یادداشتی از دکتر ناصر اقبالی:
كهگیلویه چالشها و چشم اندازها
3 آذر 1402 ساعت 16:10
در این مقطع حساس و در آستانه انتخابات مجلل اقشار فرهیخته و تحصیل کرده استان کهگیلویه و بویراحمد باید با فرهنگسازی و آگاهی بخشی به توده جامعه تلاش کنند افرادی که دارای برنامههای دراز مدت و علمی و دارای راهکار جهت برون رفت از وضعیت موجود هستند تلاش نمایند. متأسفانه در تمام ادوار گذشته به ویژه در شهرستان کهگیلویه تلاش نماینده متأسفانه در تمامی ادوار گذشته نمایندگان بیشتر به امور روزمره مردم پرداخته و کمتر به برنامههای درازمدت توجه نمودهاند.
دكتر ناصر اقبالی، عضو هیأت علمی دانشگاه در یادداشتی نوشت: تاریخ و شناخت اجمالی: استان به ظاهر کوچك و مغفول مانده کهگیلویه و بویراحمد علیرغم تصور عمومی از بدو ظهور تمدن و دولت در ایران و دولتها نقش بسیار مهمی در کشور و خاصه در جنوب غرب داشته است، ولی به لحاظ منزوی شدن از آواخر دوره صفویه و سخت گذری و کوهستانی بودن و نداشتن راهای ارتباطی مناسب با سایر نقاط آنچنان منزوی و مغفول واقع گردید که غیر از معدود پژوهشگران کمتر کسی به نقش و سابقه آن اطلاعی داشته است. گرچه نمیشود در این مجال به معرفی کامل پرداخت در کوتاهترین شکل، این استان در تمدن عیلامی قبل از هخامنشیان جزئی از ایالت مهم نشان بوده که درقسمت مشرق و مغرب ارتفاعات در بند پارس زندگی میکردند و از گذشتههای بسیار دور انزانی و انشانی نامیده شدهاند.
در تمام سلسلههای عیلامی نقش چنگ، صلح، یاری و دشمنی داشتهاند و چون سفراء بابل سوم و آکاد از بین النهرین به سرزمین سوریان یا خوزستان عیلامی رسیدهاند. از قلل این کوهستانها و از جنگها و بویژه از مردان جنگی و دلیر آن در گزارشها و الواح خود یاد کردهاند. (۱)
این منطقه در دوران هخامنشی در بند پارس نامیده میشده و دارای اهمیت نظامی شایانی بوده؛ و نبرد دلیرانه آریوبرزن با اسکندر در آن اتفاق افتاده است. (۲) (۳) (۴)
این استان در دورانهای اشکانی و ساسانی همچنان از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و به قول دکتر احمد اقتداری در هیچ مکانی نبوده که آثاری از دوره ساسانی دیده نشود. و همچنین ناحیه درون این استان مرکز استراتژیک پرورش پرورش گلههای اسب ساسانیان بوده است. (۵)
این استان تنها نقطهای از ایران بوده که حدود ۲۰۰ سال پس از فتح ایران توسط اعراب در سال ۲۱۰ ه با کشته شدن حاکم آن گیلویه به تصرف اعراب در آمده اما بعد از ۵۰سال مجدداً استقلال یا خود مختاری خود را بدست آورد (۶) –واز آن زمان به بعد به جز مناطق کوچکی در دورانهای صفویه و افشاری همواره به صورت منطقهای خود مختار وسرکش و مهاجم باقی ماند که همان وضع یکی از علل مهم فراموشی و نادیده گرفتن وها عدم پیشرفت آن گردیده است و این وضعیت عملاً کم و پیش تا سال ۱۳۴۲ خ جریان داشته است. (۷)
با هزاران وقایع ریز و درشت و مهم مختلف که شرح آنها در این جا میسر نیست.
ظرفیتهای بالقوه – این استان با داشتن ۱ درصد وسعت کشور دارای ۱۰ درصد جنگلهای آن است. به لطف بارانریزی کم نظیرش که گاه از گیلان هم بالاتر و مقام اول را بدست میآورد. حدود ۱۰ درصد روان آبهای کشور را تولید میکند.
منابع عظیم نفتی آن بر حسب شرایط استخراج بین ۲۰ تا ۳۰ درصد نفت کشور را تأمین مینماید.
لزوم حفظ فرهنگ اصیل استانی و ملی- این استان به لحاظ حداقل ارتباطات با اطراف در گذشته، بسیاری از فرهنگ و اخلاق نیکوی باستانی از هخامنشیان وساسانیان تا دوران اسلامی را در خود حفظ کرده بود. که در سالهای اخیر با هجوم فرهنگهای مختلف دچار دگرگونی گردیده است؛ پر واضح است که فرهنگ هیچ قومی عاری از خرافات و جهل تعصبات عشیرهای ورستگاریهای دیگر نیست، وما هم در اینجا از این قبیل موارده داشته و داریم.
اما بخشی از فرنهنگ و اخلاق نیکوی گذشته مثل مهمان نوازی، دست ودل بازی، بلندنظری وبلندهمتی، گذشت، ایثار، بخشش، دستگیری، همدلی بافقرا، ظلم ستیزی، همیاری، نوازش ودستگیری یتیمان، علایق محکم خانوادگی وقوم وخویشی، احترام سالخوردگان ورزش سفیدان، شرکت فعال در غم وشادی دیگران، که البته مشترک همه اقوام ایرانی است، بیشتر برجسته کرده و به آنها بها و اشاعه دادهایم. و در مقابل رضایل اخلاقی مثل دزدی و دروغ و تهمت وتعصبات کور قبیلهای و سایر ناهنجاری هارا شدت محکوم و مطرود نمودهایم.
