودشان «اصلح» این تشکیلات متفاوت در جناح راست نیز باشد. چه آنکه آنها اگر تنها در یک نقطه با دیگر اصولگرایان همراه باشند، همان حمایت از رییسی است. بماند که سعید جلیلی نیز بهطور بالقوه به عنوان گزینه مطلوب آنان در انتخابات پیشرو مطرح است و در بین دهها کاندیدای دیگر جناح راست نیز هستند چهرههایی همچون جلیلی که قابلیت آن را داشته باشند که کاندیدای جبهه پایداری باشند؛ منتها به شرط آنکه رییسی وارد گود رقابت نشود. پایداریها که به همین دلیل، جلساتی را با نامزدهای انتخاباتی برگزار کردهاند تا درنهایت بتوانند به نتیجهای درباره حمایت از یک کاندیدا شوند، تاکنون حاضر نشدهاند به طور صریح در این باره و اینکه چه کسی را مطلوب و «اصلح» میدانند، اظهارنظر کنند. دیروز صادق محصولی، دبیرکل جبهه پایداری که از قضا هر از گاه به عنوان یکی از گزینههای احتمالی پایداریها در انتخابات ریاستجمهوری مطرح میشود، در نشست شورای مرکزی با مسوولان استانی جبهه پایداری گفته است: «جبهه پایداری بر موازین و اصول خود پایبند است و به همین دلیل است که همیشه به پایداری حمله میشود و ما وحدت را وسیله میدانیم اما هدف نهایی نمیدانیم و هدف اصلی حاکمیت ارزشهاست. اصل وحدت اصل خوبی است و بزرگان هم به آن توصیه کردهاند و ما به دنبال آن هستیم و عمل میکنیم اما گاهی وحدت به مانند چماقی بر سر نیروهای انقلاب است؛ مانند برخی افراد در ظاهر اصولگرا که تنها ملاکهای شخصی خودشان را درنظر میگیرند و بهجای سیاستورزی سیاستکاری میکنند و اینجاست که تناقضها پیدا میشود و اینها همه به خاطر این است که با اسم اصولگرا اصول را زیر پا میگذارند.» جبهه پایداری شاید مهمترین حزب و دستهای از احزاب و تشکلهای اصولگراست که تاکنون حاضر نشده در هیچ کدام از جلسات مربوط به شورای وحدت، شورای ائتلاف و دیگر نهادهای بالادستی و مشابه جناح راست شرکت کند. اصولگرایان میگویند پایداریها عادت دارند که در آستانه هر انتخابات، ساز ناکوک خود را بنوازند و بیتوجه به تصمیمات جریانی مسیر خود را پی بگیرند.
9 گام برای تبدیل شدن به «اصلح پایداری»
به هر تفسیر اما دیروز محصولی درباره کاندیدای مورد حمایت گفته است: «مبنای جبهه پایداری انقلاب اسلامی در انتخابات ۱۴۰۰ انتخاب اصلح است ما افرادی که قصد شرکت در این انتخابات را دارند، رصد میکنیم و عقبه آنها را و موازین آنها را بررسی مینماییم و بعضاً با برخی افراد جلسه هم داشتهایم اما برای انتخابات ۱۴۰۰ نمیتوانیم از امروز اعلام کنیم که نامزد جبهه پایداری چه کسی است؛ چون از حضور بعضی از افراد مطمئن نیستیم و هنوز تا زمان انتخابات ممکن است تغییراتی حاصل شود اما باید روی سبد افرادی که بررسی کردیم که در انتخابات شرکت میکنند، نسبت به سایرین کار کنیم و افراد بهتر را شناسایی کرده و برای آنها فعالیت نماییم.» دبیرکل جبهه پایداری که از او به عنوان حامی مالی این تشکیلات متفاوت نیز نام برده میشود و بهتازگی، بهجای مرتضی آقاتهرانی بر کرسی دبیرکلی این تشکل سیاسی تکیه زده، همچنین گفته است: «ما در شورای مرکزی جبهه پایداری و کمیته انتخابات در حال حاضر در حال بررسی و ارائه سبدی از افراد هستیم و روی اینها به صورت متمرکز کار میکنیم و یکی از کارها این است که در این فاصله گفتمان انقلاب را در جامعه تعریف کرده و تمامی دوقطبیهای کاذب را رد کنیم.» محصولی در عین حال 9 شاخص را به عنوان معیار انتخاب کاندیدای نهایی تشکیلات پایداری برشمرده که بعضاً آنقدر کلی و عام هستند که کافی است با چه عینکی به این معیارهای 9 گانه و البته کاندیداهای احتمالی بنگرید تا بتوان هر کدام را که میخواهید، به عنوان «اصلح» معرفی کنید. با این همه اما نه لزوماً بنابر این معیارها، میتوان گفت آنان نیز منتظر اعلام کاندیداتوری رییسی هستند تا با رییسی به عنوان «کاندیدای اصلح پایداری» وارد گود انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم شوند.
