تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۴۲
کد مطلب : ۴۷۲۲۳۶
نگاهی به القاب و عناوین ساختگی در فضای انتخابات استان کهگیلویه و بویراحمد؛
القاب جعلی
۲
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ در سیاست و در فضای انتخابات، تبلیغات امر مرسومی است. اما تبلیغات باید تا حدی با واقعیت مطابقت داشته باشد تا بتواند بر دل بنشیند و جا بیفتد. فاصله و گسست تبلیغات با واقعیت آفت بزرگی است که میتواند لایههای درونی واقعیت را برآشوبد و به نتیجه عکس واقعیت بدل شود. داستان حوزه انتخابیه کهگیلویه در موسم انتخابات اینگونه است. به دوره انتخابات که میرسیم مفاهیم و عناوین تاریخی، اسطورهای و پرطمطراق بر سر زبانها جاری میشود. در این میان هر کسی تلاش میکند در این زمینه از دیگری سبقت بگیرد، و عناوین و القابی مانند ژنرال، سناتور، سردار و مختار زمزمه میشود. حامیان نیز در این میان در وزن دادن به القاب منتسب به نماینده خود به تکاپو میافتند القابی به کار گرفته میشود در حال و هوای انتخابات کمتر کسی به معنا و مفهوم این القاب میاندیشد.
ملاک و معیار ارزیابی چنین القابی مطابقت آنها با واقعیت زندگی مردم حوزه کهگیلویه است. شواهد زیادی نشان میدهد که حال و روز هیچکدام از شهرستانها و مناطق حوزه انتخابی کهگیلویه خوب نیست. بررسی شاخصهای توسعه و توسعهنیافتگی بیانکننده این امر است که مردم در سختی و گرفتاری به سر میبرند. چنانکه بیکاری، فقر، مهاجرت، خودکشی و کشتهشدن در جادهها از امور شایع حوزه انتخابیه است: وضعیت مهاجرت مردم غالب شهرستانهای کهگیلویه چه در سطح شهر و چه روستا، بحرانی است. عمده روستاها خالی از سکنه شده است: این شرایط صرفاً محدود به یک یا دو منطقه نیست؛ بلکه در جایجای این حوزه، این شرایط بحرانی دیده میشود. بهنحویکه یک منطقه بزرگ که عمده جمعیت آن روستانشین بودهاند خالی از سکنه شده است. نکته جالب این است که جمعیت شهرنشین نیز دچار همین مشکل هستند. چنانکه شهر دهدشت یکی از مهاجرفرستترین شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد است. نرخ شاخص بیکاری که یکی از عوامل بنیادی در شکلگیری خیلی از مشکلات است، در این حوزه نیز بیداد میکند. مردم غالب مناطق به شهرستانهای همجوار پناه میبرند. فقر و مشکلات مردم به نحوی است که حتی زنان و کودکان آنها نیز برای تأمین معیشت حداقلی به کار در مزارع شهرستان همسایه پناه میبرند. گاهی که امکان کار روزمره برای مردم و بهویژه جوانان وجود ندارد دست به خود ویرانی در قالب اعتیاد، منازعه اجتماعی و خشونت یا پدیده شوم خودکشی میزنند. امری که برخی از مناطق حوزه انتخابی را رکورددار این معضل نموده است. اگر از پس اینهمه گرفتاری برآمدند آنوقت ممکن است یا در جادههای شهرستان کشته شوند یا در پی یک حمله قلبی ساده و فقدان ابتداییترین امکانات پزشکی جان از کف دهند.
این گزارش مختصر از شرایط حوزه انتخابیه، بازنمایی سادهای از مشکلات اجتماعی و اقتصادی جامعه است که هر انسانی با سفر به حوزه استحفاظی شما میفهمد که شما و القابتان ظلم بزرگی هستید که بر سر مردم نازل شدید! میفهمد که شما آدرس غلطی برای توسعه این مناطقید! میفهمد که شما با اشغال و تسخیر جایگاه مسئولیت چهلسالهتان، عملاً مسئول مرگ جوانانی هستید که در بیراهههای کهگیلویه کشته میشوند یا در پی فقدان حداقل امکانات، جان خود را از دست میدهند و خانوادهای را ویران و بیپناه میکنند.
سؤال این است که این القاب سناتور، سردار و مختار برای فتح و پیروزی در کدام جنگ شایسته شما شده است؟ شما رزمندگان و از جان گذشتگان کدام جبهه و جنگ هستید؟ شما پیشقراولان و بنیانگذاران کدام توسعه، سازندگی و پیشرفت هستید که با افتخار خود را مزین به چنین القاب پرطمطراقی نمودهاید؟ شما آفرینندگان کدام جامعه مرفه، آباد و توسعهیافتهای هستید که چنین زیر این القاب رژه میروید؟ شما سخنور و تصمیمساز کدام مجلس هستید که داعیه سناتوریاش را یدک میکشید؟ راستی با کدام اعتماد به نفسی به خود اجازه میدهید شما را اینچنین صدا زنند؟ چه کسانی به شما اجازه داده، با چنین دستودلبازی، به کلمات و مفاهیم اینچنین تجاوز کنید؟ چه کسی میپذیرد باتوجهبه عمق تراژدیک واقعیت کهگیلویه به او بگویند سناتور؟ سردار؟ یا مختار؟
واقعیت این است که چنین القابی علاوه بر اینکه بازنمایی غلطی از واقعیت این مناطق و شخصیت نمایندگان است و به زبان دیگری ساختن واقعیت به نحو دلخواه و تبلیغاتی است، نوع دیگری از ظلم و تعرض نامحسوس به زبان فارسی است. در چنین وضعیتی زبان و مفاهیم معنای خود را از دست میدهد و دیگر نمیتوان از طریق زبان و مفاهیم بلند توسعه، پیشرفت، عدالت و آزادی با جامعه ارتباط برقرار کرد. به همین خاطر است که مردم و بهویژه جوانان دیگر به هیچ واژهای ایمان ندارند و نسلی بی کلمه شدند و نمیتوان با آنها ارتباط برقرار کرد.
