تاریخ انتشار
شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۱۱
کد مطلب : ۴۳۶۶۶۱
یادداشت ارسالی؛
آسیبشناسی و آسیبزدایی کنکور سراسری
۲
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛رویداد پر تبوتاب کنکور، هر ساله فکر میلیونها ایرانی را علاوه بر داوطلبان به خود مشغول میکند و خواه ناخواه زندگی داوطلبان و خانوادههایشان را به ویژه در ماههای آخر نزدیک به برگزاری کنکور سراسری با خود حاشیه میبرد و دستخوش تغییراتی میکند. صحبت از کنکور که میشود، همیشه یکی از بحثهای داغ، استرسزا و نگرانیهای ناشی از آن است که از یکسو داوطلبان و خانوادههایشان را درگیر خود کرده و از سویی بازار داغی را برای مشاوران ایجاد میکند. کافی است جستجوی کوچکی در اینترنت را دنبال کنید تا مشاهده گردد که چه تعداد مقاله و مطلب و ... درباره استرس کنکور و راههای کنترل آن نوشته شده است.
همه این استرسها در طی سالها به امری طبیعی بدل شده و هر کس به نحوی با آن کنار میآید؛ اما ایراد کار از آنجایی شروع میشود که اختلافنظر بین مسئولان و عدم اتخاذ یک تصمیم واحد، هیزم به آتش استرس داوطلبان میریزد و آن را شعلهورتر میکند. داوطلبانی که در حال گذراندن دوره دبیرستان خود هستند و نمیدانند که باید خود را برای کنکور آماده کنند یا امتحانات نهایی مدرسه
مسیر پرپیچوخم حذف کنکور و نحوه اجرای آن شاید برای اینگونه افراد به همان سادگی که مسئولان از آن سخن میگویند، نباشد.
بهعنوان مثال درآمد 70 هزار میلیاردی مؤسسات کنکور میتوان نام برد وقتیکه درآمدشان بالاتر از درامد صنعت نفت باشد نباید هم توقع داشته باشیم که این مجموعه بیخیال این کار شوند بیش از 40 هزار میلیارد گردش مالی مؤسسات کنکور است و بیش از 30 هزار میلیارد گردش مالی انتشار کتابهای کنکوری است و این یعنی درآمدی بالاتر از صنعت نفت.
البته اگر درآمدی که به خاطر رانت خود از فروش سؤالات کنکور بهصورت تضمینی کسب میکنند (بین 80 تا 100 میلیون برای هر نفر) را هم اضافه کنیم رقم درآمدشان نجومیتر از این اعداد و ارقام میشود. نکته قابل تأمل اینجاست که تاکنون این مؤسسات به بهانه اینکه در راستای علم و اندیشه کشور فعالت میکنند از مالیات معاف بودهاند و تازه قرار است در سال 1400 مالیاتی اخذ بشود که در آن هم اگر نظارت صحیحی وجود نداشته باشد بازهم از جیب دانش آموزان و خانوادههایشان کسر میشود نه مؤسسات کنکور.
1800 مؤسسه کنکور در کشور فعال است و اندر درامد دارند که برخی از انحا وارد حیطههای شهرکسازی و ساختمانسازی شدهاند.
در مجموع میتوان چنین اظهار داشت که اساساً کنکور یک پدیدهای است که نیروی انسانی یک اقتصادی که میخواهد درونزا باشد را از بین میبرد و فقط گردن عدهای سرمایهدار را کلفتتر میکند. راهکار صحیحان است که برای رشتههای فنی و حرفهای که باعث مهارت افزایی میشود سرمایهگذاری بسیاری انجام شود تا بخش قابل توجهی از دانش آموزان با توجه به استعدادهایشان به سمت آن رشتهها بروند و در رشتههای نظری نیز مثل بسیاری از کشورها دنیا کنکور حذف شود و معدل کل دوره دبیرستان ملاک باشد و آزمون ورودی توسط خود دانشگاهها برگزار شود و فرد هر چقدر معدلش بالاتر باشد امکان آزمون دادن در دانشگاههای برتر را داشته باشد یا میتوان فرمولهای خاصی که مبتنی بر عدالت آموزشی باشد برای رقابت در رشتههای خاص و پرطرفدار دانشگاهها را پیدا کنند همانطوری که در برخی از کشورها روشهای مختلفی برای رشتههای پر رقابت دانشگاهها پیدا کردهاند.
----------------------------------------
احمد مجیدی دانشجوی دکترا
همه این استرسها در طی سالها به امری طبیعی بدل شده و هر کس به نحوی با آن کنار میآید؛ اما ایراد کار از آنجایی شروع میشود که اختلافنظر بین مسئولان و عدم اتخاذ یک تصمیم واحد، هیزم به آتش استرس داوطلبان میریزد و آن را شعلهورتر میکند. داوطلبانی که در حال گذراندن دوره دبیرستان خود هستند و نمیدانند که باید خود را برای کنکور آماده کنند یا امتحانات نهایی مدرسه
مسیر پرپیچوخم حذف کنکور و نحوه اجرای آن شاید برای اینگونه افراد به همان سادگی که مسئولان از آن سخن میگویند، نباشد.
