تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۲۲
کد مطلب : ۴۴۳۳۳۰
یادداشت ارسالی؛
سهم سید ناصر برای «هدایتخواه»!
۲
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشت ارسالی؛ روزی که اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون منتخب مردم شهرستانهای گچساران و باشت و رئیس کمیسیونهای برنامه و بودجه و تلفیق مجلس شورای اسلامی مورد اعتراض زاکانی و تیمش قرار گرفت... هیجانات و فعالیتهای تیمهای رسانهای منتسب به «ستار هدایتخواه» در مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد و محمد موحد که هر کدام روزی خود حاکمان بلامنازع قدرت در کهگلیویه و بویراحمد بودند، شکل و بویی خاص گرفت...
و
چنان هجمههای سنگینی علیه تاجگردون در رسانهها و فعالین فضای مجازی منتسب به آقایان منتشر میشد که از مخالفین اعتبارنامه هم سبقت گرفته بودند.
به راستی هدف چه بود؟
آیا انقلابی گری و اصولگرایی و ولایتمداری مد نظر بود؟
یا ارزشها و منافع مردم گچساران؟
قطعاً خیر چرا که:
الحق و الانصاف تاجگردون از هدایتخواه و موحد هم انقلابیتر و هم ولایتمدارتر و هم پاکتر و مدیرتر و توانمندتر بود ...
دعوا، دعوای اصول و ارزشها نبود بلکه دعوا دعوای قدرت و حکومت بود...
سیدناصر و سیدقدرت حسینی بحرینی گمان میکردند؛ سکوت و کرونای مصلحتی!! موحد و تلاشهای شبانه روزی هدایتخواه - در جهت حذف تاجگردون - از عشق و ارادت آنان به برادران بحرینی و مردم گچساران و باشت است ...
ولی نه؛
تاجگردون قدرت بلامنازع کهگیلویه و بویراحمد بود و تمام تصمیمات کلیدی به خودش ختم میشد و بزرگترین مانع برای یکه تازی موحد و انحصار هدایتخواه بود ... لذا باید حذفش میشد ...
پس از گذشت دو سال از رد اعتبارنامه غلام رضا تاجگردون و ۸ ماه نمایندگی سیدناصر حسینیپور الان مشخص شد که آنها نه تنها گچساران و باشت را و بلکه کل استان را برای خود میخواهند.
و تاجگردون مزاحم انحصار و تمامیت خواهی آنها بود لذا بهترین راه حذف تاجگردون برایشان به نظر رسید. و انتخاب نمایندهای ضعیف و در منازعات قدرت استانی فاقد توان و قدرت باشد.
امروز ادارات کل استانی که طی دو سال اخیر فی ما بین دو نماینده بویراحمد و کهگلیویه در غیاب نماینده گچساران تقسیم شده است و فقط حذف گچسارانیها رقم میخورد، با تغییر دولت روحانی و استقرار دولت اصولگرا، تیم ستار هدایتخواه بر سر سفره تقسیمات قدرت و ادارت و نهادها نشسته و عملاً استان کهگیلویه و بویراحمد بین سه نفر یعنی آقایان: هدایتخواه، روشنفکر و موحد تقسیم شده است و سهم گچساران و باشت، فقط در حد ادارات و نمایندگیهای ادارات شهرستانی رقم میخورد آنهم با منت و حواشی بیشمار.
ادارات کلیدی برنامه و بودجه، کار و امور اجتماعی، جهاد کشاورزی، راه و شهرسازی، راهداری، دانشگاهها، آب و فاضلاب، آموزش و پرورش و... در دوره تاجگردون از مدیران پرتوان و موفق گچسارانی و باشتی بودند و امروز بجز آموزش و پرورش همه آنها (پس از تاجگردون) در انحصار آقایان شده است. معاونین سیاسی و عمرانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد سهم «موحد» شده و عملاً ستاد عملیاتی موحد و روشنفکراند، معاون اقتصادی هم سهم هدایتخواه گشته و گویا در بین ۱۵۰ هزار شهروند گچساران و باشت یک آدم در حد و قواره معاونین استاندار وجود ندارد!
