تحلیل و بررسی /
از سید توکل کریمیان تا کامرانی
2 بهمن 1398 ساعت 0:00
هاشمی پور اما در نتیجه انتخابات قربانی نشد و موفق شد برای اولین بار موحد را شکست دهد. از فردای 7 اسفند تاکنون نیز موحد در تلاش و فعالیت شبانه روزی انتخاباتی است و حالا نیز با هر روشی است نمیخواهد این دوره از انتخابات که آخرین شانس وی است را از دست دهد. به همین علت عدم حضور کامرانی برای این گروه میتواند اتفاق مثبتی تلقی شود ولی بعید است با موضع گیری تند کامرانی چنین امیدواری محقق شود.
علی کامرانی چند روز پیش در یک سخنرانی و بعد از رد صلاحیت خود مدعی شد که سید محمد موحد دو بار با وی تماس گرفته است و خواهان حمایت کامرانی از وی شده است. کامرانی در این سخنرانی میگوید که قاطع به موحد جواب «نه» داده است و در کنایهای تند برخی نمایندگان گذشته کهگیلویه را «کار چاق کن» و نماینده «من مالی» خطاب کرده بود.
اگر فرض را بر صحت ادعای کامرانی بگذاریم باید گفت این نوع تماس و درخواست موحد به عنوان یک نماینده اصولگرا و شناسنامه دار از یکی از نامزدهای اصلاح طلب در نوع خود جالب است و نشان میدهد که هنوز مسائل منطقهای و منشهای ریش سفیدانه است که در کهگیلویه تصمیم گیرنده است.
شاید اصرار موحد بر جلب حمایت کامرانی به این موضوع بر میگردد که حضور وی در دور قبل انتخابات باعث شد بخش زیادی از رأی سنتی موحد به سمت کامرانی برود. هر چند در واقعیت این گونه نبود و نمیتوان همه رأی کامرانی در منطقه بهمئی را به حساب موحد دانست. همین نگاه سبب شده است که حالا طیف موحد بیش از طیف مقابل از نبودن کامرانی خوشحال باشند و در تلاش باشند با شعارهای قومی و یا تمایز بخشی مصنوعی سیاسی بین خود و هاشمی پور حمایت کامرانی را بدست بیاورند. این توقع موحد از کامرانی را باید نوعی طنز و نگاه از بالا دانست به این معنا که موحد در طول دورههای مختلف انتخابات هیچ گاه خود حاضر نشد ذرهای برای نزدیکان و همراهان همیشگی قدمی بردارد چه رسد به اینکه بخواهد از یک اصلاح طلب حمایت کند.
اولین تجربه انتخاباتی حجت الاسلام موحد به دومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بر میگردد که در آن دوره وی به گواه وضعیت ظاهری و عمومی جامعه بهترین شرایط را داشت ولی در نهایت یک چهره غیر بومی و مورد حمایت بیت آیت الله منتظری یعنی نجفی رهنانی به مجلس راه پیدا کرد. در دور سوم اما موحد نامزد نشد و «سید توکل کریمیان» از همان منطقه موحد در صحنه حاضر شد که آن گونه که باید موردحمایت نزدیکانش قرار نگرفت و بهرام تاجگردون به مجلس راه پیدا کرد .در دور چهارم موحد اما خود نامزد انتخابات شد و موفق شد بزرگواری و تاجگردون را شکست دهد و زنجیره بلند نمایندگی خود را آغاز کند. در دور بعد یعنی دوره پنجم رقیب موحد یک روحانی شناخته شده به نام حجه الاسلام محمد حسین محقق بود که هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ جغرافیایی هم پوشانی کاملی با موحد داشت ولی شدیدترین تخریبها علیه وی صورت گرفت و بعد هم اتفاقاتی رخ داد که هیچ گاه به طور کامل جزئیات آن روشن نشد و همچنان نیز در هالهای از ابهام قرار دارد. در همان دور موحد با حمایت شدید حجه الاسلام میر احمد تقوی در صحنه انتخابات حاضر شده بود.
دو دورهی بعدی قادر لاهوتی از همان جغرافیای موحد به عنوان نامزد در کنار محمود منطقیان با موحد رقابت داشتند و در سال 1382 علاوه بر لاهوتی این بار یکی از نزدیکترین نیروها به موحد یعنی شیخ دانش وارد عرصه انتخابات شد. دانش هم از نظر سیاسی و هم از نظر منطقهای هم پوشانی زیادی با موحد داشت و حتی گفته میشد که وی ابتدا با چراغ سبز موحد در صحنه حاضر شده بود اما نه تنها حمایتی از وی نشد که تخریبها علیه دانش سبب شد وی بعد از ان اتفاق سیاسی به حاشیه رود و کمتر در عرصه سیاسی استان حضور داشته باشد.
