تاریخ انتشار
شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۴۶
کد مطلب : ۴۴۴۸۶۳
نقدی بر اعتصاب اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج؛
استادان علوم پایه وزارت بهداشت در دانشگاه علوم پزشکی چرا تحصن کرده‌اند و چه می‌خواهند؟
۵
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی؛ حتماً شنیده‌اید که قریب به پنجاه نفراز اعضای هیات علمی علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی یاسوج که اغلب از رشته‌های کاردان یا کارشناسی شروع وسپس مقطع دکتری را درکشورهای همسایه مانند هند و برخی در داخل کشور در دانشگاههای غیرانتفاعی والبته برخی هم از دانشگاههای معتبر داخلی گرفته‌اند، اکنون با لایحه بودجه ۱۴۰۱ حقوق آنها سرجمع، کاهش زیادی به دلیل تغییر ضرایب و حذف تمام وقتی و مالیات پلکانی و نیز سقف حقوق ۳۷ میلیونی، که درتمام دانشگاه‌ها باید اجرا شود، پیدا خواهد کرد.
شاید برای شما حقوق اینان مورد سؤال باشد.
این اعضا که مانند اعضای هیات علمی دانشگاه یاسوج (غیر علوم پزشکی) فقط تدریس روزانه دارند، اغلب آنها بین ۴۵ تا ۶۰ میلیون تومان حقوق دریافتی دارند و این درحالی است که همتایان آنها دردانشگاه دولتی یاسوج و یا کشور عددی است که اغلب حول و حوش بیست میلیون تومان است.
دربین این افراد از پزشکان متخصص وفوق تخصص کسی دیده نمی‌شود و تعداد ذینفعان در یاسوج، به اندازه کل استان فارس میباشد.
این درحالیست که حقوق اغلب کارمندان دولت بین چهار تا دوازده میلیون و بسیاری کمتر و اغلب معلمان کمتراز ده میلیون تومان میباشد.
یک دبیر دکتری در آموزش و پرورش در مقایسه با همین دکتری در دانشگاه علم پزشکی یاسوج و عضو هیات علمی تفاوت حداقل چهار برابری دارند.
این افراد که اغلب بازنشسته و فراتر از بازنشستگی به دلیل مواجب بالا مانده‌اند و فضا را برای افراد جوان خالی نکرده و بیشتر آنان بالاتر از سی سال خدمت کرده‌اند، تنها به دلیل احکام نجومی اعتصاب کرده و در بین آنان، افرادی مانند: م. ذ، ه.ص، ع.پ، ع.م و... دیده می‌شوند که زمانی برخی از مدیران همین نظام بوده‌اند و امروز در برابر تصمیمات نظام، کلاس‌ها و آموزش را تعطیل کرده‌اند.
یادآوری میشود که از پزشکان متخصص و فوق تخصص که در بیمارستان‌ها و مراکز به مردم خدمت میکنند بجز یکی دو نفر منتفع، پزشکی وجود ندارد.
امیدوارم نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در کمیسیون تلفیق و نیز مقامات استانی با وجود اقشار کم درآمد و مخصوصاً د رشرایط کنونی با چنین رویکرد وافرادی همراهی ننموده و به بهانه دفاع از علم و دانشگاه به این شکاف طبقاتی کمک ننمایند.
شاید برای شما حقوق اینان مورد سؤال باشد.
این اعضا که مانند اعضای هیات علمی دانشگاه یاسوج (غیر علوم پزشکی) فقط تدریس روزانه دارند، اغلب آنها بین ۴۵ تا ۶۰ میلیون تومان حقوق دریافتی دارند و این درحالی است که همتایان آنها دردانشگاه دولتی یاسوج و یا کشور عددی است که اغلب حول و حوش بیست میلیون تومان است.
دربین این افراد از پزشکان متخصص وفوق تخصص کسی دیده نمی‌شود و تعداد ذینفعان در یاسوج، به اندازه کل استان فارس میباشد.
این درحالیست که حقوق اغلب کارمندان دولت بین چهار تا دوازده میلیون و بسیاری کمتر و اغلب معلمان کمتراز ده میلیون تومان میباشد.
یک دبیر دکتری در آموزش و پرورش در مقایسه با همین دکتری در دانشگاه علم پزشکی یاسوج و عضو هیات علمی تفاوت حداقل چهار برابری دارند.
این افراد که اغلب بازنشسته و فراتر از بازنشستگی به دلیل مواجب بالا مانده‌اند و فضا را برای افراد جوان خالی نکرده و بیشتر آنان بالاتر از سی سال خدمت کرده‌اند، تنها به دلیل احکام نجومی اعتصاب کرده و در بین آنان، افرادی مانند: م. ذ، ه.ص، ع.پ، ع.م و... دیده می‌شوند که زمانی برخی از مدیران همین نظام بوده‌اند و امروز در برابر تصمیمات نظام، کلاس‌ها و آموزش را تعطیل کرده‌اند.
یادآوری میشود که از پزشکان متخصص و فوق تخصص که در بیمارستان‌ها و مراکز به مردم خدمت میکنند بجز یکی دو نفر منتفع، پزشکی وجود ندارد.
امیدوارم نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در کمیسیون تلفیق و نیز مقامات استانی با وجود اقشار کم درآمد و مخصوصاً د رشرایط کنونی با چنین رویکرد وافرادی همراهی ننموده و به بهانه دفاع از علم و دانشگاه به این شکاف طبقاتی کمک ننمایند.
بیچاره مردم