تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۵۴
کد مطلب : ۴۲۱۵۳۷
یادداشتی از دکتر سیده خدیجه توفیقیان؛
قشون کشی دلواپسان برای حذف فرزند زاگرس
۹
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشتی از دکتر سیده خدیجه توفیقیان؛
یَا قَوْمِ أَوْفُواْ الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ؛ و ای قوم من در پیمانه و ترازو مطابق قسط وعدل عمل نموده و به عدالت وفا کنید و بر اشیاء مردم عیب نگذارید و در زمین فساد نکنید﴿ سوره -هود آیه 85 ﴾.
پس ازپروسه، رد صلاحیتهای گسترده، شورای نگهبان تعدادی نماینده اصلاح طلب را اشتباهاً یا مصلحتا تأیید، تا رضای خدا و مصلحت عمومی را درنظر گرفته باشد که البته تصور بر این بود که با متوسل شدن به راههای دیگر این چند نفر هم در ضربات پنلانتی حذف خواهند شد ولی علی رغم تلاشها، تعدادی نماینده مستقل و اصلاح طلب موفق شدند با رأی قاطع به مجلس یازدهم راه پیدا کنند. اما این داستان به اینجا ختم نمیشد چرا که طبق برنامههای پیش بینی شده مجلس باید یکدست میبود و هماهنگ!
سپاس خدای را که شاهد تشکیل مجلسی پاکدست و یکدست برای زدودن فساد و هرآنچه زیر مؤلفه آن محسوب میشود هستیم.
زمان موعود فرارسید مجلس یازدهم با اکثریت (اصولگرا) نیز برای ترسیم ایدههای نو، با انتخاب هیات رئیسه و رئیس مجلس آغاز به کار کرد.
واما؛ نوبت به تأیید اعتبار نامه نمایند گان و پس از آن تعیین تکلیف برای کمیسیونهای مجلس شد. از جمله کمیسیونهایی که چندیدن سال به ریاست یک اصلاح طلب اداره میشد کمیسیون برنامه و بودجه بود که برای مخالفین، حضور آقای تاجگردون چه به عنوان عضو و چه رئیس کمیسیون، قابل تحمل نبود برای همین در برنامهای از قبل برنامه ریزی شده و در اوج وقاحت بدون در نظر گرفتن فسادهای همکیشان خود، در خصوص اعتبارنامه آقای غلامرضا تاجگردون (به جرم فساد و رانت خواری) زمزمههایی در فضای عمومی دال بر عدم تأیید صلاحیت ایشان مطرح شد.
سؤال از برادران اصولگرایی هم چون آقای زاکانی و دست پروردگانی نظیر، نجابت و دیگر دوستان و همفکرشان این است که، تا کی میخواهید بدون در نظر گرفتن رضایت خدا و خواست مردم به اینگونه رفتارها ادامه دهید؟ فکر نمیکنید ملت هم شماها را قضاوت و داوری کند؟ به نظر میآید که آقایان جبهه پایداری بدون در نظر گرفتن مصالح جامعه، این را یک متد، فرض و نهادینه کردهاند.
چندی پیش آقای توسلی، میرسلیم و قبل و قبلتر از آن هم دیگرانی بودند که به اشتباهات و خطاهای گذشتهشان اقرار کرده و طلب عفو و حلالیت نمودند به نظر شما این باعث تزلزل، در رویه فکری و اندیشه دینیتان نیست؟ بهتر نیست قبل از اینکه در پیشگاه خدا بخواهید پاسخگو باشید و طلب حلالیت کنید در پیشگاه ملت شریف ایران شرمنده اینگونه اعمال باشید؟
چگونه خود را معلم فرض میکنید و انتظار الگو پذیری دارید؟
آیا این شیوه با آرمانهای امام و انقلاب همخوانی دارد؟
آیا توجه به خواست و نظر رهبر فرزانه انقلاب در بحث همبستگی ملی داشتهاید؟
احساس نمیکنید با این عملکردها، آیندگان نه تنها شما را تحسین نمیکنند بلکه این رفتارها موجب رویگردانی و فاصله گرفتن نسل جوان از ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی میشود؟
این چه عدالتی است که برخی از دوستانتان، با این همه فساد و املاک نجومی و غیره و ذالک تمام (از گزارش شورای شهر تهران و یاشار سلطانی تا اعتراض خودیهایی همچون وحید اشتری) مراحل تأیید صلاحیت را بدون کوچکترین مانع و بی توجه به نگاه افکار عمومی و ...طی کنند و نه تنها اعتبار نامهشان تأیید بلکه تدابیر بعدی به گونهای است که درشعبه داوری برای تأیید اعتبارنامه دیگران تعیین تکلیف کنند؟
تصور اکثریت تحلیل گران سیاسی از هر دو طیف عدم تأیید صلاحیت جناب سردار بود ولی در برابر چشمان حیرت زده همه نه تنها تأیید بلکه با رایی بالا انتخاب و مهمتر از آن بر کرسی ریاست قوه تکیهای زد که باید قانون تصویب شود و عدالت، محور توسعه آن باشد.
