تاریخ انتشار
شنبه ۲۳ دی ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۱۶
کد مطلب : ۴۷۱۳۳۱
یادداشت؛
چرا نماینده بویراحمد، دنا و مارگون به راهبرد برچسبزنی روی آورده است؟
۶
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشت - زبان، عبارات و واژگان در نظام زندگی انسانها کارکردهای مهمی دارند. اهمیت زبان به گونهای است که وجه تمایز انسان و حیوان همین توانایی سخن گفتن است. انسانها با استفاده از واژگان گفتوگو میکنند، به دیگران پیامهای خود را منتقل میکنند و معنای مد نظر خود را به دیگران میرسانند. اهمیت واژگان در نظام زندگی انسانها به حدی است که برخی از فلاسفه زبان گفتهاند انسانها با کلمات مانند کار بدنی، «کاری» انجام میدهند. این سخن بیش از هر جایی در مورد کارزارهای سیاسی درست به نظر میرسد. کارزارهای سیاسی بیش از هر جایی بر توانایی زبانی استوار است. در کارزارهای سیاسی به خصوص رقابتهای انتخاباتی گروههای سیاسی با انتخاب واژگان به عنوان شعار، نماد و... تلاش میکنند افکار عمومی را از خود متأثر و برنده بازی انتخابات شوند. بنابراین بخش مهمی از زندگی انسانها به طور ناخودآگاه و بدون اطلاع از این میزان نقش زبان و واژگان متأثر از همین رقابت روزانه انسانها در نوع استفاده از واژگان و کلمات است.
حدود هشت سال پیش نماینده کنونی بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی با واژه « وحدت» ( کاربست خودآگاه یا ناخودآگاه آن) در انتخابات مجلس شورای اسلامی وارد شد. این واژه را بسیاری از رایدهندگان خسته از وضع موجود و رقابتهای کاذب جدی انگاشتند و بدون توجه به سوابق و عملکرد مهدی روشنفکر به او رأی دادند. شهروندان بویراحمد، دنا و مارگون این واژه را جدی گرفتند. حتی آنان که رأی خود را بر اساس تعلقات طایفهای به مهدی روشنفکر دادند چنین میانگاشتند که او در عمل مطابق معنای مرسوم از وحدت، در جهت یکی انگاشتن همه مردم عمل خواهد کرد. دیگرانی که رأی را طایفهای دادند نیز در این واژه برابر انگاشتن همه مردم حوزه انتخابیه و استان را تصور کردند. اما اندک زمانی بیشتر نگذشت که روشنفکر در عمل مسیری را انتخاب کرد که هیچ نسبتی با وحدت نداشته است. او در هر اقدامی صرفاً به اطراف خود نگاه کرد و دامنه و شعاع انتخابهایش یک محدوده خاص و محفلی را پوشش داد. او در کوچکترین فعالیتها همچون دیدارهای مردمی تا موضوعات حساس در افکارعمومی همچون توزیع "مناصب" و "منابع" کاملاً بخشی و متأثر از منافع گروهی عمل کرد. حتی از نظر رأیدهندگان طایفهای نیز عملکرد روشنفکر بر تقسیم طایفه به «خودی و غیر خودی» استوار بوده و منشأ تفرقه و تفرق و نه وحدت بوده است. از این رو آنچه در عمل اتفاق افتاد نه تنها با وحدت هیچ گونه نسبتی نداشت بلکه مصداق بارز تفرقه از آب درآمد. اکنون مهدی روشنفکر و تیمش از وحدت سخن نمیگویند چون "خود درون" آنان بیش از هر کس دیگری میداند که رفتار، گفتار و عملکردشان در تضاد آشکار با معنای این واژه بوده است.