ملاک و معیار ارزیابی چنین القابی مطابقت آنها با واقعیت زندگی مردم حوزه کهگیلویه است. شواهد زیادی نشان میدهد که حال و روز هیچکدام از شهرستانها و مناطق حوزه انتخابی کهگیلویه خوب نیست. بررسی شاخصهای توسعه و توسعهنیافتگی بیانکننده این امر است که مردم در سختی و گرفتاری به سر میبرند. چنانکه بیکاری، فقر، مهاجرت، خودکشی و کشتهشدن در جادهها از امور شایع حوزه انتخابیه است: وضعیت مهاجرت مردم غالب شهرستانهای کهگیلویه چه در سطح شهر و چه روستا، بحرانی است. عمده روستاها خالی از سکنه شده است: این شرایط صرفاً محدود به یک یا دو منطقه نیست؛ بلکه در جایجای این حوزه، این شرایط بحرانی دیده میشود. بهنحویکه یک منطقه بزرگ که عمده جمعیت آن روستانشین بودهاند خالی از سکنه شده است. نکته جالب این است که جمعیت شهرنشین نیز دچار همین مشکل هستند. چنانکه شهر دهدشت یکی از مهاجرفرستترین شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد است. نرخ شاخص بیکاری که یکی از عوامل بنیادی در شکلگیری خیلی از مشکلات است، در این حوزه نیز بیداد میکند. مردم غالب مناطق به شهرستانهای همجوار پناه میبرند. فقر و مشکلات مردم به نحوی است که حتی زنان و کودکان آنها نیز برای تأمین معیشت حداقلی به کار در مزارع شهرستان همسایه پناه میبرند. گاهی که امکان کار روزمره برای مردم و بهویژه جوانان وجود ندارد دست به خود ویرانی در قالب اعتیاد، منازعه اجتماعی و خشونت یا پدیده شوم خودکشی میزنند. امری که برخی از مناطق حوزه انتخابی را رکورددار این معضل نموده است. اگر از پس اینهمه گرفتاری برآمدند آنوقت ممکن است یا در جادههای شهرستان کشته شوند یا در پی یک حمله قلبی ساده و فقدان ابتداییترین امکانات پزشکی جان از کف دهند.
این گزارش مختصر از شرایط حوزه انتخابیه، بازنمایی سادهای از مشکلات اجتماعی و اقتصادی جامعه است که هر انسانی با سفر به حوزه استحفاظی شما میفهمد که شما و القابتان ظلم بزرگی هستید که بر سر مردم نازل شدید! میفهمد که شما آدرس غلطی برای توسعه این مناطقید! میفهمد که شما با اشغال و تسخیر جایگاه مسئولیت چهلسالهتان، عملاً مسئول مرگ جوانانی هستید که در بیراهههای کهگیلویه کشته میشوند یا در پی فقدان حداقل امکانات، جان خود را از دست میدهند و خانوادهای را ویران و بیپناه میکنند.
سؤال این است که این القاب سناتور، سردار و مختار برای فتح و پیروزی در کدام جنگ شایسته شما شده است؟ شما رزمندگان و از جان گذشتگان کدام جبهه و جنگ هستید؟ شما پیشقراولان و بنیانگذاران کدام توسعه، سازندگی و پیشرفت هستید که با افتخار خود را مزین به چنین القاب پرطمطراقی نمودهاید؟ شما آفرینندگان کدام جامعه مرفه، آباد و توسعهیافتهای هستید که چنین زیر این القاب رژه میروید؟ شما سخنور و تصمیمساز کدام مجلس هستید که داعیه سناتوریاش را یدک میکشید؟ راستی با کدام اعتماد به نفسی به خود اجازه میدهید شما را اینچنین صدا زنند؟ چه کسانی به شما اجازه داده، با چنین دستودلبازی، به کلمات و مفاهیم اینچنین تجاوز کنید؟ چه کسی میپذیرد باتوجهبه عمق تراژدیک واقعیت کهگیلویه به او بگویند سناتور؟ سردار؟ یا مختار؟
واقعیت این است که چنین القابی علاوه بر اینکه بازنمایی غلطی از واقعیت این مناطق و شخصیت نمایندگان است و به زبان دیگری ساختن واقعیت به نحو دلخواه و تبلیغاتی است، نوع دیگری از ظلم و تعرض نامحسوس به زبان فارسی است. در چنین وضعیتی زبان و مفاهیم معنای خود را از دست میدهد و دیگر نمیتوان از طریق زبان و مفاهیم بلند توسعه، پیشرفت، عدالت و آزادی با جامعه ارتباط برقرار کرد. به همین خاطر است که مردم و بهویژه جوانان دیگر به هیچ واژهای ایمان ندارند و نسلی بی کلمه شدند و نمیتوان با آنها ارتباط برقرار کرد.