کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

یادداشت؛

احتمال بازگشت منتخب به تنظیمات اولیه سیاسی

24 ارديبهشت 1403 ساعت 12:49

یکی از موارد اساسی در کشور ما فقدان ساختار‌های حزبی مشخص در حوزه‌های سیاسی است که نمود عینی این در هم ریختگی سیاسی در درون کشور؛ شکل‌گیری ائتلاف‌های شب انتخاباتی و شبه انتخاباتی است که به تبع آن یک شب یا یک هفته قبل از انتخابات‌ها؛ جمعی از چهره‌هایی سیاسی ناهمگن و نا هماهنگ در نظریه و عمل و خصوصاً گاهی متضاد در نحوه اداره کشور با هم تحت عناوین مختلف اتحاد و ائتلاف و امنا و جمنا و شانا و مانا و.... دور هم جمع می‌شوند و آدم‌های گوناگون را کنار هم می‌گذارند تا به یک قدرت کوتاه مدت برسند و وقتی به قدرت رسیدند و بر صندلی قدرت تکیه زدند، هرکس به اصالت‌های ذهنی و نظری و عملی خود بر نمی‌گردد و هرکس می‌خواهد همان‌ایده‌های خودش را فارغ از خرد جمعی قبل از انتخابات اجرا و عمل کند و این می‌شود که تاکنون یک حزب ساختاری با برنامه مشخص در این کشور وجود ندارد و تقریباً هم هیچ برنامه مدون و هماهنگ در هیچکدام از ادوار مجلس و اغلب ادوار ریاست جمهوری وجود ندارد. شاید بتوان در کل ادوار ریلست جمهوری، دوره اول آقایان خاتمی و احمدی نژاد بر محور یکپارچگی حزبی و البته حزب نوظهور انجام گرفته و بقیه ادوار مخلوطی از همین ائتلاف‌ها بوده که خروجی موفقی هم نبوده و اتفاقاً دوره اول ریاست جمهوری سیزدهم مثل دور دوم؛ ادوار قبل هست و چه بسا در دور دوم بر عکس سایر دوره‌ها بتواند یک دست بشود البته اگر موفق شود.


