نامه‌ای به فرماندار کهگیلویه؛ زیباسازی شهر دهدشت آرزویی دور و نزدیک

کبنا ؛شهر دهدشت سالهاست درگیر حواشی و جنجال‌هایی است که سبب رکود و ایستایی در زیبایی بصری آن شده است. شهری که قدمت و آوازه‌اش از یکسو و فرزندان نامداری که نام دهدشت را به عنوان مرکز شهرستان کهگیلویه در سطح ملی برای همگان آشنا کردند اما در دل شهر هیچ گاه شهروندان دهدشت نشین احساس رشد و پیشرفت این شهر را نه تنها احساس نکرده که گاهی آن را نماد عقبگرد نیز می‌دانند.
به گزارش کبنا نیوز، یکی از فعالان فضای مجازی شهرستان کهگیلویه طی نامه‌ای از فرماندار شهرستان کهگیلویه راجع به زیباسازی شهر دهدشت اقدامات شجاعانه و راهگشایی را صورت دهند تا شهر از حیث زیبایی بصری ارتقاء یافته و روند پیشرفت را در سال‌های آینده راحت‌تر بپیماید.
متن نامه احمد باوند به شرح زیر است:

بسمه‌تعالی
فرماندار محترم شهرستان کهگیلویه سید حمزه محقق زاده
باسلام و عرض ادب و احترام  و با آرزوی توفیق توأم با سلامتی و عاقبت بخیری برای جنابعالی، اجازه می‌خواهم به عنوان یک شهروند دهدشتی، مواردی را که از نظر اینجانب حیاتی و نیازمند توجه هستند، مطرح نمایم که توجه خاص آن برادر گرامی به رفاه و آبادانی شهرمان و پیگیری عاجل شما، حل مسائل مطرح شده در این دلدل‌نوشتها برای اینجانب و همشهریان دغدغه‌مند، آسان می‌سازد.
ابتدا مسئله‌ی بی‌نظمی، نازیبایی‌ها و چهره‌ی زشت شهرمان را با نظریه‌ی علمی "پنجره شکسته" اثر "جیم ویلسون" که در مارس 1982 انتشار یافت بیان می‌کنم:
مضمون این نظریه این است که ابتدا ساختمانی با تعدادی پنجره‌ی شکسته را در نظر بگیریم.
اگر این پنجره‌های شکسته، تعمیر نگردند باعث توجه خرابکارها می‌شود تا تعداد بیشتری از پنجره‌ها را بشکنند و سرانجام حتی ممکن است خرابکارها، وارد ساختمان شوند، و اگر ساختمان خالی باشد در آن اقامت کنند، آتش بر پا کنند و کارهای دیگری که به ساختمان خسارت وارد می‌کند، انجام دهند.
یا پیاده‌رو رو یا معبر عمومی را در نظر بگیرید؛ اگر در آن، مقداری زباله جمع شود و به‌موقع جمع‌آوری نگردد، به‌زودی زباله‌های بیشتری جمع می‌گردد و نهایتاً مردم می‌آیند و کیسه‌های زباله خود را در آنجا رها می‌کنند و به محلی برای زباله‌دانی تبدیل می‌شود.
به بیانی دیگر می‌توان گفت حل مشکلات هنگامی که جزئی هستند یک استراتژی موفق برای جلوگیری از خرابکاری است.
پنجره‌های شکسته را در مدت کوتاهی مثلاً یک روز یا یک هفته تعمیر کنید تا تمایل خرابکارها برای شکستن پنجره‌ها کمتر شود.
تبلیغات مفید برای نریختن زباله و طراحی زبالدان ها در دسترس مردم و... تمایلی برای نریختن زباله به وجود می‌آورد و چهره‌ی شهر زیبا خواهد شد.
با تأسف بسیار و بدون تعارف، شهرمان که از جهت زیبایی و طراوت می‌توانست یکی از زیباترین شهرهای جنوب کشور باشد، سال‌هاست که نه یک درجازدن بلکه یک پس‌روی نگران کننده‌ای را آغاز کرده  که ذیلاً و مختصراً به بعضی از آنها اشاره می‌کنم:
 1- افراد و خانوادهایی که وارد شهر می‌شوند قبل از هر چیز به مکان‌هایی نیاز دارند که دقایقی در آن استراحت کنند و این منظور فقط با حضور در پارک‌ها تأمین می‌شود که متأسفانه پارک‌های شهر ما و در رأس آن، پارک مرکز شهر از لحاظ بهداشتی، وضعیت بسیار اسف انگیزی دارد، چون هیچکدام آب شرب و سرویس بهداشتی ندارند. فقط پارک مرکزی شهر دهدشت، دارای سرویس بهداشتی می‌باشد که کلید سرویس‌های آن دست یک آقای پوز بدستی می‌باشد که هنگام غروب آفتاب که زمان شلوغی پارک می‌باشد، درب سرویس‌ها را قفل می کند و راهی روستایشان می‌شود.
2- قسمت زیادی از حریم و خیابان میدان شهر در قرق میوه فروشان ثابت قرار گرفته که قسمتی از میدان را به زباله دانی تبدیل کرده‌اند.
3- بازارهای هر شهر یکی از مکان‌هایی است که گردشگر را بخود می‌خواند. اعم از اینکه قصدی برای خرید داشته باشد یا فقط برای تفریح در آن قدم بزنند، اما بازار روز دهدشت سالهاست که از وضعیتی برخوردار است که با هیچ یک از معیارهای شهروندی و رعایت کرامت انسانی، همخوانی ندارد.
