یادداشتی از پیمان صالحی؛
نمایندهی ملی کیست؟ / سیاستِ بیسیاست؛ از ادبیات نمایندگی تا واقعیتِ کنشگری / آیا کهگیلویه و بویراحمد، همچنان در سطح سیاست کلان کشور، پیراموننشین است؟
12 اسفند 1403 ساعت 1:37
پیمان صالحی – دانشآموختهی علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع) در یادداشتی نوشت؛ «سیاست، آنگاه که به الفاظ تقلیل یابد، دیگر سیاست نیست، بلکه نوعی بازی زبانی است.»
پیمان صالحی – دانشآموختهی علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع) در یادداشتی نوشت؛ «سیاست، آنگاه که به الفاظ تقلیل یابد، دیگر سیاست نیست، بلکه نوعی بازی زبانی است.»
مسئلهی «نمایندهی تراز ملی» که اخیراً در فضای رسانهای استان کهگیلویه و بویراحمد برجسته شده است، بیش از آنکه پرسشی دربارهی یک فرد یا یک جناح سیاسی باشد، پرسشی دربارهی معنای سیاست در دوران ما است. آیا سیاست، آنگونه که در سنتهای فلسفی از افلاطون تا آرنت مطرح شده، عرصهای از کنش عمومی و اثرگذاری واقعی است؟ یا آنکه سیاست، به مدد رسانهها، صرفاً در حد یک گفتمان تبلیغاتی باقی میماند؟
تشریفات، کنشگری و آنچه از یک نماینده انتظار میرود
در یادداشت اخیر کبنا نیوز، بهدرستی به موضوع «تشریفات سیاسی» پرداخته شده است. اما تشریفات، تنها بخشی از معادلهی قدرت است. نمایندهای که در یک ساختار سیاسی قرار میگیرد، نهتنها باید از اصول تعاملات رسمی آگاه باشد، بلکه باید در فرآیندهای سیاستگذاری تأثیرگذار باشد. حضور در یک کمیسیون یا تکرار جملاتی دربارهی «نمایندگی ملی»، اگر به سیاستگذاری منجر نشود، چیزی فراتر از یک مانور رسانهای نیست.
همانگونه که هانا آرنت در «وضع بشر» بیان میکند، سیاست، عرصهی کنش است، نه صرفاً سخنگویی. سیاستمداری که در سطح ملی جایگاه دارد، باید در سطوح تصمیمگیری کلان تأثیرگذار باشد.
افلاطون در «جمهور» میگوید که سیاست، زمانی که از حکمت و دانش خالی شود، به رقابتهای پوچ و قبیلهای تبدیل میشود. آیا امروز شاهد چنین وضعیتی نیستیم؟
سیاستورزی در میدان یا حضور در قاب رسانه؟
اگر سیاست بهجای کنش، به الفاظ متکی شود، چه تفاوتی میان یک بازی زبانی و یک کنشگر واقعی باقی میماند؟
نمایندهی ملی، آن کسی نیست که این عنوان را یدک بکشد، بلکه آن کسی است که در فرآیندهای کلان سیاستگذاری اثرگذاری داشته باشد. کسی که در یک کمیسیون کلیدی حضور دارد، اما خروجی سیاستی مشخصی ارائه نمیدهد، صرفاً در ساختار حضور دارد، نه در فرآیند سیاستورزی.
ماکیاولی در «شهریار» میگوید که سیاستمدار واقعی کسی است که نهتنها در میدان سیاست حاضر باشد، بلکه بتواند آن را تغییر دهد. اگر کمیسیون انرژی یکی از مهمترین نهادهای تصمیمگیری در حوزهی زیرساخت کشور است، خروجی این کمیسیون در این مدت چه بوده است؟
استاندارد دوگانه در مفهوم «نماینده ملی»
استان کهگیلویه و بویراحمد، در سالهای اخیر، در ساختارهای کلان مدیریتی کشور، چهرههای قابل توجهی داشته است. اما پرسش اینجاست که این حضور، چگونه به سیاستگذاری واقعی ترجمه شده است؟
آیا کهگیلویه و بویراحمد، همچنان در سطح سیاست کلان کشور، پیراموننشین است؟
یا اینکه این چهرهها توانستهاند از یک موقعیت اداری، به موقعیتی اثرگذار در سیاستگذاری تبدیل شوند؟
سیاست، آنجا که در عمل محقق نشود، به صحنهای از بازنمایی تبدیل میشود.
جمعبندی | بازگشت سیاست به سیاست
اگر نقدی به وضعیت کنونی سیاستورزی در استان وارد است، این نقد باید فراتر از بحثهای نمادین و تشریفاتی، به خود مفهوم سیاست برگردد. نمایندهی ملی، نه با نشستن در یک کمیسیون، بلکه با تغییر در روندهای سیاستی معنا پیدا میکند. سیاست، نه در القاب، بلکه در خروجیهایش باید مورد سنجش قرار گیرد.
🔹 از این منظر، بازگشت به سیاست، یعنی بازگشت به کنش.
🔹 و کنش سیاسی، چیزی فراتر از بازی با الفاظ و تأکید بر نمادهاست؛ کنش، یعنی تغییر.
کد مطلب: 496618