یادداشت ارسالی؛
نقدی بر رویههای اجرایی سید محمد موحد در کهگیلویه
سیدرضا تقوی
15 شهريور 1402 ساعت 0:38
گر قرار است از قِبَل نمایندگی ملت و استثمار رای مردم فقط قبیله خاصی سمتها و مدیریتها را غصب کنند، همان بهتر که این بار به صحنه انتخابات کهگیلویه نیایید. کهگیلویه از قوم پرستیها و قوم گرایی زخم بستر گرفته است و نای بلند شدن ندارد، پس عاجزانه و خاضعانه استدعا داریم چون رویه جد مبارکتان افسار شتر خلافت را رها سازید تا برای لحظهای کهگیلویه رنگ آرامش ببیند. لازم به ذکر است که در خصوص نقد عملکرد حاج آقای موحد نماینده محترم حوزه انتخابیه کهگیلویه بزرگ، سلسله مقالاتی توسط نگارنده منتشر خواهد شد.
سیدرضا تقوی_فعال اجتماعی: قبیله گرایی یا تریبالیسم (Tribalism)، تفکر سازماندهی یک قبیله یا قبایل برای دفاع و حمایت افراد عضو آن قبیله یا قبایل را گویند. همچنین قبیله گرایی را میتوان روش تفکر یا رفتار گروهی از مردم که زیرمجموعه یک قبیله یا نژاد خاص هستند تفسیر کرد که وفاداریشان به قبیله خود را به وفاداری آنها به دوستانشان، کشورشان یا گروهی خاص از مردم جامعهشان ترجیح میدهد.
تریبالیسم (Tribalism) به مجموعهای از افراد و طوایف گفته میشود که خود را به یک هویت جمعی منسوب میدانند و در چارچوب یک زیستبوم و برمبنای یک شیوه تولید خاص امرارمعاش میکنند که در این نظام اجتماعی امور به صورت سنتی و غیررسمی تنظیم میشود. قبیله گرایی به دو نوع قبیله گرایی زیستی و قبیله گرایی تباری تقسیم میگردد: اینکه هر دو گونه زیست هر دو دارای یک تفکر و جان مایه مشترک هستند با این تفاوت که در قبیله زیستی که شیوهی زندگی به صورت دامپروری است ما دائماً شاهد زایش عناصر گفتمانی هستیم و گفتمان مرتب در معرض زایش عناصر خاصی است اما معمولاً قبیله تباری را در راستای توجیه قدرت به کار میبرند. در این گفتمان برخلاف قبیله زیستی شیوه تولید و شیوه زیست الزاماً دامپروری و بدوی نیست و در حالیکه قبیله زیستی در حال فروپاشی است اما ما همچنان شاهد ظهور و بروز قبیله تباری در عرصههای مختلف قدرت هستیم.
نباید فراموش کرد قبیله دارای شخصیت و برآمده از تفکری خاص است. قبیله خاص گرا، مطلق گرا، انحصارطلب، تمامیت خواه سنتگرا، تبعیض گرا و برخوردار از یک انسجام درونگروهی است و به بازتولید استبداد فرهنگی میپردازد. بیشک قوم و قبیله گرایی در استانهای جنوب و جنوب غربی کشور و بالاخص استان ما ریشه دوانده است و این مسأله یکی از موانع فرهنگی توسعه طلبی در این مناطق است. قطعاً و یقیناً انتخابات که یکی از مظاهر مدیریت در دنیای جدید است، برای زدودن عناصری این گونه به منصه ظهور رسیده است. در دنیای مدرن، قبیله گرایی محلی از اعراب نداشته و در این روزگار این فرد و شهروند است که در زیست بوم جهان مدرن معنا پیدا میکند. فردگرایی و آزادی فردی و تقویت خانوادههای هستهای از مظاهر فرهنگی دنیای مدرن و از علت اصلی رشد و شکوفایی جهان توسعه یافته ست. توسعه فرهنگی از رهگذر توجه به فردگرایی و زدودن عناصر سنتی چون قبله گرایی محقق میگردد. حال با توصیفی که گذشت سعی دارم بدور از حب و بغض شخصی و در کمال اخلاق مداری نقدی بر رویههای اجرایی حاج آقای موحد نماینده محترم کهگیلویه بزرگ داشته باشم تا از این رهگذر برای توسعه و آبادانی دیار کهگیلویه بزرگ، شاید ایشان تجدیدنظری نیکو بر رویههای خود داشته باشند. به باور جامعهشناس ایتالیایی ویلفردو پارتو، چرخش نخبگی یکی از مؤلفههایی ست که هم میتواند از استقرار قدرت در دست عدهای یا قبیلهای جلوگیری و مانع از استبداد فرد و یا قبیله شود و هم میتواند موجبات شکوفایی استعدادهای افراد گوناگون را در مدیریتها فراهم آورد.