سید ناصر حسینی پور که دیروز وعده یک ماهاش از تغییر رئیس اصلاح طلب دانشگاه علوم پزشکی میگذرد و هنوز مغلوب تیم مدیریت طایفهای یزدانپناه است، آخرین سنگری را که تاجگردون به واسطه زارع پور نگه داشته بود، دارد مفتضحانه از دست میدهد. ۸ نفر برای تصدی مدیرکلی آموزش و پرورش به وزارتخانه معرفی شده است که هیچ کدام از این ۸ نفر گچسارانی و باشتی نبودهاند...
آموزش و پرورش دارای تعداد زیادی گزینههای توانمند و با سابقه و رزومه کاری از درون خود آموزش و پرورش که اتفاقاً از لیدرها و حامیان نماینده گچساراناند، مملوح است، ولی سید ناصر حسینی بحرینی گویا میلی به ارتقاء فرزندان گچساران و باشت ندارد و کل هم و غم خویش را به امورات شخصی و آینده شغلی خویش گمارده است و دلخوش به بازدیدهای بی حاصل از پروژههایی است که تاجگردون آنها را نهایی کرده و امروز از بیپولی و بی اعتباری گرد و خاک میخورند....
بیشتر مردم گچساران و باشت هر روز حسرت روزهای نمایندگی تاجگردون و امپراطوری وی را میخورند و حتی حسرت دوران نمایندگی سید قدرت را و میگویند کاش همان سید قدرت جای سید ناصر نماینده بود تا حداقل ۴ تا مدیرکل از باشت و گچساران منصوب میکرد و سید ناصر در بیتوجهی، کل استان و سهم گچساران را به دوستان سیاسیاش همچون هدایتخواه بذل و بخشش نمیکرد که نمونه بارز آن عزل مدیرکل میراث فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد و انتصاب «طالب زاده» از اردوگاه هدایت خواه است. به راستی مردم باشت و گچساران آنقدر تحقیر شدهاند که یاد بشقاب پرانی سیدقدرت به استاندار افتادهاند...
و
چنان هجمههای سنگینی علیه تاجگردون در رسانهها و فعالین فضای مجازی منتسب به آقایان منتشر میشد که از مخالفین اعتبارنامه هم سبقت گرفته بودند.
به راستی هدف چه بود؟
آیا انقلابی گری و اصولگرایی و ولایتمداری مد نظر بود؟
یا ارزشها و منافع مردم گچساران؟
قطعاً خیر چرا که:
الحق و الانصاف تاجگردون از هدایتخواه و موحد هم انقلابیتر و هم ولایتمدارتر و هم پاکتر و مدیرتر و توانمندتر بود ...
دعوا، دعوای اصول و ارزشها نبود بلکه دعوا دعوای قدرت و حکومت بود...
سیدناصر و سیدقدرت حسینی بحرینی گمان میکردند؛ سکوت و کرونای مصلحتی!! موحد و تلاشهای شبانه روزی هدایتخواه - در جهت حذف تاجگردون - از عشق و ارادت آنان به برادران بحرینی و مردم گچساران و باشت است ...
ولی نه؛
تاجگردون قدرت بلامنازع کهگیلویه و بویراحمد بود و تمام تصمیمات کلیدی به خودش ختم میشد و بزرگترین مانع برای یکه تازی موحد و انحصار هدایتخواه بود ... لذا باید حذفش میشد ...
پس از گذشت دو سال از رد اعتبارنامه غلام رضا تاجگردون و ۸ ماه نمایندگی سیدناصر حسینیپور الان مشخص شد که آنها نه تنها گچساران و باشت را و بلکه کل استان را برای خود میخواهند.