کافی است به مواضع و سخنان نماینده بویراحمد، دنا و مارگون در مجلس شورای اسلامی و هسته سخت هوادار او نظر بیفکنیم. تنها در شش ماهه اول نمایندگی مهدی روشنفکر در گفتار او و محفل تصمیم سازش این واژه به کار برده شد و در سه سال اخیر هیچ نشانی از کاربرد این واژه دیده نمیشود و از منظومه گفتاری مهدی روشنفکر و هسته مرکزی تصمیمسازی و تصمیمگیری او حذف شده است. با قاطعیت میتوان گفت افکار عمومی اکنون جریان مهدی روشنفکر را نه با واژه وحدت بلکه با واژگان دیگری همچون قبیلهگرا، محلیگرا، منطقه گرا و... میشناسند.
مهدی روشنفکر که نه سابقه فعالیت سیاسی قابل توجهی داشت و نه تحصیلات تخصصی قابل قبول داشته است، نمیدانست که انتخاب یک واژه اگر چه فرصتهای زیادی دارد اما در صورت مقید نبودن به الزامات معنایی آن باید منتظر هزینههای غیر قابل تصوری بود. مهدی روشنفکر نمیدانست که کنش واژگانی مختص دوره زمانی پیشاانتخابات است و در دوره استقرار به عنوان نماینده، شهروندان آگاه منتظر عملکرد او هستند و عملکرد را با واژگان تطبیق میدهند و به مصداق «دو صد گفته چون نیم کردار نیست» چنانچه بین شعار و عمل همسویی قابل قبول نبود اعتماد خود را از او سلب میکنند. مهدی روشنفکر اکنون در سخنان خود واژه وحدت را یا اساساً ًپنهان میکند و یا کمرنگ و ابزارگونه استفاده میکند. اما افکار عمومی هوشیار است و به خوبی معنای عبور از واژه وحدت را میدانند: روشنفکر وحدت را ابزارگونه برای کسب کرسی نمایندگی به کار برد. او و محفلش اکنون به دنبال برساختن واژگان جدید برای پنهان کردن شکست معنایی خود هستند. تیم روشنفکر اکنون مشغول تولید و انتشار واژگانی هستند که مصداق برچسبزنی هستند. نماینده بویراحمد، دنا و مارگون و هسته درونی محفل او این روزها دیگران را به تقسیم مردم به انقلابی و غیرانقلابی و یا پرونده ساز و... برچسبزنی میکنند اما پاسخ به عملکردش در مورد وحدت را مسکوت میگذارد. روشنفکر از یادآوری واژه وحدت به شدت نگران است به همین دلیل تلاش میکند واژگان دیگری را برجسته کند. غافل از آنکه افکار عمومی میداند واژه «وحدت» را عملکرد چهار سال نماینده بویراحمد، دنا و مارگون از معنا تهی کرده و تیم او برای انحراف افکار عمومی راهبرد برچسب زنی را در پیش گرفته است؛ راهبردی که نتیجه آن آشکار شدن بیش از پیش نگاه ابزاری به مردم است.
حدود هشت سال پیش نماینده کنونی بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی با واژه « وحدت» ( کاربست خودآگاه یا ناخودآگاه آن) در انتخابات مجلس شورای اسلامی وارد شد. این واژه را بسیاری از رایدهندگان خسته از وضع موجود و رقابتهای کاذب جدی انگاشتند و بدون توجه به سوابق و عملکرد مهدی روشنفکر به او رأی دادند. شهروندان بویراحمد، دنا و مارگون این واژه را جدی گرفتند. حتی آنان که رأی خود را بر اساس تعلقات طایفهای به مهدی روشنفکر دادند چنین میانگاشتند که او در عمل مطابق معنای مرسوم از وحدت، در جهت یکی انگاشتن همه مردم عمل خواهد کرد. دیگرانی که رأی را طایفهای دادند نیز در این واژه برابر انگاشتن همه مردم حوزه انتخابیه و استان را تصور کردند. اما اندک زمانی بیشتر نگذشت که روشنفکر در عمل مسیری را انتخاب کرد که هیچ نسبتی با وحدت نداشته است. او در هر اقدامی صرفاً به اطراف خود نگاه کرد و دامنه و شعاع انتخابهایش یک محدوده خاص و محفلی را پوشش داد. او در کوچکترین فعالیتها همچون دیدارهای مردمی تا موضوعات حساس در افکارعمومی همچون توزیع "مناصب" و "منابع" کاملاً بخشی و متأثر از منافع گروهی عمل کرد. حتی از نظر رأیدهندگان طایفهای نیز عملکرد روشنفکر بر تقسیم طایفه به «خودی و غیر خودی» استوار بوده و منشأ تفرقه و تفرق و نه وحدت بوده است. از این رو آنچه در عمل اتفاق افتاد نه تنها با وحدت هیچ گونه نسبتی نداشت بلکه مصداق بارز تفرقه از آب درآمد. اکنون مهدی روشنفکر و تیمش از وحدت سخن نمیگویند چون "خود درون" آنان بیش از هر کس دیگری میداند که رفتار، گفتار و عملکردشان در تضاد آشکار با معنای این واژه بوده است.
