یادداشتی از محمد مرادی ناصرآباد؛
بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم
محمد مرادی ناصرآباد
20 خرداد 1399 ساعت 2:22
تاجگردون از سد حسادت حاسدان به سلامت عبور خواهد کرد و دگرباره شُکوه «راستی» و «درستی» را جشن خواهیم گرفت.
معمولاً دروغهای بزرگ ساخته و پرداختهی ذهنهای معیوب و مسلول دروغگویان بزرگ است. یکی از نمایندگان به اصطلاح معترض به اعتبارنامهی غلامرضا تاجگردون مدعی شده که هزاران پیامک تهدیدآمیز از حوزههای انتخابیهی گچساران و باشت دریافت کرده است. فارغ از محتوای خبر و با گذشت چند روزی از ماجرا، آنچه جلب توجه مینماید این است که نمایندهی مذکور نیازی ندیده تا شکایت کند و از طریق مراجع قانونی و قضایی پیگیر موضوع باشد. مهربانی تا به این حد کمی مشکوک و عجیب به نظر میرسد آن هم وقتی پای جان در میان باشد. آن همه شانتاژ رسانهای و ژستهای حقبهجانب کجا و این دست و دلبازی بیسبب کجا. بیتعارف بگویم با این عصبیت و عصبانیتی که دامنگیرتان شده محال است این همه بذل و بخشش کورکورانه. اگر دستتتان پر بود به یقین دمار از روزگار تهدیدکنندگان درمیآوردید. از کجا معلوم که تصاویر و پیامهای منتشرشده توسط تیم خودی ترتیب داده نشده که در پس آن همه عناد اندکی مهرورز شدهاید. چرا با کلمات بازی میکنید و مردم را چیز دیگری فرض کردهاید. اگر تهدید واقعی بود آیا به همین راحتی از پیگیری شانه خالی میکردید. با هدف حذف تاجگردون برخاستید در حالی که حرفتان خریدار نداشت. شماها آنقدر تشنه به خون او هستید که مطمئنم اگر سندی داشتید الساعه رو میکردید و مظنونان احتمالی را تحت پیگرد قرار میدادید. دریغ که ادعایتان دروغی بیش نبود و بینهایت افسوس که مدعیان دروغین قرار است مجلس انقلابی تشکیل دهند با لابیگری و لاابالیگری. به گمانم این بار هم به کاهدان زدهاید و با این استدلال دست پیش گرفتهاید که پس نیفتید. بیحرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست / باور کنیم پاسخ آیینه سنگ نیست. یادمان هست قبل از انتخابات چقدر تلاش کردید که ردصلاحیت بشود اما دیدید که نشد، حالا هم بازی شوم دیگری را راه انداختهاید و باز هم شرمسارتر از قبل با درِ بسته روبهرو خواهید شد. اینقدر گستاخ شدهاید که هر حرفی را بر زبان میآورید و با آبروی مؤمن بازی میکنید بلکه به آرزوی خود برسید. چه بیآبرو شدهاید که برای رسیدن به آمال خویش حتی به ریختن آبروی دیگران متمسک میشوید. بهتر از من میدانید که تاجگردون و موکلانش بیدی نیستند که با این نسیمها بلرزند. چه بخواهید و چه نخواهید، راضی یا شاکی، خشنود یا نگران؛ اعتبارنامهی فرزند زاگرس تأیید میشود و خار چشمتان خواهد شد چراکه به تعقل و دانش و تجربهاش ایمان داریم و اعتماد. بهتر است بپذیرید که تاجگردون نه بازی میخورد و نه بازیچه میشود اما از بازی سیاست سر درمیآورد. تنها جرم وی این است که همپیالهی شماها نیست و صدالبته هزاران شکر بر این احوال. اگرچه «حاجبهرام» ناخواسته و به حکم ناعدالتی و ناانصافی دشمنانش کنار زده شد، اما «حاجغلام» هم خود را تثبیت کرد و هم آبروی همشهریانش را خرید در مسند خدمتگزاری بیمنت. تا گچساران و باشت نفس میکشد قطعاً تاجگردون هم در این هوا تنفس میکند. حال که دست عناد نابخردان رو شده و با پیش کشیدن تهدیدات برنویی به مردم گچساران و باشت توهین روا داشتهاند، شایسته است با عزمی یکپارچه طوماری علیه این یاوهگویی و زیادهخواهی امضا شده و با ارسال به محاکم قضایی کاری کنیم کارستان تا سریال «توهین به قوم لر» توقیف شود برای همیشهی تاریخ. اگر سهل بینگاریم و بیتفاوت بگذریم چه بسا که در آینده به دستاویز دیگری برای تخریب متوسل نشوند. مخلص کلام اینکه یکی از همین روزها خبری در گوش زمان خواهد پیچید و لبخند را به لبهای مردم زخمخورده و زجرکشیدهی باشت و گچساران گره خواهد زد. تاجگردون از سد حسادت حاسدان به سلامت عبور خواهد کرد و دگرباره شُکوه «راستی» و «درستی» را جشن خواهیم گرفت. آب زنید راه را هین که نگار میرسد / مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد...
-------------------------------------------------------------
محمد مرادی ناصرآباد / نویسنده و فعال حوزه رسانه
کد مطلب: 421841