یکی از موارد اساسی در کشور ما فقدان ساختار‌های حزبی مشخص در حوزه‌های سیاسی است که نمود عینی این در هم ریختگی سیاسی در درون کشور؛ شکل‌گیری ائتلاف‌های شب انتخاباتی و شبه انتخاباتی است که به تبع آن یک شب یا یک هفته قبل از انتخابات‌ها؛ جمعی از چهره‌هایی سیاسی ناهمگن و نا هماهنگ در نظریه و عمل و خصوصاً گاهی متضاد در نحوه اداره کشور با هم تحت عناوین مختلف اتحاد و ائتلاف و امنا و جمنا و شانا و مانا و.... دور هم جمع می‌شوند و آدم‌های گوناگون را کنار هم می‌گذارند تا به یک قدرت کوتاه مدت برسند و وقتی به قدرت رسیدند و بر صندلی قدرت تکیه زدند، هرکس به اصالت‌های ذهنی و نظری و عملی خود بر نمی‌گردد و هرکس می‌خواهد همان‌ایده‌های خودش را فارغ از خرد جمعی قبل از انتخابات اجرا و عمل کند و این می‌شود که تاکنون یک حزب ساختاری با برنامه مشخص در این کشور وجود ندارد و تقریباً هم هیچ برنامه مدون و هماهنگ در هیچکدام از ادوار مجلس و اغلب ادوار ریاست جمهوری وجود ندارد. شاید بتوان در کل ادوار ریلست جمهوری، دوره اول آقایان خاتمی و احمدی نژاد بر محور یکپارچگی حزبی و البته حزب نوظهور انجام گرفته و بقیه ادوار مخلوطی از همین ائتلاف‌ها بوده که خروجی موفقی هم نبوده و اتفاقاً دوره اول ریاست جمهوری سیزدهم مثل دور دوم؛ ادوار قبل هست و چه بسا در دور دوم بر عکس سایر دوره‌ها بتواند یک دست بشود البته اگر موفق شود.
قصه در استان کهگیلویه و بویراحمد بسیار فجیع‌تر از اینهاست و در مجلس شورای اسلامی که اساساً در استان ما حزب و ایدئولوژی و گفتمان انتخاباتی وجود، نداشته و ندارد و تا بوده این منطقه جغرافیایی و طائفه و تعصب بوده که انتخاب کرده و انتخاب شده است البته شدت و ضعف دارد، مثلاً بر خلاف خیلی‌ها که معتقدند دوره سید باقر موسوی و دکتر هدایت خواه تا حد زیادی گفتمانی بود؛ ما معتقدیم که در مقابل سید باقر موسوی حریف قدری نبود و در دوره دکتر هدایت خواه هم حریف قوی‌اش موسوی را رد صلاحیت کردند و بعد همه مناطق ریختند روی هم برای‌ایشان و بعد تا الان.
شاید بتوان دوره مرحوم محمودیان را بتوان یک دوره ضعیف گفتمانی دانست و در کهگیلویه هم دوره بهرام تاجگردون را می‌توان دوره گفتمانی شدت کم دانست.
علی هذا موضع بحث ما؛ منتخب فعلی شهرستان‌های بویراحمد و دنا و مارگون هست که در همه دوره‌ها با موضع اصلاح طلبی کم رنگ شرکت داشت و رنگ انتخاباتی اصلاح طلبان را انتخاب می‌کرد؛ اما هیچگاه موضع دقیقی نداشت و مدیران اصلاح طلب هم کم‌تر در اردوگاه‌ایشان بودند و خیلی‌ها معتقد بودند که پشت پرده‌ی اصلی آمدن‌ایشان به شهرداری یاسوج و بعد کاندیدا شدنش با چراغ سبز اصول گرایان از جمله آقای هدایت خواه بود تا زمینه برای‌ایشان فراهم‌تر بشود و شد. اما این دوره آقای منتخب که چند روز آینده نماینده رسمی خواهد شد؛ بسیار متفاوت‌تر از گذشته بود و هست چرا که مدیریت ستاد‌ایشان و چارچوب‌های اصلی و پیشران‌های این دوره آقای دکتر بهرامی؛ اصلاح طلبان شناسنامه دار و مدیران ادوار مختلف اصلاح طلبان بودند که آشکارا آمدند پای کار و دو رقیب قدرتمند‌ایشان یکی با تابلوی رسمی اصول گرایان و حمایت شورای ائتلاف و حمایت دیگر جا‌ها که فعلا جای گفتن ندارد و دیگری هم با ترکیبی متعادل بین اصول گرایی و اصلاح طلبی و البته تنه به تنه آقای بهرامی شرکت داشتند و تنها دوره‌ای که وضعیت منتخب فعلی بویراحمد در لباس اصلاح طلبی عیان بود؛ این دوره بود و البته با همان نمک شور طائفه‌ای و جغرافیایی انتخاب شد و عن قریب به صندلی بهارستان تکیه خواهد زد.
اما اخبار متواتر و شنیده‌ها و برخی اسناد رسیده به این رسانه و اکثر تحلیل‌های رفتاری‌ایشان، حاکی از هماهنگی‌های پنهانی ولی بسیار جدی؛ منتخب بویراحمد با گروه‌ها و شخصیت‌های اصول گرایی مثل دکتر هدایت خواه و سید مسعود حسینی و امثالهم هست تا جاییکه‌ایشان هم به جلسه شورای وحدت و هم شورای ائتلاف در تهران دعوت شد و‌ایشان هم پاسخ مثبت دادند و نشست دیگری با برخی مسئولین در یک نهاد درون استانی نیز داشته‌اند و محتوای نشست‌ها هم تهیه لیست‌های مسئولیتی از بخشداری‌ها تا بالاتر هست.