کافی است به مواضع و سخنان نماینده بویراحمد، دنا و مارگون در مجلس شورای اسلامی و هسته سخت هوادار او نظر بیفکنیم. تنها در شش ماهه اول نمایندگی مهدی روشنفکر در گفتار او و محفل تصمیم سازش این واژه به کار برده شد و در سه سال اخیر هیچ نشانی از کاربرد این واژه دیده نمیشود و از منظومه گفتاری مهدی روشنفکر و هسته مرکزی تصمیمسازی و تصمیمگیری او حذف شده است. با قاطعیت میتوان گفت افکار عمومی اکنون جریان مهدی روشنفکر را نه با واژه وحدت بلکه با واژگان دیگری همچون قبیلهگرا، محلیگرا، منطقه گرا و... میشناسند.
مهدی روشنفکر که نه سابقه فعالیت سیاسی قابل توجهی داشت و نه تحصیلات تخصصی قابل قبول داشته است، نمیدانست که انتخاب یک واژه اگر چه فرصتهای زیادی دارد اما در صورت مقید نبودن به الزامات معنایی آن باید منتظر هزینههای غیر قابل تصوری بود. مهدی روشنفکر نمیدانست که کنش واژگانی مختص دوره زمانی پیشاانتخابات است و در دوره استقرار به عنوان نماینده، شهروندان آگاه منتظر عملکرد او هستند و عملکرد را با واژگان تطبیق میدهند و به مصداق «دو صد گفته چون نیم کردار نیست» چنانچه بین شعار و عمل همسویی قابل قبول نبود اعتماد خود را از او سلب میکنند. مهدی روشنفکر اکنون در سخنان خود واژه وحدت را یا اساساً ًپنهان میکند و یا کمرنگ و ابزارگونه استفاده میکند. اما افکار عمومی هوشیار است و به خوبی معنای عبور از واژه وحدت را میدانند: روشنفکر وحدت را ابزارگونه برای کسب کرسی نمایندگی به کار برد. او و محفلش اکنون به دنبال برساختن واژگان جدید برای پنهان کردن شکست معنایی خود هستند. تیم روشنفکر اکنون مشغول تولید و انتشار واژگانی هستند که مصداق برچسبزنی هستند. نماینده بویراحمد، دنا و مارگون و هسته درونی محفل او این روزها دیگران را به تقسیم مردم به انقلابی و غیرانقلابی و یا پرونده ساز و... برچسبزنی میکنند اما پاسخ به عملکردش در مورد وحدت را مسکوت میگذارد. روشنفکر از یادآوری واژه وحدت به شدت نگران است به همین دلیل تلاش میکند واژگان دیگری را برجسته کند. غافل از آنکه افکار عمومی میداند واژه «وحدت» را عملکرد چهار سال نماینده بویراحمد، دنا و مارگون از معنا تهی کرده و تیم او برای انحراف افکار عمومی راهبرد برچسب زنی را در پیش گرفته است؛ راهبردی که نتیجه آن آشکار شدن بیش از پیش نگاه ابزاری به مردم است.