کاندیدایی برای زدن زیر میزِ همهچیز
از روزی که گفت روی «نیمکت ذخیره نظام» نشسته تا امروز که میخواهد «زیر میز همهچیز» بزند، یک سال و چند ماهی میگذرد. حدود 2 ماه به انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ زمان باقی است و کاندیداهایی که عزمشان برای آمدن جزم است و البته منتظر پالس مثبت این جریان و آن جریان نیستند، رسماً وارد کارزار انتخاباتی شدهاند. ضرغامی هم از همان دست کاندیداهای ۱۴۰۰ است که سال ۹۸ در مصاحبه با پایگاه خبری-تحلیلی مشرق و پس از آن در یک جمع دانشجویی اعلام کرد روی نیمکت ذخیره نشسته و حالا آنقدر اعتماد به نفس سیاسی پیدا کرده و از حضورش مطمئن است که در مصاحبه تازهای با خبرگزاری فارس گفته که میخواهد زیر میز همهچیز بزند! رییس پیشین صداوسیما که پس از اتمام دوران مسوولیتش بهجز مسوولیتهایی چون عضویت در شورایعالی انقلاب فرهنگی و فضای مجازی، تنها مشغول تدارک و برگزاری صبحانههای سیاسی با چهرههای سیاسی چپ و راست بود که آنهم در یک سال و چند ماه اخیر بهدلیل شیوع کرونا تعطیل شد. اما آنطور که خودش در این مصاحبه تفصیلی گفته بهجز این گپوگفتهای هر از گاهی با ۹ مجموعه کارشناسی اقتصادی که عمدتاً جوان هستند، جلسات منظمی برگزار میکند و گویا با بررسیهایی که با همین گروه اقتصادی انجام داده، به این نتیجه رسیده که زمان برخاستن از نیمکت ذخیره فرارسیده و باید وارد میدان شود. او در این مصاحبه روایتی از پیادهرویهای طولانیاش دارد که ظاهراً حین آن با مردم در صف مرغ و گوشت مواجه میشود و به همین دلیل هم شاید در این گفتوگو اولویت اول کشور را «امنیت غذایی» میداند و معتقد است: «مردم الان در نان شبشان ماندهاند؛ یعنی من نگران این هستم که مردم گرسنه بمانند.» ضرغامی در آخرین مصاحبه از شعارها و البته روش و منشش در جریان انتخابات هم رونمایی کرده و گفتهاست که «تابلوی من «زیر میز زدن» است. زدن زیر میز ساختارها و روابط ناکارآمد. ببینید؛ من چندتا شعار دارم؛ یکی فرصت زندگی است. هرچه هم جلو میرویم، دارم این را تئوریزه میکنم. آقا! به حضرت عباس مردم میخواهند مقداری زندگی کنند.» ضرغامی تاکید دارد که میخواهد جریان جدیدی راهاندازی کند؛ جریانی که «زیر میز تمام ساختارهای ناکارآمد» میزند. اینطور که از اظهارات ضرغامی برمیآید، احتمالاً باید با حضور او منتظر مناظرههای داغی باشیم؛ چه آنکه در بخشی از این مصاحبه تاکید کرده که برخی اصولگرایان مخالف مناظره هستند و زیر میز مناظره میزنند اما او معتقد است که «باید زیر میز بزنیم، اما نه زیر میزِ مناظره» و درمورد رقیب احتمالی انتخاباتیاش هم گفته «من در زدنِ زیر میز، خودم را به هیچکسی نزدیک نمیبینم، به همین خاطر است که میخواهم بیایم. شاید اگر کسی را به خودم نزدیک بدانم، بروم بگویم حاضر هستی زیر میز این چیزها بزنی؟ ولی چون پیدا نمیکنم انگیزهام دارد بیشتر میشود برای آمدن.»
