بخشی از اظهارات روز گذشته عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان به نظر عدهای تنها یک مخاطب خاص میتوانست داشته باشد، زمانی که او در خصوص اعلام برخی از اسامی برای ریاستجمهوری ۱۴۰۰، گفت: «از جهات قانونی افراد میتوانند در هر زمان ثبتنام کنند اما میتوان توصیه کرد افرادی که در گذشته ردصلاحیت شدهاند، دیگر ثبتنام نکنند.» این شاید اتمامحجتی با همه افرادی باشد که سالها برای حضور در انتخابات نامنویسی کردند و البته که همیشه یا گاهی اوقات ردصلاحیت شدند. اظهاراتی که اما فورا یک شخص را در ذهن تداعی میکند و آن شخص، کسی جز محمود احمدینژاد رئیس دولت سابق نیست. شخصی که با نامزدی خود در سال 96 غوغایی رسانهای به پا کرد و البته که ردصلاحیتش نیز به عنوان کسی که پیشتر به مدت هشت سال رئیسجمهور این کشور بوده است، هزینههای زیادی برای کل ساختار کشور همراه داشت. به او پیش از نامزدی ریاستجمهوری هم توصیه شده بود که در انتخابات شرکت نکند اما نامنویسیاش همانا و ردصلاحیتش نیز همان. این روزها دوباره نام احمدینژاد به عنوان کسی که سودای ریاستجمهوری 1400 را در سر دارد شنیده میشود. گفتوگوها و برخی رفتارهایش بیانگر چنین چیزی است. احمدینژاد هنوز رویه نامه گرفتن، در محله نارمک را ترک نکرده است، سلفی گرفتن با مردم را نیز همینطور. او در کنار این حتی در دوران کرونا نیز سفرهایی جسته و گریخته استانی داشت. اما زمانی احمدینژاد دوباره فعالیتهای انتخاباتیاش برسر زبانها افتاد که در گفتوگویی اینترنتی از او درباره شرکتش در ریاستجمهوری پرسیده شد، او چنین چیزی را رد نکرد و گفت که حاضر است خود را فدای ملت کند. این پایان ماجرا نبود، پخش یک گفتوگوی جنجالی دیگر او در ارتباط با هنرمندان قبل از انقلاب و لسآنجلسی تعریف و تمجید در مورد بسیاری از آنها مطرح کردن بحثهایی مانند خوانندگی زنان و ... و بسیاری از اظهارنظرهای خطقرمزی و عامهپسند دلیل دیگری بر این تلقی شد که او با اظهارات اینچنینی که مردم آن را دوست دارند میخواهد پای به عرصه قدرت بگذارد. احمدینژاد اما چند روز پیش نامهای جنجالی به بنسلمان و آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل پیرامون صلح یمن نوشت. اقدامی که از نگاه همه مهر تاییدی بود بر اینکه وی خود را همچنان در قامت یک مقام مسئول اجرائی مثل یک رئیسجمهور میداند یا خواب و خیالهایی برای آن دارد. هرچند احمدینژاد بعد از پایان ریاستجمهوریاش نامههای زیادی به مقامات کشورها از جمله رئیسجمهور آمریکا نوشته بود، اما این نامه از این بابت که جنبه اجرائی هم به خود گرفته بود بهگونهای که گویی احمدینژاد میخواهد نقش میانجی میان رهبران عربستان سعودی و یمن بازی کند برای بسیاری یقین حاصل کرد که معجزه هزاره سوم برای 1400 برنامههایی چیده است.