و تاجگردون مزاحم انحصار و تمامیت خواهی آنها بود لذا بهترین راه حذف تاجگردون برایشان به نظر رسید. و انتخاب نمایندهای ضعیف و در منازعات قدرت استانی فاقد توان و قدرت باشد.
امروز ادارات کل استانی که طی دو سال اخیر فی ما بین دو نماینده بویراحمد و کهگلیویه در غیاب نماینده گچساران تقسیم شده است و فقط حذف گچسارانیها رقم میخورد، با تغییر دولت روحانی و استقرار دولت اصولگرا، تیم ستار هدایتخواه بر سر سفره تقسیمات قدرت و ادارت و نهادها نشسته و عملاً استان کهگیلویه و بویراحمد بین سه نفر یعنی آقایان: هدایتخواه، روشنفکر و موحد تقسیم شده است و سهم گچساران و باشت، فقط در حد ادارات و نمایندگیهای ادارات شهرستانی رقم میخورد آنهم با منت و حواشی بیشمار.
ادارات کلیدی برنامه و بودجه، کار و امور اجتماعی، جهاد کشاورزی، راه و شهرسازی، راهداری، دانشگاهها، آب و فاضلاب، آموزش و پرورش و... در دوره تاجگردون از مدیران پرتوان و موفق گچسارانی و باشتی بودند و امروز بجز آموزش و پرورش همه آنها (پس از تاجگردون) در انحصار آقایان شده است. معاونین سیاسی و عمرانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد سهم «موحد» شده و عملاً ستاد عملیاتی موحد و روشنفکراند، معاون اقتصادی هم سهم هدایتخواه گشته و گویا در بین ۱۵۰ هزار شهروند گچساران و باشت یک آدم در حد و قواره معاونین استاندار وجود ندارد!
سید ناصر حسینی پور که دیروز وعده یک ماهاش از تغییر رئیس اصلاح طلب دانشگاه علوم پزشکی میگذرد و هنوز مغلوب تیم مدیریت طایفهای یزدانپناه است، آخرین سنگری را که تاجگردون به واسطه زارع پور نگه داشته بود، دارد مفتضحانه از دست میدهد. ۸ نفر برای تصدی مدیرکلی آموزش و پرورش به وزارتخانه معرفی شده است که هیچ کدام از این ۸ نفر گچسارانی و باشتی نبودهاند...
آموزش و پرورش دارای تعداد زیادی گزینههای توانمند و با سابقه و رزومه کاری از درون خود آموزش و پرورش که اتفاقاً از لیدرها و حامیان نماینده گچساراناند، مملوح است، ولی سید ناصر حسینی بحرینی گویا میلی به ارتقاء فرزندان گچساران و باشت ندارد و کل هم و غم خویش را به امورات شخصی و آینده شغلی خویش گمارده است و دلخوش به بازدیدهای بی حاصل از پروژههایی است که تاجگردون آنها را نهایی کرده و امروز از بیپولی و بی اعتباری گرد و خاک میخورند....
بیشتر مردم گچساران و باشت هر روز حسرت روزهای نمایندگی تاجگردون و امپراطوری وی را میخورند و حتی حسرت دوران نمایندگی سید قدرت را و میگویند کاش همان سید قدرت جای سید ناصر نماینده بود تا حداقل ۴ تا مدیرکل از باشت و گچساران منصوب میکرد و سید ناصر در بیتوجهی، کل استان و سهم گچساران را به دوستان سیاسیاش همچون هدایتخواه بذل و بخشش نمیکرد که نمونه بارز آن عزل مدیرکل میراث فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد و انتصاب «طالب زاده» از اردوگاه هدایت خواه است. به راستی مردم باشت و گچساران آنقدر تحقیر شدهاند که یاد بشقاب پرانی سیدقدرت به استاندار افتادهاند...
الان سهمیه ایشان نیست...