نمیتوان با کیان دهرابپور همزبان بود، اما کاملاً میتوان با او همدلی داشت.
یادداشت؛ شب گذشته در جلسهای که به ریاست استاندار کهگیلویه و بویراحمد و جمعی از مسوولان نظارتی برگزار شد، درگیری لفظی میان دهراب پور، شهردار یاسوج و کرمی رئیس دانشگاه یاسوج پیش آمد که هر چند کرمی واکنش نشان داد، اما مقدم ترجیح داد سکوت کند [
کلیک کنید].
همین درگیری لفظی باعث شد که ظهر امروز، حکم مدیرکلی دهرابپور مدیرکل بیمه سلامت کهگیلویه و بویراحمد لغو شود.
اما داستان دو روی متفاوت دارد؛ یک روی سکۀ جنجال شب پیش، ظرفیت و تابآوریِ پایین مدیرکل بیمه سلامت استان است که نتوانست خود را کنترل کند و در نتیجه شأن جلسه را نگه نداشت.
فارغ از صحت و سقم ادعاهای دهرابپور، شیوه بیان او اصلاً مناسب چنین جلسهای نبود و شاید تنها جوانان و نوجوانان در دورهمیهای خود از چنین الفاظی استفاده کنند. در جلسهای که مدیران کل استان، دادستان و استاندار کهگیلویه و بویراحمد در آن حضور دارند و نشست به صورت رسمی توسط رسانهها نیز پوشش داده میشود، بیان چنین سخنانی نشان از آن دارد که گوینده شأن جایگاه را نگه نداشته است.
از سوی دیگر شهردار یاسوج نیز هر چند در مقابل الفاظ ناشایت دهرابپور سکوت کرد اما پیش از آن، شهردار اسم فرد غیرمرتبطی را آورد و گفت: من مرقومهای از «حاج محمدرحیم دهرابپور دارم» که باعث تند شدن دهرابپور شد.
اما روی دیگر سکه، ادعاهای دهرابپور است که پرده از برخی دیگر از فسادهای سازمانی در کهگیلویه و بویراحمد برداشت. هر چند پیش از این نیز بحث از استخدامهای فلهای در افکار عمومی کهگیلویه و بویراحمد وجود داشت، اما همزمانیِ طرح این استخدامها و جنجال جلسه ترویج فرهنگ ایثارگری باعث کلید خوردن دوباره پیگیری این نوع فسادها خواهد شد.
بر اساس اطلاعاتی که به این پایگاه خبری رسیده است، فرزند یکی از معاونین، بردارزاده یک رئیس، داماد و خواهر خانم یک مدیر و ... با رانت وارد دستگاههای کهگیلویه و بویراحمد شدهاند.
مهمتر از همه هر چند دهرابپور با لحنی که اساس پذیرفتنی نیست، خطاب به شهردار یاسوج گفته بود: شما به شهر گند زدی. اما اگر منظور او از این نوع ادعا که با لحنی ناشایست بیان شده بود، همان اشکالات شهر باشد، میتوان با او همدل بود. در واقع نمیتوان با او همزبان بود، اما کاملاً میتوان با دهرابپور همدل بود. چرا که علاوه بر استخدامیهای بدون ضابطه و فلهای در استان، مدیریت شهر یاسوج نیز در هر کوچه و برزنی مورد نقد شهروندان است.
حقوق معوقه کارگران، چال و چولههای خیابانها، پروژههای تکمیل نشده و بسیاری از موارد دیگر همان اشکالات اساسی هستند که دهرابپور با زبانی که غیرقابل قبول آن را بیان کردهبود. بنابراین میتوان ادعا کرد که اغلب شهروندان با دهرابپور همدل هستند، هرچند با او همزبان نیستند.