لاریجانی؛ کاندیدای همه یا هیچ
انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم را بسیاری از ناظران، مهمترین یا دستکم یکی از مهمترین انتخابات دو، سه دهه گذشته میدانند. انتخاباتی که به دلایل متعدد از جمله همین میزان اهمیت، دهها چهره شاخص سیاسی این و آن جناح را به سوی خود جلب کرده و هر روز نیز بر تعداد آنانی که خود را برای کاندیداتوری در آن مهیا میکنند، افزوده میشود. فهرست بلندبالای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری 1400 را که برانداز کنیم، جز دستهبندیهای مرسوم جناحی چپ و راست و میانه، میتوان به چند روش دیگر و با چند ملاک و معیار متفاوت دست به دستهبندی کاندیداها زد. دستهبندیهایی که از قضا طی هفتهها و ماههای گذشته بارها در فضای رسانهای و مطبوعاتی صورت گرفته و فیالمثل مطبوعهای کاندیداها را از حیث پیشینه نظامیگری و غیر آن دستهبندی کرده، مطبوعهای دیگر از منظر سابقه حضور در دستگاههای مختلف و اینکه کدام کاندیداها سابقه پارلمانی دارند، کدام سابقه وزارت، کدامشان مسوولیت قضایی داشته و از این دست. اما شاید روش دیگری که بر اساس آن میتوان نسبت به دستهبندی کاندیداها اقدام کرد و کمتر مورد توجه بوده، دستهبندی آنان بر پایه میزان تمایل جریانهای سیاسی برای حضور آن کاندیداها در انتخابات و حدود حمایت از آنان باشد و البته همزمان شدت و حدت تمایل خودشان برای کاندیداتوری. به این ترتیب شاید بتوان گفت در انتخابات پیشرو و در میان دهها کاندیدایی که از جریانهای سیاسی مختلف در مظان کاندیداتوری قرار دارند از یک سو با فهرستی بلند از کاندیداهایی روبهرو هستیم که به طور رسمی یا تلویحی از حضور در انتخابات گفتهاند بیآنکه جریانهای سیاسی مسلط و اصلی لزوماً و صراحتاً از آنان حمایت کرده باشند و در مقابل فهرستی مختصر از کاندیداهایی که اگرچه خود کلامی دستکم به صراحت درباره عزمشان برای حضور نگفتهاند، جریانهای سیاسی به شدت دنبال اقناعشان برای این حضور سیاسی تلاش میکنند. از این منظر احتمالاً نیاز به ردیف کردن اسامی فهرست نخست نباشد و همین که از چند چهره حاضر در فهرست دوم بگوییم عملاً تکلیف فهرست دهها عضو حاضر در فهرست نخست نیز روشن خواهد شد. بر این اساس با نگاهی به اسامی کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاستجمهوری احتمالاً مهمترین چهرهای که در فهرست اصولگرایانی قرار میگیرد که به رغم اصرار احزاب و اشخاص متعدد هنوز نشانهای صریح از کاندیداتوری خود بروز نداده، سیدابراهیم رییسی باشد و آن سوی میدان رقابت نیز از قضا یک سید معمم مهمتر از دیگر گزینهها در این فهرست جای میگیرد؛ سیدحسن خمینی. این دوگانه به خودی خود آنقدر جذاب و گیرا هست که از همین حالا برخی ناظران و چهرههای سیاسی، رقابت اصلی در انتخابات پیشرو را رقابتی میان این دو تصور میکنند و در گمانهزنیهای خود از این میگویند که سکاندار پاستور سیزدهم یکی از این دو خواهد بود. واقعیت اما این است که فارغ از نامعلوم بودن کاندیداتوری سیدحسن خمینی و سیدابراهیم رییسی، به هر حال دو، سه گزینه دیگر نیز شرایطی به نسبت مشابه این دو سید معمم دارند. چهرههایی که البته نه سیدند، نه معمم و بیراه نیست اگر بگوییم علی لاریجانی از جمله مهمترین این افراد است. لاریجانی که دیروز نامش بار دیگر در تحلیلها و اظهارنظرهای انتخاباتی چندین چهره سیاسی چپ و راست مطرح شد و به این واسطه به تیتر اخبار راه یافت همچون سیدحسن خمینی و سیدابراهیم رییسی تاکنون هیچ اظهارنظری در رد یا تأیید کاندیداتوری خود نگفته و وضعیت کاندیداتوریاش نیز آن طور که از نزدیکانش شنیده و میشنویم به این نحو است که در حال رصد اوضاع و شرایط است و به تصمیم قطعی نرسیده است. علی لاریجانی اما از یک منظر نه تنها با سیدحسن خمینی و سیدابراهیم رییسی بلکه شاید با تمامی دهها کاندیدای احتمالی انتخابات پیشرو متفاوت است. اینکه همان طور که میتوان بالقوه کاندیدای اصولگرایان باشد، ممکن است به عنوان گزینه اصلاحطلبان نیز راهی میدان شود. وضعیتی خاص که او را در شرایطی منحصر به فرد قرار داده است؛ آن هم در شرایطی که عزتالله یوسفیانملا، نماینده پیشین آمل و لاریجان و از جمله نزدیکترین چهرهها به لاریجانی دیروز صراحتاً گفته او اگرچه مشی اصولگرایی دارد اما جزو هیچ گروه و جریانی نیست. هر چند این شرایط خاص که او به طور بالقوه امکان نمایندگی از هر دو جناح اصلی را دارد لزوماً به معنای آن نیست که او میتواند پیروز انتخابات پیشرو باشد و برعکس حتی ممکن است همین شرایط خاص به پاشنه آشیل او تبدیل شود. دیروز البته داریوش قنبری، عضو شورای مرکزی حزب مردمسالاری چنین گفته و لاریجانی را از جمله گزینههای احتمالی اصلاحات معرفی کرده اما همزمان محمد مهاجری، روزنامهنگار اصولگرایی که از جمله چهرههای رسانهای نزدیک به لاریجانی به حساب میآید، گفته که او و البته محمدجواد ظریف کاندیدا نخواهند شد.
کد مطلب: 432765