یادداشت ارسالی
منشأ حملات چند جانبه به تاجگردون، حسادت است
کوروش فتحی
16 خرداد 1399 ساعت 19:38
امیدوارم روزی به جایی برسیم که، «زنبورهای بی مروت اگر عسل نمیدهند،حداقل نیش نزنند.»! و امیدوارم روزی در این مملکت به جایی برسیم که،از احساس حسادت ها،تحقیرها و خودزنی ها کاسته شود و بال و پر افراد توانمند را با هر دیدگاه و سلیقه فکری و سیاسی بگیریم.
متن ارسالی: من راه تو را بسته، تو راه مرا بسته، امید رهایی نیست، وقتی همه دیواریم! در هیاهوی تاجگردون ستیزی روزهای اخیر قصد داشتم سکوت کنم، اما به قول شاعر:
در مقام حرف، مهر خاموشی بر لب زدن
تیغ را زیر سپر، در جنگ پنهان کردن است!
من باب هجمه و حملههای این روزها به آقای دکتر تاجگردون به خصوص از طرف کسانیکه انتظار نداشتهایم! و تقویت این روند ناصواب در قبال امثال ایشان با هر دیدگاه و تفکری، چه اصلاح طلب و چه اصولگرا، مطلبی رو خدمتتا ن عرض مینمایم.
به سبب آنکه تخصص اینجانب مشاوره و علوم رفتاریست وبرای اینکه حتی الامکان از قاعدهی تخصص خویش خارج نشوم، سعی خواهم کرد پیوندی بین اصطلاح «حسادت» در روان شناسی، و مباحث مطرح شده در این روزها بزنم.
حسادت، در درون انسانها وقتی به وجود میآید که فرد احساس میکند، آن چیزی که الان در چنته و توبرهی خود دارد، از آنچه که باید باشد، کمتر است.
به عقیده روان شناسان، حسادت اکتسابی است و ژنتیک خیلی در به وجود آمدن آن تاثیری ندارد. به قول فروید، پشت واژه حسادت، به شکل مستتر، عقدههای روانی، احساسات سرکوب شده، خشونت و پذیرش شکست نهفته است.
تحقیقات نشان داده است که، بین حسادت و داشتن اعتماد به نفس، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. خلاصه اینکه، حسادت، آثار مخرب فردی و اجتماعی زیادی در پی خواهد داشت و دارد.
آدم حسود آنقدر ضعیف هست که فکر میکند، اگر پای همسایهاش بشکند، خودش بهتر راه میرود! غافل از اینکه، این تحلیل را ندارد که، به قول «جبران خلیل جبران: حسود، ناخواسته از ما تعریف میکند!.
این جمله بسیار پر مفهوم را احتمالاً شنیده و یا خواندید که، به کسانی که به شما حسادت میکنند، احترام بگذارید، چرا که آنان با قاطعیت، اعتقاد دارند ک شما از آنها در هر زمینهای بهتر هستید!
و اما، این روزها در کشور ما، به یکی از فرزندان توانمند و صاحب نام استانمان، افرادی با ماهیت و ذات معلوم و مشخص برای فعالین سیاسی و اجتماعی، مغرضانه حمله میکنند.
روشن است که فی المثل ما از آقای X در فلان استان و فلان منطقه خیلی انتظار نداریم که دست به تخریب هم استانی ما نزند، اما از این به ظاهر دوستان، انتظار بیشتری داشتیم. البته این نکته را هم عرض نمایم که، حتماً به عملکرد آقای دکتر تاجگردون در مباحث مختلف ایراد و انتقاد وارد بوده و هست، و هم اکنون نیز اعتقاد دارم که، اگر ایشان جرمی را مرتکب شده است، هیچ جای توجیه ندارد و باید از طریق و راه قانونی پیگیری شود.
نکته و حرف کلی این است این که، آنچه امروزه دامنگیر آقای تاجگردون شده است، بیشتر به حسادت به توانمندی ایشان برمیگردد تا مباحثی ک مطرح میکنند.
همگان میدانند که جایگاه دکتر تاجگردون با یک امضاء بدست نیامده است که با چند امضای افراد معلوم الحال از بین برود، هزاران نفر از مردم و با نظارت نهادهای حکومتی، مسوولیتهای کلیدی را به ایشون واگذار کردهاند، او منتخب مردم است. و یک شبه به جایگاههای حساس نظام دست نیافته است.
اما چه کسانی علیه وی نامه نگاری کردهاند و ایشان را تخریب میکنند؟
همانهایی که اینقدر گرسنه و تشنهی کسب قدرتاند و صرفاً با معده خودشان گوش میدهند!
همانهایی که، هم نماز شبگیر میکنند و هم آب توی شیر! همان، جو فروشان گندم نما!. همانهایی که شعار عدالت میدهند، اما، به قول مرحوم حسین پناهی:
«عدالت»، از جمله واژههایی است که وقتی از بعضیها میشنویم، بعدش، سیگار میچسبد!
اما، بنده نمیخواهم خدمات انجام شدهی سازمان و یا ارگانی را زیر سؤال ببرم. هرگز چنین قصدی ندارم، قطعاً و بلاشک، کارهای زیادی در سالیان متمادی انجام شده است. انسانهای شریف، پاک و سالم چه اصولگرا و چه اصلاح طلب، در این مملکت بسیار داریم.
اما متاسفانه، باید بپذیریم که در این مملکت، دستکشها، ماندگارتر از دستها، و عینکها ماندگارتر از چشمها شدهاند!!!
اینجا به ظاهر، گرگها متهماند، اما نیک میدانیم که، گله را شبانان خوردهاند!!!
اینجا از حضرت علی (ع) زیاد حرف میزنند، اما به راحتی از پشت خنجر میزنند!
بله سروران گرامی؛
رنج اگر هست، نه از جاده، که از ماندنهاست!
امیدوارم روزی به جایی برسیم که، «زنبورهای بی مروت اگر عسل نمیدهند، حداقل نیش نزنند.»! و امیدوارم روزی در این مملکت به جایی برسیم که، از احساس حسادتها، تحقیرها و خودزنیها کاسته شود و بال و پر افراد توانمند را با هر دیدگاه و سلیقه فکری و سیاسی بگیریم، چرا که؛
به قول شاعر:
پرواز من، به بال و پر توست
مشکن مرا، که میشکنی بال خویش را...
------------------------------------------------------------------------------------
کوروش فتحی
دکترای مشاوره و روانشناسی، مدرس دانشگاه و دبیر آموزش و پرورش
کد مطلب: 421702