اتفاقات مربوط به انتخابات 1382 و اعتراضات مخالفان این را برای موحد پدید آورد که وی به بهبهان کوچ کند. در کهگیلویه بدون از موحد مژدهی یکی دیگر از نزدیکترین نیروهای سیاسی و منطقهای به موحد نامزد شده بود. هم چنین لطیف رستاد از سوی اصلاح طلبان در صحنه حاضر بود ولی با وجود فشارهای زیاد و درخواستهای متعدد موحد حاضر به حمایت از هیچ کدام نشد و حتی غیر رسمی اعلام شد که وی از بزرگواری حمایت میکند و از سوی دیگر ینز بخش عظیمی از طرفدارانش در روز رأی گیری به بهبهان رفتند تا هم رستاد و هم مژدهی در مقابل بزرگواری بازی را واگذار کنند. اطرافیان مژدهی و حتی رستاد به سکوت موحد نیز راضی بودند ولی قرائن حکایت از آن داشت که موحد و نزدیکان فعالش در کهگیلویه بر روی بزرگواری نظر مثبت دارند.
موحد در سال 90 باز هم در انتخابات ثبت نام کرد و حاضر نشد فرصت به یک نیروی جدید و تازه نفس دهد. رد صلاحیت وی فرصت خوبی برای موحد و نشان دادن حسن نیتش نسبت به حوزه انتخابیه و نامزدهای نزدیک به خود یعنی حسین فیاض بخش و اصغر حبیبی بود. دو نیرویی که قبل از آن و حتی در این دوره یازدهم با تمام وجود برای موحد تلاش میکردند اما در آن دوره هیچ حمایتی از سوی موحد انجام نشد تا هر دو در مقابل بزرگواری شکست بخورند. عدم حمایت موحد از مژدهی و فیاض بخش از عجیبترین اتفاقات سیاسی کهگیلویه بود عدم حمایتی که بعدها سبب شد این دو نیز بعد از فعالیت انتخاباتیشان و عدم موفقیت همچون شیخ دانش از صحنه سیاسی کنار روند و به عبارتی به مهرههای کم اثری تبدیل شوند. این دو در طول دورههای مختلف تمام توان و اعتبار خود را مصروف حمایت و همراهی از موحد کرده بودند و در حالی که موحد خود نیز در صحنه حضور نداشت و تنها انتظار یک حمایت ضمنی میرفت که چنین چیزی نیز از سوی موحد از این دو دریغ شد.
در 1394 از مدتها قبل تلاشهایی برای معرفی یک نیروی جدید از طیف موحد در جریان بود و انتظار میرفت که موحد با تمام وجود وارد عرصه فعالیت شود و یک نیروی توانمند و مورد اجماع را از سوی طیف خود معرفی کند اما در نهایت و در کمال تعجب نه تنها چنین اتفاقی نیفتاد که موحد خود در تهران ثبت نام کرد و بعد از مدتی حوزه انتخابیهاش را به کهگیلویه منتقل کرد. این بار نیز با وجودی که یکی از اصلیترین نیروهای حامی گذشته موحد در انتخابات حضور داشت وی حاضر نشد به نفع وی سکوت کند و حتی قبل از این موضوع تلاشهای زیادی برای جلب حمایت موحد از مصطفی تقوی در جریان بود که این حمایتها جواب نداد و مصطفی تقوی مجبور شد در انتخابات ثبت نام نکند تا در ادامه میر احمد تقوی پدر معنوی موحد و کل کهگیلویه علیه موحد موضع گیری سختی انجام دهد و از عدل هاشمی پور حمایت کند.
هاشمی پور اما در نتیجه انتخابات قربانی نشد و موفق شد برای اولین بار موحد را شکست دهد. از فردای 7 اسفند تاکنون نیز موحد در تلاش و فعالیت شبانه روزی انتخاباتی است و حالا نیز با هر روشی است نمیخواهد این دوره از انتخابات که آخرین شانس وی است را از دست دهد. به همین علت عدم حضور کامرانی برای این گروه میتواند اتفاق مثبتی تلقی شود ولی بعید است با موضع گیری تند کامرانی چنین امیدواری محقق شود.
موحد و کهگیلویه درسها و تجربههای زیادی برای ثبت در تاریخ دارند و این نوع مواجهه موحد با نزدیکترین نیروها به خود یکی از درسهایی است که قطعاً در تاریخ کهگیلویه خواهد ماند.
--------------------------
سید کمال صالحیان فر
کد مطلب: 416861