آیا به نظر شما با این رفتارها، تصور خودی و غیره خودی را در ذهنها تقویت نمیکنید؟
و یا بیم آن دارید که محبوبیت و مقبولیت تاجگردون و امثال ایشان که کم هم نیستند، تحقق این سخن امیر کبیر، که گفت: ای کاش هر چند وقت یک بار شیر بچهای لر در ایران شاه میشد تا مردم مزه عدالت را میچشیدند را در پی داشته باشد.
به نظر میاد این سناریو با قصه تخریبهای برنامه ریزی شده صبا آذر پیک از یک جوی مشترک آب میخورد. اتفاقاتی که پس از دادخواهی و استیضاع وزرا توسط آقایان وکیلی و تاجگردون رقم خورد. و ظاهراً منادی شفاف سازی و برملا کردن فسادها، حول محوراقایان، تاجگردون، غریب پور (که از بهترین مدیران این مرز و بوم هستند و نگاهی ملی و توسعهای دارند) و عدهای از دوستان ایشان میچرخد. گرچه در وقت مقتضی پاسخهایی قاطع به کینه ورزیهای طراحی شده صبا آذر پیک خواهم داد.
جای آن است که خون موج زند در دل لعل زین تغابن که خزف میشکند بازارش «حافظ»
جناب اقای زاکانی اگر بنا به قشون کشی باشد هم به لحاظ فکری و هم فیزیکی هیچ کس حریف زاگرس نشینان نمیشود ولی ما نه متعصبیم و نه ناسیونالیست، بگذارید فرزند خطه زاگرس به مردمی که اعتماد کرده و انتخاب نمودند، خدمت کند شما را به این سخن خداوند متعال که فرمودند: با دوست و دشمن خود به عمل و انصاف عمل کنید که این روش، به تقوا نزدیکتر است و همواره از خشم خدا بیمناک باشید که خداوند به آنچه میکنید آگاه است سورة مائده، آیة 8. ارجاع میدهم.
رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا
--------------------------------------------
سیده خدیجه توفیقیان
یَا قَوْمِ أَوْفُواْ الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ؛ و ای قوم من در پیمانه و ترازو مطابق قسط وعدل عمل نموده و به عدالت وفا کنید و بر اشیاء مردم عیب نگذارید و در زمین فساد نکنید﴿ سوره -هود آیه 85 ﴾.
پس ازپروسه، رد صلاحیتهای گسترده، شورای نگهبان تعدادی نماینده اصلاح طلب را اشتباهاً یا مصلحتا تأیید، تا رضای خدا و مصلحت عمومی را درنظر گرفته باشد که البته تصور بر این بود که با متوسل شدن به راههای دیگر این چند نفر هم در ضربات پنلانتی حذف خواهند شد ولی علی رغم تلاشها، تعدادی نماینده مستقل و اصلاح طلب موفق شدند با رأی قاطع به مجلس یازدهم راه پیدا کنند. اما این داستان به اینجا ختم نمیشد چرا که طبق برنامههای پیش بینی شده مجلس باید یکدست میبود و هماهنگ!
سپاس خدای را که شاهد تشکیل مجلسی پاکدست و یکدست برای زدودن فساد و هرآنچه زیر مؤلفه آن محسوب میشود هستیم.
زمان موعود فرارسید مجلس یازدهم با اکثریت (اصولگرا) نیز برای ترسیم ایدههای نو، با انتخاب هیات رئیسه و رئیس مجلس آغاز به کار کرد.
واما؛ نوبت به تأیید اعتبار نامه نمایند گان و پس از آن تعیین تکلیف برای کمیسیونهای مجلس شد. از جمله کمیسیونهایی که چندیدن سال به ریاست یک اصلاح طلب اداره میشد کمیسیون برنامه و بودجه بود که برای مخالفین، حضور آقای تاجگردون چه به عنوان عضو و چه رئیس کمیسیون، قابل تحمل نبود برای همین در برنامهای از قبل برنامه ریزی شده و در اوج وقاحت بدون در نظر گرفتن فسادهای همکیشان خود، در خصوص اعتبارنامه آقای غلامرضا تاجگردون (به جرم فساد و رانت خواری) زمزمههایی در فضای عمومی دال بر عدم تأیید صلاحیت ایشان مطرح شد.
