یادداشت ارسالی؛
آقای استاندار دیشموک از شیون و گریه و خون سیر است
21 اسفند 1400 ساعت 22:12
دیشموک شیونش را کرده و نالههایش را سر داده علاوه بر اشکها خونهای عزیزانش جاری شده، دیشموک به اشک نیاز ندارد به استاندار انقلابی نیاز دارد که توصیههای چند باره رهبری را پشت گوش نیاندازد انتصابهای نمایندگان را بازگرداند، بستگان را عزل کند و به گریههای غیرمنطقی جلوی دوریین پایان داده و به جایش کار کند.
آقای استاندار پس از انتصاب پسر عمو و خواهر زادهاش در استانداری کهگیلویه و بویراحمد اشکان خود را در سرزمین اشکها دیشموک جاری میکند تا از این رهگذر دلی را بلرزاند. آقای احمد زاده دیشموک به اندازه کافی در عزای دخترانش شیون و زاری به خود دیده و به شیون و زاری نیازی ندارد. دیشموک استاندار انقلابی میخواهد که به جای انتصاب خواهر زاده و پسر عمویت از دختران مظلوم دیشموک به جای حلقههای دار بر صندلیهای مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد بنشاند. گریههای شما دختران دیشموک را از چوبههای دار پایین نمیآورد. با خود فرماندار ناکارآمد میبرید و بر محرومیت دیشموک میگریید. معلمی که 30 سال معلمی کرده از توسعه و راه و سازه و ارتباط و زیر ساخت چه میداند که راهشگای توسعه و جانشین شما برای رفع محرومیت از این دیار باشد. به جای سرا زیر کردن اشکانت فرماندار توانمند انتخاب میکردی نه در بذل و بخششهای مناصب کرسیها را به نمایندگان و گریه را نصیب دیشموکی ها میکردی. رو به روی دوربین برای راه دیشموک اشک میریزی اما سرپرست اداره کل بی توکن راهداری را با خود همراه میسازی که نه از فردایش خبر دارد و نه از جانشینش و نه از اختیارش. دیشموک اشک نمیخواهد. دیشموک راهش را از همان راهداری میخواهد که مدیرش را در خلوت هنوز در بذل و بخششهایت سهمیه بندی بین نمایندگان مجلس نکردی. اشک میریزی و یک روز معلمی دیگر را برای راهداری معرفی مینمایی و یک روز فرد غیر مرتبط دیگری را. اشکانت را بر محرومیت دیشموک سرآزیر میکنی اما با خودت سرپرست غیر مرتبط دیگر اداره کل فناوری اطلاعات منصوب و همراه میسازی که در چند سال مسئولیت معاونتش پایش در این مناطق باز نشده و با شنیدن بحران ارتباطی بازهم اشک میریزی. و باز هم رو به روی دوربین اشک میریزی از فقر و نداری مردم دیشموک اما با خودت زمزمه کردهای دختران دیشموک در فقر و نداری و سرقت سرمایههایشان جان میدهند اما مسئولین که نوکر و خادم این مردم مظلومند دخترانشان در روسیه در رفاه و آرامش کامل درس خوانده و پدرشان رو به روی دوربین اشک میریزند. و تو آقای استاندار از لزوم حرکت جهادی و پای کار بودن مسئولین سخن میگویی اما چند ماه از دولت گذشته پای کار نمایندگان مجلس و تقسیم بندی غنایم بودهای و بازهم بر دیشموک اشک میریزی. بخشداران دیشموک و قلعه رئیسی را مردم این مناطق انتخاب میکنند یا همان کسی که اشک میریزد. مسئولیت محرومیت زدایی با شما و مدیران شما بوده اما محرومیتی پاک نمیشود و به جایش اشکان شما جاری میشود. با خود رئیس سازمان برنامه بودجهای را همراه میسازی که از برنامه و بودجهاش خبر خودکشی سالانه 60 نوجوان به دیشموک رسیده است. دیشموک غرق در بی اطلاعی است. نیازمند تزریق فرهنگ است اشک میریزی اما مدیرکل آموزش و پرورشت را به سهمیههای نمایندگان میسپاری. دیشموک نیازمند کار است. اشتغال است، کار آفرینی است اما مدیرکل کارت را از دریچه نمایندگان منصوب میکنی و گریه میکنی. دیشموک نیازمند ورزش است اما اداره کل ورزش و جوانانت را هنوز در تقسیم بندیها تقسیم نکردهای و اما بر دیشموک اشک میریزی. دیشموک شیونش را کرده و نالههایش را سر داده علاوه بر اشکها خونهای عزیزانش جاری شده، دیشموک به اشک نیاز ندارد به استاندار انقلابی نیاز دارد که توصیههای چند باره رهبری را پشت گوش نیاندازد انتصابهای نمایندگان را بازگرداند، بستگان را عزل کند و به گریههای غیرمنطقی جلوی دوریین پایان داده و به جایش کار کند.
----------------------------------------------------------
مهدیه دختری که هنوز زنده است از دیشموک
کد مطلب: 445736