یادداشت؛
مسئولان کهگیلویه و بویراحمد نسبت به خودکشیها بیخیال نباشند
3 بهمن 1402 ساعت 21:26
بی هیچ مقدمهای علمی و جامعه شناختی و بدون نام بردن از آخرین موارد خودکشی دانشآموزان کلاس ششمی در شهرهای یاسوج و چرام، چون میدانم که هر ایده و نظریهای علمی، اگر در سنگ اثر بکند در بعضی از دولتمردان و مجلسیون حال ما اثری ندارد، چند نکته را به استاندار محترم استان متذکر میشوم، در زمانی که فلان مسئول انقلابی شهرمان به جای چارهاندیشی در حل مشکلات مردم، رسانهها، یعنی تنها ابزار نظارتی و امانتدار مردم را به دادگاه میکشاند و بعضی مدیران ارشد و فضای مدیریتی استان بیخیال شده و نمایندگان هم مسرور جشنهای باشکوه انتخاباتی خود هستند، قلبمان از وصیت نامه دختر ۱۲ ساله یاسوجی و قلب از تپش ماندۀ پسر ۱۳ سالۀ چرامی محزون شد.
سیدعلی عباس محدث - بی هیچ مقدمهای علمی و جامعه شناختی و بدون نام بردن از آخرین موارد خودکشی دانشآموزان کلاس ششمی در شهرهای یاسوج و چرام، چون میدانم که هر ایده و نظریهای علمی، اگر در سنگ اثر بکند در بعضی از دولتمردان و مجلسیون حال ما اثری ندارد، چند نکته را به استاندار محترم استان متذکر میشوم، در زمانی که فلان مسئول انقلابی شهرمان به جای چارهاندیشی در حل مشکلات مردم، رسانهها، یعنی تنها ابزار نظارتی و امانتدار مردم را به دادگاه میکشاند و بعضی مدیران ارشد و فضای مدیریتی استان بیخیال شده و نمایندگان هم مسرور جشنهای باشکوه انتخاباتی خود هستند، قلبمان از وصیت نامه دختر ۱۲ ساله یاسوجی و قلب از تپش ماندۀ پسر ۱۳ سالۀ چرامی محزون شد.
- جناب آقای احمدزاده؛
- قبل از بیان عرائضمیه جمله از سی رایت میلز جامعهشناسی آمریکایی عرض میکنم که میگوید، (ملاک مسأله بودن یک پدیده در جامعه، آزار دهنده بودن آن برای شمار زیادی از مردم است). سؤال؛
- - در مقابل این همه خودکشی که در دوسال گذشته داشتیم، تاکنون حتی یک نفر از مسئولان استان بویژه معاون سیاسی استاندار که خود مدیریت کلان نظارت بر حوزۀ آسیبهای اجتماعی استان را به عهده دارند، نه به مردم پاسخگو بودند و نه به رسانهها پاسخی دادهاند. آیا ممکنه صورتجلسات کمیته آسیبهای استان را رسانهای بفرمائید تا مردم در جریان تدابیر مسئولان خود قرار بگیرند؟ شاید از آزرده شدن در مرگ جوانانشان کمی کاسته شد.
- - تنگناهای اقتصادی، رشد بیرویۀ قیمتها، تورم سرسامآور، عدم نظارت بر بازار، محرومیت از هر گونه تولید در کنار روابط ناسالم مدیریتی استان، خودکشی را برای این سبک از زندگی، طبیعی کرده است. علیرغم پرداخت وامهای اشتغالزایی که دستگاههای مختلف استان که بعضاً بدون از یک مورد اشتغال واقعی در ده سال گذشته، هیچ تغییری در سفرههای خالی مردم صورت نگرفته است. اگر فرضاً پرداخت تسهیلات کم بهره در بهزیستی استان را در ده سال گذشته تا الان در نظر بگیریم، هیچ مددجوی وابسته به مستمری ماهیانه را نباید میداشتیم. تا جائیکه در دو سال گذشته، پرداخت وام علاوه بر خود معلول و فرد مستمری بگیر حتی به خانوادهها و منسوبین جامعه هدف سازمان هم تعلق گرفته است. ولی آمار مستمری بگیران نیز افزایش بیشتری داشته است. چرا نمیپرسید که چه کسانی از تسهیلات کم بهره استان استفاده میکنند؟ اینهایی که هر ماه برقراری مستمری میشوند، از کجا آمدهاند؟
- - مستمراً در دستگاهای متولی آسیبهای اجتماعی، اعتباراتی را تحت عنوان پیشگیری و کاهش خودکشی به صورت مستقیم و یا با پرداخت به NGOها و مراکز مثبت و مؤسسات به اصطلاح مشاورهای عملاً هزینه میکنند ولی چون تماماً صوری، سندسازی، رفاقتی مصرف میشود، کمترین بازخورد را در زندگی مردم ندارند. متأسفانه پیگیری و نظارتکنندهای نه در خود دستگاهها و نه در خارج از آنها نیست. سهم این مردم از اعتبارات حوزههای مختلف آسیب شناختی چیه؟
- - با انتصابات خارج از اصل شایستهسالاری مدیران و کمکاری در نظارت و بازرسی از بعضی از مدیریتها، باید منتظر پایینتر آمدن سن خودکشی و افزایش نرخ آماری آن هم باشیم. آیا وقت آن نیست که خدا را هم در نظر بگیریم؟
- - روانشناسان استان مکرراً عنوان میکنند که نباید آمار واقعی خودکشی رسانهای شود. چرا؟ چون به هیجانات و التهاب موجود در جامعه افزوده میشود و نتیجهای مثبت را نخواهد داشت. اکنون که مجموعه مدیریت استان بعضاً بیخیال جامعه و آسیبهایش بوده، نمایندگان مجلس هم که فقط به فکر صندلیهایی هستند که در مدیریت استان رزرو کردهاند، دانشگاهها نیز به حکم مدیریتهای سفارشی نه شایسته مدار، خود را از فضای موجود دور نگه داشتهاند، و متأسفانه دولت مردان کلان هم به دلیل گرفتار شدن در باتلاق جبهه پایداری، بدتر از دولت قبل به آمارها توجه دارند و در هیچ زمینهای به واقعیتها نگاه نمیکنند و در فضای اجتماعی – فرهنگی استان نیستند، آیا همین که مردمی با صبر و حوصله داریم، کافی نیست؟
و اما؛
- حالا که فعلاً هیچ تدبیری برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی وجود ندارد و به تبعیت از اوامر برخی نمایندگان، مدیریت بعضی از دستگاههای اجرایی مربوطه به محاق رفته است و در دو سال گذشته عملاً بعضی دستگاهها و حوزههای متولی آسیبهای اجتماعی مثل؛ مدیرکل امور اجتماعی استانداری، سازمان بهزیستی، آموزش و پرورش و بویژه دانشگاهاهها بیخیال آسیبهای اجتماعی شدهاند و دولتی را که قرار بود آمارگرایی نکند، با آمارهای کذایی و بیمبنا سرگرم و اقناع کردهاند، یه بار هم در صدا و سیمای استان برای این نونهالانی که به جای کسبِ مهارتِ با گِل بازی، نظریۀ خودکشیامیل دورکیم را معنا کردند، گریه کنید تا دلمان بسوزد.
کد مطلب: 471737