یادداشتی از حمیده هدایتخواه؛
مجلس درختی و حذفِ نگاه ریزوماتیک / چرا مسعودی از مرکز پژوهشها کنار گذاشته میشود و نیروی زاکانی مسئولیت میگیرد؟ / سئوالی از «مهدی روشنفکر» در خصوص مسعودی و اعتبار نامه تاجگردون
2 شهريور 1399 ساعت 21:59
زاکانی در استدلال علیه تاجگردون در ماجرای اعتبارنامه به انتصابات فامیلی او اشاره کرده بود! اما حال در آزمونی عجبیب که با فاصله کم از آن ایرادات واردش شده است، برادر دامادش را بدون تخصص وارد این مسئولیت میکند. باید از زاکانی پرسید علت انتصابی بدون تخصص چیست؟ آیا این حرکت زاکانی مصداق دستمال کثیف و شیشه نیست؟ آیا رطب خورده میتواند منع رطب کند؟
یادداشتی از حمیده هدایتخواه -
چرا مسعودی از مرکز پژوهشها کنار گذاشته میشود و نیروی زاکانی مسئولیت میگیرد؟
یکم: ژیل دلوز در فلسفه معروف به ریزومی اش از دو نوع تفکر سخن میگوید: تفکر ریزومی و تفکر درختی. او اصطلاح ریزوم را از زیست شناسی به وام گررفته است و برای تشریح اندیشهاش از این اصطلاح بهره برده است. دلوز معتقد است تفکر درختی تفکری است با ارتباطات خطی و عمودی که گوش به فرمان است و سربه راه. تفکر درختی نماد درجا زدن است و انتصاب. حال آنکه تفکر ریزومی فضاها، ارتباطات افقی و چندگانه و همه جانبه را تداعی میکند، ریزوم بر خلاف تفکر درختی نماد ارتباط است و پویایی! متکثر است و از مرزبندیهای تفکر خطی فاصلهای جدی دارد.
دوم: اگر دلوزی به مجلس یازدهم نگاه کنیم، به خوبی میتوانیم نوع تفکر این مجلس را از ابتدای فعالیتش بفهمیم. انتصاب رسولی، انتصاب مسئول مرکز پژوهشها، انتصاب رئیس کتابخانه مجلس، انتصابات مشاوران رئیس مجلس همگی به نوعی یکدستی را به تصویر میکشید. ما در چهرههای جدید مجلس نوعی تسلیم و گوش به فرمانی را شاهدیم، همانطور که بسیاری از منتقدین عملکرد این مجلس گفتهاند، گویی با شرکتی سهامی طرفیم که هرکدام از اصحاب قدرت در پی گرفتن سهم خود از این شرکتند. همانها که لیستها را بستند و در هنگام بستن لیست تا لحظات آخر در حال قهر و آشتی با لیست و شورای ائتلاف بودند، پس از پیروزیِ در انتخاباتی با مشارکت پائین، باز هم بر سر سهم خود در حال چانه زنیاند. مبتنی بر این تفکر درختی است که آقای زاکانی پس از ریاست بر مرکز پژوهشها در اولین اقدامات افراد سابقه دار و متخصصی چون سینا کلهر و ایروان مسعودی اصل را برکنار کرده و یکی از بستگان خود که از قدیمیترین یاران و منتسبانش میباشد را به مسئولیت معاونت فرهنگی اجتماعی مرکز پژوهشها منصوب میکند. در حقیقت تفکر زاکانی تفکری درختی است، از پائین به بالاست، خطی است و منجمد! پویایی ندارد... این است که از چهرههای با سابقه و متخصص عبور میکند تا چهرهای که سوابقش ربط چندانی به مسئولیت جدیدش ندارد را وارد گود مرکز کند. سؤال این است که این تفکر خطی و درختی چقدر با تنوع در نگاه به استفاده از ظرفیتهای موجود مربوط است؟
سوم: زاکانی در استدلال علیه تاجگردون در ماجرای اعتبارنامه به انتصابات فامیلی او اشاره کرده بود! اما حال در آزمونی عجبیب که با فاصله کم از آن ایرادات واردش شده است، برادر دامادش را بدون تخصص وارد این مسئولیت میکند. باید از زاکانی پرسید علت انتصابی بدون تخصص چیست؟ آیا این حرکت زاکانی مصداق دستمال کثیف و شیشه نیست؟ آیا رطب خورده میتواند منع رطب کند؟
چهارم: مهدی روشنفکر خود را نماینده انقلابی بویراحمد و دنا میداند، کاندیدای لیست جبهه پایداری نیز بوده است. باید از ایشان پرسید به عنوان نماینده انقلابی بویراحمد در خصوص اعتبارنامه تاجگردون رأی ایشان چه بوده است؟ چرا از شفاف سازی در این خصوص پرهیز دارند؟ در ادامه طرح این سؤال نیز ضروری است که چرا در فقره عزل جناب مسعودی که از نیروهای انقلابی استان کهگیلویه و بویراحمد در مرکز پژوهشها بودهاند و تخصص و حسن سابقه ایشان بر اهل فن آشکار است و در فرآیندی منطقی و علمی پلههای ترقی را در این مرکز مهم طی کردهاند، هیچ اقدام موثری نداشتهاند؟ آیا ایشان به عنوان نماینده جبهه پایداری نباید با جناب زاکانی که از نمایندگان هم طیفشان هستند جهت اقدامات مؤثر وارد مذاکره میشدند؟ سکوت ایشان در بزنگاههایی مهم چون اعتبارنامه تاجگردون و عزل دکتر مسعودی چه پیامی برای کسانی که ایشان را نماینده انقلابی استان میدانند دارد؟
پنجم: مجلس درختی، قتلگاه تکثر، تنوع و اندیشههای تخصصی است. این مجلس اگر میخواهد مناسب با ادعاهایش مجلس انقلابی باشد باید با تخصص و تعهد پیوند بخورد و از انتصاب افراد بی تخصص در مسئولیتها دوری کند. افرادی که یک روز جمهوریت نظام را زیر سؤال میبرند و چه بسا فردا روز دیگر ارکان نظام را هم بی اعتبار بدانند. این مجلس یا باید ریزوماتیک شود و یا با درختی باقی ماندن از ادعاهایش فاصله میگیرد.
کد مطلب: 424740