کوهستانی بودن و در نتیجه نداشتین راهها و ارتباطات قالب از علل اولیه عقب ماندگی بود؛ که اکنون در حال بر طرف شدن است از نظر اقتصادی چون اقتصاد گذشته منطقه بر پایه دامداری وکشاورزی بود. بعلت بهرهبرداری بیرویه از مراتع و جنگلها اکنون در واقع کمتر علوفه مفیدی در مراتع باقیمانده و به جای آنها خارهای مختلف سطح عمده مراتع را پوشانیده است. به علت افزایش بیرویه دام مازاد بر ظرفیت عملاً علوفه مرتعی تا آخر خرداد کفاف نمیکند؛ ونتیجه آن فشاردام برجنگل و تخریب آن است.
در مورد مسائل کشاورزی این استان که ۴/۵ آن کوهستان است زمین کشاورزی اندکی داشته ودارد از همه ظرفیت آن استفاده شده و در حال حاضر افراط در باغکاری صدمه جدی به گشت غلات و آب وارد ساخته است.
در زمینه صنعت، استان دارای ضعیفترین قطب صنعتی است واغلب واحدهای صنعتی به خصوص که در زمان ریاست هاشمی رفسنجانی از کارخانههای دست دوم چینی استفاده شده بود از کار افتاده و تعطیل شدهاند.
مهمترین مشکل فعلی ضعف مدیریتی در کلیه سطوح است و مدیران و مسئولینی بجای نگاه استراتژیک و همه جانبه نگر در دچار خط بازی و حفظ مقام با توسل به باند بازی و درست کردن آمارهای جعلی مستندات.
اشکال اصلی هم از نقطهای آغاز میشود، که نمایندگان مجلس علیرغم اینکه قانوناً انتخاب کارگزاران نه به عهده آنان بلکه از وظایف مسئولین اجرایی است؛ بدون در نظر گرفتن شایسته سالاری و صرفاً بخاطر حفظ مصالح قومی و قبیلهای و دستهبندی و بدست آوردن آرای بیشتر افراد ضعیف و فاقد صلاحیت را به مسئولیت میگمارند و طبیعی است که نمایندهای که خود مسئولیتی را برگزیده نمیتواند اورا زیر سؤال و بازرسی قرار دهد.
نتیجه اینکه کارها بدون در نظر گرفتن نتایج در درازمدت و پایهای، فقط بصورتی سطحی و زودگذر و زود بازده طراحی و اجرایی واجرا میشود.
در مورد مسئله کشاورزی و دامداری نیز تنها راه علمی و اصولی تبدیل دامدار مرتع چرایی به دامپروری صنعتی حذف باغات افراطی و جلوگیری از سیفی کاری افراطی مثل هندوانه، خیار و امثالهم توسعه محصولات گلخانهای است.
بنابر این در این مقطع حساس و در آستانه انتخابات مجلل اقشار فرهیخته و تحصیل کرده استان کهگیلویه و بویراحمد باید با فرهنگسازی و آگاهی بخشی به توده جامعه تلاش کنند افرادی که دارای برنامههای دراز مدت و علمی و دارای راهکار جهت برون رفت از وضعیت موجود هستند تلاش نمایند. متأسفانه در تمام ادوار گذشته به ویژه در شهرستان کهگیلویه تلاش نماینده متأسفانه در تمامی ادوار گذشته نمایندگان بیشتر به امور روزمره مردم پرداخته و کمتر به برنامههای درازمدت توجه نمودهاند.
به دلیل اینکه معمولاً برنامههای استراتژیک یک برنامه درازمدت نتیجه آنها در کوتاه مدت مشخص نمیشوند. بلافاصله بعد از چهار سال مردم انتظار دارند که تغییرات محسوسی را در نتایج برنامهها ببینند؛ ولی در حال حاضر باید این فرهنگسازی صورت بپذیرد که مردم بتواند به افراد با برنامههای دراز مدت و استراتژیك رای بدهند و فرهنگ سازمانی فعلی با تغیرات علمی در سطوح مدیریت سازمانها بهبود یابد.
---------------------------------------------
(۱) ایلها وچادرنشینان ایران ایرج افشارستانی ص ۵۲۳.
(۲) حسن پیرنیا (مشیر الدوله) تاریخ ایران استان ج ۳ ص ۱۴۱۸
(3) حسینی ساعد تاریخ کامل ایلام ص ۵۸۱ – ۶۰۶.
(۴) – حسین ساعد تاریخ کامل سیاسی، اجتماعی ک و ب ص ۳۳۹ – ۳۴۶.
(۵) همان ص ۳۵۷_۳۶۰با استناد از جغرافیای تاریخی خوزستان، کهگیلویه و ممسنی و فارستاعه ابن بلخی.
(۶)مالک الممالک استخری ص ۱۶۷.
(۷)حسین ساعد تابرخ کامل سیاسی_اجتماعی ک وب برداشت کلی.
کد مطلب: 469650