وقتی شائبه یک مذاکره به راه افتاد
آنچه این حضور انتخاباتی را رنگ و بویی جدیتر میبخشید شائبههای مذاکره احمدینژادیها با شورای نگهبان بود. تا اینکه یک رسانه عربیزبان به نام عربپست از آن سخن گفت و به نقل قولی از مرتضی طلایی، سیاستمدار اصولگرا پرداخت که میگوید: «در هفتههای اخیر، دوستان احمدینژاد شروع به مذاکره با شورای نگهبان کردهاند، تا موافقت آن با پذیرش صلاحیت احمدینژاد در انتخابات آینده را تضمین کنند.» این مسالهای بودکه یکی دیگر از اعضای مجلس که نزدیک به احمدینژاد است، در گفتوگو با عربپست گفت: «در این باره با آیتا... احمد جنتی دیدار کردیم، اما ایشان خواستار زمان کافی برای فکر بیشتر شدند.» گفته میشد که حتی یک منبع نزدیک به احمدینژاد در گفتوگو با عربپست تاکید کرد که مذاکره با شورای نگهبان به صورت مستقیم انجام شده و احمدینژاد شخصا با تعدادی از اعضای شورای نگهبان دیدار کرده، تصمیم جدی برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری دارد و از طریق راههای مختلف تلاش میکند از مانع شورای نگهبان عبور کند. همین شائبههای مذاکرات بود که باعث شد تا حضور وی را به عنوان یکی از کاندیداهای ریاستجمهوری جدیتر از همیشه مطرح کند؛ به ویژه آنکه در این میان حتی عدهای از این موضوع گفتند که به احتمال 70 درصد او تایید صلاحیت خواهد شد. اما بعد از چند روز این موضوع با واکنشهای شدید و تندی همراه شد؛ واکنشهایی که از سوی اعضای شورای نگهبان صورت گرفت و بعضا با طعنه و کنایه توام بود. مثلا سیامک رهپیک عضو حقوقدان شورای نگهبان گفت: احتمالا کسی در ذهنش دیدار کرده، بعد گفته دیدار داشتم. عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، هم نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و بیان داشت: «برخی انتخابات ریاستجمهوری را خیلی زود شروع کردهاند و هرازگاهی با اخبار خود ساخته، ملاقاتهای فرضی افراد را با شورای نگهبان مطرح میکنند! شورای نگهبان تاکنون هیچ ملاقات رسمی و غیررسمی با داوطلبان احتمالی نداشته و به این زودیها نیز نخواهد داشت.» پس از این البته که چهرههای متفاوت احمدینژادی نیز دیدار با شورای نگهبان را تکذیب کردند و بیان داشتند که احمدینژاد صلاحیتش را از مردم میگیرد. اما اکنون با بیان این جمله از زبان سخنگوی شورای نگهبان که افرادی که پیشتر در انتخابات ردصلاحیت شدهاند بهتر است دوباره در انتخابات ثبتنام نکنند، میتوان به این نتیجه رسید که احمدینژاد را باید بار دیگر ردصلاحیتشده بدانیم و شورای نگهبان آب پاکی را روی دست او ریخته است. اینکه البته محمود احمدینژاد بخواهد در این انتخابات شرکت کند یا نه بحث دیگری است.
واکنش احمدینژادیها به توصیه تلویحی کدخدایی
بلافاصله پس از اتمام نشست سخنگوی شورای نگهبان، کانال تلگرامی دولت بهار، به بازخوانی گفتوگو یک عضو شورای نگهبان پرداخت. در این مطلب به نقل از آیتا... سیدمحمدرضا مدرسی یزدی، عضو فقهای شورای نگهبان آمده است؛ «بعید نیست صلاحیت یک فرد در دورهای رد شود و در دوره بعد تایید شود.» به نظر میرسد انتشار این مطلب در کانال تلگرامی منتسب به رئیس دولت سابق و آن هم بلافاصله بعد از اظهارات سخنگوی شورای نگهبان، بیارتباط با مواضع کدخدایی نباشد. باید دید آیا احمدینژاد با ثبتنامی دوباره در این انتخابات و ردصلاحیت شدنش، هزینههایی را به این سازوکار انتخاباتی و البته کشوری وارد خواهد کرد یا نه؟
یک معنای دیگر
اما اظهارات کدخدایی از سویی دیگر نیز قابل بحث است، مطمئنا بسیاری سمتوسوی این اظهارات را احمدینژاد میدانند اما قطعا اگر تمام ردصلاحیتهای پیشین قرار است تا بیکموکاست در این دوره نیز انجام شود میتواند یک معنای دیگر نیز داشته باشد. آن اینکه اساسا هر نوع مذاکرهای از هر جناحی در مورد کاندیداهای ردصلاحیتشده نمیتواند توفیق چندانی داشته باشد. این در حالی است که نباید این موضوع را فراموش کنیم که برخی از چهرههای اصلاحطلب نیز بعضا از تلاشها و مذاکرات با این نهاد سخن گفتهاند. به نظر میآید اظهارات کدخدایی پاسخی به جریان چپ نیز باشد که اگر میخواهند کاندیداهای شاخص خود را به صحنه بیاورند و در راستای تایید صلاحیت آنها باب مذاکره و گفتوگو را با شورای نگهبان باز کنند، باید به فکر گزینههای جدید باشند و پیرامون آنها گفتوگو کنند چون گزینههای قبلی قابل گفتوگو نیستند.