قانون اولیه حذف کنکور از سال 86 در مجلس شورای اسلامی تصویب شد که بر اساس این قانون، کنکور باید در تمامی مقاطع تحصیلی تا سال اول برنامه پنجم توسعه حذف و سوابق تحصیلی جایگزین آن میشد، اما این قانون به گفته رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی مشکلاتی داشت که سبب شده بررسیهای بیشتری روی آن انجام بگیرد و کلیات قانون جدیدی برای حذف کنکور در مجلس تصویب شود. آنچه در شرایط فعلی روشن است این است که آسیبهای کنکور به روش فعلی بیشتر از محاسن آن میباشد، و محاسن شیوه گزینش دانشجو بر اساس سوابق تحصیلی بیش از معایب آن است. مشهودترین آسیب کنکور که مورد نقد کارشناسان آموزش و پرورش قرار گرفته است، استرسهایی است که به دانشآموزان و سلامت و امنیت روانی آنها و به تبع به خانواده وارد میکند و موج این آسیبپذیری روانی و به هم ریختن بهداشت روانی دانشآموزان نه تنها در دوره پیش دانشگاهی و دبیرستان که در سالهای اخیر متاسفانه به دوره راهنمایی و ابتدایی نیز کشیده شده است. عین تکلیف سرنوشت تحصیلی و شغلی دانشآموزان با یک امتحان چند ساعته و محدود که بیشتر از محتوا، سرعت و مهارت تستزنی بر آن حاکم است و هرگز این شیوه مناسبی جهت سنجش علمی دانشآموز نیست، هیچ توجیه علمی و کارشناسی ندارد. در واقع کنکور، یا همان آزمون آمادگی و ورود به دانشگاههاست که بعضی از افراد و خانوادههایی که توانایی مالی بالایی دارند از دوره دبیرستان با زدن تستهای مختلف و گرفتن آموزگاران خصوصی، خود را برای کنکور آماده میکنند تا به دانشگاه برسند. بر اساس عقیده برخی از آسیب شناسان و رفتارشناسان اجتماعی کنکور ملاک سواد دانشآموزان نیست؛ چرا که ممکن است در شب آزمون ورودی دانشآموزان و داوطلبان دچار مشکلات روحی، جسمی و بیماری شده باشند و نتوانند به طور مطلوب در صحنه آزمون حضور یابند و از آن عبور کنند. یکی دیگر از آسیبهای کنکور، آسیبهای اقتصادی که از آزمون سراسری نشات گرفته و در حال حاضر کنکور را به "صنعت کنکور" تبدیل کرده است و به تعبیر کارشناسان، "مافیای کنکور" در کشور شکل گرفته است.
مافیای کنکور با گردش مالی میلیاردی، فرآیند آموزش و پرورش را متأثر کرده است، چرا که به علت توان مالی بالا در همه جا مداخله و کیف دانشآموزان را سنگین و با استفاده از روشهای آشکار و پنهان، کتابهای خود را وارد کیف دانشآموزان میکنند و سطح کیفی تدریس را در مدارس دولتی کمترین شکل ممکن تنزل داده، که همه این اتفاقات در سایه قدرت مالی کنکور رخ داده است.بهعنوان مثال درآمد 70 هزار میلیاردی مؤسسات کنکور میتوان نام برد وقتیکه درآمدشان بالاتر از درامد صنعت نفت باشد نباید هم توقع داشته باشیم که این مجموعه بیخیال این کار شوند بیش از 40 هزار میلیارد گردش مالی مؤسسات کنکور است و بیش از 30 هزار میلیارد گردش مالی انتشار کتابهای کنکوری است و این یعنی درآمدی بالاتر از صنعت نفت.
البته اگر درآمدی که به خاطر رانت خود از فروش سؤالات کنکور بهصورت تضمینی کسب میکنند (بین 80 تا 100 میلیون برای هر نفر) را هم اضافه کنیم رقم درآمدشان نجومیتر از این اعداد و ارقام میشود. نکته قابل تأمل اینجاست که تاکنون این مؤسسات به بهانه اینکه در راستای علم و اندیشه کشور فعالت میکنند از مالیات معاف بودهاند و تازه قرار است در سال 1400 مالیاتی اخذ بشود که در آن هم اگر نظارت صحیحی وجود نداشته باشد بازهم از جیب دانش آموزان و خانوادههایشان کسر میشود نه مؤسسات کنکور.
1800 مؤسسه کنکور در کشور فعال است و اندر درامد دارند که برخی از انحا وارد حیطههای شهرکسازی و ساختمانسازی شدهاند.
در مجموع میتوان چنین اظهار داشت که اساساً کنکور یک پدیدهای است که نیروی انسانی یک اقتصادی که میخواهد درونزا باشد را از بین میبرد و فقط گردن عدهای سرمایهدار را کلفتتر میکند. راهکار صحیحان است که برای رشتههای فنی و حرفهای که باعث مهارت افزایی میشود سرمایهگذاری بسیاری انجام شود تا بخش قابل توجهی از دانش آموزان با توجه به استعدادهایشان به سمت آن رشتهها بروند و در رشتههای نظری نیز مثل بسیاری از کشورها دنیا کنکور حذف شود و معدل کل دوره دبیرستان ملاک باشد و آزمون ورودی توسط خود دانشگاهها برگزار شود و فرد هر چقدر معدلش بالاتر باشد امکان آزمون دادن در دانشگاههای برتر را داشته باشد یا میتوان فرمولهای خاصی که مبتنی بر عدالت آموزشی باشد برای رقابت در رشتههای خاص و پرطرفدار دانشگاهها را پیدا کنند همانطوری که در برخی از کشورها روشهای مختلفی برای رشتههای پر رقابت دانشگاهها پیدا کردهاند.
----------------------------------------
احمد مجیدی دانشجوی دکترا