 آیا سلامت، عفت، حیا، کرامت و حقوق شهروندی همین اندازه ارزش دارد که عده‌ای خیابانی به نام شهید مطهری (ره) را که محل تردد ماشین و مردم بوده، را به اسم *بازارروز* قرق کنند؟
چرا وضعیت زشت و زننده‌ی این بازار و کم‌عرض بودن مسیر تردد مردم و تنه زدن‌های بیشتر سهوی به نوامیس مردم در این شبه بازار، توجه مسئولین و افراد دلسوز را تا کنون به خود جلب نکرده است؟!
4- آیا بلادشاپور که یادگار ارزشمند هویت ملی و آینه تمام نمای ایران در دوران کهن است که می‌تواند ظرفیتی برای جهانی شدن صنعت گردشگری باشد، باید دیوارهای فرمانداری شهرش مزین به لباس‌های زیر زنانه و مردانه باشد و در فضای مجازی به عنوان "محله‌ی لباس زیر فروشان" دست بدست بگردد؟!
آیا ندیده‌اید خیلی از خانم‌هایی که برای خرید روسری یا شال و حتی مانتو به این دست‌فروشان مراجعه می‌کنند، خیلی آشکارا و با قبح‌شکنی نسبت به پرو (پوشیدن) در انظار ترددکنندگان اقدام می‌کنند؟!
در فرهنگ عامه‌ی ایرانی‌ها و خصوصاً ما لرها، هرگاه مهمانی وارد منزل می‌شد، سریعاً لباس‌های نوامیس خود را از روی‌بند بر می‌داشتیم.
ولی حالا ما را چه شده است که به‌صورت کاملاً آشکارا لباس‌های خیلی‌خیلی خصوصی بانوان را کف خیابان پهن نموده و گاهی فروشنده‌ی مرد نیز آنان رو به بانوان ما عرضه می‌کنند و برعکس؟!
فرماندار محترم
دست‌فروشان بازار شب از جلوی درب ساختمان فرمانداری تا چهارراه سینما و همچنین در آن‌سوی خیابان از جنب کمیته امداد تا داروخانه‌ی چهارراه سینما، سال‌هاست که زخم و لکه‌ی ناهمگونی بر پیشانی شهر ما و بلاد شاهپور شده‌اند.
اکثر مردم شهر ناراحت و معترض به این وضعیت زشت و زننده هستند و نگران‌اند که بلوار سپاه که نزدیک‌ترین خیابان به مرکز شهر است، توسط دست‌فروشان قرق شده و مردم مجبورند برای تردد از عرض آن از خیابان عبور بکنند که باعث بروز خطرات و مشکلاتی برای شهروندان می‌شود و مردم انتظار دارند مسئولین برای رفع این معضلات چاره‌ای بیندیشند.
جناب فرماندار! برای حل معضل نازیبایی‌های بصری و نماهای شهریِ زشتِ دیوارهای فرمانداری که مزین به لباس‌هایی است که در این مقوله شرم دارم نام آن‌ها را قید کنم، و همچنین برای رفع سد معبر و ساماندهی این خیابان، مستلزم تنها و بهترین راه پیشنهادی شهرداری و شورای تأمین یعنی جابه‌جایی به مکانی مناسب است.
سد معبر در خیابان سپاه و میدان شهر نه‌تنها حقوق شهروندی را ضایع می‌کند؛ بلکه نشان‌دهنده‌ی نقض در اعمال بعضی قوانین بازدارنده است و انتظار داریم باتوجه‌به پتانسیل‌های گردشگری دهدشت و حضور مسافران نوروزی و همچنین افزایش این معضل در ایام تعطیلات، تدبیری اندیشیده شود.
باتوجه‌به وجود بازار بزرگ امام رضا علیهم‌السلام با صرف هزینه‌های زیاد احداث آن و وجود بیش از ۳۷۰ دهنه مغازه و امکانات رفاهی مناسب و همکاری که با قشر دست‌فروش اندیشیده شده است، مکان بسیار مناسبی برای ساماندهی و استقرار دست‌فروشان است.
لازم به ذکر است که این بازار بزرگ‌ترین و زیباترین بازار سرپوشیده‌ی جنوب کشور است و تمام زیر ساخت‌های لازم مثل آب، برق، سرویس بهداشتی، نمازخانه، سایبان، بانک و عابربانک و دسترسی آسان و سریع را داراست که مکان بسیار مناسبی برای استقرار کلی از کسبه و افراد جویای کار را داراست و با رونق‌گرفتن این بازار و جابه‌جایی کامل و هم‌زمان کسبه و دست‌فروشان به آن مکان، نه‌تنها آسیبی به معیشت دست‌فروشان محترم وارد نمی‌شود؛ بلکه باعث جاافتادن و رونق کسب‌وکار آنان نیز می‌شود. (همان‌گونه که طی سالیان نه‌چندان دور، جمعه‌بازار دهدشت در همین مکان دایر بود و از استقبال و رونق خوبی برخوردار بود.)
 لذا از فرماندار محترم به‌عنوان ریاست شورای تأمین شهرستان، انتظار می‌رود که به این مهم ورود کرده و اقدامات قانونی را به عمل بیاورید تا شهرمان و فرهنگ دیارمان، رنگ و روی دیگری به خود بگیرد.
وسلام علی من یخدم الحق لذات الحق