چرخش نخبگی باعث میشود که همه استعدادهای یک جامعه فرصت رسیدن به مدیریتها را داشته و از این منظر جامعه میتواند تمامی ظرفیتهای خویش را پیدا کرده و جامعهای قدرتمند بر مبنای علم و اخلاق بنا نهاده شود و از راستای قرار گرفتن استعدادهای ناب در مدیریتها، جامعه به پیشرفت و بالندگی برسد. این موضع علم بشری در جامعههای توسعه یافته است اما جا دارد جهت تنویر افکار عمومی و جامعه خود ما که اکثریت دین مدار هستند و دین مدارانه مشی سیاسی و زندگی اجتماعی دارند، موضع دین و کتاب خدا را هم در این زمینه تشریح و توضیح دهیم. در کتاب خدا آمده است که یا أَیُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقناكُم مِن ذَكَرٍ وَأُنثىٰ وَجَعَلناكُم شُعوبًا وَقَبائِلَ لِتَعارَفوا ۚ إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ﴿۱۳﴾
ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست، ) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!
به این واضحی خداوند در قرآن در خصوص هیچ موضوعی سخن نگفته است و تکلیف مردم را مشخص نکرده است. پیام خداوند کاملاً مشخص و مبرهن است.
حتی رویه پیامبر ختمی مرتبت از آغاز بعثت و دعوت خویش هم کاملاً مشخص و متقن است تا جایی که خیلی از دین پژوهان باور دارند که محور دعوت و حرکت پیامبر اسلام در هم شکستن نظام قبیله سالار در نظام خویشاوندسالارانه عرب جاهلی بوده است. وقتی که نه دین خدا و نه علم بشری قوم گرایی را تأیید نکرده است و بر علیه آن هماندیشمندان بزرگ علوم انسانی و هم آیات و روایات به تکرار سخن گفتهاند، حال چه شده است که حاج آقای موحد که یکی از معممین و روحانیون منطقه است تمامی وجوه مدیریت خویش در جامعه محنتزده کهگیلویه را که از قبیله سالاری و قوم گرایی زخمهای کاری بر پیشانی دارد، بر پایه قوم سالاری استوار کرده و
مبدع و مدافع قبیله گرایی در مدیریت منطقه شده است. ظلم به منطقه و دیار کهگیلویه بزرگ همین است که تمام مدیریت را به بند یک قوم و قبیله ببندی و شایستگان را از کابینه مدیریتی شهرستانهای چهارگانه بیرون بیندازی. مگر ارث پدری ست، مگر قحط الرجال است. مگر در این دیر بیسرانجام افراد شایستهای وجود ندارند که از صدر تا ذیل مدیریتها را به یک قوم و قبیله دادهاید. این کار هم به دور از دین ورزی خدامنشأنه است، هم با عدالت سازگار نیست و هم با رویه مدیریت علمی سنخیتی ندارد. حال با این اوصاف که گذشت با چه رویی میخواهید به درب منازل اقوام و قومیتهای دیگر کهگیلویه بزرگ بروید و از آنها رأی شان را مطالبه کنید. اگر قرار است از قِبَل نمایندگی ملت و رأی مردم فقط قبیله خاصی سمتها و مدیریتها را غصب کنند، همان بهتر که این بار به صحنه انتخابات کهگیلویه نیایید. کهگیلویه از قوم پرستیها و قوم گرایی زخم بستر گرفته است و نای بلند شدن ندارد، پس عاجزانه و خاضعانه استدعا داریم چون رویه جد مبارکتان افسار شتر خلافت را رها سازید تا برای لحظهای کهگیلویه رنگ آرامش ببیند. لازم به ذکر است که در خصوص نقد عملکرد حاج آقای موحد نماینده محترم حوزه انتخابیه کهگیلویه بزرگ، سلسله مقالاتی توسط نگارنده منتشر خواهد شد.
من الله التوفیق
کد مطلب: 466668