گروا تحلیلی این متن اصلاً موضوع لیست‌ها و نشست‌ها براش مهم نیست؛ مهم آن است که این موارد آشکار شده و سایر موارد نامحسوس و رفتار‌های سیاسی این روز‌های آقای بهرامی نشان می‌دهد که‌ایشان احتمالاً دارد به تنظیمات اولیه سیاسی خویش و قرار گرفتن کنار اصول گرایان بر می‌گردد و احتمالاً بخشی از اصول گرایان نیز بی‌میل موضوع نباشند؛ چرا که بخشی از اصول گرایان به جای اصول اساسی سیاست خویش اصول گرایی؛ چینش نیرو در استان و انتقام از دیگران براشون مهم‌تر هست و اگر کسی مثل بهرامی این خواسته را برآورده سازد؛ قطعاً حمایت خواهند کرد و حتی با تک نماینده‌ای شدن آینده بویراحمد چه بسا، ‌ایشان مورد حمایت این طیف از اصول گرایان قرار گیرد نا از همین الان جلو جریان بسیار قدرتمندی مثل روشنفکر را بگیرند. در این بین ممکنه اصول گرایان سنتی مثل علی محمد دانشی، سید مسعود حسینی، دکتر هدایت خواه، حاج دهراب پور.. برای حمایت از بهرامی کنار هم قرار بگیرند؛ تا از این طریق بتوانند عقب ماندگی ۱۲ساله اخیر را جبران کنند و افراد خود در استان را چینش کنند، چرا که این سال‌ها برخی از این بزرگان جریانی نشان دادند تمام هم و غم‌شان از کار تشکیلاتی سیاسی؛ غزل و نصب چند مدیر همراه و دارای مخرج مشترک در منافع هستند نه منافع یک تشکلیلات فراگیر مثل حفظ نظام. ولی افرادی مثل خلقی پور تاکنون نشان داده، که بر همان پاشنه اصولی اصول گرایی اصرار دارد و حتی در انتخابات مجلس دوازدهم در استان با شعار مرز شکنی کاندید اصول گرایان همراهی نکرد و سکوت متلقی را برگزید؛ هرچند تعدادی از اقوامان‌ایشان بیشتر متمایل به آقای روشنفکر بودند.
اگر برگشت منتخب به تنظیمات اولیه سیاسی درست باشد؛ آن طرف قضیه باز هم سر بی‌کلاه اصلاح طلبان مرکز استان و سرگیجه گرفتن دوباره تا ۴سال دیگر است که خود قصه‌ای و غصه‌ی دیگری دارد که وقت دیگری را می‌طلبد تعارض و تاریکی در رفتار نمایندگان استان در موضوع چالش بررسی اعتبارنامه نمایندگان که از دوره قبل و در خصوص آقای تاجگردون مطرح و بر اساس یکسری اسنادی که در آن دوره مطرح شد، آقای تاجگردون از نمایندگان توانمند مجلس، به راحتی از مجلس بیرون شد و تاجگردون به جای سر وصدا و اقدامات غیر حرفه‌ای، بدون سر و صدا و التزام به قانون کیفش را بر داشته و با یک رفتار حرفه‌ای از مجلس بیرون آمد و بعد از آن هم بدون کم‌ترین واکنش، تنش زایی به کار خود مشغول شد و جزء چند تا گلایه به طور کلی حرف و حرکت تنش زایی نداشت و البته این سیاس بودن‌ایشان را گوشزد می‌کرد که اساساً کارش را خوب بلد هست.
اما نکته تاریک نمایندگان حال و گذشته ما این هست که چهار سال قبل می‌گفتند ما شرکت نکردیم و شرکت کردیم و... شفاف نبودند، چون تاجگردون عملاً از مجلس خارج شده بود و یک حس قهرمانی برخی نمایندگان مجلس را گرفته بود، دوستان نماینده آنجا قمپز در می‌کردند که ما هم شریک اخراج بودیم و استان که می‌آمدند فریاد ک دریغ که زورمان نرسید.
امسال و این روز‌ها هم داره تکرار می‌شود و هیچ شفافیتی در رفتار دو نماینده دیگر استان یعنی بهرامی و موحد وجود ندارد، چون حالا تاجگردون برای تأیید اعتبار نامه موفق شده، این حس قهرمانی بر عکس شده، این دو نماینده بزرگوار در محافل اصول گرایان از قبل گفته بودند و هم اکنون هم در این محافل اندرونی اصول گرایان به شدت منتقد و مخالف تاجگردون می‌گویند که ما کاری برای آقای تاجگردون در تأیید نکردیم و دوست هم نداشتیم تأیید بشود اما خیلی‌ها قبولش دارند و از این حرف‌ها و جالب اینکه در رسانه‌های خودشون و وابسته شون فریاد ککاگری و حرف‌های چاله می‌دونی که اگر ما نبودیم چه می‌شد و ما تشر زدیم و گفتیم با ما طرفید و...
کاری به کلیت ماجرا و خوب و بدش نداریم، کاری به تأییدیه شورای نگهبان و اسناد در دست برخی نمایندگان
نداریم. اصلاً کاری به موضوع هم نداریم در حقیقت تاجگردون بچه این استان هست و دلسوز و قابل احترام.
آنچه ما را به نوشتن واداشته است تعارض و راه رفتن نمایندگان استان در تاریکی مطلق و عدم شفافیت در رفتار و گفتار هست که بسیار روی اعصاب مردم هست.
موضوع دیگر رفتار آقای بهرامی در رای دادن به هیئت رئیسه هست، همه می‌دانند که آقای بهرامی توسط عده‌ای معدود در استان (برخی اعضای شورای وحدت ) با آقای متکی دیدار کرد و قول داد برای ریاست بهشون رای دهد.
از طرف دیگر عده بیشتری از اصول گرایان استان (تفکر نزدیک به ائتلاف )‌ایشان یعنی آقای بهرامی را با تشکیلات ذوالنور آشنا و آنجا هم قول داده شد که به ذوالنور در مجلس رای خواهد داد.
خود‌ایشان از جهتی با قالیباف همنشین شده بود که حمایتش کند.
حال شواهد قراین حاکی از این هست که اقای بهرامی به آقای ذوالنوری رای خود را داده است ولی عکس یادگاری با آقای باف گرفته است گرچه از قضا‌ایم قالی باف موضوع را بهتر می‌دانند. هرچند موحد کلاً و از اول با آقای قالی باف بسته بود و واحد زیادی مشخص هست، اما چه اشکال دارد این‌دو‌نماینده اصل شفافیت را جدی بگیرند و عملاً با زبان خودشان اعلام کنند به چه کسی برای ریاست مجلس رای داده‌اند.
کاش این دو بزرگوار در تاریکی راه نروند و با مردم خود شفاف باشند، در این خصوص تاج گردون بسیار شفاف‌تر خواهد بود.


کد مطلب: 490134

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/490134/احتمال-بازگشت-منتخب-تنظیمات-اولیه-سیاسی

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1