کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

سوگنامه‌ای برای بلوط زارهای تشنه کام زاگرس؛

مرگ بلوط، مرگ ایران

قاسم یزدانی

10 تير 1401 ساعت 2:07

قاسم یزدانی در یادداشی نوشت: هرگاه که دلمان می‌سوزد و کاری ز دستمان بر نمی‌آید، دست کم مرثیه خوانی کنیم، سوگواری کنیم.


قاسم یزدانی در یادداشی نوشت: هرگاه که دلمان می‌سوزد و کاری ز دستمان بر نمی‌آید، دست کم مرثیه خوانی کنیم، سوگواری کنیم.
اینک دیگر صحبت از دلسوزی نیست؛ ملتی در حال سوختن است. برخیزیم!
روزی را، ساعتی را مشخص کنیم، گِل و شُل بر سر بمالیم و در پای این جنازه‌های ایستاده زنجیر زنیم. این پیشنهاد را با دوستی مطرح کردم، گفت به تبعات آن بیاندیش، و …
گفتمان هم راه دارد.
 مرگ فرا رسیده است این دیگر پایان است، پایان را که نبایدهراسی باشد.
«آنکه دست از جان بشوید آنچه در دل دارد بگوید»
اما ما چیز دیگری می‌خوانیم:
این سوگ سنگین و این بلای بزرگ را فریاد می‌زنیم وشال عزا می‌پوشیم، این مظلمه‌ی جان گداز را طول چپ می‌نوازیم و اشک خون می‌افشانیم.
اسب‌ها را کتل می‌کنیم، رخت سوگ بر تنشان می‌پوشانیم، دستمال سیاه بالا می‌بریم،مادران ایلمان دیرسالی ست شروه خوانی را تمرین کرده‌اند، هر روز در ماتمی.
اما اینک پایان زیست جمعی ست، مرگ از نوع همگانیست.
مرگ یکباره شیون یکباره می‌طلبد.
بس است دیگر.

همه‌ی هستی خود را می‌بینیم که آهسته و دردناک آب می‌شود، می‌سوزد، نه! زنده زنده گور می‌شود.
نمی‌دانم؛ نکند اصلاً همه‌ی ما مرده‌ایم، شایدروح همه‌ی ما سالهاست که به ابدیت پیوسته است.
نکند روح ضعیف ماست که در کالبد همزادانمان این درختان کهن سال بلوط، حلول کرده که اینچنین می‌میرند..
اما نه:
مرگ اینها گرچه بسیار دردناک اما جوانمردانه است.
غرورشان اجازه افتادن نداده
ایستاده جان دادند؛
شاید می‌دانند که حماسه سازان میهن پرستی در گذشته سرزمینشان انگونه که زاپاتا هم می‌گوید بر این باور بوده‌اند که:
«ایستاده مردن به از زانو زده زیستن است» شاید هنوز هم امیدوارند که بمانند
بمانند تا ما را نگه دارند.
این همزاد هزار ساله ما، قوت ما بود آب ما بود هوای ما بود، خاک ما بود، اصلاًجان ما بود.بی همه‌ی اینها کدام می‌مانیم؟
 *بلوط برکت سفره‌مان بود روشنی اجاقمان بود *
*ستون عمارت و سقف خانه‌مان بود.
سنگر دفاع و تیرِ کمانمان بود*
سایه‌ای از امید بر سرمان بود و جان ما بسته به جانش بود.
 بلوط شعر ماست، موسیقی ماست، نغمه‌های یاریار و سوز و گداز دی بلال ماست
هنر ماست، و جمع اینهاهویت ماست، حیات ماست
کدام قوم و ملتی را سراغ دارید که شاهد مرگ دردناک هویت خویش باشد و دم بر نیاورد؟
من باور دارم سالهاست مرده‌ایم.
آی بویر احمد! بهمئی! طیبی! دشمن زیاری، اهای ممسنی! باوی! چرام!
نخیر پاسخی نیست، اینجا مزار آباد گشته است به قول اخوان سالهاست که «وایِ جغدی (شووکی) هم نمی‌آید به گوش»
و «دردمندان بی خروش و بی فغان» آرام و بی هیاهو نشسته‌اند، وقتی میگویم مرده‌ایم باور کنید،
کو سواران و کو دلاوران و ناموران ایل؟
 آی سید باقر! تاجگردون! موحد! هدایتخواه! چرا «کس به میدان رو نمی‌آرد»؟
 اینک عیان کشت که نیاکانمان، نیک نامان تاریخ ند، همواره بر بام بلند ایثار نغمه آزادگی سرودند، باید به جستجو برخیزیم و هرکدام سنگ مزاری ندارند، شیر سنگی بر مزارشان بتراشیم؛
این نسل ماست که به قول شاملو بی نیاز از سنگ و تاریخ است.
بذر رنج و نهال بی تفاوتی که برای فرزندانمان کاشته‌ایم چه بَر خواهد داد؟
آیا هرگز آینده‌ای برای آنها متصور خواهد بود؟
اینک که «کرکس زرین» دشت خاوران از فراز ستیغ دنا آهنگ تابیدن می‌کند دیگرش یارای درخشیدن نیست چرا که دیگر «هست» ی نیست که شعله‌های غرورانگیز خویش را از روزنه‌ی برگ‌های زندگی ساز بلوط گذر دهد و سرافرازانه پی باختر گیرد
کاش اندک زمانی درنگ می‌کرد تا بتوان این رخت سیاه را بر تن گیتی دید شاید انگاه چاره‌ای ساز شود.
این خوره و موریانه که به جان ستون کهن اما استوار زندگیمان افتاده است درمان بی تفاوتی و بی تدبیری را، آشکارا فریاد میزند،
ای دریغا که فریاد رسی نیست.
 به بلندای حیات که در گذر تاریخ می‌نگریم چه بسیار کاروانها که از میان این بلوط زارهای تلخ کام گشته زاگرس گذر کردند و امدند و خاک شدند و از خاکستر انها چونان ققنوس، بذرهای امیدبلوط رویاند و در هر روزگاری پیام بودن را، پیام نبرد باسختیها را که پیام مهم زندگیست همواره ساز می‌کرد؛ اما اینک سوز این سرمای درگرفته، همه‌ی هستی مارا آهسته و دردناک به انجماد و نیستی می‌برد.
آهای آدم‌ها
آهای هر که پنبه در گوش ندارد!
و ای کسانی که بر سیل پاکستان مویه کردید و اشک ریختید، ای کسانی که بر ستم هم کیشان دیگر سرزمین‌ها ناله کردید و…عزای همگانی می‌کنید،
چرا بیخ گوشتان مرگ هم میهن و هم کیشان خود را به نظاره نشسته‌اید؟
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود.


کد مطلب: 449764

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/449764/مرگ-بلوط-ایران

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1