یادداشتی از علی کمالی پناه؛
دکتر نیک اقبال و یک اقدام نیک
7 ارديبهشت 1401 ساعت 13:36
نیک اقبال در مکتبی اصیل، نجیب و دانش ورز بالید وقد کشید. در تنگناهای زمانه سوخت وآموخت. از سنگلاخهای راه نهراسید. چونان دودمان دانش دوست و خانوادهی صاحب فضلو کمالش اسیر دنیای شهرتو قدرت نگشت چه، او راه سعادت وشاهراه زیبای خدمترا در شکافتنو یافتن دردها و درمانها پیدا کرده بود.
علی کمالیپناه در یادداشتی نوشت: چند روزی است که فضای رسانهای استان و ذهن و زبان مخاطبین درگیر موضوعی است با نام دکتر نیک اقبال ومرکزهسته ای؛ صرف نظراز خوب وبدبودن نفس کار، تصمیم مدبرانهای از جناب دکتر امیناله نیک اقبال مبنی برآرامش وتمکین اتخاذ گردید که مصداق وموید این رفتار، سخن نغز حافظ بزرگ میباشد:
"تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی، همه آماده کنی
نیک اقبال در مکتبی اصیل، نجیب و دانش ورز بالید وقد کشید. در تنگناهای زمانه سوخت وآموخت. از سنگلاخهای راه نهراسید. چونان دودمان دانش دوست و خانوادهی صاحب فضلو کمالش اسیر دنیای شهرتو قدرت نگشت چه، او راه سعادت وشاهراه زیبای خدمترا در شکافتنو یافتن دردها و درمانها پیدا کرده بود.
مگر از نیک اقبالها چه امید و نویدی توقع داریم جز اینکه بزرگی و گرانمایگی را در درماندهی به همنوعان بدانند. اینکه بر تابلویی نام نیک و اقبال مقبولشان باشد یا نه چندان توفیری ندارد "دریای فراوان نشود تیره به سنگ/ عارف که برنجد تُنک آب است هنوز.
آری ایشان سالها و بارها برسَن سالنها و در هیاهوی همایشها و تارک تالارها به جامعهی فرهیختگی و زبدگی مورد تحسین قرار گرفته و بالاتر از همهی اینها گل لبخند را به صدها بیمار نا امید هدیه داده و آفرین و نفرین برایشان حکم یکسان دارد چون گفتهاند: که عنقارا بلند است آشیانه اینها را بدان جهت گفتم که ایشان در آزمون اخیر، گرفتار بلبشوهای مجازی و احساس رسانهای نگردیدند و با پیامی که رهاورد آن آرامش، خویشتنداری و شادباش بود جنبهای دیگر از کاریزمای بلندمایگی خود را بروز دادند و آرزو نمودند که روزهای سپید سلامت در غبارسیاست گم نشود پس بایدچندباره گفت درود برارادهی بلند و دردمندانهتان جناب دکتر نیک اقبال"
کد مطلب: 447391