سؤال از برادران اصولگرایی هم چون آقای زاکانی و دست پروردگانی نظیر، نجابت و دیگر دوستان و همفکرشان این است که، تا کی میخواهید بدون در نظر گرفتن رضایت خدا و خواست مردم به اینگونه رفتارها ادامه دهید؟ فکر نمیکنید ملت هم شماها را قضاوت و داوری کند؟ به نظر میآید که آقایان جبهه پایداری بدون در نظر گرفتن مصالح جامعه، این را یک متد، فرض و نهادینه کردهاند.
چندی پیش آقای توسلی، میرسلیم و قبل و قبلتر از آن هم دیگرانی بودند که به اشتباهات و خطاهای گذشتهشان اقرار کرده و طلب عفو و حلالیت نمودند به نظر شما این باعث تزلزل، در رویه فکری و اندیشه دینیتان نیست؟ بهتر نیست قبل از اینکه در پیشگاه خدا بخواهید پاسخگو باشید و طلب حلالیت کنید در پیشگاه ملت شریف ایران شرمنده اینگونه اعمال باشید؟
چگونه خود را معلم فرض میکنید و انتظار الگو پذیری دارید؟
آیا این شیوه با آرمانهای امام و انقلاب همخوانی دارد؟
آیا توجه به خواست و نظر رهبر فرزانه انقلاب در بحث همبستگی ملی داشتهاید؟
احساس نمیکنید با این عملکردها، آیندگان نه تنها شما را تحسین نمیکنند بلکه این رفتارها موجب رویگردانی و فاصله گرفتن نسل جوان از ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی میشود؟
این چه عدالتی است که برخی از دوستانتان، با این همه فساد و املاک نجومی و غیره و ذالک تمام (از گزارش شورای شهر تهران و یاشار سلطانی تا اعتراض خودیهایی همچون وحید اشتری) مراحل تأیید صلاحیت را بدون کوچکترین مانع و بی توجه به نگاه افکار عمومی و ...طی کنند و نه تنها اعتبار نامهشان تأیید بلکه تدابیر بعدی به گونهای است که درشعبه داوری برای تأیید اعتبارنامه دیگران تعیین تکلیف کنند؟
تصور اکثریت تحلیل گران سیاسی از هر دو طیف عدم تأیید صلاحیت جناب سردار بود ولی در برابر چشمان حیرت زده همه نه تنها تأیید بلکه با رایی بالا انتخاب و مهمتر از آن بر کرسی ریاست قوه تکیهای زد که باید قانون تصویب شود و عدالت، محور توسعه آن باشد.
آیا به نظر شما با این رفتارها، تصور خودی و غیره خودی را در ذهنها تقویت نمیکنید؟
و یا بیم آن دارید که محبوبیت و مقبولیت تاجگردون و امثال ایشان که کم هم نیستند، تحقق این سخن امیر کبیر، که گفت: ای کاش هر چند وقت یک بار شیر بچهای لر در ایران شاه میشد تا مردم مزه عدالت را میچشیدند را در پی داشته باشد.
به نظر میاد این سناریو با قصه تخریبهای برنامه ریزی شده صبا آذر پیک از یک جوی مشترک آب میخورد. اتفاقاتی که پس از دادخواهی و استیضاع وزرا توسط آقایان وکیلی و تاجگردون رقم خورد. و ظاهراً منادی شفاف سازی و برملا کردن فسادها، حول محوراقایان، تاجگردون، غریب پور (که از بهترین مدیران این مرز و بوم هستند و نگاهی ملی و توسعهای دارند) و عدهای از دوستان ایشان میچرخد. گرچه در وقت مقتضی پاسخهایی قاطع به کینه ورزیهای طراحی شده صبا آذر پیک خواهم داد.
جای آن است که خون موج زند در دل لعل زین تغابن که خزف میشکند بازارش «حافظ»
جناب اقای زاکانی اگر بنا به قشون کشی باشد هم به لحاظ فکری و هم فیزیکی هیچ کس حریف زاگرس نشینان نمیشود ولی ما نه متعصبیم و نه ناسیونالیست، بگذارید فرزند خطه زاگرس به مردمی که اعتماد کرده و انتخاب نمودند، خدمت کند شما را به این سخن خداوند متعال که فرمودند: با دوست و دشمن خود به عمل و انصاف عمل کنید که این روش، به تقوا نزدیکتر است و همواره از خشم خدا بیمناک باشید که خداوند به آنچه میکنید آگاه است سورة مائده، آیة 8. ارجاع میدهم.
رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا
--------------------------------------------
سیده خدیجه توفیقیان