یادداشت ارسالی؛
طالبان از زنان میترسند
10 فروردين 1401 ساعت 20:13
طالبان یک گروه ایدئولوژیزده است که مردسالاری شالوده اصلی آن را تشکیل میدهد و بالطبع چنین فکری با استبداد و نفی دیگری همراه است. آنها از زنان میترسند چراکه زنان برای آنها «دیگری» هستند و در برابر طالبان «قدرت» محسوب میشوند.
زهرا صوراسرافیل*: طالبان یک گروه ایدئولوژیزده است که مردسالاری شالوده اصلی آن را تشکیل میدهد و بالطبع چنین فکری با استبداد و نفی دیگری همراه است. آنها از زنان میترسند چراکه زنان برای آنها «دیگری» هستند و در برابر طالبان «قدرت» محسوب میشوند. آنها با تکیه بر قواعد سختگیرانه شرعی و نگاه مردانه قبیلهگرا میخواهند زنان را محدود کنند تا قدرت و خواستههای انسانی آنها نظم جامعه بدوی که در سر دارند را به هم نریزد. زنانی که امروز طالبان با آنها روبهروست، زنان جامعه امروز است؛ زنان عصر ارتباطات، آگاهی و حقخواهی! درحالیکه طالبان با آن نگاه واپسگرایانه خود به جهان، توقع داشتند زنان امروز افغانستان همان زنان جنگزده دهه ۹۰ میلادی باشند. اکنون یگانه صدای اعتراض در برابر طالبان، در افغانستان نه احزاب سیاسی و قومی است و نه گروههای دیگر، بلکه زنان است. یگانه صدای اعتراض علیه طالبان از همان روزهای نخست ورود آنها در کابل بود و همچنان ادامه دارد و ما میتوانیم حضور پررنگ آنها را از خیابانهای کابل تا نشست اسلو ببینیم؛ صدایی که فریاد اعتراض را با خود به خیابانهای غرب آورده است.
درباره واقعیبودن این جریان، نباید ذرهای شک داشت زیرا قربانیدادن زنان در این چند ماه جای تردیدی بر جای نمیگذارد که آنها نمایندگان «واقعی مردم» هستند. نباید گذاشت برخی آگاهانه و ناآگاهانه، این جریان خودجوش زنانه را که از میان تودههای مردمی برخاستهاند به گروهها و دستهای خارجی ربط دهند. طالبان مثل هر گروه و نظام سرکوبگر دیگر تلاش خود را میکنند تا این زنان معترض را به انزوا کشانده و آنها را از هدفشان دور کنند. برخوردهای اخیر آنها نیز گواه همین موضوع است؛ دستگیری شبانه زنان، حمله به خانههای امن و ترورهای هدفمند زنان در چند ماه اخیر ترس طالبان را بهخوبی نمایان میکند. بر این باورم زنان هر روز قویتر میشوند، زیرا آنها بدون حمایت جامعه جهانی و توجه رسانهها از روزهای نخست دست به اعتراض زدهاند و هر روز این اعتراضات گسترش یافته و اگر طالبان شهرها را هم با ملیشههای [ابزار] مسلح مسدود کنند، صدای اعتراض آنها از خانههایشان باز هم به گوش مردم جهان رسیده میشود.
در همین مدت کم دیدیم که زنان چگونه به سازماندهی گروههای زنانه در عرصههای مختلف پرداختهاند. از تشکیل گروههای کتابخوانی، جمعآوری کمکهای خیریهای برای مردم نیازمند، تشکیل کلاسهای درسی برای دختران تا اعتراضهای خیابانی بر ضد طالبان! هرچند عدم همراهی مردان جای سؤال دارد، اما میتوان دلایلش را به دو دسته تقسیم کرد؛ اول اینکه حضور مردان در اعتراضات خیابانی میتواند خشونت و واکنش طالبان را بیشتر به همراه داشته باشد. چنانچه در سپتامبر سال گذشته چندین خبرنگار مرد به خاطر پوشش خبری و همراهی آنها در اعتراضات زنانه، با خشونت همراه بوده و برخورد بسیار بدی با این مردان که دو شبانهروز در بند طالبان بودند صورت گرفته بود و یکی دیگر همان نگاه مردسالار حاکم بر جامعه است.
نگاهی که جای زنان را خانه میداند! اما این نگاه مردانه به معنای همراهی مردم با طالبان نیست، بلکه با توجه به نگاه سنتی جامعه این توقع از مردان افغان میرود که در دادخواهیهای زنان که ریشه حقطلبی و نشانهای از انسان امروزی است، خود را کنار گرفته و فقط تماشاگر باشند. این «جریان زنانه»، راه خود را پیدا میکند چنانچه در این چند ماه توانسته خود را سرپا کند باز هم میتواند با توجه به شرایط استراتژیهای خود را در خود زمان بیابد.
زنان معترض افغانستان از خانه به خیابان آمدند و از خیابانهای کابل اعتراضات را در خیابانهای غرب کشاندند و این خود بیانگر تأثیرگذاری رفتار و عمل آنها در هر شرایط است و طبعا زنانی که در داخل افغانستان هستند، بهتر میتوانند با توجه به اقتضای زمان تصمیم بگیرند و شیوه اعتراضات خود را انتخاب کنند. ما که خارج از افغاستان هستیم رسالت این را داریم تا صدای زنان افغانستان را به گوش مردم جهان برسانیم؛ زیرا دولتهای جهان در پنج ماه اخیر نشان داد که نهتنها چشمها که گوشهایشان را هم بر فریادهای دادخواهی مردم افغانستان بستهاند چنانچه مرزهایشان را بر مردم بیپناه میبندند.
* زهرا صوراسرافیل، تحصیلات ابتداییاش را در ایران تمام کرده، بعد به کابل مهاجرت کرد و کمی بعدتر از دانشگاه هرات در رشته حقوق فارغالتحصیل شده است. از جمله زنان فمینیست، پیشرو و تابوشکن است که سالهاست در آلمان پروندههای حقوقی مهاجران را بر عهده دارد.
کد مطلب: 446372