یادداشت؛
شرایط سخت سید ناصر حسینیپور
26 دی 1401 ساعت 1:13
اسفندماه سال آینده نمایندگان فعلی خود را در معرض انتخاب مردم قرار می دهند، مردمی که خودشان سرنوشت خودشان را تعیین کردند، سال آینده باید از میان گزینه های موجود برای نمایندگی فردی را انتخاب کنند. یک سال و نیم از انتخابات میان دوره ای گچساران گذشته و دوره نمایندگی سیدناصر حسینی چند ماه دیگر به دو سال می رسد، ولی او را در هیچ برنامه و فعالیتی نمی بینیم.
اسفندماه ۱۴۰۲ نمایندگان فعلی خود را در معرض انتخاب مردم قرار میدهند، مردمی که خودشان سرنوشت خودشان را تعیین کردند، سال آینده باید از میان گزینههای موجود برای نمایندگی فردی را انتخاب کنند. یک سال و نیم از انتخابات میان دورهای گچساران گذشته و دوره نمایندگی سیدناصر حسینی چند ماه دیگر به دو سال میرسد، ولی او را در هیچ برنامه و فعالیتی نمیبینیم.
انتظار میرفت بعد از تاجگردون کسی بر کرسی بهارستان بنشیند که تا حدودی در حد و اندازه تاجگردون و در حد انتظار مردم گچساران عمل کند، ولی عملکرد حسینی در طول این مدت بنا بر اظهارنظرها و شواهد نشان داد که وی در حد و اندازه توقع مردم این شهرستان نبود.
موضوع دیگری که موجب شد مردم «سیدناصر» را انتخاب کنند، این بود که او در نقطه مقابل جناح پیشین بود. او نه در بینابین، بلکه درست در تقابل با جناح تاجگردونیها بود. (هیچ فرد بینابینی در میان نامزدهای انتخاباتی وجود نداشت که عملکرد خوبی داشته باشد؟ منظور نگارنده فرد خاصی نیست، منظورم این است که قدری تأمل و تفکر باید میشد، انتخاب هر چه بهتر، شرایط بهتر، امید و رفاه بیشتر، نه انتخابی از روی حب و بغض) بعضیها معتقدند، انگار قرار بود با این انتخاب انتقام سختی از جناح پیشین گرفته شود و در عوض عدهای هم میگویند؛ این انتقام سخت با کم کاریهای سید ناصر حسینیپور از آنها گرفته شد و سهم گچساران در همه زمینهها کم شد؛ انتخاب مدیران کارآمد و بومی، بهاء دادن به نیروهای بومی و بکارگرفتن آنها در تهران و دیگر استانها، بکارگرفتن نیروهای گچساران و باشت در مرکز استان، هیچ کدام برآورده نشد.
از طرفی سهم گچساران از بودجه کم و کمتر شد، بعضی از طرحها از ملی به استانی تبدیل شدند که با سرپوش گذاشتن برخی، سعی شد جلوی انتقاد رسانهها و منتقدین گرفته شود، ولی ما این موضوع را از یاد نبردهایم. حسینی پور در تنها چیزی که به نظر میآید فعال هست، اعتراض و انتقاد و شکایت از پتروشیمی است که چند روز پیش باز هم شکایت پتروشیمی گچساران را در مجلس شورای اسلامی مطرح کرد.
سید ناصر حسینی پور چندان نفوذ و ارتباط و رایزنی برای بکارگیری نیروهای این دو شهرستان در مرکز استان و کشور نکرد و حتی رئیس دفتر خودش را نیز هر چند هفته یک بار عزل میکرد.
مردم یقیناً اسفند 1402 بهگونه دیگری عمل خواهند کرد و آنها در آن روز، شرایط امروز با دوران تاجگردون را مقایسه میکنند و حال و روزی که بر گچساران در دوره سید ناصر حسینیپور گذشته مدنظر قرار میدهند. برخی این نظر را دارند که حوزه انتخابیه گچساران و باشت در دوره تاجگردون عزت داشت. اما این عزت نه از آن تاجگردون بود و نه کس دیگری، ولی سید ناصر حسینیپور با انتخابهای اشتباه و با انفعال، گچساران و باشت را که ثقل سیاسی استان بود، از مدار تصمیمهای مهم کنار برد.
یک سال دیگر باز هم انتخابات برگزار میشود و متأسفانه بعضی از مردم ما عاشق حرف زدنهای قشنگ هستند، نه عاشق خواندن رزومه و عملکرد گذشته افراد.
مردم بگردند ببینند عاقبت انتخاب را...! سید ناصر حسینی پور کجاست و چکار میکند؟ او تا چه اندازه به حوزه انتخابیهاش سرکشی کرده است، نه با رسانهها جلسه میگذارد، نه گزارش عملکرد میدهد، نه از طرح و برنامهای حرف میزند، هیچ چیز، نه رایزنی میکند برای انتصاب نیروی انسانی توانمند حوزه انتخابیهاش به عنوان مدیرکل در مرکز استان. ولی در آوردن اشخاص غیربومی در ادارات مهمی مثل شرکت نفت تبحر دارد. حالا مدیرعامل شرکت نفت دلسوز مردم گچساران است یا گوش به فرمان مدیران بالادستی در خوزستان؟
هر چند که سال آینده احتمال اینکه حسینی پور دوباره برای کاندیداتوری ثبت نام کند وجود دارد، ولی به نظر میرسد، شرایط سختی داشته باشد، او آن زمان باید کارنامه دو ساله خود را عرضه کند. در حال حاضر بعضی از چهرههای اصولگرای گچساران و باشت از او ناراضی هستند و مدتها است که راه خود را جدا کردهاند. «کسی اینگونه تعبیر میکرد که اصولگرایان این دو شهرستان بدانند که بد آشی پختند که خودشان هم از آن میخورند».
ادامه دارد...
کد مطلب: 457074